محمد الله وطندوست

 

نکاتی از یادداشت های روزانه 

22/3/1396

یادداشت روز:

دو روز قبل در جلسه یی در وزارت داخله که بمنظور مبارزه با فساد دایر گردیده بود، یک جنرال مربوط به پشتیبانی قاطع ناتو بنام ریچارد کیسر متذکر شد که فساد اداری خطر ناک تر از داعش است ، پاسخ مشکلات را نباید به بیرون جستجو کرد. او خطاب به هیئت رهبری وزارت داخله می گوید: شما به وردک سربزنید . به مرکز ملی تدارکات سری بزنید. ببینید که چه مقدار تجهیزات و جود دارد و چرا به سرباز نمی رسد. شما از جوانانیکه به صفوف قوای مسلح پیوسته اند خواسته اید از خانواده های شما حفاظت نمایند، اما شما چیزی که لازم است به آنان داده اید؟

سفیر بریتانیا نیز در این جلسه به بهبود رهبری در وزارت داخله تاکید ورزید.

وزیر داخله کشور نیز فرمودند: دامنه فساد بسیار گسترده است. ضعف رهبری  و بی کفایتی مسلط در وزارت داخله مایه شرمساریست ؟!

درمورد این حقایق روشن چه می توان گفت؟ با آنکه نیرو های ناتو به هدف مبارزه با فساد در این جا حضور ندارند. اما جنرال ناتو به صراحت می گوید که تار و پود وزارت داخله را فسادفراگرفته است. شوربختانه این واقعیت چنان عظیم ، گسترده و پردامنه است که حتی وزیر داخله نیز نمی تواند از فساد گسترده انکار نماید.او هم به ضعف رهبری و بی کفایتی معترف است.

طبعیست که فساد تنها در وزارت داخله بیداد نمی کند، بلکه در همه ارگان های امنیتی و غیر امنیتی نیز چنین وضعی حاکم است. اما سوال اینست که مسوول چنین وضع کیست و مبارزه علیه فساد و ضعف رهبری را کدام مقام بعهده دارد؟ باید متذکرشد که صرف تائید موجودیت فساد و هم آواز شدن با منتقدین کار بجائی نمی برد. وزیر داخله و هر مسوول دیگری مکلف است اول از خود بپرسد که آیا در دسترخوان خودش از نان سرباز تناول می گردد یا خیر؟ معاونین و روسا و قوماندانان امنیه ولایات آیا تنها با معاش و امتیازات قانونی امرار حیات می نمایند و یا هر کدام در دوران ماموریت صاحب قصر ها و بنگله ها و دارائی های باد آورده شده اند؟

آیا مبارزه با فساد با فساد پیشه گان مسلکی و مزدوران سرگردنه که ا زبرکت یونیفورم در روز روشن بصورت علنی دزدی می کنند میسر است؟

طبعیست که منظور این آقایون نه مبارزه با فساد ، بلکه اغفال مردم و کنار کشیدن خود و اطرافیان  شان از انظار مردم و در نهایت انباشت سرمایه و اعمار قصر ها از آب  و نان سرباز است وبس.

مبارزه قاطع را دولتی پاسخگو و رهبران بر خواسته از میان مردم که دستان پاک و وجدان بیدار داشته باشند انجام می دهند ، نه کسانیکه سال ها ی طولانی از برکت جنگ های تحمیلی به ملیونر ها ی افسانوی تبدیل شده اند .

فساد همزاد حاکمیت امریکایی ـ جهادیست. در این آشفته بازار چیزی که بازار ندارد پاکی ، صداقت و مسوولیت پذیریریست و بس!

 

13/6/2017

23/3/1396

آیا اصلاح نظام موجود میسر است؟

فساد گسترده در ادارات دولتی و تنش فزاینده میان دو تیم تشکیل دهنده حکومت وحدت ملی منشاء نا آرامی ها ، بیکاری ها ی گسترده، فقر کشنده  و استخوان سوز و هزاران مشکل خورد وبزرگ موجود در کشور است.

فساد موجود باعث شده است تا ارگان های دولتی نتوانند کار آئی لازم داشته باشند و کارمندان ادارات بر اساس لیاقت ، شایستگی ،تجربه ، سابقه و بالاخره تقوا و پرهیز گاری تعین شوند. زیرا سردمداران و مسوولین فاسد ، کارمند فاسد و مزدور می طلبند نه کارمند شایسته، آگاه و با تقوا.

وقتیکه در همه ادارات از مرکر تا ولایات و محلات ،زور مندان ، فاسدین، رشوت خواران ، اختلاس گران و غاصبین مسلط باشند ،توقع کار آئی از چنین ساختار فاسد و حتی امید اصلاح آن ،امید عبث و بیجا است.

فکر کنید وقتیکه آمر یا معاون فلان اداره، پسر فلان قوماندان، رهبر و جنگ سالار که اصلا یک روز هم در آن اداره کار نکرده  صرف به اعتبار دروغین پدر تعین شده  و از رتبه های اعزازی جنرالی و غیره بیدون استحقاق و شایستگی مستفید گردیده است ، آن جوان مغرور و نا فهم ، گرم وسرد روز گار ناچشیده ،چه احساسی در مقابل وظیفه سپرده شده، می تواند داشته باشد. او فکر می کند و می داند که تقرر در مقام تعین شده حق پدری  و ارث خانواده گی وی است که جز او هیچ شخص دیگری حق احراز آن مقام را ندارد. طبعیست چنین انسان فقط منت دار نام پدر و شهرت خانواده گی خود است  و خود را صرف دربرابر خانواده مسوول می داند و در نتیجه به افزایش در آمد خانواده فکر می کند  نه به چیز دیگری.

و قتیکه همه سیستم اداری یک کشور به چنین وضع دچار شده باشد اصلاح سیستم را چگونه می توان توقع داشت ، کدام نیرو ها قادر به اصلاح چنین سیستمی خواهد بود.

از جانبی وقتیکه می بینیم بدیل سیستم مریض ، نا کار ه و نیم مرده کنونی افراطیون قرون وسطاوی بنام طالب وغیره است که همین اکنون نیم کشور را در قبضه گرفته اند، ناگزیر این سیستم را تحمل باید کرد و از بدترش در هراس باید بود.

در چنین حالت یگانه راه ، حضور مردم در صحنه  و تشکل ترقی خواهان و عدالت خواهان وطنپرست در یک جبهه ضد فساد ، ضد جنگ و نا امنی است. تا بتواند مردم را بر ضد فساد گسترده موجود بسیج نموده با استفاده از نیروی مردم برضد فساد و فساد پیشه گان در دستگاه کنونی رستا خیز واقعی را ایجاد دنمایند.

طبعآ این امر به کار دوام دار و آگاهی دهی دایمی به مردم نیاز مند است و به تعهد  استوار شخصیت های کار آزموده و پاک سرشتی که در گذشته خود شائبه سوء استفاده از مقام و کرسی نداشته باشند.

 برای چنین امر مهم نه سازمان های محلی ، قومی ، سمتی کنونی و نه هم ایجاد سمارق گونه سازمان های مشابه مثمر ثمری واقع می گردد. فقط وفقط تشکل همه نیرو های واقعا عدالت خواه و دموکرات در جبهه و سیع ضد فساد و ضد جنگ کار آئی خواهد داشت وبس!

 

14/6/2017

24/3/1396

   آیا پیشنهاد های مجلس نماینده گان به حکومت تحقق می یابد؟

پارلمان افغانستان بعد از تقریبا دو هفته از فاجعه خونبار کابل ،موفق گردید تا مصوبه یازد ماده یی را تصویب و تقاضاهای خود را مشخص نماید. گرچه متن کامل این مصوبه هنوز رسانه یی نشده اما از تذکرات وکلا در جلسه معلوم می گردد که نکات آتی شامل مصوبه است.

ـ بررسی دقیق و کامل رویدادهای فاجعه بار اخیر کابل.

ـ تشخیص دقیق مسوولین حوادث اخیر و به محاکمه سپردن مقصرین و غفلت کننده گان.

ـ پاک سازی ارگان های امنیتی از افراد مشکوک.

ـ رسیده گی جدی به خواست های مردم منجمله تظاهر کننده گان و تحصن کننده گان حوادث اخیر.

ـ حذف افراد مشکوک از ارگان های امنیتی.

ـ تلاش برای ثبت نام طالبان در لیست سیاه ملل متحد.

ـ حمایت دوامدار حکومت از بازمانده گان شهدای حوادث اخیر کابل.

ـ حذف نهاد های مشابه و جلوگیری از تداخل وظایف در ارگان های دولتی.

ـ عملی شدن توافقنامه حکومت وحدت ملی.

ـ جلو گیری از سوء استفاده از احساسات جوانان از جانب دولت و احزاب سیاسی .

  تکات متذکره که اکثرا با خواست های تظاهر کننده گان و تحصن کننده گان همخوانی دارد، گرچه با اکثریت آرا به تصویب  و غرض اجرا قرار است به حکومت فرستاده شود. اما در عمل فکر نمی شود گرهی از کار بکشاید. زیرا دولت فاسد و ناکار آمد آنهم با ترکیب دو تیم نامتجانس ودر جامعه به شدت به انقطاب کشانیده شده ،بهیچ صورت قادر نیست نواقص و کمبودی ها را بصورت عینی مورد بررسی قرار داده  راهکار های عملی بیرون رفت از نواقص را ارائه نماید.

زور مندان بجای بررسی مشکلات و دریافت راه حل ها ی معقول و منطقی همیشه تلاش می ورزند بار مسوولیت را از شانه های خود دور افگنند و دیگران را مقصر نشان دهند. در حوادث اخیر نیز با آنکه موضعگیری های رییس جمهور و رییس اجرائیه با هم تا حدی همخوانی دارد ، اما در تصمیم گیری ها  و تغیر مهره های کلیدی که هر کدام به یکی از دو تیم متشکله حکومت وحدت ملی وابسته اند، فکر نمی شود این همخوانی ها ادامه یابد و بجای اشخاص بی کفایت و فاسد ، شخصیت های سالم ، با کفایت و مسوولیت پذیر جا گزین شوند. اگر چنین رخدادی بوقوع بپیوندد به سردمداران حکومت وحدت ملی آفرین و شادباش باید گفت در غیر آن همین آش است و همین کاسه!

 

15/6/2017

25/3/1396

یاداشت روز:

آیا مقصرین به جزای خود می رسند؟

طبق اخبار دولتی سی و یک نفر از منسوبین قول اردوی شاهین نسبت کوتاهی و غفلت در وظیفه به جزا های مختلف محکوم شده اند. از جمله، قوماندان قول اردو و رییس ارکان آن که مسوولین درجه اول موسسه اند ، به یک سال حبس تعلیقی محکوم شده اند.

سوال اینجاست که آیا قوماندان  قول اردو و رییس ارکان واقعا در وظیفه خود غفلت کرده اند که این غفلت با عث کشته شدن یک صد و سی نفرو زخمی شدن شصت نفر گردید؟ در آن صورت یک سال حبس تعلیقی چه مفهومی می تواند داشته باشد؟ اگر مقصر نیستند، چرا از جانب محکمه محکوم شناخته شوند و سوانح کاری شان لکه دار گردد؟

چنین برخورد های سلیقه یی و سطحی قبلا نیز در مورد زور مندان و اشخاص پر نفوذ صورت گرفته است.

در حادثه کابل بانک نیز متهمین اصلی و کسانیکه چند صد ملیون دالر را ربوده بودند مورد مجازات قرار نگرفتند. حتی معاون بانک متذکره در حالیکه محکوم شناخته شده بود و در حبس بسر می برد، قرار داد ساختمان شهرکی را بدست آورده بود که در افتتاح آن بلند پایه گان حکومت وحدت ملی نیز اشتراک داشتند.

خلیل اندرابی با وجودیکه در انتقال یکی از سرکرده گان طالب از پلخمری به کابل متهم گردید تا امروز بی دغدغه به روال عادی زنده گی ادامه می دهد.

حوادث مرگبار دیگری که در قندهار، هلمند، ننگر هار  و اخیرا در وزیر اکبر خان کابل و در جمعه و شنبه آن هفته با شلیک گلوله بالای تظاهر کننده گان و انفجار در مراسم خاکسپاری با زهم فاجعه را عمق بخشید، طبعا مقصرینی دارند. اما هنوز مردم از چگونگی برخورد دولت با عاملین و مقصرین این حوادث اطلاع دقیقی ندارند. وظیفه قوماندان گارنیزیون و قوماندان امنیه کابل اخیرا به حالت تعلیق در آورده شده است . اما این دو قوماندان نیز بنابر ارتباطات تنگاتنگی که با اهرم قدرت دارند، در نهایت به حبس تعلیقی محکوم خواهند شد ویا هم برائت خواهند یافت.

  معلوم است که که تامین عدالت با چنین برخورد های سلیقه یی و با ارگان های عدلی و قضائی موجود، در سایه حاکمیت امریکایی ـ جهادی ممکن و میسر نیست. باید طرحی نو ریخت و بنیاد جدیدی گذاشت . ورنه این بنای فرسوده همه باشنده گانش را زیر آوار مدفون خواهد کرد و بس!

 

16/6/2017

26/3/1396

یادداشت روز:

داعش در مقر القاعده مستقر گردیده است!

خبرحاکیست که در توره بوره ننگرهار داعش در سنگر های که از جانب القاعده احداث شده بود جابجا شده است. طوریکه می دانیم توره بوره یکی از سنگر های مستحکم و دژی تقریبا غیر قابل نفوذ القاعده مجسوب می شد که در سال های جنگ علیه نیرو های شوروی در افغانستان مورد استفاده قرار می گرفت و بعد از حادثه یازده سپتامبر نیز بقایای القاعده و طالبان در این پایگاه پناهنده شدند و از آن جا در داخل خاک پاکستان انتقال داده شدند.

استقرار داعش در توره بوره و دیگر نقاط ننگرهار و پخش صدای داعش در این ولایت بعنی آنست که استعمال مادر بمب ها که مدعی نابودی کامل داعش در این مناطق بود ، بی بنیاد از آب در آمد.

با آنکه دولت افغانستان تلاش دارد خطر داعش را کم اهمیت جلوه دهد و این گروه را متشکل از چند عنصر خارجی مربوط آسیای میانه قلمداد کند، واقعیت اینست که گروه داعش در ولایات مختلف لانه نموده برای نفوذ د رآسیای میانه آماده گی می گیرند.

در هلمند، فراه، سرپل و فاریاب داعش  چه متشکل ازاتباع خارجی و چه از طالبان استحاله شده در این گروه ،عملا فعال است و در فاجعه آفرینی های هراس افگنانه نقش دارد. در ولایات شمال شرقی بدخشان، تخار وقندوز نیز این گروه موجودیت خود را گاه نا گاه ابراز می دارند و در عمل فاجعه می آفرینند. اینکه صفوف داعش با طالب در بعضی مناطق همآهنگ و در محلاتی نیز در تقابل قرار دارند، موجودیت داعش را به روشنی به نمایش می گذارد.

فکر می شود عناصری در دولت با کم اهمیت خواندن خطر داعش ، زمینه و بستر فعالیت داعش را در کشور بیشتر از پیش مساعد نموده در تحقق اهداف استراتژیک سرمایه داری جهانی مبنی بر نفوذ داعش در آسیای میانه و ایجاد مشکل به روسیه فدراتیف نقش و وظیفه خود را ایفا می نمایند.

در چنین صورت استعمال بمب به اصطلاح مادر در اچین ننگرهار نیز مانوری بوده برای اغفال مردم و تذکری به روسیه که نیروی بالقوه برای نفوذ در جمهوریت های آسیای میانه آماده است و غرب هر وقتیکه اراده نماید می تواند این نیرو را به وظیفه مورد نظر سوق دهد.

اینکه رابطه امریکا و روسیه و رقابت های آنان چگونه انکشاف می کند و داعش در این تعاملات چه نقشی می تواند ایفا نماید، بحث مفصل می خواهد . اما فعلا برای خلق های افغانستان ، داعش همچون طالب ، گروه حقانی و ده ها گروه هراس افگن دیگر، خطریست جدی و در حال رشد. اگر برای مهار کردن آن اقدامی صورت نگیرد ، جنگ و خون ریزی ادامه خواهد داشت و بدبختی های زیادی بر مردم رنج دیده و عذاب کشیده ما تحمیل خواهد شد که هر گز چنین مباد!

 

17/6/2017

27/3/1396

یادداشت روز:

آیا امریکا در مبارزه با هراس افگنان در افغانستان جدیست؟

اخیرا در خبر ها آمده است که رییس جمهور امریکا رونالد ترامپ تعین تعداد سربازان اضافی امریکا در افغانستان را به وزیر دفاع آن کشور محول نموده است. قر ار معلوم وزیر دفاع امریکا بین عدد سه تا پنج هزار، صلاحیت دارد تا تعداد سربازان امریکائی را تعین نماید.

در مورد راهبرد جدید ایالات متحده امریکا نیز وزیر دفاع در سنای آن کشورمتذکر شد که این راهبرد تا اواسط ماه جولای آماده و بدسترس مجلس سنا گذاشته خواهد شد.

وزیر دفاع امریکا د رصحبت خود د رکمیسیون دفاعی مجلس سنا اظهار داشت که امریکا تا امروز د رجنگ افغانستان برنده نبوده است . او اظهار عقیده نمود که اصولا در افغانستان ادامه جنگ راه حل نیست، باید طالبان در میز مذاکره کشانیده شوند. و پاکستان بایست در این امر افغانستان را کمک کند. امری که بار ها مورد آزمایش قرار گرفته است.

این اظهارات را اگر پهلوی هم قرار دهیم به این نتیجه می رسیم که امریکا محو کامل هراس افگنان منجمله طالبان را هیچ گاه در دستور روز قرار نداده به کمک پاکستان می خواهد باز هم طالبان را به مذاکره بکشاند.

 از جانبی امریکا می خواهد به نیروی هشت هزار نفری موجود خود سه ،چهار هزار دیگری بیافزاید تا وضع موجود همچنان ادامه یابد . در غیر آن مسوولین امریکایی خوب می دانند که چهار ، پنج هزار نیروی اضافی بهیچ صورت کار بزرگی بر ضد هراس افگنان نمی توانند انجام دهند . صرف با افزایش نیرو می توان حاکمیت موجود کابل را از سقوط و از هم پاشیده گی حتمی حفظ نمود.

 اینکه پاکستان به خواست امریکا مبنی بر کشانیدن طالبان در میز مذاکره جواب مثبت ارائه خواهد نمود  و اصولا چنین خواستی از پاکستان صادقانه صورت می گیرد یا در لفافه چنین طرح ها اهداف دیگری نهفته است ، هنوز روشن نیست. اما یک مسئله واضیح است که امریکا در قطع جنگ در افغانستان ذینفع نیست و پاکستان را نیز که متحد استراتیژک آن کشور است ،نمی خواهد به گل روی ارگ نشینان کابل از دست دهد.

این همه بحث ها و بازار تیزی ها در مورد راهبرد جدید و افزایش نیرو، تبلیغات میان تهی  و پوچیست که به خاطر اغفال مردم براه انداخته می شود و منتج به هیچ نتیجه یی نمی گردد. زیرا دوام ناامنی و ادامه جنگ در افغانستان فرصت مناسبی برای تحقق اهداف استرتیژک امریکا در آسیای میانه است، تا روسیه ،این حریف سر سخت خود را از این طریق ضربه وارد نماید و شکست های خود را در سوریه و اوکراین جبران کند.

 مردم افغانستان نباید تحت تاثیر تبلیغات سرسام آور رسانه های غربی  به امید واهی دل ببندند و کاری را که خود می توانند انجام دهند ، به تعویق اندازند.

 

 


بالا
 
بازگشت