حشمت الله تلاش

 

به صلح خوشبین باشیم یا به جنگ آماده‌گی بگیریم؟

در این اواخر خبرهای مبنی بر آغاز گفتگوهای صلح با مخالفین بخصوص طالبان سرخط داغ رسانه‌های داخلی و خارجی در مورد افغانستان بوده و خوشبینی‌های زیادی در زمینه وجود دارد تا این بار نتیجه بهتر و متفاوت‌تر از سابق بدست آید؛ و بیشترین فعالیت‌های دولت افغانستان منوط به آنست. ویا به تعبیر دیگر، دولت افغانستان اعظم فعالیت‌های خود را برای به میان آمدن صلح از طریق این مذاکرات با مخالفین متمرکز ساخته، حتی می‌شود گفت که این آخرین کارت رهبران حکومت وحدت ملی برای به میان آمدن صلح است.

هرچند فعالیت‌های رئیس جمهور کرزی در سال‌های 2006 نیز برای به میان آمدن صلح با مخالفین بسیار شدید آغاز شده بود، ولی در آنزمان نتیجه‌ی آنچنانی که توقع می رفت، بدست نیآمد. دولت نتوانست با مخالفین بر سر ایجاد صلح به توافق برسد. و جنگ‌های شدیدتر از گذشته را شاهد بودیم. مخالفین هم در جبهات جنگ فشارهایی را به میان آوردند، و هم از طریق حملات انتحاری و انفجارات در داخل شهر دولت را به چالش کشانیدند. ولی از آنجایکه اکثراً مدیریت جنگ بدست قوت‌های خارجی بود، مخالفین نتوانستند نتایجی موثری از این جنگ‌ها بدست بیآورند. ولی جنگ همچنان ادامه داشت و روزانه قربانی‌های می‌گرفت.

اکنون رهبران حکومت وحدت ملی با طرح‌های جدید کوشش دارند تا مذاکرات صلح با طالبان را آغاز نموده و نتایج خوبتر از گذشته بدست آورند. بدین منظور در ابتداء مذاکرات چهار جانبه را میان کشورهای دخیل در قضیه‌ی افغانستان آغاز نمود که برعلاوه‌ای نماینده‌های دولت افغانستان، نماینده‌های کشورهای امریکا، چین و پاکستان نیز حضور داشتند. و اخیراً نماینده‌های کشورهای روسیه، هند و ایران نیز شامل این مباحثات گردیدند. در نتیجه بحث‌های که میان این نماینده‌ها صورت گرفته، نقشه راه برای مذاکرات رو در ور با طالبان تعیین، و تاریخ آغاز مذاکرات مشخص گردید.

هرچند این‌بار امیدواری‌های زیادی برای آغاز مذاکرات با طالبان و در نتیجه به میان آمدن صلح وجود دارد؛ زیرا اشتراک کشورهای ذیدخل در قضیه افغانستان یکی نکات مهم برای ایجاد و تضمین صلح شمرده می‌شود، ولی از نظر بدبینانه می‌توان گفت که به صلح افغانستان نباید چندان امیدوار بود. زیرا جانب دیگر این قضیه یعنی طالبان هنوز هم از پیش شرط‌های خود را برای آغاز مذاکرات منصرف نشده و هیچ معلوم نیست که آنها روی کدام موضوعاتی توافق خواهند کرد. برعلاوه آیا دولت افغانستان با شرایطی که طالبان پیشکش خواهند نمود، موافق استند یا خیر ؟ و تا چه حد؟

از جانب دیگر، باوجودی‌که خوشبینی‌ها برای مذاکرات صلح و رسیدن به نتیجه‌ی مطلوب وجود دارد، ولی همه از درگیری‌های شدید در سال آینده صحبت می‌نمایند. چنانچه قبلاً رئیس جمهور غنی و رئیس اجرائیه داکتر عبدالله از آغاز جنگ‌های شدید در سال آینده یادآور شده اند و خارجی‌ها نیز وقوع جنگ‌های شدید در سال آینده پیشبینی کرده اند. طوری‌که از گفته‌های بارک اوباما رئیس جمهور امریکا در سخنرانی سالانه بر می‌آید، موصوف ضمن اینکه داعش را یک گروه تروریستی خوانده و از شامل شدن آن گروه در لست سیاه امریکا خبر داده و مبارزه علیه آنها را لازمی دانست، خاطر نشان نمود که مبارزه برضد این گروه در افغانستان سال‌ها دوام خواهد نمود. و در آخرین مورد جنرال جان کمپبل فرمانده نیروهای بین‌المللی در افغانستان حین انتقال مسوولیت‌هایش به جنرال جان میک نیکلسون، از آغاز جنگ‌های شدید در بهار سال آینده یادآوری نموده که فرمانده جدید نیز گفته‌های او را تائید، و از آماده‌گی‌های نیروی‌های بین‌المللی برای مبارزه با مخالفین اطمینان داد.

با یادهانی موضوعات فوق می‌توان گفت که موضوع صلح افغانستان فقط و فقط یک بازی سیاسی بوده و هدف آن بدست آوردن فرصت کافی برای اکمال مخالفین می‌باشد. چند دسته شدن طالبان بعد مرگ ملا عمر این موضوع را بیشتر از قبل بغرنج نموده؛ در این مورد سوالاتی مطرح می‌گردد که مذاکرات با کی‌ها صورت گیرد؟ کی‌ها می‌توانند در ایجاد صلح مفید واقع شوند؟ آیا تمام جوانب درگیر در مورد به میان آمدن صلح متفق هستند؟ آیا رهبران حکومت وحدت ملی در شیوه مذاکرات با مخالفین و به میان آمدن صلح هم‌نظر هستند؟ در صورتی‌که شورای صلح وجود دارد، دولت چرا از طریق وزارت امور خارجه داخل گفتگوهای صلح گردیده؟ علاوه برآن به میان آمدن گروه داعش در افغانستان خود مشکلی بر مشکلات قبلی بوده، تصمیم دولت در قبال آنها چه خواهد بود؟ آیا با گروه داعش هم مذاکرات صورت می‌گیرد یا برعکس علیه آنها اقدام به مبارزه می‌نماید؟ و در اخرین مورد سرتاج عزیز مشاور امنیت ملی پاکستان اظهار داشته که اکثر افراد طالبان با فامیل‌های خود در پاکستان زیست دارند و از این طریق می‌تواند فشارهای لازم را مبنی بر کشاندن آنها به میز مذاکره و قبولی صلح وارد کنند. در بدل این عمل پاکستان خواهان کدام امتیازات است؟ و دهها سوال دیگر که باید به آنها پاسخ ارایه گردد.

با بررسی اوضاع و شرایط پیش‌آمده و تجارب گذشته به این نتیجه می‌رسیم که مذاکرات صلح افغانستان جزء رفتن به راه گذشته‌گان و اتلاف وقت چیزی دیگری نیست. و باید برای آغاز جنگ‌های شدید، دفاع مستقلانه و تقویت نیروی‌های امنیتی توجه جدی مبذول گردد. زیرا با تضاد منافع بین روسیه و امریکا در شرق میانه و حملات روسیه بر مواضع مخالفین دولت سوریه که از حمایت امریکا برخوردار بودند، دولت امریکا را وداشته تا بر تطبیق پلان‌های خود در براندازی و ضعیف ساختن روسیه از طریق کشورهای آسیای میانه تجدید نظر نموده و این روند را تسریع بخشد. این سبب می‌گردد تا جنگ‌های شدیدی بخصوص در مناطق شمال افغانستان راه اندازی شود.

از جانب دیگر پاکستان هرگز در به میان صلح در افغانستان صادق نبوده و اکنون هم نیست، زیرا با اهداف استراتیژیک که در این سرزمین دارند، صلح افغانستان را به نفع خود نمی‌بیند. و فعالیت‌های را که برای فرآهم‌آوری مذاکرات بین جوانب درگیر در افغانستان انجام داده، جزء پروژه‌های امریکاست که عملی می‌نماید. بناً با ملاحظه‌ای روابط گذشته، خوشبینی چندانی از نتایج فعالیت‌های پاکستان وجود ندارد.

بناً می‌توان گفت با وجودی‌که دولت افغانستان کوشش‌های قابل قدری در به میان آمدن صلح انجام داده و می‌دهد، نمی‌توان به ایجاد صلح در افغانستان در آینده نزدیک چندان خوشبین بود. پس لازم برای جنگ‌های شدید آماده‌گی گرفت.

 

 


بالا
 
بازگشت