عبدالاحمد فیض

 

افغانستان با خروج نظامیان خارجی نیرومند ترمیشود

تهاجم گسترده مسلحانه اتلاف بین المللی برهبری ایالات متحده به افغا نستان که بعد ازوقوع حمله تروریستی یازدهم سپتامبرسال (۲۰۰۱) به مرکزتجارت جهانی درنیویورک ومقرپنتاگون (وزارت دفاع امریکا) درواشنگتن دی سی انجام شد ، به تغیرات گسترده دراماتیک درسطح جهان وبویژه درمنطقه جنوب اسیا و حوزه خاورمیانه منتهی شد که پیامد های ناشی ازین حملات تروریستی بیش ازهمه درکشورما که تحت اداره طالبان قرارداشت مترکزگردید. بعد ازوقوع این حملات کاخ سفید واداره نومحافظ کاران یعنی طراحان ومجریان سیاست توسل بقوه وسرکوب باابزار نظامی که قبل بران به توحش ،بربریت وسرکوب خشن حقوق بشری افغانها درنظام سرکوبگرطالبان که ازحمایت همه جانبه اسلام اباد برخورداربود، هیچ اهتمامی نداشتند ، درموقعیت انتقامگیری قرارگرفت وواژگون نمود ن رژیم طالبان را که ازرهبری شبکه هراس افگن القاعده متهم حملات تروریستی یازدهم سپتامبرحمایت میکرد ،درمحور اهداف راهبردی خویش قرارداد.

هکذا ایالات متحده تلاشهای گسترده دیپلوماتیک را به غرض کسب حمایت جهانی ومتقاعد ساختن ملل متحد به حمایت ازتصمیم امریکا مبنی برحمله تمام عیارمسلحانه برقلمروکشورما که باسروصداهای تبلیغاتی وسیع مبنی بر مشروعیت این اقدامات توام گردید ، بعمل اورد وقادرشد تا حمایت شورای امنیت ملل متحد رادرجهت کسب مجوز حقوقی اقدام مسلحانه ان کشورومتحدینش علیه افغا نستان کسب نماید وقطعنامه (۱۳۷۳)مورخ (۲۸)سپتامبر شورای امنیت که توصیف حق دفاع مشروع دران کم رنگ بود ، تصمیم حمله نظامی ائتلاف بین ا لمللی برهبری ایالات متحده راتایید نمود. بتاسی ازان ائتلاف جنگی که همه امادگی های تهاجمی را ازقبل تدارک نموده بودند شامگاه هفدهم اکتوبرارتش غرب درقالب ائتلاف جهانی ضد تروریستی ازناوه جنگی امریکا مستقردرابهای پاکستان وبادریافت مجوزاستفاده ازپایگاه های هوای پاکستان ،  ازهواوزمین باپرتاب بمب ها وراکتهای هدایت شونده مقرفرماند هی وسیاسی طالبان رادرقندهار،کابل ومحلات استقرارجنگجویان طالب رادرسایرنقاط کشورمورد تهاجم گسترده قرار داد . حمله ائتلاف امریکا که با حمایت نیروهای بومی ضد طالبان درداخل همراهی میشد، سرانجام به بقای رژیمی درکابل خاتمه بخشید که به نظام وحشت وسرکوب معروف بود وراه برای استقراربیش ازیکصد هزاررزمندگان ناتو(پیمان نظامی اتلانتیک شمالی) درخاک افغا نستان مساعد گردید.

ائتلاف غرب برهبری ایالات متحده بعد ازحضورچشمگیری نظامی وسیاسی درافغا نستان که درعمل مورد استقبال مردم رنجیده افغان به امید ختم جنگ واستقرارصلح پایدارنیزقرارگرفت ، اهداف ونیات اصلی حضورگسترده غرب را محوه کامل ،تعقیب وریشه کن ساختن لانه های تروریستی ،مساعدت درجهت اعمارمجدد افغانستان ، تجهیز، تمویل وتسلیح نیروهای افغان با تسلیحات مورد نیازاعلام داشته وازتعهد خویش درتحکیم پایه های دولت نوپا در کشور، تعمیم ارزشهای دموکراتیک ،حمایت وپشتبانی ازحقوق بشری افغانها که درزمان حاکمیت طالبان ازان محروم بودند، بدولت ومردم افغانستان اطمینان بخشیده وامیدها برای یک فردای بهتروعاری ازهیولای جنگ درکشورفزونی گرفت.اما ایا ائتلاف بین المللی برهبری غرب به تعهدات خویش درامرسرکوب گروه های دهشت افگن ، اعاده صلح وایجاد یک افغانستان باثبات مسوولیتهای خود رادربرابردولت ومردم افغانستان انجام داده است ؟ ایا افغانستان بدون حضورقشون خارجی ودرصورت تدوام مساعد تهای مالی وتجهیزاتی کشورهای کمک کننده نیرو مند نخواهد بود؟

به باوراین قلم ، حضورگسترده نظامیان خارجی از(۴۶) کشورعضوناتودرقلمروافغانستان دربیش ازسیزده سال گذشته ، اقدامات تجسسی وبرنامه های رزمی انها بوضوح پاسخ روشن وقانع کننده ازوضعیت حاکم درکشوراست ، حضورنظامی بزرگترین قدرتهای جهانی درسیزده سال کذشته  نتنها به صلح وامنیت درکشورمنجرنگردید،بلکه به بی ثباتی وگسترش روزافزون بحران امنیتی درین کشورمنتهی  وبمثابه ابزارتبلیغاتی واسباب استمرارقتل کشتارمردم بیگناه غیرنظامی بدست افراطیون این گماشتگان بیگانه مبدل گردیده است.

) یاعملیات بلند مدت برای Opration Enduring Freedoom نظا میان ائتلاف جهانی برهبری امریکا تحت نام (

ازادی بعد ازسطیره کامل دراراضی افغانستان باتعقیب ستراتیژی ویژه درنبرد برای انهدام مخفی گاه های شبکه های دهشت افگن وپیگرد بقایای طالبان درکشورما ، ازهمان نخستین روزهای حمله مسلحانه ،به استقراررزمندگانش در مناطق دلخواه شان مبادرت ورزیده وتلاش نمودند که به بهانه ردیابی بقایای گروه طالبان ،سران وفرماندهان شبکه القاعده به انجام عملیات تجسسی وتعقیب فقط درکوهستانات شرق ،جنوب ،جنوب شرق افغانستان پرداخته وفشارهای نظامی نظامیان خارجی وبخصوص امریکا بیشترینه درروستاهای افغانستان ودرحومه نوارمرزی جنوب و جنوب شرقی کشورمتمرکزگردید، درحالیکه فیگورهای اصلی وعناصرخطرناک رده نخست شبکه القاعده وطالبان بعد از سرنگونی رژیم طالبانی ازکشورفرارودربرخاستگاه اصلی انها یعنی درلانه های مطمین شان نه صرفأ درمناطق تحت حاکمیت پاکستان پناه بردند بلکه درمکانهای معین وبشدت حفاظت شده تحت اداره سازمان جاسوسی ای- اس- ای مخفی گردیده ، تعقیب ودستگیری انها که ظاهرأ درالویت ستراتیژی غرب درمبارزه علیه دهشت افگنی قرار داشت کنارگذاشته شد که کشتن رهبرالقاعده بدست نیروهای ویژه امریکائی بعد ازسالها حضورغیرمشروع  دریکی ازشهرهای مهم ان کشور یعنی درایبت اباد ازمصادیق انکارنا پذیراشتباه راهبردی نیروهای بین المللی درمبارزه قاطع وصادقانه علیه گروه های تروریستی پنداشته می شود.هکذا تمرکزنبرد علیه بقایای نیروهای دهشت افگن توسط نظامیان ناتو وبخصوص رزمندگان ارتش امریکا درروستاهای افغانستان موجب شد تاسازمان بدنام جاسوسی نظامی پاکستان که ان کشورخودرا بخش ازجبهه ضد تروریزیم بین المللی عنوان مینمود ، یکباردیگر سناریوی احیای مجدد ، تشکل وسازماندهی نیروهای شکست خورده ،منزوی وبشدت متشتت گروه طالبان وسایرسربازان اجیرازکشورهای دیگررا روی دست گرفته ، منابع مالی ، تسلیحاتی واطلاعاتی گروه های اجیررا درپرتواهداف ومنویات راهبردی اش تدارک وصفحه جدید ازجنگ وخونریزی را درکشورماگشایش دهند.

گروه های دهشت افگن بعد ازحضورمجدد درعرصه بی ثباتی افغانستان ،درفاصله میان سالهای (۲۰۰۴و۲۰۰۵)با تعبیه بمبهای کنارجاده ،حملات چیرکی وانجام شبخون بالای مواضع نیروهای دفاعی داخلی ،سربازان خارجی ، تاسیسات نظامی وملکی وانجام حملات انتحاری بعد از یک دوره محدود ارامش فعالیتهای ویرانگرانه شانرادرکشور اغازو قادرگردیدند تا علی الرغم حضورنظامی (۴۶) کشورعضوناتوثبات وامنیت کشوررا برهم زده وبا گذشت هرروزدربرابردیده گان نیروهای تا به دندان مسلح ضد تروریستی غرب بسط وتوسعه یافته وباردیگربه یکی ازبزرگترین معضل امنیتی درکشورمبدل گردد. لذا اغازوگسترش طیف جدیدی ازحملات گروه های هراس افگن وتشدید دخالت نهادهای جاسوسی بیگانه باعث شد تادولت پشین افغانستان ازنگرانیهای امنیتی درکشورمتحدان بین المللی خود بویژه ای ایالات متحده امریکا را بدفعات درجریان گذارد وتقاضا بعمل امد تانیروهای بین المللی با تغیر استراتیژی خود درمبارزه علیه دهشت افکنی تجدید نظرنموده وبا بذل اهتمام به نگرانی های فزاینده درافغانستان ، عاملان جنگ ، ترورودهشت رادرلانه ها ومراکزاستقرارانها یعنی درانسوی خط تحمیلی دیورند مورد پیگرد و تعقیب قراردهند ،اما حامیان بین المللی کابل ، درخواست دولت افغانستان مبنی برانجام عملیات ضدتروریستی درقلمروتحت حاکمیت اسلام اباد را مغایرنورمهای جهانی ومخالف ماموریت اصلی ناتودرافغانستان عنوان نموده وازهرگونه عکس العمل برضد حضورمخالفان مسلح دولت افغانستان درقلمروپاکستان اجتناب نمودند و این بی مبالاتی دوستان جهانی کابل درامرسرکوبی مخالفان مسلح دولت افغانستان باعث ان گردید تافرایند گفتگوهای – دیپلوماتیک درراستای توافق دوجانبه فی مابین کابل-واشنگتن درامضای موافقت نامه امنیتی ودفاعی به بن بست مواجه گردد.

 حضورنظامیان خارجی درخاک افغانستان بعد ازامضای موافقتنامه امنیتی مورخ (۳۰) سپتامبر(۲۰۱۴) میان کابل- واشنگتن تحت عنوان حمایت قاطع نیزهیچ موثریتی درتغیروضع درقبال نداشته زیرا تنها داشتن نقش حمایتی این نیروها ازنظامیان افغان که درشرایط دشواردفاع مستقلانه قراردارند ، نه صرفأ به بهبودی اوضاع بشدت درحال استحاله کشورمفید نخواهد بود ، بلکه همانند موجودیت چندین ساله نظامیان خارجی به بسترمناسبی برای گسترش نارضایتیهای همگانی دربرابرحضورقشون خارجی که تنها نظاره گراوضاع باشد ، مبدل خواهد گردید. انچکه در تغیراوضاع جاری ، سرکوب دشمنان وتامین امنیت میتواند نقش سازنده داشته باشد ، همانا تطبیق بلاانحراف مفاد موافقت نامه دفاعی وامنیتی خواهد بود که ایالات متحده رابمثابه بزرگترین حامی استراتیژیک افغانستان ملزم می سازد تا درپرتومفاد مندرج درپراگراف (۴) ماده چهارم وفقرات (۱الی ۴) ماده ششم موافقتنامه ضمن تمویل وجوه مالی ، روند تسلیح وتجهیز نیروهای مسلح افغان را با تسلیحات مورد نیازتسریع وکشورکه از فقدان یک  نیرو ی هوای مجهزبا طیارات وتخنیک هوائی شدیدأ رنج میبرد با وسایل وجنگ افزارهای دفاع هوائی تجهیزوتسلیح نماید .هکذا تجربه یکسال دفاع جانبازانه مدافعان دلیرکشورازاستقلال ،حاکمیت ملی بوضوح بیانگرانست که این نیروها باجسارت و دلیری بی نظیروباروحیه عالی وطندوستی دریکسال دفاع واحد دربرابردسایس گوناگون وحملات سازمان یافته مخالفان مسلح ازخود مقاومت نشان داده وبدون تردید میتوان اذعان داشت ، اگرمدافعان وطن با وسایل وسلاحهای لازم تسلیح میبود، پیروزیهای نیروهای امنیتی کشوربمراتب بیشترازین میبود.چنانچه دیوید پترایس رئیس پشین اداره (سیا) ایالات متحده بدین باوراست (اگرافغانستان نیروی هوائی قوی دراختیارمیداشت، شاید جنگجویان مسلح درین کشورحتی دستاورد چون تسخیرمقطعی شهرکندزوبدست گرفتن کنترول مناطقی ازهلمند را نیزنمی داشت.) فلهذا نمیتوان تردید داشت که تعویض استراتیژی خروج کامل به تسریع روند تجهیزوتسلیح نیروهای ملی افغانستان به تسلیحات سبک وسنگین ونیروی هوائی قدرتمند ، موجب خواهد گردید تا مدافعان وطن بابرتری در صحنه نبرد ، مداخلات گسترده بیرونی ودسایس عاملان جنگ وخونریزی رادرکشورعقیم نموده وافغانستا ن بدون حضورنظامی خارجی توانمند ترنسبت به گذشته خواهند بود.

 

 


بالا
 
بازگشت