فتح سامع

 

طالب ها در جنگ سوریه بر علیهء داعش

 این تبصره در‌رابطه به گزارش   جناب سید حسیب مصلح و در‌پیوند با استفاده بخشی از گروه طالب ها از طرف کشور ایران در جنگ سوریه بر علیهء داعش می‌باشد.

 

" قرارگزارشهای‌واصله از‌ ایران بیش از سه هزار و هفتصد و پنجاه خانوار سردسته ها و افراد وابسته به گروه دهشت افگن طالبان در شهرهای مختلف  تحت نظارت و حمایت کامل سپاه پاسداران و نیرو های بسیج ایران سکونت دارند.

ایران، روسیه و سوریه توانسته اند سران گروه طالبان را قانع سازند که جنگجویان مجرب خود را در جنگ سوریه بر‌ضد  داعش ارسال کنند. کشور های نامبرده به طالبان در بدل این همکاری و جان نثاری شان وعده به رسمیت شناختن آنان را در سطح بین المللی داده اند. روسیه در کنار ایران با توافق سوریه و با موافقت پاکستان به طالبان امکانات حمایوی نظامی و مالی را فراهم می کند. ایران با همکاری همه جانبه ی پاکستان هم از این برنامه ی راهبری روسیه در سوریه حمایت می کند. هدف از‌این همکاری مشترک وحمایت از‌طالبان نابود کردن  داعش دشمن مشترک شان می باشد.افراد  متحصص آی اس آی هم زیر نام طالبان به جنگ سوریه علیه داعش شرکت کرده اند تا  در میدان نبرداز هنر و روش جنگ های داعش اطلاعات لازم و مورد نظر کسب کنند.

. اکنون طالبان با گذرنامه های پاکستانی و با هویت مستعار به نام پاکستانی جهت کسب تحصیلات نظامی به روسیه می روند. رژیم های ایران و سوریه هم برای طالبان در بدل اشتراک شان در جنگ سوریه به نفع رژیم بشار اسد امکانات لازم و تحصیل را در کشور های مورد نظر طالبان فراهم کرده اند. ایران و سوریه همچنین به کمک روسیه و پاکستان کوشش دارند که ارتباط بین طالبان و ترکیه را محدود سازند چون هم اکنون بیش از یکصد و هشتاد تن از طلبان و افراد وابسته به حزب اسلامی حکمتیار با دریافت بورسیه های تحصیلی در دانشگاه های ترکیه مشغول کسب تحصیل هستند. روسیه کوشش دارد که در جنگ علیه مخالفان رژیم بشار اسد همه مخالفان حضور نظامی امریکا و ناتو را دور محور منافع خود جمع کند. روس ها، پس از برملا کردن توطئه سرنگونی دولت ترکیه، به صورت شبانه روزی کوشش دارند تا ترکیه را در جنگ علیه داعش در کنار خود داشته باشند. ترکیه از سیاست های دولت اوباما شاکی است. ترکیه منتظر واکنش دولت جدید امریکا در قبال اوضاع سوریه و آینده ترکیه است.

. رژیم ایران به سران وافراد گروهک طالبان  وخانواده های‌شان وسایل‌رفاعی‌تحصیلی‌ امنیتی‌‌،‌آموزش نظامی‌،‌امکانات خدمات بانکی‌ و مدد معاش ماهوار‌ را فراهم کرده است.. بیش از بیست و پنج درصد افراد طالبان که در جنگ سوریه اشتراک کرده اند در طی سال گذشته در خط مقدم جنگ کشته شده اند و بیشتر این طالبان از عقب مورد اصابت مرمی قرار گرفته اند. رژیم ایران اکنون از بودجه ی کمک هایش برای حزب وحدت اسلامی و شاخه های آن کاسته است و بیشتر کمک های مالی و نظامی خود را جهت تقویت گروهک طالبان در برابر حضور داعش در افغانستان به کار می برد.  طالبان جهت شکست دادن داعش بیش از یک و نیم هزار تن از افراد خود را به سوریه ارسال کرده اند.

بیشتر خانواده های طالبانی که از شاخه شورای کویته بریده اند در ایران به سر می برند. ایران حتی به خانواده های طالبانی عضو شورای کویته هم اجازه داده است که در استان های بلوچستان و کرمان سکونت گزینند و با استفاده از گذرنامه های پاکستانی به کشور های خلیج سفر کنند. گزارش سرّی از ایران بیان می دارد که ملا محمد اختر منصور به علت مخالفتش با ارسال دهشت افگنان طالب به سوریه مورد خشم رهبری ایران قرار گرفت. رژیم ایران هم جهت حذف ملا محمد اختر منصور و برای از بین بردن مخالفت شورای کویته در مورد ارسال طالبان به جنگ سوریه خط سیر حرکت های سرکرده ی پیشین طالبان مذکور را که تنها آی اس آی و وزارت اطلاعات ایران از آن مطلع بودند، برای سی آی ای در حاشیه ی جریان مذاکرات هستوی، افشا کرد تا از آن طریق هم اعتماد امریکا را به دست آورد و هم ضربه ی مهلک به پیکر شورای کویته وارد کند. پاکستان هم نسبت به قتل ملا محمد عمر آخنده زاده توسط ملا محمد اختر منصور و از ارتباطات مستقیم بین منصور با ارتشبد عبدالرشید دوستم و رییس جمهور روسیه خشمناک شده بود. پاکستان با همکاری ایران در نابودی ملا منصور نقش کلیدی بازی کرد تا از نفوذ مستقیم روسیه بالای طالبان جلو گیری کند. پس از کشته شدن ملا محمد اختر منصور، بین سردستک های طالبانی مربوط به شورای کویته و سپاه پاسداران ایران تنش های جبران ناپذیری بروز کرد که پاکستان و روسیه توانستند آن تنش ها را در نشست آخر شان در تهران برطرف کنند.

خانواده ی ملا منان نیازی هم اکنون در ایران زندگی می کند. ملا منان نیازی کسی است که در سال 1998 میلادی در کشتار هزاران تن از مردم بی دفاع هزاره تبار افغانستان در ولایت بلخ دست داشت. ملا منان نیازی و گروهک دهشت افگنی تحت سرپرستی وی با همکاری سپاه پاسداران کوشش دارد که ولایت های فراه و هرات را پس از سقوط فاریاب در اشغال خود در آورند. 

طالبانی تحت حمایت ایران باورمند هستند که شورای امنیت ملی افغانستان از طریق همکاری های مخفیانه ی آصف ننگ والی کنونی فراه هم از سقوط ولایات مذکور به نفع آنان حمایت می کند. والی فراه ارتباطات تنگاتنگ با ملا منان نیازی برقرار کرده است. افراد مورد اعتماد آصف ننگ که در اداره ی ولایت فراه هم کار می کنند برای ملاقات های خاص با سردستک های طالبانی تحت سردستکی ملا منان نیازی به شهرک خواف ایران هم سفر می کنند. آصف ننگ با آن که عضو گروهک دهشت افگن حزب اسلامی حکمتیار است از طرف رییس شورای امنیت ملی افغانستان با توافق حزب اسلامی حکمتیار ماموریت دارد تا با استفاده از طالبان همه نیرو های جمعیت اسلامی افغانستان را در حوزه ی جنوب غرب نابود یا کاملا ضعیف سازد." سید حسیب مصلح-  فیس  بوک "

 

 

تبصره

ا نکشاف اوضاع و استفاده افزاری کشور های منطقه از وجود طالب ها در‌کشمکش های رقابت های جاری در‌خاور میانه وافغانستان مایه نگرانی است .اگر واقعا روابط‌ طالبان به همین منوال شکل گیرد وادامه یابد،‌ ما در‌سیاست کشور های همجوار‌افغانستان وجهان شاهد تغیرات . همسویی ومخالفت های‌تازه با گروه طالبان ودر مجموع با حامیان ومخالفان شان خواهیم بود‌ ، که در‌نحوه واستراتیژی جنگ و حمایت از‌گروه های‌دهشت افکن در‌افغانستان با توجه به منابع تسلیحاتی‌، لوجستکی‌ومالی‌شان نیز‌تغییرات ‌رونما می‌شود

روشن است که بعد از‌پیدایش‌گروه دهشت افگن طالبان وسایر‌احزاب در‌پاکستان، عملکرد و برنامهء شان مستقیما زیر‌نظارت سازمان استخبارات نظامی‌‌آن کشور‌ طرح وتعمیل می‌ شد. در‌ زمان اقامت خود احزاب جهادی در پاکستان وایران زیر‌نظارت استخبارات آن کشور ها به مثابهء بازیگر‌ان اصلی جنگ بر علیه دولت افغانستان زیر‌حمایت شوروی وقت فعالیت می نمودند وناگذیر‌ باید از‌پالیسی‌ تخریبی‌ شان بر علیه دولت حاکم در افغانستان وکشور اطاعت میکردند. بعد از‌روی کار آوردن گروه طالبان پاکستان به همان شیوهء تخریبی بر ضد حکومت مجاهدین که خود حامی وسازندهء آن بود ادامه داد.
شواهد حاکیست که پاکستان همواره و پیوسته ،‌بنا بر‌ شرایط خاص گروه ای‌ را بیشتر در‌ ترکیب‌رهبری‌ دهشت افگنان تجهیز‌ تسلیح وپشتیبانی میکند که مزدور و خود فروخته مطیع وگوش به فرمان باشد. با نظرداشت همین پالیسی استخبارات پاکستان ، گروه های‌‌دهشت افگن را از‌‌زمان جهاد بر‌علیه حاکمیت ح د خ ا وشوروی در‌تفاهم وهدایت مستقیم کشور های‌غربی‌در‌رأس انگلیس وایالات متحده امریکا عربستان وقطر‌بازنگری کرده ومطابق منافع خود در افغانستان در‌ترکیب و تشکیل شان تغییرات را رونما ساخته است‌.
پس از‌ گذشت ایام تعدادی‌از گروه های دهشت افگن به نیت شوم نظامیگران پاکستان پی برده اند
ودر‌صدد رهایی از‌حیطهء کنترول ان ها پرچم نا فرمانی بر‌افراشته و با‌استقلال‌عمل‌در‌انجام عملیات در‌افغانستان پرداخته اند. منظورم بخشی از‌افراد طالبان است كه اکنون با ایران و‌روسیه سازش‌ کرده و در‌‌جنگهای سوریه علیه داعش مورد استفاده قرار می گیرند.
استفاده از گروه طالب ها بر‌ضد داعش در‌ سوریه با ژرف نگری ویژه و دسترسی‌ به اطلاعات وسیع نگارش یافته است‌. عمیق وهمه جانبه است ، نباید ازآن سطحی گذشت‌. اراکین دولت ،‌به اصطلاح نخبگان ویا تازه به دوران رسیدگان ، باید آنرا در‌نظر گیرند. مبصرین وتحلیل گران نباید تنها با ذکر‌ "جنگ افغانستان بسیار پیچیده و استخباراتی است اکتفا نما یند. این پیچیدگی‌ مستلزم مو شگافی و اتخاذ تدابیر‌ سیاسی نظامی وراهبردی‌‌است‌‌ که در‌ بازنگری با توجه با جهت گیری‌های جنگجویان وسایر‌عناصر‌ دهشت افگن و حامیان شان باید طرح وتدوین شود.
متاسفانه ، در وجود رهبران‌ کنونی که جلالت مآب را پیوند نام خود ساخته اند چنان کفایت وابتکاری را نمی توان انتظار‌داشت‌ .بخصوص اینکه در وزارت های افغانستان افراد فاسد بنابر‌ روابط‌ شخصی وابستگی‌ با زور‌ گویان ومافیای قدرت جاسازی‌شده اند. انکشاف اوضاع غیر‌ قابل پیشگویی ، روز تا روز‌بنا بر مداخلات وتقابل نیروهای‌ خارجی‌رقیب در منطقه وفرامنطقه ، بخصوص در کشور ما، ابعاد گوناگون وخطرناک به خود میگیرد.
تشدید درگیری نظامی، رقابت های‌سیاسی وزدوبند های‌ که با گذشت هر‌روز‌ در‌منطقه خاور میانه وخلیج بخصوص سوریه وعراق وکشور های عربی، فلسطین واسراهیل شکل میگیرد در‌روند تشکل ایتلافات و توافقات میان روسیه ،‌ سوریه وایران و پاکستان از‌یک طرف وهمکاری‌ روسیه وچین وپاکستان از‌طرف دیگر بی تاثیر نبوده است .

فقدان پالیسی‌ واستراتیژی در دولت افغانستان و حضور فعال‌ حامیان دهشت افگنان طالبی وحزب‌اسلامی‌ به مثابه نوکران خود فروخته پاکستان در داخل نظام ، دولت افغانستان را روز تا روز‌ در مهار کردن فعالیت دهشت افگنان عاجز وناتوان ساخته است‌. به خصوص حضور جاسوس های پاکستان در رده های بالا در وزارت‌های‌ امنیت داخله ودفاع مردم افغانستان را در یک مرگ تدریجی وجمعی مواجه ساخته است. به همین دلیل پاکستان به مثابه تخته خیز تجاوز ودهشت افگنی در افغانستان قادر‌‌شده تا در‌ هر‌زمان گوی سبقت را در‌ عرصهء سیاسی‌ ونطامی‌ در توجیه مداخلات در امور افغانستان در معادلات چند بعدی‌ برای‌بسیچ گروهء طالبان علیهء داعش از‌زمامداران بی کفایت افغانستان ‌برباید که ادامهء وضع کنونی موجب نگرانی‌شهروندان افغانستان در داخل وخارج کشور گردیده وپرسش بر انگیز است.

چند نقطه را در مورد این بازی ها وزدوبند ها ‌نباید نا دیده انگا شت که بر پیچیدگی وضع افزوده است.-
-کشور های همسایه ما طور‌عموم به حضور نظامی امریکا در‌افغانستان خرسند نیستند.
- پاکستان روسیه، چین و ایران حضور‌ امریکا را به منافع دراز مدت واستراتیژیک خود نمی پندارند.
- هند به خاطر کاهش نفوذ پاکستان و چین به حضور‌ نظامی امریکا در‌ افغانستان چندان مخالفت ‌ندارد با وجودیکه قرار‌معلوم بر‌طالب های ضد دولت پاکستان به خاطر مساله کشمیر همکاری دارد و کوشش میکند پاکستان را در‌نظر‌امریکا به کشور حامی ومولد دهشت افکنی‌ تجرید کند.
عدم موجودیت حزب نیرومند ملی وغیر وابسته به شبکه های استخبارات خارجی معضل عمده است .
در‌افغانستان انقطاب‌ وانشعاب‌احزاب‌ چپی وراستی معمولا به خاطری‌رخ میدهد که احزاب‌‌مشکل‌تشکیلاتی دارند، رهبر محور هستند‌. رهبر ها به کیش شخصیت به مرور ایام مبدل می‌شوند.رهبر ها عقل کل اند به مجرد مرگ طبعیی ویا اتفاقی تمام شیرازه احراب‌از هم می‌پاشد وبه گروه های‌کوچک ورقیب همدیگر مبدل می‌شوند. اینگروه ها تمام وقت خود را در وصف رهبر سابق توصیف وتعریف غم واندوه ضایع می سازند در حالیکه در وجود رهبران هم معجزهٔ صورت نگرفته بود که صلح وامنیت ورفاه همگانی را شاد باشیم. گروه های انشعابی در‌نتیجه موجودیت واستفاده از امکانات مالی کشور های کمک کننده به قوتهای اقتصادی مبدل می‌شوند ، حیثیت مرشد وپیشوا را اختیار می کنند، احزاب بدون توجه به بازسازی‌ساختاری وتشکیلاتی و شمولیت وارتقای کادر های فعال در‌ رده های بالا به دلیل‌ کبر‌سن ویا حوادث طبعیی بعد از مرگ رهبران در‌جهت ضعف واضمحلال حرکت می کنتد.
ویا به مرور ایام کارایی وموثریت خود را از‌دست می‌دهند وعدم موجودیت رهبران و افراد کلیدی را در ناتوانی خود در مقابل چالش جدید توجیه میکنند. همه به دور‌یک نفر‌جمع می‌شوند ودر عدم آن عقل کل‌، به دسته های کوچک ،‌ضعف رهبری‌‌و‌راهبردی‌دچار می‌شوند. علاوتا، بنا بر‌ ساختار‌‌سنتی وقبیلوی جامعه در کشور ما در میان خود گروه های منشعب بیشتر‌ اعضا بر‌ وابستگی های قومی زبانی ومحلی‌ اتکا ومیلان نشان می دهند.
ــ روسیه تلاش دارد تا انتقام شکست خود را در‌افغانستان از امریکا بگیرد زیرا کمک های نطامی‌سیاسی ومالی امریکا وهمپیمانان اش در‌زمان جنگ با روس ها یگانه عامل مهم پیروزی مجاهدین وشکست حکومت زیر حمایهء شوروی بود. ،‌شکی نیست که نیروهای‌چندین گروهی‌ مجاهدین در‌جنگ نقش خود را بازی کردند اما بدون کمک های‌مالی‌ نظامی‌وسیاسی امریکا پاکستان عربستان وایران پیروزی مجاهدین در‌شاخ آهو بود.
طالب ها به چند دسته تقسیم شده اند مانند همه احزاب چپ وراست
ــ‌طالب ها ی که عملا در افغانستان در‌انتحار انفجار ودهشت افگنی برعلیهء مردم ودولت در جنگ اند و به حمایت پاکستان وعربستان وممکن تا حدودی‌ ایران ، حضور فعال دارند. عدهء با حزب اسلامی برخی با دولت وگروهء هم با ایران وروسیه در تماس هستند. در تمام ارگان های دولت حامیان و هواخواهان شان فعال اند
‌اما نباید فراموش کرد که پاکستان به حیث بازیگر‌شیاد‌ ومکار‌ در هر دوطرف معادله در افغانستان نقش فعال‌ دارد. پاکستان بدون انگلیس وامریکا نفس کشیده نمی تواند وتمام نظام اش پارچه و‌ خاک اش در عدم حمایت و کمک مالی غرب تجزیه می‌شود ‌.
ـ چیزی که مهم است اینست که همه جوانب درگیر جانبدار‌‌ادامهء نا امنی وجنگ در‌افغانستان هستند.
چرا وچطور؟‌

برای ابنکه تدوام دهشت افگنی در افغانستان زمینه دوام نا آرامی را در کشور های روسیه ایران چین مساعد می‌سازد تا در عرصه اقتصادی وسیاسی توان رقابت با امریکا وغرب را از‌ دست بدهند. به هر پیمانه که نارامی درافغانستان اوج گیرد ذهنیت ها از‌چپاول مواد زیر‌زمینی‌اش منحرف‌می‌شود.
خلاصه در وجود نظام‌بوسیده ومتعفن وبی کفایت کنونی مردم افغانستان برای‌سال ها تداوم جنگ را شاهد خواهند بود که شاید چند نسل را بلع کند، تا زمانی که لیاف‌ ملا نصر الدین وجود دارد جنگ ادامه دارد. حکومت دست نشانده امریکا، کرزی‌وغنی هردو در عمل ونطر‌ حضور طالب ها‌ را هرچه پر رنگتر‌‌ در ترکیب دولت می خواهند.
شواهد حاکیست که از‌طریق هوایی کمک های لوجستکی وسایل نجات در‌موقع شکست کامل طالب ها در‌نبرد با نیرو های اردوی ملی از طرف امریکاهی‌ ها فراهم شده است.
در عمل وگفتار امریکا مانند پاکستان منافقت دیده می شود وادامه جنگ را به منافع خود می داند تا حضور دراز مدت خودرا در افغانستان توجیه کند .
اصطلاح ایجاد نقاط‌ گرم را در‌‌استرتیژی های دراز مدت قدرت های‌استعماری نباید‌نا‌دیده گرفت. این‌استراتیژی‌در افغانستان عبارت است از‌ غارت وچپاول ذخایر‌زیر زمینی افغانستان ،
در گیر نگهداشتن روس وچین در‌فعالیت های‌تخریب کارانهٔ طالب داعش‌ ممکن در آینده گروه دیگر به نام "فاحش " " طو فان " " سردمداران اسلام" وسایر‌ ارازل‌ واوباش را به وجود بیاورند‌
استفادهء از موقعیت سوق الجیش افغانستان به خاطر زمینگیر‌ نگهداستن حریفان وقدرت های‌ اتومی که در‌حومه ان قرار‌دارند .
همچنان کنترول و مدیریت عواید بلیارد دالر‌ی‌‌از‌کشت مواد مخدر به خاطر‌تمویل دهشت افگنی و مصاب‌ سازی‌ نیروی بشری‌در‌‌کشور های‌رقیب‌به شمول افغانستان که به فاجعه بشری‌می انجامد.
اما در حال حاضر زمامداران حاکم با لاف های‌اغراق‌آمیز‌ از جهاد‌وشکست روس‌ ‌، کشور را به پرتگاه سقوط کامل مواجه ساخته اند مردم گواه اند که امروز نه تنها مردم افغانستان بلکه همه هست وبود این سرزمین به شمول پرنده ها،‌موش ها ، خر ها ، ریشهء درختان ،‌دختران وپسران ،‌مو سفیدان در‌معرض نابودی‌و حراج مافیای داخلی وخارجی گذاشته‌شده اند تا همه رااز بیخ وبن محو سازند تا زمانیکه خود شان با میخ پنجم سمبه شوند . در ان موقع چار‌میخ قبلی که در چشمان وگوش های‌شان را پوشانیده از‌شدت آن میخ پنجم براید وچشم وگوش شان را باز گرداند واز خواب غفلت وجهالت بیدارشان سازد که در آنوقت سودی‌ نصیب هیچ کسی نخواهد شد.

  

 


بالا
 
بازگشت