ا.دهقان

 

مشهور ترین جنگ های قشون شوروی در افغانستان

هفت جنوری سال 1988 در نزدیکی سرحد افغانستان وپاکستان در ارتفاع 3234 متر از سطح بحر، جنگ خو نینی میان قوت های شوروی و به اصطلاح مجاهدین در گرفت که تلفات جانی زیادی را داشت.

بر اساس همین رویداد ها و جنگ یاد شده فلمی تحت عنوان ( تولی نهم) ساخته شده است.

ما تصمیم گرفتیم تا مشهور ترین و دشوار ترین جنگ هایی که در آن قوت ها و پرسونل نظامی شوروی ساکن درافغانستان سهم داشتند به نمایش بگذاریم.

در اطراف سته کنداو، جنگ در اتفاع 3234 متر:

هفت جنوی سال 1988 در مسیر راه خوست در نزدیکی سرحد افغان پاکستان جنگ خونینی براه افتاد که در تاریخ جنگ های شوروی درافغانستان مشهور ترین و دشوار ترین جنگ آن دوران بود که با مجاهدین مسلح به راه افتاد.

بر اساس همین رخداد ها در سال 2005 فلمی تحت عنوان تولی نهم که توسط قوت های پراشوتی که تعداد شان به سی و نه نفر میرسید جبهات عمده طرف مقابل را که تعداد شان از 200 الی چهارصد تن تقرب میکرد، ضربه کردند و این عملیات توسط آتش توپخانه حمایت میشد.

باید خاطر نشان ساخت که جنگ دوازده ساعت متواتر دوام کرد و نهایت وحشتناک بود.

مجاهدین با تمام قدرت خویش نتوانستند قله را فتح کنند، برعکس متحمل تلفات زیاد شدند و سر انجام عقب نشینی و فرار کردند. تولی نهم شش نفر کشته و بیست و هشت نفر زخمی داشت. افراد تولی نو بنابر فداکاری و قهرمانی که از خود نشان داده بودند تا سرحد قهرمان اتحاد جماهیر شوروی مفتخر گردیدند.

در عملیات قطعه توپچی هم نقش بارزی داشت که نه تنها سه توپ گاوبوس، شش صد مرمی را انداخت کردند. در کمک به اصطلاح مجاهدین قوت های نظامی پاکستان در آمده بودند و توسط هیلی کوپتر ها مهمات را به دره همسایه رسانیده و مرده های مجاهدین را انتقال میدادند. ما توسط آتش بی ام چهل در فاصله چهل کیلو متر محل پائین آمده هیلی کوپتر ها را زیر آتش دوامدار گرفته و هیلی کوپتر ها را نابود ساختیم.

جنگ در کنر

25 می سال 1985 جنگ خطرناکی در دره پیچ بین قوت های ما و مجاهدین ( حزب اسلامی) و نیروهای ملیشه پاکستانی درگرفت. قطعات ما در قسمت نشانی نمودن و از بین بردن دیپوهای مهمات و سلاح های دشمن وظایف نظامی خویش را انجام میدادند.

باید گفت که رهنمای ما افغانی بود که وابسته به مجاهدین اما ما اینرا نمیدانستیم. موصوف قطعه ما را که به تعداد چهل و سه تن میرسید داخل محاصره همه جانبه رهنمایی کرده و بعداً ضربات خورد کننده حزب اسلامی و ملیشه پاکستان بالای قطعه ما شروع شد.

جنگ نابرابر که تقریباً دوازده ساعت در برابر 200 مجاهد جریان داشت، قطعه ما شرافتمندانه و قهرمانانه جنگید و از خود شهامت نشان داد. در برخورد 23 تن نظامی ما کشته و هجده نفر از نیروهای ما زخم برداشتند که این تلفات سخت درد آورد بود.

جنگ در یکی قریه جات کنر:

11 می سال 1980 در یکی از قریه جات واقع دره پیچ نزدیکی اسعد آباد و هم چنان در نزدیکی سرحد افغان پاکستان جنگ شدیدی با تعداد کثیری مجاهدین که تعداد شان تقریباً به 150 تا دوصد تن میرسید آغاز شد. درین جنگ انسان کُش بیشترین تلفات در دوران جنگ شوروی ها با مجاهدین افغان ثبت تاریخ گردیده است. از نود تن پرسونل نظامی قطعات ما فقط 17 تن بعد از جنگ های بسیار دشوار مشت و یخن از محاصره زنده بیرون آمدند، متباقی نابود و سر به نیست گردیدند.

این چنین واقعه یعنی جنگ مشت و یخن در سال 1984 یک بار دیگر رخ داده بود که در حدود 120 نفر از مجاهدین از بین برده شده بودند و هم تعدادی زخم شدید برداشته بودند.

من صرف صاحب منصب و یا سرباز استم، از زخم برداشته گی خوار و ذلیل شدم و از مرض ناشی از این زخم جان شیرین خود را باختم.

تبصره:

باید با تاکید گفت که: هم اکنون جنگی که قوای مسلح ما با مخالفین مسلح مزدور شده جریان دارد، جنگ بیهوده و بی معنی است که هیچ نوع توجیه در دفاع از وطن، منافع ملی  و مردم ما ندارد. فقط یک تحفه دارد که هر روز بهترین جوانان مارا به کام مرگ میبرد بدون آنکه این جوانان بدانند برای چه این قربانی را میدهند؟ و هم این را نمیدانند که اصلاً کیها از این قربانی های جوانان ما سود میبرند و بازار جنگ، بحران، عدم امنیت، فقر، فساد، مواد مخدر و دها توطئه و دسایس دیگری را گرم نگهمیدارد؟

ا.دهقان

منابع: خارجی

 

 

 


بالا
 
بازگشت