سنجر غفاری

 

روسیه در بازی بین المللی

کریملن ا مروز ، قدرت دیروزی اش را حفظ خواهد داشت ؟  !

بدون شک کمپاین مشترک استخباراتی ، نظامی و اقتصادی  بلوک غرب یا ناتوعلیه   شوروی وقت که توانائی استخباراتی،نظامی واقتصادی بلند ومطرح ای داشت ، چنان طرح ریزی نشده بود تا در آینده روسیه ای جداشده ازبدنه ای آن به قدرت بزرک و مطرح جهانی علیه ناتو مبدل گردد.      درموجودیت رهبران پرقدرت کریملن  که نظام بزرگ جهانی را تحت کنترول داشتند وبنام اتحاد جماهیرسوسیالیستی شوروی ، حمایت اتحاد مشترک کشورهای سوسیالستی  ورهبری پیمان قدرتمند جهانی بلاک وارسآ را عهده دار بود ، بار نخست ناتو طرح تشکیل متحدین و تهاجم گسترده ای نظامی را علیه عراق عملی نمود ، اما شوروی و کشورهای مشترک در پیمان وارسا کوچکترین حرکت از خویش نشان ندادند و ناتو جرعت آن رابه خود دید تا عراق و لشکر صدام را تارومارنماید  اتحاد ناتوباعث اضمحلال امپراطوری شوروی و پیمان وارشا ، فروپاشی نظام  سوسالیستی برای ابد دررهبری وارسا، بتاریخ ۱۹ اگست سال ۱۹۹۱ ازکودتای سفید کریملن آغازیافت ، مصیبت زدایی و آقایی تروریزم ، به عنوان مبارزه با تروریزم تا امروزدرسراسرجهان ادامه و گسترش یافت ، این که سایر ملل جهان منجمله نظام سیاسی درافغانستان به کام بنیادگرایان افراطی درجغرافیای استراتیژیکی منطقه افتید ،افغانستان این  دیوار مدافعوی جمهوریت های آسیای میانه و روسیه سدراه اهداف خونین تروریزم قرارداشت و دارد ، به کریملن نشیناتش اهمیت اش را ازدست داد می یابیم . حوادث چندین دهه بحران کشورمابیان این واقعیت است که مبدآ جنگ سرد روی بحران استراتیژیک وبرهم خوردن توازن قدرتهای جهانی درافغانستان ومنطقه ازکودتای ۲۶ سرطان ۱۳۵۲ تحت قیادت سردارمحمد داود وبه میل اهداف استراتیژیک وخموش رهبران کریملن وقت بنیادی گردید،زمان حکم مینمودتا چنان باشد که شد،اما درایت و بیداری رهبران کریملن ضرورتی بود حتمی، باوجود حمایت و تسلحات نظام سیاسی و قدرت دفاعی جمهوری جوان بوسیله شوروی وقت، دشمنان ودوستان رژیم رادرداخل و بیرون از کشور دقیقآ محاسبه ننموده بودند. سردارمحمد داود دوستی وحسن همجواری ای که با رهبران کریملن داشتند، نباید از دید رهبران کریملن مطیع و فرمان بردارمی بودند ، بنآارتجاع منطقه از این ضعف رهبران شوروی وقت استفاده برده نطفه گذاری موثر وبنیادی را تحت شعار جهاد علیه نفوذ کمونیزم و جلوگیری از رسیدن شوروی به آبهای گرم رادر وجود عناصر افراطی وبنیادگرایان قومی ، منطقوی و مذهبی موثر یافتند ودست نوازش بر سروصورت اجیران در اختیار داشته ای شان زدندو ایشان راتا دندان مسلح و اماده ای اهداف شان در افغانستان ، منطقه و جهان  برضد روسها تا امروز در اختیار دارند . دراین زمینه حقایق پشت پرده جنگ درافغانستان، تاریخ حوادث چهاردهه خونین  و آرشیف رسانه ئی کشوری و بین المللی در زمینه اسناد و شواهد بیشتری به علاقمندان اش ارائه داشته و میدارد . مهم این است که بعد ازشکست «شوروی واضمحلال بلاک وارسا کمپ سوسیالیزم» روسیه وارث شوروی درجغرافیای سیاسی جهان عرض وجود نمود، کشوراتومی دارای نظام دیموکراسی در نقشه ای استراتیژیک جهانی که زمانی قدرت دفاعی شرق در برابرغرب ایستادگی داشت قد علم کرد ،این که رهبران نظام نوین روسیه برای مردم کشورشان چه کردند و چه میکنند برای ما جالب نیست ، چونکه جهان دوقطبی برای همیشه درکره خاکی از میان برداشته شدو بازی شکل اش راتعویض نمود، شعارگلوبالیزم ،خانه ای جدید برایش اعمارنمود وجنگ سرخ میدان باخت ،جنگ سبزاکنون اهداف اش را جستجو دارد ومنزل اش را می پیماید.

 روسیه امروز نباید بعداز هجوم نظامی امریکادر افغانستان یکسره در خدمت اهداف اتحاد مشترک ضد تروریزم قرار میداشت ، روسیه باید تعریف مشخص از تروریزم را همانند روزی که تصمیم گرفت تا بمباردمان مراکز داعش و مخالفان نظام سوریه را مرعی ال اجرآ نماید تصویری از واقعیت های بازی کاذب و تفننی را ازجنگ و مبارزه جهانی علیه تروریزم بین المللی با خود میداشت . اکنون که سرنوشت ملیونها انسان کره خاکی وابسته به تغیر پوتانسیل قدرت بین المللی از یک قطبی بودن به دوقطبی شدن  جهان ضرورت اش رابیشتراز هروقت دیگرمی بینند ، روسیه باید مسولانه به خویش و آینده ملل جهان در بازی های بین المللی کنونی مسولیت پذیرباشد، زیراحکم زمان این است سرآغاز تحرک خونین جهانی ، وسیله قرار گرفتن بنیادگرایان افراطی جهان به ابتکارسازمان های استخباراتی عرب، اسرائیل ،اتحاد انگلیس، امریکا وپاکستان در قلب آسیا « افغانستان »‌در دهه هشتاد زنگ خطری بود برای رهبران شوروی وقت که متآ سفانه موفق نگردیدند تا با حضور نظامی شان در افغانستان سنگ بنای تروریزم را خورد و نابود نمایند ، تن به سازش و مصلحت با دشمنان شان زدند و با عقد توافقنامه ای زینوا سال ۱۹۸۸ افغانستان و مردمش رادر کام تروریستان بین المللی ، به نقل ازبیان شهید  دوکتور نجیب الله به بحر هند با نیم ملیون قوای مسلح اش انداختند ، راه شکست  را برای شان حتمی دانستند، رهبران و نهضت های ضد تروریزم و بنیاد گرایی جهانی را به کام شکست و نابودی فرستادند ،اروپای شرقی ، افغانستان ،عراق ، یوگوسلاویا ، سوریه  لبیا، مصر ،کشور های افریقایی را فاقد اندیشه و توانمندی افکارمترقی  نمودند ، این بود فرجام یک غفلت و مصلحت ای که تنها درچوکات منافع خویش تصورو گام نهادن به سرزمین دیگران رانتیجه ای بود که تحمل اش خونین ، نجات یافتن اش وزمین تر از آ» است که نمیشود به آن باور مند بود ؟ 

روسیه امروز نیز تحت فوکس و در دائره تکرار اشتباهات شوروی دیروز نباید خویش را قرار بدهد.اکنون افغانستان ، سوریه ، اوکراین ، جمهوریت های آسیای میانه  برای روسیه به دیوارعمده دفاعی ، لجن زاراستراتیژیک بقآ و نابودی همه ارزش های عمده کشوری اش مبدل شده است . نباید به اشتباه رفت ، داعش و طالبان خنجریست که برای رسیدن استراتیژیستان ضد روسیه ثیقل شده و دست بدست میگردد.اکنون مشاهده میگردد که کشور های چین ، ایران ، سعودی ، انگلیس ، روسیه ، امریکا و کشور های عضو اتحادیه اروپا و ناتو همه چکیده ها و عصاره ای از طالب و داعش در اختیار دارند ، اما ای.اس.ای پاکستان  داعیه ای تروریزم بین المللی در جهان بوده و موظف است . روسیه هم اکنون با این داعیه دست گرم اش را به دستان طالبان فشره میخواهد ، این اشتباه و تکرارآن است که زمانی باریس یلسن در کریملن روی سرنوشت سیاسی رهبران ح.د.خ.ا و مردم ما انجام دادند مسآسفانه نتیجه اش وقوع حوادث خونین بهار ۱۹۹۲ شکست برنامه صلح ملل متحد بود !! بدون شک سهمگیری روسیه در جنگ سوریه عاری از تغیردرجهت اتخاذ تصامیم بین المللی در قبال اوضاع خونین  سوریه ، یمن ، سعودی ، عراق ، لبیا و یکعده از کشور های افریقایی و برنامه ای گسترش داعش و تروریزم جدید گردید ، اما در افغانستان و منطقه تحولات بیشتر به نفع تروریزم بین المللی و ایجاد پایگاه دوم آن در مرزهای متحدین  روسیه گردیده است . حال که روسیه تصمیم گرفته است تا بخشی از قوت های نظامی اش رااز سوریه بیرون نماید ، تغیری در اهداف آینده ناتو علیه روسیه در سرزمین های عربی منجمله سوریه  رونما نخواهد گردید.نقش بعدی وادامه اهداف جدید امریکا و ناتو بوسیله ترکیه و سعودی علیه سوریه به قوت اش باقیست و تنش های موجوده تبدیل به جنگهای جدید در منطقه میگردد و روسیه ناگذیر است تا تماشاگر نماند، عاقبت چه خواهد شد ؟ 

 در افغانستان نیز روسیه درگیراست ، بهار جدید جنگهای را بسوی جمهوریت های آسیای میانه باخویش دارد ، داعش و طالبان یک ستون قدرتمندی علیه اهداف روسیه در جمهوریت های آسیای میانه مبدل میگردند ، روسیه در آینده نه چندان دوردر اوکراین ، گرجستان و مناطق قفقازدرگیر بحران با هسته های مخرب مسلح که در پاکستان الهام و تربیت آموخته اند پرابلم خواهد دید.. بنآ ضرورت این است تا روسیه با اتکا به نیروهای روشنگر ضد تروریزم بین المللی در جهان خویش را نزدیکتر نماید و از مصلحت و سازش های که منحصر به منافع ملی خودش باشد ، منافع دیگران رادر زمینه نیز تعادل بخشیده در سطح بین المللی ، در بازی های کنونی منجمله در افغانستان دقت نموده با روشنفکران و شخصیت های مردمی ما گره آینده حمایت از منافع اش را استحکام بخشد نه با چهره های ناکام ، رهبران نام نهاد قومی ، زبانی و منطقوی ، بلاخره با دشمنان مردم افغانستان که فردا دست و گردن شان از آستین منافع دشمنان مردم روسیه و افغانستان بیرون خواهد گردید. روسیه وارث شوروی گذشته است و مردم افغانستان اعتماد شان رادرزمینه  بر آن می دانند تا نقش عمده روسیه در برگشت ثبات در کشور شان هنوز هم پر رنگ و ارزشمند است .

سنجر غفاری 

 

 

                                                                           

 

 

 


بالا
 
بازگشت