سنجر غفاری

 

جنگ سرخ و صلح سیاه

شورای عالی صلح ، لوحه ای بازار جنگ است.

گریه گو خون شو که من از یآس مطلب سوختم

تا  کنم   سامان  آب  آتش  به   بنیادم    رسید

واقعیت جنگ افغانستان چون آفتاب جهان تاب روشن است ، نخست این جنگ تحمیلی است ، جنگ منافع غیر درکشورماست ، جنگ استخباراتی و رقابتی است  و در آخرین تحلیل در خانه ای ما گرگان میله دارندو شغالان لاش خوری !! بدون شک سناریوی جنگ وصلح درکشورما طرح استخبارات کشورهای بزرگ جهانی  وهمسایگان مابوده ، زمان ونقش آفرینی جنگ برعهده ای عوامل داخلی بحران وعناصرخارجی آن حفظ است . تعریف این جنگ واضع بوده وهمه میدانند، افغانستان موقعیت جیوپولتیکی و جیواستراتیژیکی اش را درجغرافیای منطقه حفظ داشته ،بنآبرداشتن این موقعیت انگلیس ها طرح تجزیه ای این کشوربه نفع استراتیژی اش علیه روسها را چندین مراتبه عملی نمود که میتوان ازمعاهدات ننگین وتحمیلی گندمک و دیورند ، تجزیه ای نیم قاره هند وایجاد انگشت ششم درجغرافیای منطقه « پاکستان » را متذکرشد.علت اساسی، رسیدن استخبارات کشورهای همسایه وجهان به اهداف استراتیژی شان در منطقه منجمله جمهوریت های آسیای میانه است که  در موجودیت جنگ و نا امنی فعلی کشورما گره زده اند. این شیوه اساسی را همسایگان ما به خصوص استخبارات ایران و پاکستان از حامیان جهانی شان دستورگرفته به اصطلاح مردمی  آتش کاو این دوزخ هستند .انگلیس، امریکا و اعراب کمپاین مشترک شان رادراین جنگ علیه قطع اهداف و نفوذ شوروی درمنطقه ،استخبارات ونظامیان پاکستان را ازبدرتآسیس این بازی الی اکنون موظف دانسته و کشور پاکستان را به ژاندارم منطقه و یگانه پایگاه مطمین تروریزم بین المللی مبدل نمودندو به حمایت اش ادامه میدهند. بعد ازختم جنگ دوم جهانی استخبارات کشورهای فرانسه، انگلیس،و امریکا علیه نفوذ المان و شوروی وقت در ایران هسته گذاری نمودند و تلاش صورت گرفت تا اتحادمشترک رادرمنطقه بنام پیمان بغداد بوجود بیاورند که شیخ های عرب و خانواده پهلوی درایران خدمت بزرگ رادراین بازی علیه شوروی و المان انجام دادند. خلاصه طرح آغاز بازی استخباراتی که بعدآ در دهه هشتاد به جنگ سرد گرائید،دیدیم که این جنگ تمامآ احساسات ملی و مذهبی ملت افغان درگرومنافع کشورهای جهان علیه شوروی قرارگرفت وبنام جهاد تنظیمهای جنگی تحت حمایت استخبارات نظامی پاکستان زنجیرشان رادرحلقه منافع امریکا، انگلیس، چین و سعودی مستحکم نموند. ورهبران تنظیم های نام نهاد جهادی را  از آغاز نظام جمهوری شهید سردار محمد داود ، این بیضه ای خونین را سینه زدند ، دیدیم که جهاد کردند ...؟، زمان نمی گذارد واقعیت رامستورنمود . اما روشنگرایان و رزمندگان ملی وفرزندان عزت مردم افغاندیدیم که چگونه در برابر این همه بازی ها ایستادند و پوزه ای بزرگترین استخبارات کشورهای ضد منافع ملی مردم افغانستان را به خااک مالیدند وامروز رنگ واقعیت این پیکار روشن تر از دیروزاست و ملت افغانستان یکسره درک و تشخیص دادند که جهاد وجنگ ای که تحت این عنوان و اندیشه راه اندازی گردیده بود ثمره اش اشغال جدید و تاکتیکی ای بود که زمینه سازش رهبران  تنظم ها و طالبان دست ای.اس.ای در سرزمین نیاکان شان بوده واست  نمیخواهم به محاسبه بروم که چند ملیون افغان به قربا نگاه اهداف پلید بنام جهاد و آزادی به خاک وخون کشانیده شده وهنوزهم تنورجنگ اهداف غیردرخانه ای ما گرم است .این جنگ که به عنوان جهاد فی سبیل الله بالای ما تحمیل گردیده ومردم هرگز نمی خواستندکشورشان بوسیله ای.اس.ای پاکستان ، تروریزم وطالبان، به دست استخبارات غیرقراربگیرد. چنانچه تلاش های مزبوحانه ای اداره استخبارات پاکستان  بعداز حضور نظامی امریکا و متحدین در وجود  طالبان شدت گرفت و تصمیم دارند طالبان حاکم برسرنوشت ملی ما یکباردیگرتحمیل گردد. به گزارش خبرگزاری دولتی آسوشیتد پرس پاکستان، محمد نفیس ذکریا، سخنگوی وزارت امور خارجه این کشور، روز (APP)،  پنجشنبه، ٢٥ فوریه، در یک نشست خبری در اسلام‌آباد گفت که از همه شاخه‌های طالبان دعوت شده تا "نماینده‌های باصلاحیت خود" را برای شرکت در نخستین دور گفت‌وگوهای مستقیم صلح افغانستان به اسلام‌آباد، محل تعیین شده برای این مذاکرات، بفرستند . بادر نظرداشت مطلب فوق که وزارت خارجه پاکستان رسمآ اعلان میدارد که از همه شاخه های طالبان دعوت به مذاکره نموده اند ، این خود واضع نیست که طالبان وتروریزم بین المللی تحت امر و فرمان ای.اس.ای قرار دارند ؟ 

ثانیآ چگونه باید تصور داشت که طالبان برای رسیدن به اهداف ملی مردم افغانستان در خصومت علیه حاکمیت موجوده قرارگرفته و اسیر اهداف پاکستان نیستند  ؟ 

  بنآ  رهبری کنونی شورای نام نهاد صلح از آرشیف ای.اس.ای بیرون شده و تلاش این است تا طالبان یکباردیگر برای امریکا و اهداف بعدی اش در منطقه به خواست و تآئید ، گرانتی و تظمین اداره ای.اس.ای  قدرت سیاسی و اداره نظام کشوری را عهده دارگردیده ، بعدآ آنچه امریکا بخواهند درمنطقه تظمین اش نظام تحت اداره و حمایت ای.اس.ای پاکستان  در افغانستان و بعدآ به آنسوی دریای آمو خواهد بود . اکنون مشاهده میشود که بحران  افغانستان ، پیش کش  برنامه های  کاذب اهداف استراتیژیکی امریکا و پاکستان در منطقه  شده است ،  مذاکره و صلح با طالبان و تروریزم  هیچگونه تعریف ای از آغاز این جنگ درموجودیت قوت های نظامی امریکا و ناتو  که  امریکا به هدف نابودی کامل تروریزم بین المللی « طالبان و القاعده » راه اندازی  نموده بودند به خود نداشته ، این مذاکره ومصالحه  درمغایرت کامل با تمامآ طرح ها و فیصله نامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد درزمینه ای مبارزه قاطع جهت نابودی کامل تروریزم و پایگاه های آن درمنطقه  قراردارد. دستور کار این بود تا گام های موثر وعملی جهت نابودی کامل پایگاه ها ، مخفی گاه ها و رهبران طالبان و تروریزم در حمایت ای.اس.ای پاکستان  در آنسوی دیورند بر داشته می شد ، تروریست ها نابود وافرادای که تحت افکار و اندیشه ای انها بطور شعوری قرار نگرفته بودند تفکیک می گردید و این افراد درحمایت قانون اساسی کشور ، با حفظ همه حقوق و امتیازات انسانی و افغانی اش به پورسه صلح کشانیده میشد و در روشنی سایر قوانین ملی کشور همانند دیگر اتبَاع کشور میتوانند با تشکیل سازمانهای اجتماعی و سیاسی ، با قبول قانون اساسی کشور به مبارزه سیاسی ، اجتماعی  شامل کمپاین های انتخاباتی میگردیدند و نه این که به دستور بیگانه و تهدید  ، انتحار وترورهموطنان اش به نفع بیگانه درسرنوشت ملی مردم ما تحمیل ،و نباید به پیشتازان سرنوشت آینده ملی مردم افغانستان رنگ آمیزی شده وبه مسولین و مبتکرین برگشت ثبات و صلح پیش کش ملت ما در این شرایط دشوار و خونین گردند .به یقین گفته میتوانم که هیچگاه طالبان به عنصر اعتماد و برگست ثبات در کشور ما مبدل شده نمیتوانند ، چونکه عامل اصلی و مبتکرین ایجاد همه بحران ها ومشکلات برای ملت وکشور ماطی بیش از ۳۷ سال گذشته رهبران جهادی وطالبان در اختیار ای.اس.ای و فرمان اهداف سازمان های استخباراتی امریکا ، سعودی ، چین ، انگلیس و شوروی سابق قرار داشتند و به اشاره سرویس های اطلاعاتی پاکستان ، ایران و سعودی  به قوی ترین اسلحه و نیروی نابود کننده اهداف شوروی وقت در منطقه ، ایجاد فضای وحشت ، دهشت و بی باوری ملی میان ملیت های مختلف در کشور ما ، منجمله روشنفکر و روحانیون مترقی ملت گردیدند و اکنون فضای مکدرملی وسیاسی حاکم درسرنوشت مردم ما گره خورده در اهداف منافع بیگانگان ، همسایه ها و قدرت های منطقه و جهان قرار گرفته ، ضرورت این است تا هرچه عاجل  این جوک ها ی خونین و گندیده شده از سرنوشت ملی مردم افغانستان دور ساخته شوند و هرکشورو قدرتی که میخواهند وتلاش دارند تادر افغانستان تسلط استراتیژیک خویش را همیشگی داشته باشند ، دردور ساختن این پرازیت های ملی با روشنفکر و روحانیون مترقی کشور افغانها متحد و همنوآ گردیده به خواست ملیونها انسان مترقی و درد کشیده مردم ما ملحق ،متحد و معتقد گردند،راه دوم و سوم وجود ندارد ، اگرتلاش انسانی و جهت ختم جنگ وبرگشت ثبات درکشورما باشد،دیده میشود که چنین طرح واقعی در پیش گام این مذاکره و بازی کاذب موجود نیست، ادامه ای جنگ سرخ با صلح سیاه ، ثبات و آرامش درقبال ندارد.

زود  تر «بیدل» به  منزلگاه  راحت  میرسد.

زاد راه خویش هرکس وحشت از دنیا گرفت .

     سنجر غفاری

 

 


بالا
 
بازگشت