سنجر غفاری

 

معنویت و ضرورت مذاکره با طالبان چیست؟

نابودی ارزش های ملی ، آثار تاریخی « بت های بامیان ، کشتارمردمان ملکی ،و هزازان تن از فرزندان « مادر وطن » که علیه پاکستان ، در دفاع از مردم قرار دارند؟

جنایات ادامه دارد و سازش های پشت پرده ، بازی های استخباراتی ، صدور تروریزم ، حمایت از مافیای بین المللی ، رشد فساد و ایجاد ناباوری های ملی ، شکست نظام ، تقودیت انارشیزم دولتی ، حمایت ازدشمنان سعادت ملی مردم افغانستان « طالبان و تروریزم » همه و همه مصیبت ها و اهداف تحمیلی ای است که ای .اس .ای پاکستان برکشور و مردم ما در حمایت سازمان استخبارات انگلیس، امریکا و سعودی انجام میدهد و هر آنچه میخواهند اجرآ و عملی میگردد چرآ ؟؟؟؟   

 آغازپروسه بن ، حضور نظامی امریکا و ناتو تظمین و سرانجامش چنین نبود که درحال تحمیل برمردم ما است« مذاکره و مصالحه با طالبان و تروریزم »گوشهای شنوا وچشمان بازکجاست؟؟؟    بدون شک مردم افغانستان در چهار راه سرنوشت بوسیله اهداف بیگانگان گیر مانده است .

  ابرسیه شد پدید، باز به چرخ کهن   اختر برج ادب ، مرد سخنران کجاست ؟                                

واقعیت تاریخ بیان شیرینی های جنگ و آغاز مصیبت ها برملت ما نیست بلکه ، دوام اشغال و تحمیل  اهداف واندیشه های است که برمبنای آن تلاش صورت گرفت تا این ملت اسیربماندو اندوهگین !!!  شکست اسارت بردوش ملت است تا بدانند، اسیراند و افتیده، بردوش زمان وقدرت مندان این عصر . طالبان چکیده ای عصا ره جهاد منفورشده دست انگیز صفتان تاریخ علیه مبارزان آزادیخواه و شیران نجات سنگرهای آزادی مردم افغانستان است که همنوع خویش را می طلبند که  هنوز هم غل وزنجیر اسارت در گردن  دارند و تلاش این است تاچگونه اهداف غیر،چنگال شوم اجنبی برگلوی ملت افغان استحکام یابدو این کشوربه پایگاه شوم اهداف بیگانه بسوی جمهوریت های آسیای میانه مبدل گردد.   آنچه امروزبرما روا میدارند تقصیرازدیگران نیست ، بل ما ملت ندانستیم که رهبران ما در چانته چه دارند که تکیه براریکه قدرت بیگانگان میزنند و برای ما طلب آمرزش وراحت میخواهند . وای که چه کردیم و چه طلب داریم ؟  چند صدر تاریخ کشور خویش راباید مطالعه نمایم که برما چه گذشت ،  اول :- فرزند افغان غازی امان الله را بوسیله  خادم دین رسول الله امیر حبیب الله کلکانی مشهور به بچه سقآ  سرنگون وبدنام  تاریخ آن عصر که اختیارات خویش را به اجنبی ها دادیم ،بوسیله خود ما سرنگون نمودند که مقصر مابودیم ، بعدآ ما ملت خادم دین رسول الله را به وسیله انگیریز ها سرنگون کردیم و نادشاه را موظف امورملی دانستیم ، رفتیم که تا باز سرشت همگان را چه رقم ساز نمایم ؟   خوب نمیشود تا خوبیها وعملکرد های زشت و تلخ نادر شاه را درصفحه تاریخ  تعغیرداد وپاک کرد .بهتر این بود تا اشتباهات گذشته را تکرانمی کردیم که چنین نشد . محمد ظاهر شاه پسر نادر شاه شهید را قبول و مقبول خویش دانستیم و گفتیم المتوکل الله  محمد ظاهر شاه و بنامش همین علمای دین بودند که خصبه خواندند وملت خود را رعیت اش دانست .  رهبرتاریخ و زمامدار خوب بود روح اش شاد . هیچ رهبری نیست که اشتباه نکرده باشد و انهم رهبرافغانها ؟؟؟ اما این که اورفت وصفحه ای دیگری بازشد چگون می اندیشیدیم که دشمنان ملت درآستین رعیت وقدرت جا دارند ؟ ما انگریز را که طوفان منطقه و جهان بود هم نوازش میکردیم و هم سیلی محکم برسرو صورت اش حواله داشتیم ، دین درگرو اهداف انگریزقرارگرفت و هم اکنون دارد . بنام« ، مجاهدت ،نجات وطن و اسلام» همه را به دین فروشی وکفر متهم دانستیم ، غازی امان الله ، سردار محمد داود ،خلاصه همه رهبران نهضت  ای مترقی و آزادیخواهان ملت را، «راستی ، چپی وتکنوکراتهاراگفتیم و سرودیم که ما مجاهد هستیم به فرمان انگریزمطیع  شدیم وهستیم ، خلاصه  ازگوشت فرزندان خویش  به بیگانگان سمیان بریدیم .وما نمیتوانیم پایمردی و شجاعت ، وطندوستی و احساس ملی  شهید سردار محمد داود یگانه رهبری ای که از نامش مادران نظامیان در پاکستان صدق جنین میکردند ، کرنیل ها و جنرالهای پاکستان به هر حرکت و پیغام ملی سردار محمد داود نسبت به آزادی برادران پشتون و بلوچ در آنسوی دیورند لرزه به اندام شان می آمد و دها مراتبه سران و رهبران قبایل آن سوی مرز را برای جرگه و مصلحت جویی به کابل فرستادند تا برای شان فضای راحت و تنفس دریابند اما افسوس که به خواست اجانب این زعامت ملی رانیز خود رشد دادیم و بلند کردیم و بعدآ به زمین زدیم ، سردار محمدعلیه بنیادگرایان در ۲۶ سرطان ۱۳۵۲ دست به قیام مسلحانه زد و نگذاشت تا اخوانیزم ارتجاعی مسلط برقدرت پ اراده ملی ما قراربگیرپد و حاکم گردد. متآ سفانه تحت تآثیر و انگیزّ های ناشی از برخورد نامناسب و فشار رهبران کریملن در آن زمان قرارگرفت وسیر تکامل رشد روشنگری و آزادی افغانستان به دست ارتجاع افتید . دشمنان ملی و سعادت همیشگی مردم افغانستان منجمله استخبارات منطقه  زمینه ای بهتری را برای رسیدن به اهداف بعدی شان دروجود اشتباهات.حلقات رهبری کریملن ورهبران نوبنیاد ح.د.خ.افغانستان مساعد دیدند ، بازی بزرگ استخباراتی امریکا و شوروی آغازش را از ترورسفیر امریکا ادلف دبزبه وسیله ای حفیظ الله امین ، خاموشی و اعتماد کریملن  بالای امین زمینه را مساعد نمود تا شادروان نورمحمد ترکی در گیرودار اهداف دوقدرت بزرگ درجیوپولتیک و جیواستراتیژی منطقوی قراربگیرد، بلاخره فرصت مساعد گردید تا امین با وجود این که هزاران تن ازروشنفکران نهضت های ملی و مترقی کشورشامل چپی ها ، راستی ها ، روحانیون مترقی و رهبران ملی وسران قبایل مختلف کشور رادر زندان انداخت و اکثریت ایشان راسربه نیست نمود ، در یک اقدام پلان شده دیگر شادروان نورمحمد ترکی رانیز به شهادت رسانید و خودرا به کرسی نخست قدرت و اراده حاکمیت به نفع ارتجاع وقت آماده ساخت و قراربود تا زمینه ای یک اشغال پنهان رابه وسیله نیروهای ارتجاعی وقت درافغانستان مساعد نماید که رهبران کریملن پیشتازی نمودند ودست به اقدام نظامی تهاجم به افغانستان راعملی دانستند و امین به تاریکی های اندیشه اش دفن گردیدو صفحه ای دیگری حاکم بر سرنوشت ملی مردم افغانستان دروجود آغاز لجاجت و انتقام دوقدرت جهانی از همدیگر درخانه ای افغانها باهم شاخ به شاخ شدند. جنگ سرد و اشغال افغانستان درس ها و اشتباهاتی رابه همراه داشت که ضرورت به توضع و تشریح اش دراینجا دیده نمیشود ، باید به زمان واندیشه ای مصالحه وتشدید جنگ و انتقام از مردم ما بوسیله رهبران و سران تنظیم های یاد آورگردید که دندان ارتجاع و پای خونین  ای.ای.ای پاکستان وبنیادگرایان رادر سرنوشت ملی وکشوری ما بنام  جهاد فی سبیل الله ،نجات اسلام و آزادی افغانستان تحمیل نمودند و بل آخره خودشان در گرو اهداف بیگانه باهم درگیر،اضمحلال ، بدنام عزت و اصلیت گردیدند تا این که چندتن فروخته شده ای دیگری ازمیان شان به حمایت و دستور ای.اس.ای پاکستان  و حمایت سعودی ، انگلیس و امریکا بنام ملا عمر و بن لادن با لشکر بدنام ای.اس.ای .بنام طالبان خانه ای افغانهارا اشغال نمودند و رهبران تنظیم های جهادی را ازصحنه بازی بدنام نموده بدور افگندند و تنها حکمتیار ، حقانی و چند فروخته شده دیگری راتا حال به منظور اهداف شان برسرنوشت ملت تحمیل دارند و این طالبان و انگیزه سرایان جهاد ضد مردم افغانستان بودند و هستند که امروز چون ماراد دوسره و هژدهای دست بیگانه زمینه ساز اشغال نظامی افغانستان بوسیله امریکا و استخبارات بین المللی و منطقوی گردیدند و حمام خون در سرتاسر کشور مارا طی مدت بیش از چهار دهه به عناوین مختلف جاری نمودند و مصالحه ملی شهید داکتر نجیب الله راکه افغانستان از لحاظ سیاسی و نظامی در منطقه قدرت عمده و متکی به خویش محاسبه گردیده بود ورشکست نمودند و اکنون تلاش صورت می گیرد تا دشمنان خون ، و غارت و ویرانی ملی افغانستان را تحت برنامه ای مذاکره و مصالحه جهت رسیدن به اهداف بعدی شان حامک برسرنوشت ملی مانمایند که جنایت و خیانت بزرگتری بیش از این نمیشود تادر حق آزادی ، و نجات ملی مردم ما انجام دادو عملی نمود . ضرورت این است تا ملت قیام ملی نمایند و به پابرخیزند و برای سرنگونی بنیاد این تحمیل و استحکام تروریزم بر سرنوشت شان اقدام جدی و مسولانه نمایند درغیرآن هرنوع مذاکره وسازش با طالبان و تروریزم ،خیانت به ارمان شهدای ملیونی مردم ما به خصوص هزاران جوان مادر قوای مسلح ، مردمان ملکی قربانی شده در حملات انتحاری ، به خصوص انتحاری اخیرای که هفته گذشته علیه آزادی بیان ومطبوعات صورت گرفت میباشد . یگانه راه نجات، قیام ملی علیه هرنوع سازش و مذاکره با طالب، تروریزم و بنیاد گرایی میباشد که پاکستان میزبانش شود . الترناتیف دیگری وجود ندارد.

سنجرغفاری                                                                          .

 

 

 


بالا
 
بازگشت