عبدالحمید فدایی

 

صلح جهانی؛ رویای دست نیافتنی بشر:

بشر از بدو خلقت اش تا کنون شاهد جنگ های شدیدی بوده است که هنوز هم آنرا تجربه می کند. به اعتقاد آلن بیرو: واژه جنگ از ریشه آلمانی Werra گرفته شده که به معنای آزمون نیرو با استفاده از اسلحه بین ملت ها ( جنگ خارجی) یا گروه های رقیب در داخل یک کشور ( جنگ داخلی) صورت می گیرد. واژه جنگ در اصطلاح و تعاریف سیاسی به مفهوم زد و خورد مسلحانه بین دو یا چند گروه متخاصم بیان شده است.

اکثر جامعه شناسان کوشش کرده اند که عوامل جنگ و نزاع در میان بشر را دریابند اما مانند سایر پدیده های اجتماعی موفق به دریافت نتیجه واحد نشده اند. مسایل ایدلوژیک، حس جاه طلبی و سلطه جویی، دستیابی به منابع اقتصادی، محرومیت، حس ملی گرایی، پیشرفت های علمی و تسلیحاتی وغیره از موارد اصلی بروز جنگ ها در تاریخ بشر گفته شده است.

جنگ جهانی اول و دوم از جمله بزرگترین رویداد های مهلک در تاریخ به شمار رفته که پیامد های ناگواری را به همراه داشته است. بدین ملحوظ مکاتب فلسفی- سیاسی همیشه سعی داشته اند تا با شیوه های منحصر به فرد راه های جلوگیری از نزاع و منازعه را در سطح بین الملل دریابند که میتوان به راه حل های مکتب های آیدیالیسم و رئالیسم اشاره نمود.

مکتب آیدیالیسم نهاد سازی در سطح بین الملل، ایجاد تشكيلات به صورت خود آگاهانه براي حفظ صلح و مديريت جامعه بين الملل را گزینه یی برای پیشگیری از وقوع جنگ می داند اما در مقابل مکتب رئالیسم به این باور است که رقابت میان قدرت های بزرگ در عرصه بین المللی و ترس از شکست می تواند به عنوان عوامل بازدارنده جنگ تلقی شده و باعث صلح جهانی شود.

به هر حال، مصایب و ویرانی هایی مالی و جسمی را که جنگ جهانی اول ببار آورد؛ بشر را متوجه ساخت تا راه های پیشگیری از جنگ را جستجو کند. بناءً در سال 1920 به اساس توافق کنفرانس صلح پاریس، جامعه ملل (League of Nations) متشکل از 58 عضو عرض اندام نمود. جلوگیری از جنگ به واسطه تأمین امنیت جمعی، رفع اختلافات بین کشورها از راه مذاکره و دیپلوماسی و همچنین بهبود سطح زندگی جهانی اهداف اصلی این سازمان بین المللی را تشکیل می داد که در نهایت با آغاز جنگ جهانی دوم و رویارویی اکثر کشور های جهان، ناکارایی آن آشکارا شده و این سازمان نتوانست مانع یکی دیگر از بزرگترین رویداد های جهانی شود.

جنگ جهانی دوم در اول سپتمبر 1939 با حمله نیروهای آلمانی به لهستان رسماً آغاز و در طول 5 سال، الی ختم اش، ویرانی های غیر قابل جبرانی را در تاریخ بشر رقم زد. جنگ جهانی دوم، خونین ترین رویدادی که جهان در طول حیاتش تجریه کرده است، حدود 70 ملیون کشته از طرفین درگیر، متحدین و متفقین، به همراه داشت که حدود 38 تا 55 میلیون آنرا غیرنظامیان تشکیل میداد.

با شکست مثلث آلمان- ایتالیا- جاپان، این جنگ به پایان رسید اما خاطرات تلخ آن با گذشت چندین دهه هنوز هم زمانی که در خاطرات تداعی می شود، بشر را  به لرزه میاورد. هیروشیما و ناکازاکی، دوشهر جاپان، که مورد آماج حملات اتمی از سوی آمریکا قرار گرفت به عنوانی نمادی از تباهی و ویرانی پنداشته می شود که درس های زیادی را برای نسل های بعدی حکایت خواهد کرد.

به منظور پیشگیری از وقوع چنین حوادث هولناک و برای همزیستی مسالمت آمیز، سازمان ملل در سال 1945 میلادی پا به عرصه وجود گذاشت. این سازمان در آغاز متشکل از 51 کشور بود که اکنون تعداد اعضای آن به 193 کشور می رسد. مهم ترین مقاصد این سازمان جهانی در ماده اول منشور آن تصریح شده است که چنین مشعر است:

1.     حفظ صلح و امنيت بين‌المللي و بدين منظور به عمل آوردن اقدامات دسته جمعي موثر براي جلوگيري و برطرف كردن تهديدات عليه صلح و متوقف ساختن هرگونه عمل تجاوز يا ساير كارهاي ناقض صلح و فراهم آوردن موجبات تعديل و حل و فصل اختلافات بين‌المللي يا وضعيت‌هايي كه ممكن است منجر به نقض صلح گردد با شيوه‌هاي مسالمت‌آميز و برطبق اصول عدالت و حقوق بين‌الملل

2.     توسعه روابط دوستانه در بين ملل بر مبناي احترام به اصل تساوي حقوق و خود مختاري ملل و انجام ساير اقدامات مقتضي براي تحكيم صلح جهاني؛

3.     حصول همكاري بين‌المللي در حل مسائل بين‌المللي كه داراي جنبه‌هاي اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي يا بشردوستي است و در پيشبرد و تشويق احترام به حقوق بشر و آزاديهاي اساسي براي همگان بدون تمايز از حيث نژاد – جنس – زبان يا مذهب؛ و

4.     بودن مركزي براي هماهنگ كردن اقداماتي كه ملل جهت حصول اين هدفهاي مشترك معمول مي‌دارند

اینک 70 سال از شکل گیری سازمان ملل متحد می گذرد اما جهان معاصر با انواع و اقسام تهدیدات دست و پنجه نرم می کند. صلح جهانی به یک رویای دست نیافتنی مبدل و دامنه نا امنی مرز های کشور ها را یکی پی دیگری میدرد. عواملی که می تواند دامنه جنگ را گسترش دهد هنوز هم به شکل بالقوه باقی است و کافی است تا یک جرقه یی آتش گیرد تا جهان یک جنگ فراگیر دیگری را تجربه کند. بحران اوکراین، جنگ در خاور میانه، مهاجرت های کتلوی، فقر و تنگدستی، مشکلات محیطی و تغیرات جوی از جمله موضوعاتی اند که همه روزه قربانی گرفته و آرامش را از این کره خاکی ربوده اند و همه حکایت از یک فاجعه در حال وقوع دارند. پیشگیری از وقوع تهدیدات فوق تنها و تنها بستگی به همکاری صادقانه، توأم با حسن نیت، ملل بشر داشته که بدون تحقق آن بعید به نظر می رسد تا جهانی سرشار از خوشی و آرامش را احساس کرد.

 

 


بالا
 
بازگشت