نجیب الله عظیمی

 

مشوره رئیس جمهور غنی (با ده ‌ها تن از رهبران سیاسی، جهادی و مقام های پیشین)

یعنی مشورهء مجدد با همان فساد پیشه گان آزمون شده، سران منفور جهاد و خون و تاریخ تیر شده گان نظامی و تجرید شده گان سیاسی میان ملت و مردم افغانستان

 

پنجشنبه، ۲۲ میزان، جناب اشرف غنی رئیس جمهور دولت (اسلامی) افغانستان در یک جلسه مشورتی با ده ‌ها تن از رهبران سیاسی، جهادی و مقام‌ های پیشین از جمله حامد کرزی رییس‌جمهور پیشین، محمد کریم خلیلی معاون ارشد شورای عالی صلح و معاون پیشین ریاست ‌جمهوری، عبدالرب‌ رسول سیاف از رهبران جهادی، رئیسان هر دو مجلس و برخی از مقام‌ های حکومت پیشین در بارهء چگونگی بیرون رفت از وضعیت موجود امنیتی و اقتصادی گفتگو کرد.

آقای اشرف غنی در صحبت های خویش به این نکته اشاره نموده و چنین  تاکید کرد، که: «نیروهای امنیتی افغانستان در جنگ با تروریسم منطقه‌ء و فرامنطقه یی قرار دارند و در این جنگ، گروه‌ های تروریستی تلاش می‌ کنند تا میان قشر سیاسی افغانستان تفرقه ایجاد کرده و وحدت ملی در کشور خدشه ‌دار شود.»

می خواهم خدمت رئیس صاحب دولتی (اسلامی) افغانستان یاد آوری نمایم، که اگر این (قشر حاکم سیاسی تان) در میان قوم و قبیله و ملت و مردم شریف کشور به اندازهء یک دانهء جو وزن و یک ذره هم آبرو و عزت میداشتند، آیا چند سر و پا کنده به نام (طالب) و یکعدهء از بیگانه ها از وزیرستان پاکستان از آن طرف سرحد می توانستند، به داخل کشور گردیده و برای مردم بیچارهء اطراف و ولایات کشور پرابلم ایجاد نموده و شورش خلق نمایند؟

البته که نه !

ممکن این لشکر بیگانه (طالبان) و حامیان آنها این خفاشان خون آشام (ادراهء خون خوار آی ـ اس ـ آی) می توانستند، صرفن در امتداد سرحدات و در دور ترین ولایات و ولسوالی های کشور، که صد ها کیلومتر بدور از مرکز قرار داشته، جای پا باز نموده و باعث آزار و اذیت مردم بیدفاع کشور گردیده نا آرامی ایجاد نموده و شورش برپا می کردند، حرفی دیگریست، که نمی توان آنرا بدور از امکان دانست؟

ولی در حالیکه چنین نیست؟

اکنون این چند ژولیده پوش سرو پا کنده، خود را که در زیری ریش این (قشری تجرید شدهء سیاسی در مراکز ولایات) کشور رسانیده و مراکز شهر ها و ولایات کشور را برای چند روزی در کنترول خود در می آورند؟

لطف نموده و به قضیه از جانب دیگر و به مسله از زاویهء دیگری نگاه نماید، شما که با این (قشری تجرید شده) به مشوره می پردازید ، برای خودی شما هم سوال برانگیز نیست؟

اینهای که شما می اندیشید، هنوز از احترام و وزنهء سیاسی در میان مردم خود برخوردار هستند ، کجاست این وزن آنها ، که بالای قوم و قبیلهء خود صدا بزننند، که ای قوم و قبیلهء شریف من، دشمنان قسم خوردهء مردم افغانستان را در میان خود و خانه های خود جا نه داده و راه ندهید و یا آنها را از خود برآیند؟

چرا مردم شریف و ملت صبور افغانستان دیگر به حرف و سخنان این به اصطلاح (بزرگان و رهبران رانده شدهء سیاسی) گوش نه داده و به اصطلاح وطنی به آواز شان کچالو هم پوست نمی نمایند؟

شما خود نمی بینید، که این (بزرگان و سیاست مداران) از قبل ها دیگر با مردم شان بریده، و یا اینها مردم را از خود رانده اند ، اینها دیگر تجریده شده گان اند، ولی از شرم و ترس ملت و مردم نمی خواهند، آوازی بلند نموده و به بی وفایی های شان مقابل ملت و مردم شریف افغانستان اقرار نمایند!

شما می گوید، که :«ثبات، همیشه به همبستگی میان رهبران سیاسی، اجتماعی و دینی پیوند داشته است.»

بلی رئیس صاحب جمهور، این حرف به کلی بجا و درست است!

ولی شما آدرس را به غلط گرفته و هنوز در خواب خیال هستید !

در میان همین (قشری حاکم سیاسی) که شما آنها را به اشتباه تکیه گاه دولت تان می پندارید ، هزاران معاش خور و خدمت گار( ادارهء استخباراتی پاکستان)، خائن و غدار به ملت و مردم شریف افغانستان قرار داشته و به ریش شما و دیگران می خندند!

نه تنها من، بلکه اکثریت مردم بیدفاع افغانستان، حال دیگر به کلی متیقن گردیده و شاهد اند، که اگر این (قشری از قبل مردهء سیاسی) که شما به آنها مراجعه می نماید، از وزنه بزرگ، نام نیک و شهرت خوب و محبویت خاص میان ملت و مردم رنجدیده و عذاب کشیدهء مرکز و ولایات کشور برخوردار می بودند، این ژولیده گان سر و پا کنده توان آنرا نه می یافتند ، که به این سهولت و آسانی داخل شهر های بزرگ کشور گردیده و یا هم در مراکز شهر ها حضور یافته و مردم شریف ولایات و مقام های برحال ولایتی تانرا به چالش به کشانند؟

اینکه شما می اندیشید که: « ثبات دایمی در افغانستان با وحدت و همبستگی قشر سیاسی، دینی، اجتماعی،‌ شخصیت‌ های ملی و جهادی پیوند دارد.» حرفی دیگریست، این مفکوره و نظر خیلی بجا و درست است ، ولی وحدت و همبسته گی کدام (قشری سیاسی، دینی و شخصیت های ملی)؟

تا چشم به نظر می خورد، در میان این (قشری خیره سر سیاسی) که شما به کرات به آنها مراجعه نموده و هنوز هم به آنها امید می بندید، کسی را نمی توان مشاهده نمود، که از هویت و اعتبار وطنپرستانهء برخوردار بوده و یا آنرا حد اقل حفظ نموده باشند.

این (سران جفا پیشه) از یک دهه به این طرف دیگر اعتبار خویش را در اثری تکبُر و غرور بی پایان، رشوه ستانی فراوان از ملت فقیر و ساکننان ناتوان این کشور، دغلی و خیانت کاری مداوم از دست داده اند!

ملت از دست این (سران) دیگر به ستوه آمده اند ، از این مهره های سوخته دیگر چه توقعی را می توان داشت. اینرا خودی این (سران) به نهایت خوبی میدانند، ولی جُرئت و توان ابراز و اقرار آنرا به زبان ندارند؟

این سوء استفاده ها تا همین اکنون نیز دوام دارند، این سران هنوز هم بالای شانه ها و گرده های مردم (فقیر و دست نگر) کشور سوار بوده و با کمال تاسف، که این پروسه بدون کم و کاستی آن تاکنون نیز دوام دارند .

اینهمه خیره سری این (سران جهاد و جنگ ) را این ملت عذاب دیده از یک و نیم دهه به این طرف شاهد بوده و توان حاکمیت بیش از این، آنهای را که به تنهایی در پی کام و آرزوی فردی خویش و خانواده گی خود هستند نداشته و ندارند.

با کمال وضاحت می توان گفت، که دوام این سوء استفاده این(بزرگان)از بیت المال بالاخره روزی این ملت را به قیام ملی و سراسری فرا خواهد خواند؟

شما لطف نموده و یکبار برای همین (ملت فقیر و دست نگر) این کشور ارقام بدهید و واضع سازید، که به چه تعدادی از سربازان کشور همین اکنون در اختیار و خدمت همین (بزرگان جهاد و خون) قرار دارند؟

ـ به چه تعدادی از سربازان کشور در نزد این (گرگان حیله گر) به حیث دریور، محافظ، دروازه بان و بادی گارد مصروف کار و خدمت قرار دارند؟

ـ چند عدد عراده از موتر های دولتی ضد مرمی هنوز هم در اختیاری این (بزرگان استفاده جو) بعد از سبکدوشی شان از وظایف شان در دولت قرار دارند؟

ـ لطف نموده و صرف مصرف روزانهء تیل این (سرانیکه به دوستی آنها به مشکل می توان اعتماد کرد) از بودیجه دولت به چند میرسند واضع سازید؟

ـ لطفن جرئت نموده و مصرف خرچ دسترخوان این (قشری آلوده به فساد، نامحبوب ملت و مردم) را به اذعان مردم برسانید، که به چند صد هزار افغانی در روز و چندین میلیون افغانی در ماه می رسند؟

جناب رئیس جمهور!

در جای دیگر شما از این تلاش ‌های مخالفین به عنوان مرحله چهارم جنگ یاد کرده و می گوید، که :« نیروهای امنیتی در برابر این تلاش‌ ها ایستاده گی جدی داشته و در این زمینه‌ قربانی ‌های زیادی داده ‌اند، که مردم افغانستان قربانی‌ های نیرو های امنیتی را فراموش نمی ‌کنند.»

گمان دارم که شما منحیث یک انسان تحصیل یافته و با درک با مراجعه متواتر تان به این آدرس غلط نمی توانید کلید حل مشکل تانرا دریافت نماید، طوریکه تاریخ به اثبات رسانیده از این (گرگان باران دیده) نه چیزی حصول می گردد و نه آنها دیگر به درد این ملت عذاب دیده می خورند.

بهتر است شما از فرزندان اصیل افغانستان، که واقعآ سری خویش را به کف دست خود گرفته و از عزت و آبروی ملت شریف افغانستان و دولت شما دفاع می نمایند خبر گیری و سر پرستی نماید!

سربازان فعلی کشور، آنها فرزندان وفادار و سرداران با وقار این ملت رنجدیده و عذاب کشیده  افغانستان بوده و هستند و چنانچه، که در طی این اضافه از یک و نیم دهه به شهامت ثابت نموده اند، که سر می دهند ، ولی سنگر نمی دهند .

شما باید به نهاد خیریه، که چند روز بیش به منظور کمک به نیرو های امنیتی کشور ایجاد گردید کمک، همکاری نماید. این است آدرس دقیق و درستی، که شما می توانید آسوده به آنها مراجعه نموده و آنها را در راه خدمت به وطن همرایی نموده و باعث سرفرازی خودی تان و افغانستان گردید.

 

حافظا وظیفهء تو دعا گفتن است و بس!

   دربند آن مباش که نشنید یا شنید

نجیب الله عظیمی

15 اکتوبر سال 2016

 

ماخذ:

ـ روز نامهء 8 صبح پنجشنبه، ۲۲ میزان سال 2016

ـ روز نامهء 8 صبح شنبه ۲۴ میزان ۱۳۹۵ – نوشته احسان‌الله بکتاش( رییس‌جمهور: ثبات با همبستگی پیوند دارد)

ـ غزلیات حافظ غزل شمارهٔ ۲۴۴

 


بالا
 
بازگشت