محمد الله وطندوست

 

نکاتی چند از یادداشت های روزانه

2015/5/26

آیا توزیع تذکره الکترونیک آغاز خواهد شد؟

این حکومت به اصطلاح وحدت ملی چنان به کار های بزرگ عظیم و تاریخی مصروف است که به انجام امور روزمره وروتین اصلا فرصت ندارد؟!

رهبران دوگانه این حکومت چنان انسان های پر کار, جدی, مصمم و پر نبوغی هستند که می خواهند همه امور دولتی را از خورد تا بزرگ خود انجام دهند و ا زهمه کار ها شخصا مرقبت و مواظبت نمایند.

از آنجائیکه تامین ارتباط با کشور های بیگانه ,سهمگیری به مسایل بزرگ جهانی از قبیل جنگ یمن ,مبارزه با جدائی طلبان پاکستان و دفاع از اماکن مقدسه مسلمانان در عربستان سعودی در سر خط وظایف شان قرار دارد, مسایل خورد وو کوچکی همچون توزیع تذکره برقی, انتخابات پارلمانی, آزادی اسیران از چنگال هراس افگنان, مبارزه با مواد مخدر, جلوگیری از نفوذ داعش در کشور, کار یابی برای بیکاران و بالاخره تامین امنیت مسایلی اندکه نباید وقت وفرصت این رهبران را بخود اختصاص دهد؟!

از مسایل دیگر صرف نظر می کنیم در مورد آغاز پروسه توزیع تذکره الکترونیک که از ماه ها قبل اسناد مربوط به آن تصویب وتوشیح شده مکث می کنیم.

جلالتمآب محترم رییس اجرائیه در هفته گذشته بعد از نه ماه آغاز کار جکومت شان فرمودند که توزیع تذکره یا شناسنامه الکترونیک اهمیت سیاسی ,اجتماعی و فرهنگی دارد و در صورت داشتن این سند, سهمگیری شهروندان در پروسه انتخابات می تواند شفاف باشد و انتخابات بخوبی برگذار گردد. با تائید از این فرموده گهر بار شان, باید سوال نمود که چرا این پروسه مهم وبا ارزش آغاز نمی شود؟

آیا امکانات مالی و اداری هنوز فراهم نشده؟

 آیا کادر های مورد نیاز تربیت نشده اند؟

در حالیکه چهار ماه قبل مسوول اداره توزیع تذکره تصریح نمود که همه امکانات برای توزیع تذکره آماده شده آنان منتظر اند تا اولین تذکره را به رییس جمهور کشور توزیع نمایند . لابد تذکره شماره دو نیز به جلالتماب محترم رییس اجرائیه توزیع می گردد.

اکنون سوال اینست که چرا این فرصت میسرنمی شود تا اولین تذکره تابعیت ترتیب و به جناب شان سپرده شود؟ آیا رییس جمهور متفکر ما چنان مصروف تفکر اند که حتی پنج دقیقه برای دریافت تذکره تابعیت وقت ندارند؟

چنانکه معلوم است چهره های معلوم الحالی علاقمند توزیع تذکره الکترونیک نبوده ار آغاز طرح قانون مربوطه تا امروز به شکلی از اشکال موانع ایجاد نموده و تصویب قانون متذکره را در پارلمان کشور نیزدچار چالش جدی نموده بودند. این عناصر در مورد ذکر نام اقوام وملیت ها در تذکره چنان جنجالی براه انداختندکه نزدیک بود پارلمان نشینان سر وکله همدیگر بشکنند و اختلافات قومی و منطقوی وزبانی به مسئله غیر قابل کنترول تبدیل شود.

با وجود همه سنگ اندازی ها سند توزیع تذکره الکترونیک به تصویب رسید و رییس جمهور کنونی در آغازین روز های کاری خود این سند را توشیح نمود اما در فردای روز توشیح سروصدا ها و مخالفت ها از جانب حلقات معین در این مورد آغاز شد و چهره های تمامیتخواه همچون یون ها وطاقت ها نغمه مخالفت سردادند تا آنجا که گفته شد گویا کمیسیون ویا ارگانی موظف شده که سند متذکره را باز بینی نماید.  گرچه این مسئله رسما تائید نشد اما توزیع تذکره عملا معطل قرار داده شد و تا امروز از سرنوشت این سند و زمان آغاز پروسه اطلاعی نیست.

این مسئله نشان دهده نا کارآئی دولت به اصطلاح وحدت ملی بوده واقعیت دردناک بی کفایتی رهبران را بر ملا می سازد.

در حالیکه همه مردم افغانستان  اهمیت وضرورت توزیع تذکره برقی را درک می کنند و می دانند که داشتن اخصائیه دقیق نفوس در طرح پلان های آینده از چه اهمیتی برخوردار است, دولتمردان ما یا از درک چنین مسئله مبرم و حیاتی عاجز اند ویا هم امراض حقیر انحصار طلبی  تما میت خواهی و تبعیض , آنان را کور وکر نموده که این مسئله مهم را همچون ده ها مسئله مبرم دیگر نادیده می گیرند و اعتبار روبه زوال خود را هر چه سریع ترمی خواهند از بین ببرند.

 

2015/5/27

 ضرورت مقاومت در برابر هراس افگنان

تحرک وفعالیت هراس افگنان مخصوصا گروه داعش در ابتدا از جانب مسوولین دولتی انکار  و تبلیغات میان تهی دشمنان دانسته شد . بعدا کوشیدند افکار عامه را قانع کنند که امکان نفوذ داعش در افغانستان اساسا وجود ندارد و کشور ما بستر مناسبی برای این پدیده نو ظهور نیست. اگر احیانا اینجا و آنجا گروه های خود را منسوب به داعش می دانند گروه های بی اهمیتی اند که به هیچ گونه عمل قابل محاسبه یی اقدام کرده نمی توانند. اما از بهار امسال که هراس افگنی افزایش یافته  دولتمردان از خطر هراس افگنان صحبت می کنند و حتی حملات بهاری آنان راغافلگیر کننده توصیف می نمایند. اخیرا نماینده ناتو در افغانستان نیز نفوذ هراس افگنان مخصوصا داعش را خطرناک تلقی نموده خواهان مبارزه جدی با این پدیده شده است.

با وجودیکه دولتمردان هنوز تصمیم نهائی را در مبارزه قاطع علیه هراس افگنان اتخاذ نکرده  اما مردم در گوشه گوشه کشور به خیزش ها و مقاومت های خود جوش آغاز نموده مسوولین امنیتی را مجبور می نمایند تا به تسلیح جوانان بپردازند و در مبارزه با هراس افگنی از نیروی مردمی استفاده نمایند. در این روز ها شنیده می شود که به مدافعین قریه ها و ولسوالی ها سلاح توزیع شده در بیست وشش منطقه عملا در جنگ علیه هراس افگنان سهیم اند.

 مردم بدخشان که در این اواخر به شدت مورد حملات هراس افگنان قرار گرفته اند طی جلسه وسیعی فیصله نمودند تا خیزش مردمی علیه هراس افگنان را سازماندهی نموده نگذارند بیشتر از این قربانی هراس افگنی شوند. در ولایات دیگر نیز چنین روحیه وجود دارد و امکان مقاومت سراسری در برابر هراس افگنی پیش بینی شده می تواند.

مسئله اساسی اینست که مسوولین دولتی مخصوصا ارگان های امنیتی در تسلیح وبسیج مردم باید با دقت عمل نموده نگذارند سلاح بدست افراد غیر متعهد و بی مسوولیت قرار گیرد وباعث نا آرامی بیشتر در میان مردم گردد. یقینا در هر قریه وولسوالی چهره های دلسوز و قابل اعتماد و صادق به منافع مردم وجود دارد که با یست از جانب خود مردم و مسوولین تشخیص و در مبارزه با هراس افگنی در صف مقدم قرار داده شوند  د رغیر آن جنگ سالارانی که در طول سالها سوء استفاده نموده  وبا داشتن سلاح و اقتدار کاذب مردم را به گروگان گرفته اند باز هم حاکم بر سرنوشت مردم خواهند شد .

بهر حال بسیج مردم علیه هراس افگنی یکی از ضرورت های جدی است که بایست با دقت ومسوولیت انجام یابد تا این نیروها با قوای مسلح قهرمان کشور یکجا در نابودی مخالفین مسلح نقش خود را به شایستگی ایفا نمایند.

 

28/5/2015

اصلاح نظام انتخاباتی به کجا رسید؟

انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بعد از رسوائی کامل  مطابق توافق عقد شده میان دو مدعی پیروزی در انتخابات, بالاخره منجر به حکومت وحدت ملی شد که از عمر آن نیز نه ماه سپری شده است. در نه ماه گذشته این حکومت به اصطلاح وحدت ملی جز جنجال بر سر کسب قدرت و تقسیم کرسی ها دستاوردی نداشته  با اقدامات نا عاقبت اندیشانه  و سهل انگاری های غیر قابل اغماض اعتماد مردم را روز تا روز از دست داده است. چنانکه امروز هر شهر وند افغانستان معتقد است که حکومت به اصطلاح وحدت ملی ره بجائی نمی برد و فرصت سوزی های زمان حامد کرزی همچنان ادامه دارد.

رهبران حکومت وحدت ملی که از تداوم وتحول و اصلاحات و همگرائی فراوان حرف می زدند در سند مرتبه شان که به مساعی جمیله جناب جان کری به امضا رسیده بود , مسئله اصلاح نظام انتخاباتی را در سر لوحه کاری خود قرار داده بودند و هر دو تیم انتخاباتی از نتیجه انتخابات ناراض و از کار کرد ها ی کمیسیون به اصطلاح انتخابات بیزار بودند. مردم فکر می کردند که عمده ترین کار تیم های متذکره بعد ا زآغاز به کار , اصلاح سیستم انتاخاباتی و ایجاد دستگاه سالم انمتخاباتی خواهد بود. اما در نه ماه گذشته معلوم شد که اصلاح سیستم انتخاباتی همچون ده ها مورد دیگر شعار میان تهی و تبلیغات عوام فریبانه ایست که در تحقق آن هیچگونه علاقمندی جدی وجود ندارد.

ببینید!

ابتدا در پارلمان سر وصدا ایجاد شد که مقرره و قانون مربوط به انتخابات تغیر داده می شود. چند کلمه و جمله که از نظر محتوا و ماهیت مفهومی را افاده نمی کرد, در قانون انتخابات گنجانیده شد. بعدا حکومت به ایجاد کمیسیونی مبادرت ورزید که اصلاح نظام انتخاباتی را بررسی نماید. دو رهبر حکومت در تعین رییس کمیسیون متذکره به موافقه نرسیدند  و چندین ماه این کمیسیون منتظر تعین رییس مورد موافقت رییس اجرائیه ورییس جمهور باقی ماند و به هیچ کاری مبادرت نورزید. اخیرا اعلان شد که رهبران حکومت وحدت ملی در تعین رییس کمیسیون به موافقه رسیده اند . اما تا هنوز این شخص موافقه شده رسما اعلان نشده  و کمیسیون متذکره کماکان از نبود رییس رنج می برد  و در حالت انتظار باقی مانده است. از جانبی در ماه سرطان که اینک کمتر از یک ماه باقی مانده  بایست نماینده گان جدید پارلمان انتخاب ومشخص می شد  تا نماینده گان قبلی جای خود را به نماینده گان جدید می سپردند. قرار بود در ولسوالی ها نیز انتخابات اعضای شورا های ولسوالی صورت می گرفت  و ولسوالی ها نیز در تاریخ دموکراسی امریکائی  جهادی برای اولین بار دارای شوراهای مربوطه می گردید.همه این اقدامات که نوید دهنده رشد وانکشاف دموکراسی نو پا تلقی می گردد بنابر ضعف و عدم کفایت حکومت وحدت ملی نه تنها عملی نشد بلکه علت عملی نشدن آن نیز هنوز از جانب دولتمردان به مردم گفته نشده وزمان اجرای این مکلفیت جدی قانونی نیز به اطلاع مردم رسانیده نشده است. گوئی دولتمردان ما از یاد برده اندکه انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالی یکی از وظایف جدی دولت در زمان کنونی است و عدم اجرای این وظیفه مبرم به نا کار آئی  و بی کفایتی دولت صحه می گذارد. اگر دولتمردان از تخستین روز کاری خود به این مسئله برخورد جدی می کردند و کمیسیون اصلاح انتخابات را بموقع ایجاد و در تعین رییس کمیسیون به چانه زنی های چند ماهه نمی پرداختند, یقینا انتخابات پارلمانی و شورا های ولسوالی در زمان معین وقانونی می توانست تدویر یابد و پارلمان کشور بیدون اینکه در خلای قانونی قرار گیرد  وظایف محوله را با نماینده گان جدید مردم بصورت نورمال انجام می داد. در حالیکه امروزبحث عمده دوام ویا قطع فعالیت پارلمان کنونی بعد از ماه سرطان است.عده یی از وکلا به دوام فعالیت پارلمان پا می فشارند و عده یی هم به ختم دوره کاری پارلمان موجوده معتقد اند. یقینا این بحث وجدل نیز تنش هائی را میان حکومت  و پارلمان  ایجاد  وذهنیت ها را ماه ها بخود مشغول خواهد داشت.

 

29/5/2015

حیف و میل در وزارت معارف

یکی از دستاورد های گویا قابل افتخار حکومت امریکائی - جهادی در طول سیزده سال گذشته رشد وگسترش معارف , جذب تعداد زیاد اطفال به مکاتب و اعمار مکاتب جدید محسوب وقلمداد می شد.

واقعا در مقایسه با دوره تاریک و وحشتناک طالبان  و دوران هرج ومرج جهادی , رشد معارف چشمگیر ودر زمره دستاورد ها می تواند محاسبه گردد.اما آیا دستاورد ها در این عرصه به شکلی که تبلیغ می گردد و دستگاه های تبلیغاتی سر و صدا راه انداخته اند بزرگ وعظیم اند؟

نتیجه گسترش معارف در عرصه رشد وانکشاف جامعه و فقر زدادی چیست؟

آیا کیفیت معارف نیز با کمیت توانسته رشد نماید؟

آیا معارف در همه ولایات, ولسوالی ها و قریه ها متوازن است؟

جواب همه این پرسش ها متاسفانه منفی اند.

بنا به اظهارات وزیر جدید معارف در پارلمان, پنجاه در صد مکاتب همین حالا تعمیر مناسب ندارد و در منازل شخصی وکرائی تدویر می یابد. معلمین مسلکی و تربیت شده نه تنها کافی نیست بلکه در بعضی مکاتب حتی یک نفر هم سراغ نمی گردد. کتب درسی به تعداد مورد ضرورت تهیه و چاپ نشده و نصاب تعلیمی نیز از کمبودی ونقیصه جدی رنج می برد.

نتیجه این همه کمبودی ها فراغت شاگردان از صنف دوازدهم با سواد کور و نیمه سواد است . چنانکه اکثریت فارغان صنف دوازدهم حتی به نوشتن تقاضا نامه عادی نیز قادر نیستندو درخواستی عادی را نیز نمی توانند بنویسند.

طبعا نتیجه این تعلیمات ناقص و بی کیفیت در تحصیلات عالی نیز ظاهر می گردد و پوهنتون های ما نیز کیفیت لازم قبلی را از دست داده اند.

اگر در سیزده سال گذشته دلسوزی واحساس مسوولیت وجود می داشت از کمک های ملیون و ملیارد دالری بین المللی در این عرصه استفاده شایانی می توانست صورت گیرد و معارف ما امروز چهره دیگری می داشت.

جالبست!

متصدیان معارف بجای رفع کمبودی ها و نواقص و بهبود متداوم کیفیت معارف وتهیه ضرورت های جدی معارف از میز و چوکی تا کتاب و تباشیر و تربیت معلمین مسلکی , تا توانستند اعداد و ارقام غیر واقعی ارائه نمودند وبا کسب بودجه غیر واقعی به حیف ومیل پرداختند  وازاین سکتور نیز استفاده نا جایز کردند.

وزیر معارف در پارلمان در برابر سوال وکلا اظهار داشت که مسوولین معارف با ترتیب لست های جعلی, مکاتب غیر فعال را در زمره مکاتب فعال شامل و به نام معلمینی که اصلا وجودخارجی ندارد معاش حواله وبه جیب زده اند. موصوف از فساد گسترده یی اطلاع داد که مهار وغلبه بر آن شاید وقت زیادی را در بر گیرد. آنهم در صورتیکه اراده برای رفع وقطع حیف ومیل ها وجود داشته باشد.

رخنه فساد در سکتور تعلیم وتربیه گرچه قبلا حتی در زمان تصدی حنیف اتمرنیز شنیده می شد, بعدا در زمان تصدی فاروق وردک در این وزارت از گسترش فساد اطلاعاتی در رسانه ها درز کرد اما وزیر نیرومند معارف با پرروئی ودیده درائی هر گونه اتهام را رد می کرد و وزارت مربوطه را خدمت گذار ترین وزارت و شخص خودش را صادق ترین عضو حکومت جامی زد. امروزکه رسوائی ها وفساد آشکار شده  وزیر معارف موجود در پارلمان کشور از حیف ومیل وحشتناک در این وزارت صحبت می کند آیا نیرو وقدرتی درکشور وجود دارد که وزیر سابق معارف و همکارانش را به میز محاکمه بکشاند و از هر افغانی و دالر غارت شده حساب بگیرد؟

گمان نکنم دولتی که به فساد شهره عالم است ,این توانائی را داشته باشد که عناصر فاسد را به حساب دهی وادارد. وزارت معارف و شخص وزیراگر در تقلیل فساد  و حیف ومیل ها از همین حالا کار را آغاز نموده در تصفیه سوءاستفاده گران از دستگاه معارف اقدام نماید,  کار بزرگی را انجام داده است. در غیر آن با ادامه حیف ومیل ها وزیر معارف کنونی نیز در برابر مردم مسوول وجوابده خواهد بود.

 

31/5/2015

اندر باب ملت خانه!

گویند در شاه نشینی ملک خداداد, قصر با شکوهی وجود دارد که عده معینی از زورمندان وزرداران را از اقصی نقاط این ملک خداداد به خود جلب نموده , زورمندان و زرداران با نوکران و چاکران روزانه به این قصر تشریف فرما می شوند وساعتی در کرسی های نرم وگرم می لمند و چای وچلمی می کشند. وقتیکه تعداد زور مندان وزرداران به حد کافی  رسید, بعد از حساب و کتاب موظفین, رییس زور مندان از همقطاران اجازه می طلبد تا ساعتی از وقت گرانبهایشان را به مسایلی که چندان هم مورد علاقه شان نیست تخصیص دهند وبه حرف وحدیث وزیر و رییس  و والی گوش فرادهند  و اگر سوالات و فرمایشاتی داشتند به سمع شان برسانند.

القصه روزی رییس زورمندان و زرداران در حالیکه تعداد زور مندان از نصف کمتر بود با اغماض و چشم پوشی اعلان داشت که تعداد جنابان زور مند و زردار از پنجاه در صد بالا است ,می توانند صحبت وزیره دانشمند ساز و وزیر سواد آموز را بشنوند و سوالات و فرمایشات خود را در حضور این عالیجنابان مطرح نمایند.

ابتدا وزیر سواد آموز که در ملک خداداد وزیر معارفش نامند, از عملکرد های خود قصه ها گفت و از پلان های آینده اش دنیای زیبائی ترسیم کرد. معلوم شد که اگر این وزیر دانشمند به این کرسی قرار داشته باشد, تا پنج سال طفلی خارج مکتب باقی نخواهند ماند و درس خوانده ها ی مکتب ها بر علاوه آموزش نوشتن در خواستنامه و تقاضانامه کار, خواندن کتاب  را نیز فراخواهند گرفت و آماده تحصیلات عالی خواهند بود.

وزیره دانشمند ساز نیز در مورد پلان و پروگرام خود چنان داد سخن داد که گوئی تا پنج سال آینده از برکت کار این وزیره دانشمند ساز, همه دانشگاهیان مخترعین و مکتشفینی خواهند بود که در رشته های علمی توفیقات بزرگی حاصل خواهند کرد و نام ملک خدادادرا در جهان شهره خواهند ساخت.

زور مندان وزرداران که از چندین سال بدین طرف چنین سخنان شرین را از وزیران ماضی شنیده بودند و می دانستند که این حرف ها از جانب محررین خوش خیال و خوش قریحه برای وزرای عالیقدر تهیه گردیده است , هنکام سخنرانی وزیران  با هم مصروف گوشکانی بودند ودر مورد محفل شب گذشته و پلان مهمانی شب آینده صحبت می کردند.

زمانیکه حرف وزیران به پایان رسید رییس زورمندان وزرداران از همکیشان تقاضا نمود تا نظر  حرف, سوال و فرمایش شان را به سمع وزیران عالیقدر برسانند و وزرای معظم نیز جواب لازم ارائه فرمایند.

 در حالیکه زورمندان تا این لحظه در میان خود به پس پس و گوشکانی مصروف بودند یکباره به خود آمدند و در گرفتن نوبت از یکدیگر سبقت جستند و هر کدام خواستند تخستین سوال کننده و صحبت کننده باشد. بالاخره شصت تن از زور مندان در مورد کمبودیهای کار این وزیران و ضرورت های محله وقریه شان ابراز نظر فرمودند. هنگام بحث گاهی حرف همدیگر را قطع می کردند و زمانی دو سه نفر یکجا صحبت داشتند که حرف هیچکدام قابل فهم نبود. گاهی حرف همدیگر را تائید می کردند و لحظه یی هم ضد هم ابراز نظر می کردند. خلاصه ساعت ها سوالات و تقاضا ها  دوام کرد و زورمندان وزرداران دیگر چون این حرف ها را بار ها شنیده بودند و در عملی شدن آن نیز اعتقادی نداشتند و نه هم علاقه یی,  به ترک مجلس آغاز کردند و هر کدام طبق پروگرام مرتبه شان برای انجام کار های مهم تر و پر منفعت تر شتافتند.

وزیر سواذ آموز که متاسفانه وزارتش تا امروز به این امر بدیهی اما مبرم یعنی سواد آموزی توفیق حاصل نکرده , در برابر سوالات یک جواب داشت که جناب شان به فرموده ها  و فرمایشات زور مندان واقف اند اما هنوز فرصت عملی کردن آن فرا نرسیده است . وزیره دانشمند ساز نیز با طلب عذر, برای تربیت دانشمندان در فردا ها وعده داد و مجلس زور مندان و زر داران نیز با دعای خیر و فلاح خاتمه پذیرفت.

جالبست به اطلاع شما خواننده گان گران ارج برسانم که در اخیر مجلس فقط وفقط پانزده زورمند وزردار لابد کمزور تر وکم زردار تر در آن قصربزرگ و با عظمت باقی مانده بود وبس. صحبت های آخری وزیران بزرگوار را از زمره دوصد وپنجاه زور مند فقط پانزده زورمند شنیدند و بس!  

محمدالله وطندوست  

   


بالا
 
بازگشت