سنجر غفاری

 

نشست چهارجانبه ، برسمیت شناختن تروریزم جهانی

تکراراشتباه دیگری چون توفقنامه ژینوآ ۱۹۸۸ درمورد افغانستان ، « امریکا و شوروی وقت تظمین کننده تطبیق مواد این توافقنامه بودند..» !!                                                              

همه میدانیم که هجوم نظامی ایالات متحده امریکا بدون درنظرداشت واخذ مجوز حقوقی از طریق شورای امنیت سازمان ملل متحد در اکتوبر ۲۰۰۱ درکشور مابه بهانه ای نابودی تروریزم بین المللی عملی گردیدو بعدآ نشست شورای امنیت سازمان ملل تدویر و فیصله نمودند تا به منظور نابودی پایگا های تروریستان در افغانستان و هر نقطه ای دیگر جهان عملیات برضد القاعده و تروریزم بین المللی انجام وعملی گردد،شورای امنیت  سازمان ملل متحد  با صدور مجوز قانونی قوت های ایساف را موظف به تآ مین امنیت مردم و کشور افغانها دانست که سازمان ملل متحد مسولیت رهبری این اداره راعهده داربود ، که ایالات متحده امریکا بعد از مدت زمانی تمامآ قدرت و صلاحیت جنگ و مبارزه رادراین بازی برای خویش منحوط دانست و نقش ایساف را تضعیف کردو هرچه که دلش خواست انجام داد، قتل عام ، ویرانگری و بلاخره خلاف تمامآ قوانین ،اصول ومقررات بین المللی زندانها و شکنجه گاه های را در کشور ما تآسیس ،مرغ هم اگر میگفت الله و اکبر یا به گوانتا نامو تحویل میگردید ویا در کشتی های خاص و زندانهای مخفی در داخل کشور ما و سایر پایگاه های نظامی اش در کشور های مختلف جهان فرستاده می شد .اما در پاکستان نیز ، ای .اس .ای دستور گرفت تا عمل بل مثل رادر برابرانسانهای وطن ما عملی نماید و بنام طالب و القاعده افرادی را دستگیر و زندانی نمودند که خودشان درمقامات بلند قدرت درزمان حکومت طالبان انتصاب نموده بودند وتحت امر شان کارمیکردند.  قبل از آغاز عملیات نظامی امریکا وحادثه سپتامبر۲۰۰۱ در امریکا ، گروپ خاص و محرم ای.اس.ای موظف گردید تا مخفی گاه برای بن لادن ، ملامحمد عمر و حلقه ای محرم اش تدارک گردد و در صورت حادثه ای ناگهانی به محل مربوطه انتقال خموش صورت بگیرد که بعد از ترور احمد شاه مسعود به تاریخ نهم سپتامبر این دستوربه وسیله گارد خاص ای.اس.ای عملی گردید، چنانچه مرگ ملامحمد عمر، قتل بن لادن بعدآ به معجزه.قرن مبدل شد. بعد ازاشغال نظامی افغانستان و سقوط نظام طالبی شورای امنیت سازمان ملل متحد به هرخواست ومرام امریکا موافقت نمود وبا تدویرجلسات گوناگون طی هرسال قطعنامه های مختلفی را در زمینه ای اوضاع دشوار و بحرانی افغانستان از مقامات امریکا و ناتو شنیدند وتصویب نمودند ،« جنگ و ادامه ای جنگ »اما فیصله نامه ای مبنی بر این که با جناح مقابل وارد مذاکره و مصالحه شوند صورت  نگرفت و جود ندارد ، چونکه تعریف از جناح مقابل این بود« جنایتکاران بین المللی ، شامل در لیست سیاه شورای امنیت سازمان ملل متحد ، ناقضین حقوق بشر و تروریستان بین المللی  تشخیص ومعرفی شده بودند »بنآ بر بنیاد این اسناد و فیصله نامه های این شورا نباید که با تروریستان وارد معامله و معادله ای صلح ای که به قیمت خون ملیونها انسان در کشور ما تمام گردید ،هستی های مادی و معنوی ملت افغان به کام ناباوری های بیگانه و تحت نظام و قوانین بین المللی « فیصله نامه ها و قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد » قربانی گردید و امروز به اصطلاح مردمی ما خود برسراین مال خریداربرآمدند که چنین نمی شد ؟. وای برما ملت که میدانیم اما،خموش هستیم ولی خاکسترنمی شویم ؟ چهارده سال با همه دشواری هایش برمردم ما تحمیل گردید اما تصور چنان بود که ختم جنگ همانآ نابودی کامل تروریزم بین المللی است نه این که مصالحه و به رسمیت شناختن تروریستان منطقه و جهان  نمیدانم که رهبران دیروزی قصر سفید امریکا بر بنیادکدام اسناد و شواهد القاعده و طالبان را تروریست بین المللی خطاب نمودند، تصمیم هجوم نظامی را بر کشور ما گرفتند ،امآ رهبران امروزی امریکا چگونه درک و تشخیص کردند که تروریزم بین المللی دیگر وجود ندارد، باید با طالبان صلح نمود .بر اساس اظهارات اخیر قصر سفید که داعش و القاعده تعهدید برای امریکا است ، پس این القاعده و داعش از کدام اسمان به این زمین باریدند و به یگانه قدرت و تهدید علیه امنیت جهانی به خصوص علیه ابر قدرت های امروزی مبدل شده اند ؟اگر به عقب نگاه نمایم ، یعنی حوادث و رخدادهای خونین جنگ قوت های ناتو با القاعده و طالبان چنان نتیجه گیری میگردد که واقعآ امریکادر جنگ با تروریزم فرزندانش راقربانی داد، اقتصادش را ورشکسته نمود ، از افغانستان به عراق شتافت تا القاعده و تروریزم بین المللی را نابود نماید ، اما بن لادن فرد شماره اول تروریست بین المللی از جیب بالایی سر قلب متحداش پاکستان بیرون شد، مرده فرد شماره دوم ملاعمر آخند از زیر ناف متحدش توسط بند تنبانش مخفی شده بود خفه شده یافت گردید ولی کسی نمیداند که این جانگور در کجا دفن است حتآ خانواده اش هم،  در حال حاضر شايد برای طالبان درک اهداف دراز مدت پاکستان مشکل باشد ، اما اوضاع بسوی برآوردن اهداف پاکستان درحرکت  موجوده بوسیله طالبان و داعش وابسته شده است.پاکستان برای بی ثبات کردن اوضاع کشورما بدین گونه ادامه میدهد. واقعیت این است که چشم پوشی امریکا و متحدین اش در جنگ با طالبان ای که خود درک دارند و تشخیص که طالبان تحت حمایت ای .اس .ای به منظور منافع و اهداف پاکستان در منطقه فعال است ، لانه و مخفی گاه تروریستان در خاک پاکستان است پس چرا علیه آن اقدام بل مثل که درقلمروکشور افغانها نمودند در پاکستان انجام نمیدهند قابل سوال و تشویش برای مردم ما و در آینده نزدیک برای نیروهای ملی ومردمان کشورهای متذکره خواهد گردید،مسولین این سناریو ورهبران کشورهای شان در آینده گرانتمام گردد.،ثانیآ به طرح ها و عملکردهای استخباراتی ، نظامی و تهاجمی خویش مراجعه نمایند که تعریف جنگ و تروریزم در مقابله با آن چیست ؟ به طرح ها و فیصله نامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد مراجعه صورت بگیرد که آیا درعاشیه ای آن کدام طرح و فیصله ای مبنی بر آشتی ، مذاکره و دیالوگ با تروریستان قید گردیده است ؟ بدون شک که چنین نیست و اکنون پشت پازدن به اصل خویش و تصمیم ای که یک ملت قربانی آن گردید و اساسات یک نظام بطورکلی نابود وناپایدارگردید ،میشود به دیموکراسی و آزادی بیان ، تآ مین حقوق حقه ملل جهان که در اعلامیه جهانی حقوق بشر مجموعه عمومی سازمان ملل متحد ثبت و منحیث یک سند حقوقی قبول شده جذ میثاق های بین المللی گردیده است مطابقت دارد ؟ نشست چهارجانبه کنونی کاملآ در مغایرت با این اصل جهانی قرار داشته، خلاف عرف دیپلوماسی و قوانین صلح و جنگ بین المللی میباشد ، بنآ پیشنهاد میگردد تا وزارت خارجه امریکا و چین که خویش را موظف به اجرای این معمول  می پندارند چنین سندی را به پیشگاه مردم افغانستان ، بوسیله مدیای بین المللی نشر نمایند تا همه اگاه و مطمین گردیم که در جهان کنونی بربریت و قدرت انسانی وابسته به تفنگ و توان نظامی نیست ، بلکه منطق انسانی و حقوقی حاکم برآن میباشد تا از جنگ به صلح برویم بدون این که تروریستی ویا تروریزم ای درجهان حاکم برسرنوشت ملل جهان گردد وبه تهدید جهانی مبدل شود.  دشواریهای کنونی بین المللی درمنطقه وجهان گوش وزبان، شاخ و پنجه، دارد که نمیتوان از این واقعیت چشم پوشی نمود و طرفه رفت ، امروز هویداست که درعقب هریک از سازمانها و رهبران تروریستی منطقه و جهان قدرت استخباراتی و اهداف استراتیژیکی کشوری قرار دارد ، طالبان ، القاعده ، داعش کدام قدرت پرتاب شده از سیاره دیگری نیست ،بلکه مصیبت زمین نشینان علیه همد یگر شان است . نباید به این ساده گی  یقین داشت و متوصل گردید که فردا صلح و ثبات در افغانستان بر میگردد و راستی که تروریزم دیگر وجود ندارد و طالبان دشمن انسانیت و بشریت نبودند و نیست ،جنگ در افغانستان به بنیاد گفته های جناب کرزی که مقامات قصر سفید برای شان تشریح و توضع نموده بودند که جنگ افغانستان یک جنگ داخلی و معضله ای قومی و کشیدگی های داخلی شما است باید با پاکستان تصمیم مشترک بگیرید ، اما فراموش نموده بودند که جورچ دبیلو بوش این جنگ را علیه تروریزم بین المللی و پایگاه اش افغانستان را دانسته و هجوم نظامی نمودند ، اما امروز تصوردیگری دارند ، شاید صدای محیب انتحاری و انفجار های خونین تروریستان علیه مردم ما همه را نابینا و نا شنوا نموده باشد، نه اسنادی و نه حافظه ای وجود دارد که بگوید ما به خطا رفته ایم  و شماهم خطاراپذیراباشید.!!! نشست چهارجانبه هیچگاه ای منجر به ختم جنگ و ناباوری ملی در افغانستان نمیگردد، فورمول ناکام و عملکرد سیاسی و تاکتیکی استخباراتی ای است که پاکستان فرصت این را به خویش دریابد تا تحمیل اهداف و خواست هایش رابر دولت مردان تحت حمایت امریکادر افغانستان به قبولانند که این یک خواب است و جنون ای که بیداری ندارد و حتمآ سکته ای قلبی در قبالش موجود است و گورستانی در انتظارش. طرح و نظر چنین است : - تا همه پایگاه ها ، مخفی گاه ها ، محلات تعلیم و تربیه ، استوک اسلحه و حمایت مالی و نظامی ،  حمایت ومشورت های استخباراتی ای اس ای پاکستان که تروریستان  رادر اختیار دارد قطع گردد، تمامآ گروپ های مسلح موجود تحت حمایت اش که به افغانستان جهت ترور و جنگ گماشته میشوند خلح سلاح شوند ، جلسه وسیع به اشتراک همه احزاب و سازمانهای سیاسی افغانی تحت سرپرستی شورای امنیت سازمان ملل متحد، مشابه  اجلاس بن تدویر گردد و برای افغانها فرصت تصمیم گیری آزاد و مستقل ،عاری از دکته و تحمیل اهداف غیر داده شود ، تظمین واقعی و حقیقی برگشت ثبات و امنیت در افغانستان ، منطقه و جهان حتمی است ،در غیر آن همه باخود تروریست در جیب گذاشته و به مذاکرات صلح برویم دشوار است تا کدام کلمه و لغتی را در این نبشه ام ارائه نمایم .   بنآ مرگ صلح ، تهدید منطقوی و جهانی را در این نشست چهار+ طالبان – داعش = ادامه  خونریزی و تحمیل جنگهای جدید درکشور ما ومنطقه چیزی بیش حصول نخواهد شد، رنج ومرگ ملت ، طولانی گسترش جنگ وصدور تروریزم به جمهوریت های آسیای میانه امر حتمی است .   

سنجر غفاری

 

 


بالا
 
بازگشت