علی رستمی

 

ارزشها ی تاریخی وحدت تشکیلاتی وسازمانی حزب ملی ترقی مردم افغانستان!

وحدت سازمانی وتشکیلاتی ، دوحزب همسو وبرادرِ، حزب مردم افغانستان وحزب ترقی ملی افغانستان که قبلآ به حزب دموکراتیک خلق افغانستان(حزب وطن) تعلق داشتندند، جوابگوی مطالبات حساس تاریخی ،به ندای مادر وطن ومردم زحمتکش کشور وهمه نیروهای چپ دموکراتیک وملی افغانستان واعضای هردوحزب میباشد.

 وضع سیاسی وامنیتی کشور، حکم میکند تا تمام نیروهای اگاهی سیاسی و سایر نیروهای وطنپرست ومترقی برای رهایی کشور،از تعرضات و مداخلات نیروهای سیاهی ارتجاعی منطقه وجهان که هر روز دامنه ان وسیع تر میشود ، در یک سازمان واحد سیاسی بسیج شده، و با استفاده ازتجارب  مبارزات تاریخی خویش با روحیه  عدالتخواهانه ووطن پرستانه ، برای  تامین صلح وقطع خونریزی  علیه  دشمنان سوگند خورده ء  تاریخی مردم کشورخویش، گامهای عملی بردارند.

 وحدت ویکپارچکی تشکیلاتی وسازمانی حزب ملی ترقی مردم افغانستان  دارای ارزشهای  :علمی، تاریخی ،  انقلابی و دیالکتیکی میباشد. علمی است که، اعضای هر دوحزب  درروند تاریخ تجربه دارند، که هر زمانی در یک تشکیل واحد سازمانی وتشکیلاتی باهم متحد ویکپارچه شده اند،به پیروزیهای بزرگی نایل گردیده اند ، تاریخیست که، اعضای هردوحزب باهم در  یک خانواده بزرگ، تحت رهبری واحد مبارزه عدالتخواهانه را تاسرحد پیروزی وشکست انجام داده اند، انقلابیست که، سکوت بی اعتمادی میان تمام نیروهای چپ ودموکراتیک را ازمیان برداشته ،ودراین روند  پیشتاز وپیش اهنگ گردیده اند، دیالکتیکی هست که،حزب مردم  وحزب ملی ترقی افغانستان  از مرام دوحزب بنابر شرایط تکاملی تاریخی جامعه افغانی مطابق دستاوردهای علمی وروان جامعه یک" سنتز" عالی را بوجود اوردند، که عبارت از مرام وپلاتفرم مشترک حزب ملی ترقی مردم افغنستان هست؛ که این امر مظهر وحدت دیالکتیکی هردوحزب را نشان میدهد. طوریکه منطق دیالکتیک حکم میکند : وحدت،هویت متضادها است. طوریکه مارکس گفته است:" پدیده های اجتماعی همه، هم زمان وجود دارندوشرط بود یکدیگر هستند."    

حزب ملی ترقی مردم افغانستان که باتدویر کنفرانس وحدت مورخ 30 اسد 1394خورشیدی    درشهرکابل باشتراک نمایندگان دوحزب همسو وبرادر وحدت تشکیلاتی وسازمانی خودراتصویب و اعلام نموداند؛که درکارکنفرانس  اسناد مهم وپرارازشی تاریخی ازجمله:مرامنامه واساسنامه حزب ملی ترقی مردم افغانستان،طروق میکانیزم وحدت، تصویب خطوط اساسی ،پلاتفرم مشتر ک  واعضای رهبری ازجمله رئیس ومعاون ان براساس اراده جمعی به اتفاق اراء تعین وتصویب شده اند ، که در تاریخ جنبش چپ دموکراتیک کشور مااز برتری وارزش عالی برخورد داراست. برای اینکه همیشه کنار رفتن از مقام رهبری در احزاب مترقی درکشوروتعین دیگری در راس رهبری  چالش اوربوده است ؛ گذشت یکی از روسای احزاب قبلی از ریاست جدید در حزب ملی وترقی مردم افغانستان برای ایجاد حزب واحد ، بدون فشار وتحمیل بالای یکدیگر ،نمایانگر حسن اعتماد رفقانه میان رهبری هر دوحزب میباشد ، این روند در طول تاریخ در احزاب سیاسی بالخصوص بعد از فروپاشی حزب دموکراتتک خق افغانستان با سایر احزابیکه از شاخهای  ان میباشند، برای تشکیل حزب جدید چالش اور بوده است . دراین زمینه صداقت واعتماد شخصیت دانشمند علمی ــ پوهاند داوود راوش رئیس سابق حزب مردم افغانستان درعمل برای ووحدت ویکپارچکی حزب ملی ترقی مردم افغانستان ، قابل ستایش وقدردانی هست. همچنان این امر همبستگی ووحدت کامل رفقانه را در میان  نماینده گان اقوام وقبایل کشور که دراین حزب عضویت دارندتبارز داده ، در عمل وانمود ساختند که ماباهم  یک  ملت  واحد در سرزمین تاریخی خویش افغانستان  میباشیم.

تبارز حزب ملی ترقی مردم افغانستان درعرصه سیاسی دراین مقطع تاریخی تشنج بار وطن جواب دندان شکن به دشمنان سوگند خورده نیروهای عدالتخواه وپیشتاز مترقی ودموکرات در افغانستان میباشد. این اقدام عالی میتواند،  تحرکی جدیدی را، درمیان سایر احزاب مترقی ونیروهای اگاه ومستقل سیاسی در کشور وخارج کشور برای بسیج انها، دریک طیف وسیع سازمانی بوجود خواهد اورد. وضع کشور برمبنای تجارب تاریخی و تیوری علمی مترقی ، از انعده نیروهای که براصل قانون تکامل و منطق دیالکتیکی معتقد واگاه هستند ،میطلبد، تا درفرایندوحدت ویک پارچکی همه نیروهای ملی ومترقی ، سهم فعال وطن پرستانه خویش را ادا نمایند.  گام گذاشتن درعمل بخاطر تغیر ورشد جامعه جنگ دیده ،مظلوم ورنجور کشور، باید درسرخط تمام وظایف وطن پرستی  قرار گیرد.

مشکل اساسی که امروز دامنگیر جامعه روشنفکری وبالخصوص نیروهای عدالتخواه ومترقی شده است عبارت از جدایی ومجرد بودن مبارزه شان که زمانی به مثابه "کلیت تاریخی" ،  باهم همبسته تنیده  و در پیوستگی هم قرارداشتند، میباشد ، شوربختانه ان کلیت از بین رفته وبه ا جزای جداگانه تبدیل شده هست .هگل در تاریخ فلسفه می اورد:" انچه که ایجاد اشکال می کند، فکر کردن است، زیرا اجزای یک پدیده را که درواقع بهم پیوسته وتنیده هستند، در تفاوت هایشان از یکدیگر جدا می کند."

تفاوتهای ما از لحاظ شکل ومضمون بنیادی نیست، بلکه ازلحاظ منطق دیالکتیکی شکل ومضمون پدیده ها از  چگونگی بروز فاصله ها در حالت وشرایط مشخص پیش میشود . درحالیکه شکل ومضمون پدیده ها باهم وحدت دارند واین وحدت بر اساس پیوند ودرامیختگی  دایمی انها پدید شده ودرک  میشود . این  پیوستگی و درامیختگی پدیده هاکه ناشی از قرارداشتن شان درشرایط همگون و مشابه هست، که تحت تاثیر این شرایط بوجودمیایند . احزاب چپ ودموکراتیک که با تظاهر از لحاظ شکل ومضمون فرق دارند که ناشی از شرایط موجود تاریخی  بر شالوده ضرورت زمان بوده است ، که هر کدام از لحاظ شکل احزابی را ایجاد کرداند ، که در مضمون خویش یکی هستند که این امر در درامیختگی وهمگونی  در اسناد مرامی شان بازتاب میابد، که فرق فاحش باهم ندارند، شکلی است؛که دارای جنبه های، سلیقوی ، گروهی وخودخواهی های شخصی وغیره بوده، که اختلاف علمی ندارند؛ این احتلافات میتواند، تحت شرایط معینی تکامل تاریخی  حل شود، وازبین بر ود.

عدم وحدت و ویکپارچکی نیروهای مترقی باعث شده تا نیروهای رادیکال دینی ومذهبی باکمک وپشتبانی محافل ارتجاعی منطقه وجهان فعالیت های متحجرگرانه وکهنه وسیاه خویشرا ،درمیان جوانان ونوجوانان تشدید ساخته ،  انها را برای تحقق اهداف خود جذب وازوجودشان به نفع اهداف ارتجاعی  خوداستفاده نمایند، از سوی دیگر بی کفایتی وعدم وحدت مدیریت واحد درقوای ثلاثه کشور زمینه ساز انست شده ،تا گماشته گان اجنتهای کشورهای خارجی در درون دولت نفوذ نمایند، وشرایط را به نفع نیروهای سیاه ارتجاعی تغیر دهند ، با دسایس بزرگی استخباراتی توانسته اند، که در ولایات کشور نفوذ نمایند، وانرا ازحیطه رهبری دولت افغانستا ن خارج  وتحت تسلط خود بیاورند . طوریکه معلوم هست،  ولایت تاریخی کندوز  که با دسایس درونی ودستوری ذریعه" ستون پنجم" در دولت افغانستان بشکل تنطیم شده و سازمان یافتهء قبلی ، به نیروهای طالب این اجنتهای معلوم الحال پاکستان وقدرتهای بزرگ جهانی تسلیم  داده شده ، که باعث کشتار بیرحمانه صدها تن از باشند ه گان شهر کندوز اعم زن ،مردو اطفال کردید است .منازل  ، ادارات دولتی  ازجمله بانکها و مالکیت شخصی مردم چور وچپاول وبه غارت برده شده است، وخسارات بزرگی به  مکاتب وسایر موسسات تعلیم وفرهنگی و سایرخدمات اجتماعی  وارد گردید است. بر علاوه شفاخانه که داکتران بدون مرزِ سازمان ملل متحد مصروف خدمات پزشکی بودند، توسط نیروهای امریکایی بمبارتمان که به اثر ان تعدادی زیادی از پزشکان وکارمندان ومریضان این شفاخانه به قتل رسیده اند، که این عمل  انزجاروتنفر عمیق مردم جهان و  تمام موسسات مدنی وسیاسی  را بوجود اورده ، وانرا تقبیح  و محکوم  کرده ،وخواستار محکمه عاملین این حادثه شدند . این حوادث نشان میدهد که دشمن پلان وسیع فراگیر خارج از حلقه سرحدات کشور بسوی همسایه های شمالی افغانستان دارد، میخواهند به دستور بادران خویش پلانهای استراتیژیکی شانرا  علیه دولت روسیه وکشور های اسیامیانه تحقق ببخشند.

 این عوامل یکبار دیگر وظایف بزرگی تاریخی در قبال همه نیروهای وطنپرست ودموکرات قرار میدهند، تا هرچه مُصمیم تر وبا روحیه وطن پرستانه بر بنیاد ارزشهای تاریخی بدون تمایلات گروهی و ایدیالوژیکی، قومی ،لسانی ومنطقوی دست بدست هم داده ،ودر روند ساختار  نوین سیاسی ، نهادهای دولتی،بر شالوده حقوق شهروندی  ، بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان در انتخابات پارلمانی اینده مستقلانه سهم بگیرند، تا یک پارلمان دلسوز وخدمت گزار وبا مسوولیت برای خاتمه دادن به ناله وفریاد،از فقر وگرسنگی ،اواره گی وپیچارگی مردم، بوجود آید ،تایک افغانستان باعزت ونیرومند درمنطقه تبارز نماید. مرتجعین ،پول سالاران ،تفنگ سالاران وزورمندان زمانی دراین کشور به حاشیه کشانیده میشوند ،که قدرت به مردم ازطریق نمایندگان واقعی شان تعلق بگیرد.

 


بالا
 
بازگشت