خوشه چین

 

انسانستان

دارای بیرق به رنگ آبی،طلوع آفتاب،بربسترسبز،خواهد بود.  لازم به تذکراست که سرزمین آبایی ما((آریا نای کبیر،خراسان پهناور،افغانستان معاصر))ازطرف کشورگشایان((سکند رمقدونی،اعراب بادیه نشین وچنگیز مغل، انگلیس،روسیه واخیراً ایالات متحدۀ امریکا)) علاوه براین تجاوزات از،جنگ های خانواده گی،مذهبی، ایدیولوژیکی، ولسانی وبزرگ بینی،آسیب فراوان دیده است، همین اکنون مردم به مصاب به انواع آزردگی ها اند.با اندکترین تماس فغان به آسمان بلند می گردد.بناً چارۀ درپیش گیریم که به گفتۀ((گاندی))همه آزادی ما را صلب کرده میتوانی حتی کشته میتوانی ولی آزاد اندیشیدن مان را گرفته نمیتوانید. چرا ما درپی ایجاد کشور انسانستان هستیم؟.پس معنی داشتن کشوری را بنام انسانستان،ازتشریحات پائینی یافته میتوانیم.

 عیاران نوین،چشم بینا دارند.خوب می نگرند،نظاره گر نیکواند.ازخوبیها وزیبا ییها،خوب بیان میدارند وزیبا تکلم مینمایند،با تون آوازگیراولذت آور. دشمن راآنچنان میشنوانندکه((سخن سنجیده گو تادوست رادشمن نگردانی ))تمایلاتش را چنان جلب مینماید که برایش قابل فهم ودرک باشد.خطرنه بلکه این آهنگ،از زبان انسان شنیده میشود.حرف حرف دوستی است که ازچرخش  زبان((عیار)) شنیده میشود.چنان معنی میدهد که ازتوانایی ها وکفایتهای لازم خود درمیدان عمل((تکبروغرور))خودرالگدمال ساخته ،ثابت میسازد((عیاران نوین)) پخته اند وجوش خورده اند((طبع خام)) ندارند.

با خود آگاهی ملی پشت پازدن عاقبت چنین است

عیاران نوین هرگزآمادۀ فروش وجدان خودنمیبا شند.چرا؟بخاطریکه((بعضاً ساده لوحان))راامیدهای واهی،میان تهی وخام به دل بستگی واداشت به وعده وعیدهای بیگانگان،اعتماد کردند.چنان اعتمادی که((سراب همه را)) درسر منزل مقصود،کهنه وفرسوده ساخت،ناتوان وعاجز.آن به ظاهرناجیان روزگاران،ازناقابت اندیشی های خودتکیه بربیگانه،خود درنقش((دشمن ملت))چون عقاب بلند پرواز،افتیده درتوردشمن به ظاهرامر،راضی درمیان قفس وخوراکه های لذیزفراوان،اما بدون پروبال، درچنگ((استبداد،سرخ وسیا وسبز))افتیده بی خبرآزانکه طلوع صبح مردان چهرۀ نگبت بار، تاریکی ظلمت را،نشان داد با اندک ترین نافرمانی،گردن بریدنها((میوندوال،موسی شفیق، داؤد،تره کی،امین، کارمل،نجیب،مسعود،مزاری،ربانی ودیگران)).                                                                       کنون:دود سیاه موجوزنان،ازجسد سوختۀ هموطنم،مخلوط ومرکب با گریه وزاری،اطفال یتیم وبیوه زنان،آهنگی سرمیدهد که صبرازدلها بیرون رفته است،این آهنگ موج ضربتی دارد.معجزه نیست،با دست کردی به گردن بگیر سفید بختان خاین به وطن سرنوشتشان درچنگ تاریکی غروب گره خورده است.کسانیکه شما غرق درمحبت های ظاهری((سیاه دلان تاریخ)) اسیربودید،هستید ومیباشی.

عیاران نوین((محورروشنگری)):افتخارمینمایند که درمدت زمان ازاعلان موجو دیت خود.اصطلاحات،اگاهی ازآزادی،بیداری،زرنگی،هوشیاری،راست گویی ورا ست کاری،بیدارخوابی،عزت،شرف،ناموس وطن،احترام به علما دانشمندان، جرأت دلاوری،شهامت،امانت داری،وفا به عهد،بخشش گذشت ومدارا،حقیقت گویی،پرهیزازدروغ،پاس آب ونمک،مهمان داری ومهمان نوازی((که خان یی په یاران یی))زنده بسازند.مطالبی که درمدت زمان تجاوزآشکاروپنهانی اجانب به همت ویاری عدۀ از((دزدان چراغ به دست))کشورمان،ازسرزمین عیارپرورما رخت سفربسته بود.جایش را سیاست های مغرضانه تسلیم طلبانه زیرعنوان ((ایدیا لوژی ها صادراتی))گرفته بود.خوشبختانه که وظایف اخلاقی خودرا انجام دادیم،کم کم،کمک کمک،کمکی،تخمش را پاشیدیم،با تراوش ذهنی خود،اوصاف وخصلت های ((عیاران،کاکه ها،وجوان مردان))روی صفحۀ کاغذ ومانیتور کمپیوترنوشتیم،سالگردهایش را بتاریخ((25))ماه جوزا،مصادف با((25))ماه می،همه ساله تجلیل نمودیم،هوای گوارای جوان مردی وعطرشرافت اهلیت وکفایت انسانها باوجدان،فضای کشورمان را چون هوای بهاران فراگرفت.حتی زمانی هم تصورش نمی رفت کنون آمادگی لازم برای بیان حقیقت ازطریق میدیا،تظاهرات مارشها ومیتنگها وازمصاحبه های تلویزیونی به یک عنه عنه مبدل گشته است.تمایلات همگانی برای رواج فرهنگ عیاری افزدود گردیده است.که ازخود جرأت نشان بدهند درمقابل حرکات واجرأت نا مؤجه ارباب قدرت پافشاری نشان بدهند.

چرادرپی کشوری بنام انسانستان؟

انسانیت

بالاترین هنر

زیبا ترین صفت

وعالی ترین عبادت است

معیار

واعضی پرسید از فرزند خویش

هیچ میدانی مسلمانی به چیست؟

صدق وبی آزاری خدمت به خلق

هم عبادت کلــید ی زنـــد گیست

«گفـــت زیــن معیـــارانـــدرشهرمـــا

یک مسلمان هست آن هم ارمنیست»؟

«پروین اعتصامی»

عیاران نوین((محورروشن گری)):آنانی که دارای(طبع خام))،تحت عناوین مقدس،غنامندی را آن هم ازدامن بیگانه ترجیح داده اند،ازمواضع ضدیت ودشمنی بامردم خود،با استفاده ازاعتقادات دینی شان،سلام دادن به توده هارا گناه وننگ وعارپنداشتند.اما باشنیدن وخواندن مطالب شاید،منکرازان گردند که چنین نیست. خبرندارندکه((سیرخورده است)) خود نمی داند.ولی جامعه چشم دارند،وحس شامه،ازگفت وشنودها وبوها، وطرزخرامان رفتنها،وپنهان شدنها عقب دیوارهای کانکر یتی راه بندانها وغیره درک مینمایند.ازدرد ورنج مردم بی خبراند:

این پارسی گویان،وترک زبانان،ورومی شناسان چون((شیعه&سونی)) عرب اند

جمله با هم همزمان با پامال نمودن عزت وشـــرف مردم درنـــزاع وغضــب اند

همه ازدارحقیقت وصداقت،وجدان طـــفره رفته اند

چشم ها کور،گوشها کر،به چرندیات((دوسره))رفته اند

فرجام امرمحاکمه((مردم))درپیش روخواهد بود.

عیاران نوین((محورروشن گری)):معرف دیارانسانستان،با پرسش ازین سوالها چرا اروپای غرق درآگاهی وخرد،علم ودانش،افغانستان افتیده درتنگنای،وحشت ودهشت وتاریکی بیگانه ازهمه آگاهیها وروشنائیها،؟؟؟وما چرا به پای خود نه استیم؟روندگان سوی رستاها وقریه جات،وقصبات دوردستهای شهرها،این شمع افروزان((شمع افروزانی که میگویند:شناختها باید چنان نباشد.بلکه چنین باشد. حقیقت ها بعد از1304 ملیارد سال نوری،رویت خودرا به ما روشن ساخته است)) کوچه ها وپس کوچه ها،نجات دهندگان مردمان پابرهنگان با توضح مطالب علمی وتحقیقی((ازچنگال هیولای وحشت)):تعمیم فرهنگ ((چنانی که اروپا آغاز،از احیای مجدد فرهنگ کلاسیک،ازآنجا دوباره حرکت ارتقایی تا به تسخیر،اتوم، مالیکول،بروبحر،تسلط دراداره وسیاست وتنظیم رهبری جهانی آن هم به نفع سرمایه((بهتربود که انسانیت تبلورمی یافت))وکوچک ساختن کرۀ زمین به مانند کف دست)).تاباشد قریه وده را روشن ببینیم،مردمش را آگاه ومتحرک((نه برده وار))یک جا وهمزمان درمسیرارتقایی تابه زدودن انواع ستم درکشورو((آینده های،شاد زیستن برای مردم)).

عیاران نوین:برای فرداجایگاه خودرابه  حیث محورروشنگری انتخاب کرده اند.     بعضاً،احزاب سیاسی((چپ وراست ومیانه))مصروف چنگ وچسب، سهم بندی نعمات بادآورده غیرمشروع،مکروه،حرام،بیگانه ازمردم،سروپا شکسته،یخن ها کنده لنگ ولوق،چشم سفید بیحیا وبی تمیز،فاقد نگرش وتعقل به آینده طی مدت طولانی چیزی را برای آموزش وفهم لازم ((جهت بیداری))نسل جوان عرضه نکرده اند.تنها وتنها درگیرودار((جنگ پشتون وتاجک))به ظاهرولی چهارکلاهای مافیای قدرت،خاک برچشم توده ها پاش داده اند ومیدهند،بزی را به برگی برای خود خواسته اند،ناموس وطن را فدای اجانب کرده اند.

 عیاران نوین:بین انسان ها ،برتری وجود ندارد.مگردربهتربودن ازلحاظ برخورد انسانی تأکید می ورزند. اقوام،مذاهب،رنگ وجنس را ازفرهنگ خود بیرون نموده به ادرس همه کلمۀ انسان خطاب نموده وانسانیت رادرمراودات خودمعتبرمی پندارد.

 فیمینیزم:اصطلاح امپریالیزم است برای ایجاد تفرقه وبه دام انداختن زن جهت استفاده ها ی نامشروع.حال آنکه زن((انسان))است.اگرزمانی ازلحاظ تاریخی مرد بنا برداشتن نیروی فزیکی خودرا برتر می یافت.کنون نیروی فزیکی جایگاه خودرا دراثرتلاش وزحمت انسانها به نیروی فکری داده است.پس  زن مادراست.زن همسراست.زن داکتر،انجنیر،دانشمند پروفیسور،قاضی،سارنوال،حقوق دان سیاست ساز وسیاست شناس است.میتواند رئیس جمهورشود.میتواند وزیر شود میتواند صدراعظم باشد.میتواند.کارگرپشت ماشین باشد.میتواند درانتخاب شغل پیشه وسر نوشت زنده گی خودش آزادانه تصمیم بگیرد.بناً زن ازدید انسان شناسی یک انسان است.ما زن را((فیمنست))جدا ازاجتماع انسانی((اپوزیسیون مرد)) نمی شناسیم. فقط انسان کامل با کلیه حقوق انسانی اش میشناسیم.

 عیاران معاصر((محورروشنگری)):کی گفت که من انسان نیستم؟کی گفت که نام افغانستان تبدیل به انسانستان نشود؟بلی،اختلاف خراسانیها وافغانستیها را حل وفصل کردم.هردوگروه آماده اند که برمداربینش ودانش،هم آهنگ وهم صدا جوهرانسانیت را درفضای آبی زیرتابش آفتاب همیشه فروزان،که زمینش را،فرش زمردین بیابیم.تالاله های آزاد دردشت ها پهناور،قدبکشند،درختان ما،میوۀ سرخ به بار آورند.درزمینهای هموارقندهار وهلمند وفراه هیروین کشت نگردد.ملادرمساجد به دخترکان خورد سال و معصوم تجاوزجنسی نکنند.دست انسانیت را می فشارند.

گویند که پس ازهرتاریکـــی چراغــــان است

دست وحدت ضدین وسیله اش عیــــاران است

تفکرسالم،منطق عالی،ابرازمحـــبت ازطـــــرفین

دریاها درجریان یخها ازحرارت درگریان است

عیاران معاصر(محورروشنگری):چراخواهان کشوری بنام((انسانستان))هستیم. گویند که هنوزطفل است.به سطح بلوغ نرسیده است.خیروشرخودرا نمیداند.انسانیت را یاد نگرفته است خوب را ازبد تفریق کرده نمیتواند.بلی!انسان درآن سطح است که خلیفۀ روی زمین معرفی شده است.آگاه باخبر،باخبرازهمه خیروشر،قدرت پیشبینی ازحوادث را دارد.ازین قبیل مثال های فروان.واما درافغانستان،اشاره به (حاکمیتها)صد فی صد دلالت می کند.بخوانید.ذیلاً بعد درک مینمایید که خودآگاهی ملی تا وابستگیها چه قدر فاصله هادارد.

 

 

 


بالا
 
بازگشت