محمد الله وطندوست

 

فساد, اختلاف و بی تفاوتی دولتمردان

کشور را به تباهی می کشاند

در مورد گسترش فساد در کشورو سوء استفاده از کرسی ومقام جای هیچگونه بحث وجود ندارد. غصب صد ها هزار جریب زمین دولتی وشخصی از جانب زورمندان و تفنگ سالاران , ایجاد شهرک ها بالای زمین های غصبی, تقسیم موسسات اقتصادی دولتی در میان قدرتمندان قلدر, استفاده نامشروع وغیر قانونی از معادن کشورکه نه تنها به نسل امروز بلکه به نسل های فردا نیز متعلق است, مظاهر گسترش فساد است که در چهان مقام اول را به این کشور شیران بخشیده است؟!

اخیرا رسوائی در پارلمان به ارتباط رای اعتماد به وزرای پیشنهادی و تقاضای رشوت از کاندید وزیران لکه ننگ دیگریست  به دامن پارلمان که به این زودی ها زدوده نمی شود. پارلمان نشینان با این رسوائی چنان در صدر قساد قرار گرفتند که نمونه و مثال آن را نه تنها در تاریخ کشور ما بلکه در تاریخ کشور های دیگر نیز نمی توان سراغ کرد. این امر نشان دهنده آنست که تعداد زیادی از اعضای پارلمان تاجر پیشگان  فاسدی هستند که عضویت مجلس را بخاطر کسب بیشتر پول ودارائی بدست آورده اند. بهمین لحاظ نیز این نمایندگان با مصرف پول وتطمیع دیگران رای بدست آورده اند و کرسی پارلمان را منحیث گاو شیری در آینده نیز نمی خواهند از دست دهند. تصادفی نیست که در مورد عدم تصویب قانون اصلاحات انتخاباتی و ابقای کمیسیون موجود انتخابات که بوی گند تقلب آن فضای کشور را فراگرفته بود عده یی از این وکلا اصرار ورزیدند وتا هنوز نیز این تقلا ها ادامه دارد.

تصویب امتیازات فوق العاده به وکلا بعد از ختم وکالت نیز از اقدامات عجیبی است که در کشور های دیگر سابقه ندارد.

 درچنین پارلمان فاسد طبعیست که چهره های معدود و محدود عدالت خواه و مترقی کاری نمی تواند انجام دهد و صدای چنین وکلا بجائی نمی رسد.یکی از نمونه های چنین وکلا, محترم بشردوست است که هفته یکی دوبار بمناسبت افشای رسوائی های اعضای پارلمان ودیگر دولتمردان از تالار مجلس بیرون کشیده می شود و هیئت اداری مجلس بیدون در نظر داشت حیثیت وپرستیژ وکالت وی از نیرو های امنیتی می خواهند که او را از جلسه بیرون کنند. شاید این روش نیز یکی از ابداعات وابتکارات پارلمان کشور ما باشد.

خلاصه می توان متذکر شد که پارلمان کشور متاسفانه بنا بر نفوذ  زور مندان, تفنگ سالاران و تنظیم های اسلامی ساخت پاکستان و ایران بد ترین نمونه پارلمان را در در جهان معرفی نموده حیثیت ارگان قانون گذاری کشور را با این رسوائی ها با خاک یکسان نموده است.

ارگان های عدلی وقضائی کشور نیز حاتتی بهتر از ارگان قانون گذاری ندارد. بدون اشتباه می توان متذکر شد که فاسد ترین ارگان عدلی وقضائی جهان در کشور ما در افغانستان مستقر است و بی عدالتی و حق تلفی در این ارگان ها بیداد می کند. بهمین لحاظ مردم ترجیح می دهند بخاطر تامین عدالت بجای مراجعه به ارگان های عدلی وقضائی به مخالفین رو آورند وعدالت خسن آنان را به بی عدالتی و حق تلفی این ارگان ها ترجیح دهند.

این واقعیت ها متاسفانه هر روز در رسانه های جمعی انعکاس می یابد و هیچ نیروئی قادر به کتمان آن نیست.

قوه اجرائیه نیز که یکی از قوای مهم واساسی تشکیل دهنده دولت است که  نه تنها مبرا از فساد نیست بلکه خود منشا فساد واشاعه دهنده آن در کشور بوده کوچکترین کاری بدون پرداخت رشوت به پیش نمی رود. مامور موظف در ادارات دولتی خود راشریک جیب مراجعین دانسته بیدون کوچکترین خجلت وشرمساری ا زانجام هر کاری حق خود را مطالبه می نمایند. در ادارات پولیس وضع به مراتب بد تر است.

دولتی که تا این حد به فساد غرق است بهیچ صورت نمی تواند مصدر خدمتی به مردم گردد و توقع بهبود آن نیز تا هنگامیکه اراده وتصمیم قاطع اصلاح وجود ندلشته باشد, عبث وبیحا است.

در راس چنین دولت فاسد ونا کار آمد وقتیکه دو تیم رقیب و دو گروپ نا متجانس قرار داشته باشد که بخاطر کسب بیشتر امتیازات و تصاحب بیشتر کرسی ها ومقامات دولتی با هم در گیرباشند, معلوم است که وضع روز بروز بد تر می شود و رنج ودرد مردم طولانی تر می گردد.

ببینید !   انتخاب وتعین بیست وهفت وزیر و روسای ارگان های مستقل شش ماه وقت را در بر گرفت و هنوز هم به نهایت نرسیده است. در این روز ها جنجال واختلاف در معرفی کاندید وزارت دفاع چنان اوج گرفته است که حتی جلالتمآب محترم رییس اجرائیه کاندید پیشنهادی رییس جمهور را مجبور نموده است تا از از این پست منصرف شود.

جالب است این جلالتمآب محترم ضمن صحبتی فرمودند کسانیکه از افتخارات گذشته خود در برابر مجاهدین یاد می کنند حق احراز کرسی های عالی دولتی را ندارند.

یا للعجب!  از جلالتمآب محترم باید پرسید در روز هائیکه حزب اسلامی حکمتیار صدر اعظم رژیم جهادی شما کابل را زیر پای شما به جهنم تبدیل کرده بود و دولت نامنهاد جهادی بجز چهاردیواری ارگ در هیچ نقطه کابل تسلط نداشت, آیا همین جنرالان وافسرانیکه امروز شما از احراز کرسی دولتی مpروم می سازید در دفاع از شهر کابل قرار نداشتند؟  آیا شما با تضرع ازاین نیرو ها کمک مطالبه نمی کردید و تحت حمایت جنبش ملی اسلامی افغانستان  حزب وحدت اسلامی واردوی رژیم قبلی در ارگ مستقر نبودید؟

اگر این حقایق کتمان و انکار می شود معلوم است که وجدان حقیقت گوئی جلالتمآب محترم رییس اجرائیه خدشه دار شده  نمی تواند واقعیت ها را آنگونه که هست انعکاس دهد.در غیر آن صحبت از جهاد و غیر جهاد و نقش مثبت ومنفی آنان به تاریخ سپرده شده امروز هر فرزند افغانستان که صلاحیت واهلیت کاری را دارد حق دارد به آن کار گماشته شود وبا وجدان انسانی علیه مفاسد و بی عدالتی ها برزمد و نقش خود را در نجات کشور از این حالت فلاکتبارکه محضول حاکمیت جهادی وطالبی وبالاخره حاکمیت امریکائی  جهادی امروزه است ایفا نمایند. مخالفت جلالتمآب محترم با کاندید وزارت دفاع از این نگاه نیز قابل بحث است که وزیر پیشنهادی دفاع ملی یکی از چهره های برازنده جنگ معروف جلال آباد در برابر نیرو های مسلح پاکستان وتظیم های اسلامی ساخت آن کشور بود که همچون دیگر جنرال ها و افسران قوای مسلح حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان با پایداری ومقاومت توطئه پاکستان را خنثی نمود و به دشمن اجازه نداد که به اهداف شوم خود برسد. چون جلالتمآب محترم رییس اجرائیه در آن زمان در رکاب نیرو های پاکستانی و در صفوف یکی ا زتنظیم های ساخت آن کشور قرار داشت ببخشید قرار داشتند حق دارند از کاندیداتوری شخصیتی که در قلع وقمع مهاجمین بیگانه افتخاراتی دارد مخالفت نمایدتا پلی که تا هنوز با کشور پاکستان وجود دارد  نابود نشود. د رغیر آن ده ها وصدها چهره حاکمیت قبلی مورد تائید جلالتمآب محترم و دیگر جلالتمآبان د رمقاطع معین زمانی قرارداشته و امروز نیزبدنه نیرو های دفاعی وامنیتی کشور را کارمندان صادق وخدمت گذار رژیم دیروزی تشکیل می دهد. اگر این کادر ها در  صفوف قوای مسلح نباشند اظهر من الشمس است که با عناصر بی سواد وکم سواد قوای مسلح ایجاد شده نمی تواند  ونیرو های تنظیمی صرفا قادر اند تجربه سالهای حاکمیت جهادی را تکرار نمایند.

به ارتباط بی تفاوتی حکومت وحدت ملی د رفبال منافع مردم و آینده کشور برعلاوه فرصت سوزی قصدی د رمعرفی کابینه, عدم قاطعیت در برابر دشمنان مردم شاخصه دیگریست که مردم را روز تا روز از کارکرد های این حاکمیت مایوس می سازد وبا عث تقویت صفوف دشمنان مردم می گردد.

ظهور داعش در نقاط مختلف کشور, تبدیل بیرق سفید طالبی یه بیرق سیاه داعشی ,گسترش نفوذ این نیرو ها در میان مردم ,حملات منظم آنان در قرا وقصبات, اقدام به آدم ربائی ,حمله به ادارات دولتی در ولایات مهم همچون بلخ, ننگرهار وقندهار, خزش وخیزش مخالفین در ولایات سرپل, فاریاب, جوزجان, بدخشان وقندوز همه وهمه نشان دهنده وضع اسفبار وخطرناکیست که علت آنرا در بی تفاوتی و ندانم کاری حاکمیت کنونی می توان جستجو نمود.

اگر حکومت وحدت ملی بین دوست ودشمن خط فاصل روشن داشته باشد وبا همه نیرو در برابر دشمن ایستادگی و مقاومت نماید سربازان وافسران و جنرالان قوای مسلح اعم از اردو پولیس وامنیت ملی با فداکاری و از خود گذشتگی از وجب وجب خاک کشور دفاع جانانه خواهند نمود و مزدوران بیگانه رااز حریم مقدس مادر وطن بیرون خواهند راند. در غیر آن با ایجاد امید کاذب به صلح و مذاکره با دشمنی که یک روز برادر ناراض خوانده می شود و روزی هم مخالف سیاسی عنوان می شود بهیچ وجه نمی توان قاطعانه مقابله کرد و از نیروهای جان بر کف قوای مسلح د ربرابرچنین مخالف نا شناخته وتعریف نشده اسنفاده درست نمود.

باید قاطعانه خاطر نشان نمود که وضع موجود کشور بهیچ وجه آینده روشنی را نوید نمی دهد اختلافات شخصی وسلیقوی میان نیروهای تشکیل دهنده حاکمیت ومخصوصا میان دو شخصیت تشکیل دهنده حاکمیت تحمیل شده کنونی که اسم بی مسمای وحدت ملی را یدک می کشد روز تا روز وضع را بغرنج می نماید و فرصت ها رابا جنجال های بی مفهوم سلیقوی از بین می برد وفردا زمانیکه مردم در مسند قضاوت قرار گیرند هیچ یکی از شخصیت ها ی شامل حاکمیت نمی توانند خود را تبرئه نموده طرف مقابل را مسوول وضع قلمداد کنند. آنگاه بی کفایتی و عدم شایستگی را نمی توان به بهانه اختلافات سلیقوی و یا ایدیولوژیک توجیه نمود و خود را از قضاوت بی رحم تاریخ نجات داد .

سردمداران رژیم اگر به مردم کار وسرپناه ایجاد کرده نمی توانند,اگر فقر وبیکاری را مهار نمی کنند, اگر فساد, رشوت و زمین خواری را متوقف نمی کنند, لااقل د رتامین امنیت, د رجلوگیری ازنفوذ تروریست ها و افراطیون, درقطع حملات انتحاری وانفجاری و در نهایت در قطع  تبلیغ لجام گسیخته افراطیت وبنیاد کرائی اقدام جدی نموده بخشی از مسوولیت وجدانی وانسانی خود را ادا نمایند تا مردم با قطع امید از دموکراسی ومردم سالاری به اقداماتی متوسل نشوند که گلیم این کرشمه بازی ها را بکلی جمع کنند وسردمداران کنونی را نسبت بی کفایتی از صحنه سیاسی بیرون رانند, زیرا قدرت مردم مهار ناشدنی وقاطع است. 

محمدالله وطندوست                      

 

 


بالا
 
بازگشت