سنجر غفاری

 

طرح صلح خانه ای ما


افغانستان یک کشور کثیر الملیتی است، که از موقعیت خاص جیوپولیتیکی و استراتیژیکی در آسیا برخوردار میباشد. از همین سبب همیشه مورد توجه امپراطوران و کشورگشایان جهان قرارداشته است. تاریخ 5000 ساله مردمان قبیلوی و کثیر الملیتی کشور ما، خود نمای بزرگ مقاومت و موانع در مسیر هرنوع حرکتهای ناهمگون متجاوزین بوده و از قرنها بد ینسو این سرزمین را به قلب آسیا مبدل ساخته است. 

تمامی کشورگشایان بزرگ چون سکندر کبیر، چنگیز خان، امپراطوریهای بزرگ چون یونان، فارس و بریتانیا؛ شوروی سابق؛ و فعلا" ناتو و ایالات متحده امریکا که شعار وصلت جهان شرق و غرب را در ترکیب خانه مشترک میدهند، نتوانسته اند که بسوی هدف استراتیژیکی خویش از این سنگر مقاومت پیروز مندانه بسر منزل مقصود برسند. 

بناء" هر نوع قدرت و نیرویی با بزرگترین قوت نظامی خویش، و با هرنوع فورمول و طرح که تاُمین کننده و تضمین کننده ای واقعیتهای عینی جامعه افغانی در مطابقت با کلتور، فرهنگ میراثی، ائینهای قبیلوی، عنعنوی، عقیدتی، سنتی و تسکین کننده درد های مداوم مردمان ازاده و بادیه نشینان کوه پایه های بلند این کشور نباشد، درمقابل مقاومت شدید از طرف مردم قرار گرفته و قادر نخواهد بود که ارتفاعات مستحکم کشور افغانها را عبور و چه خاصتاً که هدف تسخیر آنرا به دل بپروراند. 

امروز بزرگترین قدرت قرن که همه امتیازات اتومی، کمپیوتری، انترنیتی، ماهواره یی و بزرگترین قوت نظامی جهانی را در اختیار داشته؛ و با هزاران مرد مسلح زمینی هوایی و بحری خویش تمام قلمرو فضایی و زمینی کشور ما را در اتحاد مشترک با هم پیمانان شان تحت کنترل دارند، توانایی تامین امنیت در یک علاقه داری کشور ما را ندارند. 

باید گفت که سنگ، چوب، آب و هوای این وطن سنگر مقاومت است. انسانش علف و نان قاق میخورد، طفلش از گرسنگی میمیرد، مگر به اندازه یک نقطه کوچک حاکمیت بیگانه و متجاوز را بالای خاک خویش قبول ندارد. مردم ما هیچگاه بخاطر امنیت ، از آزادی نگذشته اند .

چرا امروز مردم علیه نیروهای خارجی بی اعتماد اند؟ 

مردم امروز آنها را در سواستفاده از احساسات مذهبی، عقیدتی ، عاطفی و غرور ملی خویش مقصر میدانند. در طول  سالیان  اخیر حضور عملی این نیروها، گاهی بنام طالب و یا تروریست و یا گاهی هم بنام مبارزه با مواد مخدر فضای بی اعتمادی بین مردم محلی، شهری و روشنفکران در داخل و خارج از کشور ایجاد کرده و هزاران انسان، مواشی، خانه ها و قریه جات وطن ما را بمباران و بخاک و خون کشانیدند، در حالیکه لانه و کاشانه ، حمایتگران علنی این تروریستان چون آفتاب در پاکستان طلوع نموده و ثابت است .

آنها با پیش کشیدن طرحهای فریبنده چون کنفرانس ها و تعهدات بین المللی ،توصل به مذاکره و دیالوگ با تروریستان ای که خود به جنگ شان آمده اند  لویه جرگه اضطراری، ازادی بیان،تآ مین  حقوق و آزادی زنان و اطفال ،دفاع از قانون اساسی جدید، انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری، جرگه سران قبایل، پروسه ناکام جمع آوری اسلحه (دی.دی.ار)، دیموکراسی بیگانه، وعده های ملیارد دالری و غیره چالشهای  مردم کشور را فریب دادند. کار را به اهل کار نسپردند و علاوه برآن بحران عمیق بیکاری و اقتصادی را که ناشی از تغییر سیستم دولتی ، بوجود آوردند. سیستمهای دفاعی کشور ما را برعکس فلج و فاقد کادر ها و متخصصین نظامی و مسلکی ساختند. ازاثر نبودن حاکمیت قانون، فساد اداری در همه سیستمهای دولتی بخصوص در قضا و عدالت بوجود آمده،  سقوط نظام را میتوان  به نفع ای.اس.ای دشمن دیرینه ای مردم افغانستان دقیقه شماری نمود.

مردم کشور ما طی حیات خویش هرگز شاهد چنین یک حاکمیت دولتی ضعیف، بی اراده و فاقد همه تواناییهای اجراُیوی، اختیارات ملی و کشوری شان در طول تاریخ معاصر به حافظه نداشته و تصور چنین یک حاکمیتی را در موجودیت اینهمه دوستان بین المللی حتی در خواب هم نمیدیدند. با در نظر داشت بحران کنونی به اصطلاح مردمی ما کارد به استخوان رسیده است. 

1:- جنگ، لشکر کشی و تحکیم قوتهای نظامی بخصوص خارجی و موجودیت قدرت فعلی در صدر قدرت دولتی در افغانستان، نقطه پایان فاجعه و بحران موجوده سیاسی، اقتصادی و نظامی محسوب نگردیده و به نفع وحدت ملی، صلح و امنیت ، تحکیم حاکمیت و ثبات در افغانستان  تمام نگردیده و ناکام است. 

2:- شعاریکه ایالات متحده امریکا و متحدین بین المللی شان با حضور نظامی خویش برای ایجاد آزادی پایدارو تحکیم دیموکراسی، حاکمیت قانون، مبارزه مشترک برای از بین بردن لانه های تروریستان بین المللی و مواد مخدره آورده اند و به آن توصل داشتند، همچنان ناکام، و ماهیت اصلی خویش را به خصوص طی دو  سال اخیر در افغانستان و منطقه از دست داده است. 

3:- بی ثباتی در افغانستان همانطوریکه موجود بود، به همان منوال به قوت خویش باقی مانده  و گسترش یافته است. طرحهای خونین و فاجعه امیز تر از گذشته در حالت اوجگیری و عملی شدن جهت رسیدن به اهداف استراتیژیکی در منطقه و خارج از مرز های کشور ما با موجودیت تندروان افراطی مسلح، هنوزهم  قرار دارند. چگونه میتوانیم در موجودیت چنین بحرانها به اینده مطمین چشم براه باشیم. 

4:- فشار های بین المللی، هجوم و حضور نظامی در افغانستان و منطقه طی بیش از یک ونیم  دهه گذشته در جهت سرکوب کردن و تحت کنترول دراوردن تروریستان بین المللی و مبارزه با تولید و قاچاق مواد مخدره نتیجه قابل ملاحظه یی ندارد. برعکس قوت و شیوه عملکرد مخالفین مسلح جدی تر شده و مقاومت شان باعث تغییرات و ایجاد فضای دو رنگی و چند جانبه در شیوه عمل و تصمیم گیری متحدین گردیده است. مناسبات و اجراات قوتهای امریکایی و متحدین در زمینه همنوا و مشترک نمیباشند. فعلاُ امریکا و متحدین روی حل معضله کنونی بحران منطقه با هم اختلاف نظر دارند. 

5:- گمان برده میشود که سیستمهای استخباراتی، اطلاعاتی و نظامی امریکا و متحدین طی سالیان گذشته طرز دید مشترک پیدا نکرده و تضاد های اطلاعاتی توسط شبکه های استخباراتی در پیشبرد فعالیتهای مستقل نظامی در افغانستان و خارج از مرز های کشور ما، خود نمونه بزرگ موجودیت فضای بی اعتمادی بین متحدین بوده وهر یک به نفع خویش بسوی اهداف خاص استرتیژیکی در حرکت اند. 

با در نظرداشت مشکلات فوق طرح صلح "خانه ما"  که حدود هشت سال قبل نیز پیش کش مقامات کشور های مطرح در جنگ وبا تروریستان و طالبان ، بادر نظرداشت گرایشات عقیدتی و قبیلوی برای آرامش و آسایش افغانستان وآسیا ذیلا" پیشنهاد گردیده بود ، لازم می پنداریم تا یکبار دیگر مورد غور و دقت دوستان بین المللی مردم ما که تعهداتی را برمردم ما عهده دارشده اند پیشکش  میگردد: 

طرح صلح ملی " خانه ما " 

بعد داخلی:
1:- تدویر کنفرانس صلح ملی بین الافغانی زیر عنوان " خانه ما – آرامش و آسایش در افغانستان" با اشتراک تمامی طرفهای شامل در بحران سیاسی کشور از سال 1978 الی امروز که  خواست شان صلح و آرامش حتمی  و نجات افغانستان از بحران  کنونی است .

2:- اشتراک تمامی نخبگان سیاسی، سران اقوام، موسفیدان، روحانیون مترقی و ملی کشور، روشنفکران و نماینده گان ارگانهای علمی کشور ما در کنفرانس صلح ملی حتمی است. 

3:- شرط عمده و اساسی اشتراک کننده ها در کنفرانس صلح ملی صرفاُ عقیده به خانه ما بوده و هیچ نوع طرح و نسخه خارجی تحمیل شده که تاُمین کننده منافع بیگانگان باشد، در آن موثریت نداشته و مردود است. 

4:- قلب پاک، اراده و عاطفه انسانی، عشق به خانه ملی ما ( افغانستان)، گذشت و حوصله مندی، توانایی عفو و بخشش و قبول همه نا بسامانیها در طی سالهای گذشته توسط همه، عنصر اساسی اشتراک کننده گان محسوب میگردد. 

5:- همه افغانها مالک اصلی خانه خویش و فرزندان یک مادر مشترک یعنی (افغانستان) دور هم جمع میشوند. القاب و نامهای چون "کمونست"، "مجاهد"، "طالب"، "غرب زده"، "چپی و راستی" را فراموش نموده ، تکرار و زنده ساختن این الفاظ به معنای دشمنی با مادروطن و اتحاد ملی است. 

6:- هدف از تدویر کنفرانس صلح ملی "خانه ما" فقط انتخاب یک الترناتیف قوی جهت ایجاد فضای اعتماد ملی، وحدت سیاسی و ملی و انتخاب یک حکومت قوی بنام دولت موقت برای مدت یک سال که جانشین حاکمیت فعلی گردد، میباشد. همه بسوی هم صادقانه نگاه کنیم.

7:- در دوران حکومت موقت هیچ یک از رهبران، سران و قوماندانان گذشته بشمول اعضای فعلی پارلمان، حق انتخاب و انتصاب را بطور قطعی نداشته و این را منحیث مصلحت ملی به سود و آرامش مردم و وطن محاسبه نمایند. 

8:- در جریان یکسال حکومت موقت، زمینه انتخابات واقعی که نمایانگر اراده مردم افغانستان باشد توسط رئیس و اعضای حکومت در مشوره مستقیم با مردم وطن با در نظر داشت خواست و اهداف جوامع ملی و بین المللی ، قانون اساسی ، قوانین مردمی ما و جهان مهیا شده، رییس جمهور و پارلمان قوی که ممثل خواستها و آرمانهای مردم افغانستان، در قدم اول، حفظ و تحکیم مناسبات نیک با همسایه ها و جوامع جهانی باشند، انتخاب گردند. 

9:- انتخاب فرزندان صادق افغان باید از اعضای خانواده های افغانی صورت گیرد. هیچ یک از ایشان نباید تاُمین کننده منافع بیگانه گان باشند. شعار شان - مردم، هدف شان - تامین منافع کشور و خدمت به مادر وطن بوده، اندیشه شان خدمت به انسان و احترام به مقام والای انسانی باشد،  درخدمت به بنی نوع بشر عقیده داشته باشند. 

10:- چهره ها و مهره های جوان، مجرب، تحصیل یافته، خسته از همه نابسامانیهای چند دهه خونین، دارای لیاقت و شایستگی کاری، محبت قلبی، توانمندی عفو و پذیرش همگانی ،صداقت، احساس مسولیت در مقابل مادر وطن ، خلاصه دارای اندیشه های ملی و ریشه مردمی بدون وابستگی به قوم، ملیت، لسان و سمت  را محک عمل بداند، و مسولیت پذیربوده وارد کار شوند. 

11:- مردان، زنان، جوانان و اطفال وطن ما جز اساسی اشتراک کننده گان مجموعه صلح خانه ما میباشند. 

12:- قبل از شروع کنفرانس، شهر کابل پایتخت کشور بنام "شهر صلح" اعلان گردد. محل کنفرانس شهر کابل بوده تمام نیرو های غیر مسول وابسته به افراد و اشخاص مختلف خارجی باید بیرون از شهر انتقال نموده و امنیت شهر کابل بدوش قوای ( گارنیزیون ) در چوکات سازمان ملل متحد و تحت نظر مستقیم شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار گیرد. 

13:- مصارف کنفرانس بر عهده جامعه جهانی و دوستان بین المللی ما که خواهان صلح و آرامش واقعی در کشور ما اند،تعلق بگیرد ، یقین داشته باشیم که آنتخابات آینده پارلمانی و تدویر لویه جرگه ای که همه روزه بالای آن تاکید میگردد، بسودکشور تمام نمیگردد تا  هسته گذاری و تحکیم ریشه ئی وحدت و تفاهم ملی بوجود نیاید .

14:- مصالحه و آتش بس بدون قید و شرط به تضمین بین المللی و تضمین امنیت فردی صورت گرفته همه بنام برادران و فرزندان وطن با قلب پاک و اراده واقعی به مالک جهان ( خداوند بزرگ ) به آغوش گرم عطوفت انسانی ، افغانی ، اسلامی و انسانی جمع شوند. چونکه ما نخست انسان ، بعدآ افغان و به تعقیب آن  در خانواده مسلمان چشم گشودیم و الحمد والله  مسلمان ومسلمان زاده هستیم .

15:- تمام مناطق تحت کنترول مخالفین مسلح فعلی دولت جز خانه مشترک افغانها بوده، حاکمیت تفنگ و تاریک اندیشی که سبب دو رنگی گردد مردود است. قلمرو کشور افغانها در مجموع خانه افغانها محسوب می گردد. 

16:- شعار اساسی و هدف نهایی کنفرانس "خانه ما"، فقط آرامش و آسایش در افغانستان میباشد. تعرض به همدیگر، صحبتهای تحریک کننده، ملامت ساختن همدیگر، استعمال الفاظ کینه توز و تفرقه انگیز بنام این و آن مجاز نمیباشد. 

بعد خارجی: 
1:- جامعه جهانی باید مطابق به اراده و خواست  مردم افغانستان حرکت و عمل نماید. حق تصمیم گیری را به اراده مردم افغانستان بگزارند. به همه رسوم، عنعنات، فرهنگ و کلتور اسلامی، ملی و عقیدتی مردم ما احترام قایل شوند. در مشوره با نخبگان سیاسی، قومی، عقیدتی، اقشار مختلف عرصه های علمی و فرهنگی این خانه، حرکت بسوی آرامش و آسایش ملی را بنیاد نهند. 

2:- اگر شعار جامه جهانی دفاع از مردم، دیموکراسی، بازسازی، کمک به اطفال و زنان، ختم فاجعه انسانی، مردمسالاری و دفاع از حقوق انسان مطابق به میثاقهای بین المللی است، هنوز هم نا وقت نشده است. 

3:- متحدین یا دو ستان بین المللی در کشور ما الی ختم دوره حکومت موُقت و فراهم آوری زمینه برای انتخابات، تعدیلات قانون اساسی ، انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی، باقیمانده و آنها باید جهت جلوگیری از مداخلات نظامی و یا خطر تعرض به استقلال و تمامیت ارضی ما را کمک و همکاری نمایند . در باز سازی کشور، کمکهای اقتصادی، پولی، تخنیکی و نظامی مدیون وبه امید همکاری های بیشتری شان هستیم. 

مهم است که چگونه عمل نمایم تا باشد از کمبودی های موجوده در رفع بحران و ایجاد هسته مطمین جهت بیرون رفت از حالت فعلی در افغانستان دست بکار شویم. افغانستان خانه مشترک همه افغان ها است. همه افراد این وطن حق مسلم دارند تا در مورد آرامش و ثبات در کشور شان تحلیل نمایند و نظر بدهند. این امر حتمی ، قانونی و انسانی هنگامی تحقق میابد که دوستان بین المللی احساس نمایند که مالک اصلی افغانستان مردمش است. و آنهابه خانه افغانها مسلحانه آمده اند. اگر دست به قتل و غارت بزنند، خودشان هم از بین میروند.، چنانچه گذشت زمان برای شان ثابت است .

بناُ حق تصمیم در مورد سر نوشت ملی و آزادیهای حقوقی و انسانی را باید برای ما افغانها که مالک این سرزمین هستیم، بدهند. 

ازسازمان ملل متحد، ایالات متحده امریکا و متحدین شان آرزومندیم تا در روشنی واقعیتهای موجوده در افغانستان، خواست و اراده مردم ما را در نظر داشته به فاجعه ملی در کشور ما خاتمه بخشند. این است راه رسیدن به صلح، آرامش و آسایش در افغانستان. اگر جامعه جهانی خواهان صلح و آرامش در افغانستان است، پس باید به احساسات صلح جویانه مردم خسته از جنگ در افغانستان پاسخ مثبت داده و به اراده آنها حرمت و احترام قایل شوند. 

بســـــــــــــــــــــــــــــــــوزد گر کسی این اشیــــــــــــــــــــــــان را
چنان دانم که می ســـــــــــــــــــــــــــــــــوزد جهــــــــــــــــــــان را.


 
سنجر غفاری – کارشناس   مسائل سیاسی افغانستان و منطقه
 

 

 

 


بالا
 
بازگشت