مهرالدین مشید

 

رویا رویی رییس جمهور غنی  با هیولای فساد و مداخلۀ پاکستان و آیندۀ تحولات منطقه و جهان

شانس پیروزی و شکست حکومت در یک نگاه

 

رییس جمهور کشور با اتخاذ سیاست روشن تر در عرصهء سیاست خارجی و بویژه در برابر مداخلهء پاکستان و در عرصهء داخلی ایجاد مرکز عدلی و قضایی برای مبارزه بافساد و به محاکمه کشاندن فساد پیشگان بزرگ خود را در آزمون جدی و در ضمن خطرناکی قرار داده است که در صورت پیروزی او در برابر هر دو نبرد، آشکار است که برای ماندن سنگ بنای یک افغانستان مستقل کار های بزرگی را انجام خواهد داد و در غیر آن باتوجه به حالت موجود و ناکامی های دوامدار اش از جمله ناکام ترین حکومت های افغانستان خواهد بود که در معرض بدترین قضاوت نسل های امروز و فردا قرار خواهد گرفت. رییس جمهور غنی پس از چهارده سال سیاست های محافظه کارانهء آقای کرزی در برابر پاکستان، برای نخستین بار اعلان کرد که افغانستان در برابر جنگ اعلان ناشدهء پاکستان قرار دارد. این اعلان نه تنها از سیاست های چند پهلوی پاکستان پرده برداشت؛ بلکه سکوت امریکا و غرب را نیز در پیوند به پاکستان شکست و پس از یک سلسله رخداد های زنجیره یی دیگر چون کشته شدن ملااختر منصور در پاکستان مقام های امریکایی و بویژه خلیل زاد سفیر پبشین امریکا در افغانستان و عراق در یک گفت و گوی تلویزیونی به گونهء صریح گفت،پاکستان مرکز تولید تروریزم است، افغانستان باید تمامی اسناد مداخلهء پاکستان را به شورای امنیت بسپارد و پاکستان باید به دادگاهء بین المللی معرفی شود تا خساره های جنگ افغانستان را بپردازد. وی افزود که او برای مشرف نیز گفته بود که از طالبان پشتیبانی نکنید و اما مشرف از موجودیت شورای کویته و پشاور چشم پوشی کرده بود. خلیل زاد همچنان در کنفرانس استماعیهء در کمیتهء روابط خارجی کنگرهء امریکا گفت که پاکستان یک کشور غیرقابل اعتماد و دو روی است و نمی توان به عنوان یک متحد بالای آن سرمایه گذاری کرد. به دنبال آن سنای امریکا اضافه تر از ششصد میلیون دالر کمک های امریکا به پاکستان را به تعلیق افگند. شماری از اعضای سنای امریکا گفتند که پاکستان در این مدت امریکا را فریب داده است. پیش از آن جان مکین گفت که پاکستان در مبارزه با تروریزم صادقانه عمل نکرد ه وافزود که مقام های پاکستانی درک کرده اند که در حال انزوا قرار دارند وپس از آن  اشتون کارتر وزیر دفاع امریکا در سفر غیر مترقبه اش به کابل گفت که پس از این نیرو های امریکایی تروریستان را در هر کشوری مورد حمله قرار می دهند که این سخن او متوجهء پاکستان بود.

این در حالی است که حکومت تنها در برابر جنگ اعلام ناشدهء پاکستان قرار ندارد؛ بلکه برای بدست آوردن حمایت های مالی، سیاسی و اقتصادی جهان باید با فساد پیشگان بزرگ برزمد تا بر اژدهای فساد حکومت آقای کرزی و مقسدان موجود در دستگاهء حاکم غلبه حاصل کند و تمامی آنان را محاکمه کند. باتاسف که پای رییس جمهور برای مبارزه با فساد پیشگان بزرگ و ایجاد اصلاحات می لنگد و این لنگ لنگان رفتن ها به نبرد مفسدان در موجی از شک و تردید ها معنای دست خالی رفتن به جنگ بیرحم ترین دشمن را دارد که نتیجهء قطعی آن شکست است؛ زیرا باخم خم رفتن و پلوان خزیدن ممکن نیست که به جنگ مفسدن رفت و به قول معروف با معاملهء پشت پرده هم لعل بدست آید و هم یار نرنجد. اصلاحات نیاز به ارادهء جدی و قلب نیرومند تهی از هرنوع تردید را دارد که همچو ارادهء شکست ناپذیر را در رییس جمهور کم تر می توان سراغ کرد. نمونهء آنرا در نصب نورستانی در سفارت هسپانیا و گزینش سایر اطرافیان وی می توان به تحلیل گرفت. از سویی هم شگفت آور این است که تمامی مفسدان زیر نام تشکیل گروه های سیاسی به نام های گونه گون خود را پنهان کرده و می خواهند تا به بهانه های مختلف حکومت را تحت فشار داشته باشند. در حالی که هدف اصلی ابن گروه ها که بیشترین رهبران شان مقام های ارشد و معاش خوار های اعزازی آقای کرزی یعنی فاسد ترین رییس جمهور پیشین جهاناستند. معلوم است، که هدف اصلی این گروه های واکنشی حفظ منافع شان بوده تا مورد پشتیبانی حکومت قرار بگیرند یا به عبارت دیگر رهبران این گروه ها که در فساد های کلان و اختلاس های افسانه یی میلیارد دالری دخیل اند و در غصب و غارت صدها جریب زمین دولتی و غیر دولتی دست دارند. فقط آرزوی بیشتر از پنهان کردن دزدی های شان و رهایی از چنگ قانون هدف دیگر ندارند؛ هرچند شماری از رهبران شان با جنباندن ریش های بلند، خیلی مانور های عجیب و قشنگ در برابر حکومت اجرا می کنند. آنان که دست حکومت را زیر سنگ یافته اند و میدانند که با چه دشواری های نظامی و سیاسی و اقتصادی رو به رو است. با استفاده از همین خلا در صدد افزایش فشار برحکومت اند تا از چنگال محاکمه رهایی پیدا کنند. این در حالی است که مردم افغانستان و جامعهء جهانی خواهان به محاکمه کشاندن آنان اند و حتا جهان اعطای کمک های مالی، اقتصادی و سیاسی اش را مشروط به محاکمه کردن آنان دانسته است. چنانکه به گفتهء رسانه ها همین اکنون میان حکومت و سفارت امریکا بر سر محاکمه یکی از آنان اختلاف بوجود آمده است که استدلال حکومت در این زمینه فرصت یابی است تامبادا این مفسدان یاغی شوند و به قول معروف چنگ در یخن حکومت بیاندازند. هرچه باشد، رییس جمهور ناگزیر است تا برای بقای حکومت خود آهنگ مبارزه با فساد و مفسدان کلان را سریعتر کند تا اعتماد جامعهء جهانی را کسب کند و از پشتیبانی های مالی، نطامی و اقتصادی آنان برخوردار شود. این در حالی است جنگ نااعلام شدهء پاکستان برای رییس جمهور دردسر سازتر است و مخالفان مسلح باقرآن در دست برای منافع پاکستان در افغانستان می جنگند. در حالی که قرآن را برای پنهان کردن سیمای اصلی شان علم کرده اند؛ ورنه ”کور هم می داند که دلده شور است” مخالفان مسلح برای نابودی کشو ر شان گوش به فرمان فاسدترین و نامسلمان ترین کشوری شده اند که مفتی، قاضی و ملا اش فاسدتر و اسلام گریزتر از هرکشور دیگر اند. در حالی که رییس جمهور می داند که فساد اداری و فساد پیشگان بزرگ بیستر از تروریزم حکومت اش را تهدید میکند و مبارزه با فساد کلید گشایش دشواری ها برای پیروزی او در برابر مداخلهء پاکستان و درضمن بدست آوردن پشتیبانی های مالی و سیاسی جامعهء جهانی است. رییس جمهور می داند که فساد تنها شاهرگ های عایداتی نظام را خشک نمی کند؛ بلکه فساد زمینه را برای نفوذ شبکه های استخباراتی فراهم می کند تا با استفاده از فساد اداری افراد شان را در مقام های حساس و مهم دولتی جابجا کنند. آشکار است در کشوری که مقام های بلند زیر پوشش عبور از فلتر مجلس ( متهم به فساد ومعامله گر) و اصلاحات اداری به قول معروف ”سرقلفی”( سرقفلی) داشته باشد، طببعی است که اخذ چنین مقام ها برای جاسوسان خارجی و مافیای سیاسی و اقتصادی داخلی ساده تر است و ورود چنین افراد در مقام های بلند دولتی خطرناک تر از مخالفان مسلح است؛ زیرا شخصی که مقام را می خرد و ناگزیر است که پول پرداخته شده را از مردم بگیرد. برای او فرقی نمی کند که این پول را ا طریق فروش مقام های پایین تر و یا زمینه سازی ورود انتحاری به محل های مهم بدست آورد. چنین آدم ها که تنها به پول باور دارند و وجدان های شان را زیر پای نهاده اند. هرگز به کود های اخلاقی باور ندارند و روی گناه و ضرر رساندن به مردم و حکومت فکری در سر ندارد. از این رو است که فساد اداری خطرناک تر از تروریزم است. فساد ادرای در واقع حضور همیشگی دشمن به مثابهء تیغ برهنه در درون حکومت است. از این رو تنها فساد پیشگان بزرگ نیستند که به مثابهء سدی شکست ناپذیر در برابر حکومت قرار دارند و با لشکر شیطانی خود دولت را می ترسانند؛ بلکه خطرناک تر از آن کشتی فساد شبکه های استخباراتی و بویژه آی اس آی بیشتر از هر شبکه های جاسوسی دیگر در افغانستان لنگر افگنده است. پس مبارره با فساد هم در یک پهلو مبارره با شبکه های جهنمی استخباراتی است که حتا دشوارتر از مبارره باتروریزم است؛ ریرا جبههء تروریزم تا حدودی مشخص است و حمله بر آن ممکن است؛ اما جبههء مبارزه با فساد پیچبده تر و مرمورتر از جبههء نبرد برضد تروریزم است؛ زیرا این جبهه در داخل دستگاه فعال است و بر تار وپود حکومت در رده های بالای حکومت به گونۀ کامل اشراف داردوبدون شک ستون پنجم و همکار نزدیک آن نیز است چنانکه شاه محمود پوپل رییس حزب صلح ملی افغانستان در نشست ” خانهء احزاب سیاسی افغانستان” گفت اسنادی در دست دارد که نشان می دهد افرادی شامل وزیران و والیان با پاکستان ارتباط دارند. این شبکهء فساد در حیف و میل میلیارد ها دالر از کمک های جهانی نقش دارند و مانع ترقی و توسعهء کشور شدند. حال که رییس جمهور در ظاهر تصمیم دارد که با این دو هبولای آدمخوار و ارزش زدا مبارزه کند. آشکار است که موفقیت آقای غنی در این راستا موفقیت عادی نخواهد بود؛ بلکه این موفقیت چهرهء منطقه و جهان را تغییر خواهد داد و آیا ممکن است که حامیان و مخالفان تروریزم چنین فرصتی را صادقانه برای آقای غنی بدهند. آیا کشور های تمامیت خواهء منطقه و جهان آرزو دارند که حریف تازه یی به میدان رقابت شان وارد شود که بحیث رهبر نیرومند قصد تقویت و گسترش پایه های حکومت را دارد و در صدد ایجاد افغانستان نیرومند و یک پارچه است. در حالی که چنین خواستی خلاف نظم جهانی موجود است و نظم جدید رو به بی نظمی و آشفتگی دارد و برد از آنانی است که اگر در بستر آن قدرت هجومی ندارند، دست کم از داشتن نیروی دفاعی برخوردار باشند . آشکار است که بصورت قطع هرگز نه، نبود چنین نیت بوده که امروز کشور هایی چون عراق، سوریه، لیبیا، افغانستان و کشور های دیگر در آتش تروریزم می سوزند و در وجب وجب شان خون و آتش فواره می کند. هرگاه چنین نمی بود، چگونه امربکا و اروپا طی پانزده سال گذشته حرف های زمامداران افغانستان را در مورد مداخلهء پیهم پاکستان در افغانستان با سکوت و بی تفاوتی پاسخ دادند. با این حال آیا ممکن است که جهان حرف های آقای غنی را صادقانه بشنود و فشار کافی بر پاکستان وارد کنند. در حالی که همه میدانند، کلید صلح افغانستان در اسلام آباد ایت و تنها فشار کافی امریکا می تواند، سر قلدری به نام پاکستان را بشکند و دست کم اندکی از کوله بار دشواری ها از سر راهء رییس جمهور برای رسیدن به آرزو های اش برداشته شود تا اعتماد مردم افغانستان را بدست آورد، به مثلث ثبات اقتصادی، امنیتی و منابع بشری نایل آید و با روبیدن تعصب های قومی و گروهی و بازگرداندن ثبات و وحدت ملی زمینه را برای اقتدار ملی از دست رفته در یک افغانستان متحد و یک پارچه فراهم کند. این همه در گرو تلاش های صادقانهء رییس جمهور قرار دارند که زمان به آن پاسخ خواهد گفت. یاهو

 

 


بالا
 
بازگشت