نجیب الله عظیمی

 

« کمونیست های بی دندان» یا «کمونیست های» با وجدان

به تاریخ 15 اپریل توجه ام را عنوان« کمونیست‌های بی‌دندان» از جناب ژکفر حسینی به خود جلب نمود، مطالعهء مضمون مرا واداشت تا قلم را بردارم و چند نکتهء پراگنده را به آن اضافه نمایم.

در مضمونی که در نشریهء همایون پُست گردیده مردی نشان داده می شود، که خریطهء پلاستیکی در دست دارد، که در داخل آن چند تخمی وجود دارند و دیده می شود، که آن مرد شریف از صبح صادق تا شام خُفتن در جستجوی خریدار برای تخم های دست داشته اش می باشد.

مضمون چنین آغاز گردیده که:( «این مرد را که در تصویر می‌بینید یک منصب ‌دار حکومت کمونیست‌ها (هرچند حزب دموکراتیک خلق افغانستان) بعدا حزب وطن به گونۀ رسمی هیچ‌ گاه خود را حزب کمونیست نخوانده است) می‌ باشد. و حالا از رهگذر خرید و فروش «تخم مرغ» روزگار می‌ گذراند. شاید سرمایه‌ اش ۳۰۰۰ افغانی باشد و اینکه از سه هزار چقدر عاید می‌ کند و چقدر خرچ زن بچه‌ اش می‌شود خود یک معجزه است.»)

من در حالیکه موجودیت چنین انسان های شریف و پاک نهاد ( اعضای سابق همان حزب) را همین اکنون در داخل کشور تائید می نمایم، می خواهم بالای آن اضافه نمایم، که نه تنها این چُنین انسانها ، بلکه به هزار ها انسان دیگر مانند همین شریف هموطنم، همین حالا و اکنون به وظایف چون، عریضه نویسی، دریوری، و تاکسی رانی، خبازی، سماوار داری، و دوکان و سرای داری، خُرده فروشی و غیره و غیره وظایف کم درآمد و غریبانه در کشور مصروف هستند.

همین استوار مردان و قهرمانان با وجدان با نان خشک و یا نان و میوه چون خربوزه و انگور و یا مواد خوراکهء بدون انرژی به زنده گی ساده ولی انسانی و شرافتمندانهء شان دوام میدهند و مانند کوه و ضخره های سربه فلک کشیده در مقابل (همه جهاد گران ضعیف النفس و شمشیر و قران بدستان قسم خور) مانند دژ استوار پا برجا ایستاده و برای همه ضعیف النفسان درس متانت و استواری، مقاومت و پایداری میدهند.

جاه دارد که یکباری دیگر برای همه ضعیف النفسان یاد آوری نمایم، که با وجودی سرازیر گردیدن ملیارد ها دالر (سبز) و پوند (فولادی) بالای مقاومت و پایه داری، بُرده باری و سربلندی آنها خلیلی وارد نه کرده است.

جاه دارد که یکباری دیگر خاطر نشان کرد، که لشکری بزرگی از همان « کمونیست ها » حاضر به خدمت زیری بیرق دزدان و چپاول گران قرار نه گرفتند و خود و سربلندی خود را در گروه چند پوند و دالر قرار نه دادند و جاه دارد، که به واقعیت برای هریک از آنها امروز سر تعظیم را فرود آورد.

در مضمون به دوام چنین آمده: (البته چیزی جالبی نیست و شما نیز ده ‌ها نمونه از این تیپ آدم‌ها را در زنده‌ گی و ماحول خود داشته باشید. این جنس مردم می‌گویند: ما نخوردیم (یعنی رشوت و اختلاس خیانت به بیت‌المال نکردیم) و ما هم می‌گوییم: جزاک‌الله.»)

من می خواهم نه تنها برای این هموطن عزیزم به گویم، بلکه برای همه به گویم که این چنین پایمردی، ریاضت و استقامت، کاری انسان های (ناکس و ضعیف النفس و بی ایمان و بی مایه) نمی تواند باشد، زیرا این متانت و استواری شجاعت و صداقت، ایمان قوی، قوت نفس و پایداری و از خود گذری وطن پرستانه می طلبید، که به آسانی نمی توان در وجود هر انسان عادی و بدون آیده آل آنرا دریافت.

این شرافت و استواری و این از خود گذری، این طاقت خارج از توان انسانهای عادی بوده و صرف آنهای می توانند به چنین مدارجی دست یابند، که مال و متای دنیا را بیشتر از شرف و وجدان خود دوست نه داشته باشند.

بعدآ مضمون چنین دوام می یابد که : (« البته برای نسل امروزی بسیار جالب و نادر است که کسی منصب ‌دار باشد و یا مامور ملکی دولت باشد و (نخورد) و برای ما بسیار جالب است که کمونیست‌ ها چرا نمی ‌خوردند، مگر دندان نداشتند، شکم نداشتند، زن و بچه نداشتند، نفس اماره نداشتند، یا آن زمان (خوردن!) فرهنگ نبوده.»)

نخیر هموطن عزیز!

همین «کمونیست ها» را که دشمنان آیده لوژیکی شان یعنی همین (جهاد گران سراپا تزویر و دروغ) که خوشبختانه امروز چهره های کریه و دروغین آنها برای مردم و ملت شریف افغانستان افشا گردیده و هریک ایشان توسط اعمال و کردار خودی شان خود را  به معرفی گرفتند) به خاطری تجرید آنها منحیث روشفکران متعهد به ملت و مردم شریف افغانستان در جامعهء بسته آنروز بنام های (چون کمونیست و کافر) به کُفر بستند، در حالیکه به خوبی میدانستند، که اینگونه افراد اولتر از همه انسان دوستان و وطن پرستانی بودند، که می خواستند همه هموطنان شان را برابر به خود به بینند و نه بالاتر و نه پاهین تر!

همین «کمونیست ها» هم مانند دیگران همهء ایشان هم پدر و هم مادر و هم فامیل متشکل از زن و اولاد و هم خیش و قوم داشتند، در پهلوی آنکه خودی ایشان هم نفس داشتند، ولی چیزی  مهم تر که اکثریت نزدیک به قریب آنها داشتند وجدان های بیدار، انسانی و شریفانهء آنها بود، با وجودیکه امکان دست بردن به جیب دیگران و یا هموطنان شانرا داشتند ، ولی نه خواستند به چنُین اعمالی ضد انسانی که به آن جُز نام دزدی دیگر نامی را نمی توان گذاشت به زنند.

نویسنده محترم مضمون شانرا چِنین داده اند که :(«درحالی ‌که (نخوردن!) یک وظیفۀ ابتدایی و مکلفیت بسیار عادی یک «انسان» به خصوص یک «مسلمان» می‌باشد. و امروز از بس ‌که روزگار بد آمده همان‌ هایی که (نمی‌خوردند) در پیش ما به قهرمان‌هایی مبدل شده‌ اند به دیدۀ تقدیس به آن‌ها می‌نگریم. پس به این حساب در کشورهایی که ماموران دولتی‌اش کم می‌خورند یا هیچ نمی‌خورند. آن سرزمین قهرمان‌ها و سرزمین فرشته‌هایی استند که اصلاً دندان برای خوردن ندارند.»)

بلی هموطن عزیزم چنین بودند واقعیت های تاریخی کشوری عزیزمان!

من می خواهم به موضوع دقیق تر اشاره نمایم ، در حالیکه نه گرفتن رشوه و نه خوردن رشوه یک عمل شریفانه و انسانی می باشد، ولی در عین حال یکی از وجایب اسلامی هر مسلمان واقعی و شریف (البته آنهای که واقعآ خود را مسلمان میدانند و به دساتیر آن عمل می نمایند) می باشد.

پرورش یافتن در چُنین یک مکتب (صداقت و شرافت) صرف نظر از انجام چُنین اعمال ننگین ایام زمامداری کاری سهل و ساده برای هیچ یک از انسان آگاه و متعهد به خدمت به ملت شریف و مردم افغانستان نه بوده است.

جایی بسا فخر و مباهات میباشد، که نسل جدید کشور با وجودی سپری گردیده نزدیک به چهار دهه با مراجعه به زنده گی و ستایل (طرز و شیوهء) زنده گی ساده و انسانی (اعضای سابق همان حزب) آنها را طوری مستقیم و یا غیری مستقیم ( آگاهانه و یا نا آگاهانه) به حیث علم برداران خدمت گذاری صادق و شرافتمندانه به ملت و مردم شریف کشور به تصویر می کشانند.

من مطمین هستم که نسل جدید کشور با تجسُس پیوسته ء شان ناگفته و ناشنیده های را به مردم کشور بیان خواهند داشت ، که بودند و هنوزانسان های هستند، که نه تنها ایام حاکمیت و زمامداری شان ، بلکه بعد از آنهم از وعده های راستین و صادقانهء شان که عبارت از خدمت شریفانه و بی آلایشانه به نسل های آینده ء کشور شان بوده یک قدم هم عدول نه ورزیده اند.

امروز مرور این سطور که همان ( کمونیست ها) هریک به نوبهء خویش قابل عزت و احترام بوده و امروز منحیث فرشته گان در روی زمین وطن شان پنداشته می شوند، برای هریک از رهرروان راه صادقانه و شریفانهء خدمت به ملت و مردم شریف افغانستان قابل افتخار و مباهات می باشد.

این « کمونیست ها» باعدم دستبرد به بیت المال کشور نمونه های بارز و روشن از پایداری در مقابل پول (مال و متایی دنیایی) بودند و امروز می توانند به واقعیت منحیث قهرمانان و فرشته گان مقابل چشمان ملت و مردم شریف افغانستان مجددآ ظاهر گردیده و ملت هم آنها را به دیده تقدس و احترام به نگارند.

با وجودی تبلیغات زهر آگین و تلاش های خصمانهء چندین دههء «جهاد گران پول دوست» دارد تصویر کامل از اعضای سابق ( حزب دموکراتیک خلق افغانستان) باری دیگر پیش چشمان ملت و مردم شریف افغانستان از زیر انباری از بهتان ها و تُهمت های خیلی ها ناحق آهسته، آهسته بیرون کشیده می شوند، گرد و غبار از سر و صورت و چهره های شریف و انسانی آنها دور گردانیده شده و گفته می شوند، که اعضای سابق همان حزب چه غنیمت بی بها برای آن سرزمین به خاک و خون افتاده بوده اند.

اگر هر عضو سابق همان حزب امروز در هیچ گوشهء از کشور بلند منزلی ندارد، ولی بلند گردن و بلند سری دارد، که می توانند به آن فخر و مباهات نمایند و با چشمان باز به سوی دشمنانان قسم خوردهء شان به نگرند.

سالهاست که دیگر رور به خاک نهادن و ترک آهسته آهستهء دنیا برای اعضای سابق همان حزب دیگر دردی ندارند، زیرا ملت و مردم شریف افغانستان دیگر از آنها به نیکی و نیکویی یاد می نمایند. قضاوتی که می توانند مورد فخر و مباهات هر عضو سابق همان حزب باشد. ملت دارد به نهایت کندی، ولی با گذشت هر روز به حقایق نزدیک به حقیقت پی می برند.

 

نجیب الله عظیمی

 

20 اپریل سال 2016

 

موخذ:

ـ «کمونیست های بی دندان» سایت همایون 15 اپریل 2016

ـ همانجا و از همان مضمون سایت همایون 15 اپریل 2016

 

 


بالا
 
بازگشت