سنجر غفاری

 

صلح درجغرافیای مرگ

از ترکیب سنگ و شیشه ،ابریشم حاصل نمیگردد .

عقیده صلح به معنی دفع مرافعه وپایان بخشیدن به منازعه میباشد، در قرآن کریم از کلمه صلح در شش آیه از سوره های انفعال، نسآ ، حجرت نام برده شده است ، صلح برای حفظ ارزش های انسانی ، ایجاد فرصت های مناسب برای تذکیه نفس ، اصلاح خودی وضع شده است.بادر نظر داشت تعریف صلح و ارزش های انسانی واسلامی آن فرض می پنداریم تا در این راه تلاش های انسانی را به خرچ داده،مکلفیت های بشری مان را ثابت داشته و مراعات کنیم، نگذاریم  بی اعتنایی وتحقیربه حقوق انسانی به اعمال وحشیانه انجامیده  بطوری که وجدان آدمی را در رنج افگنده ، تماشاگر باشیم.

 در شرایط کنونی ایکه کشور ومردم ما درگیر بحران خارج از اراده و کنترول شان قرار گرفته ،  عوامل داخلی و خارجی این فاجعه ضد بشری روشن میباشد،بدین منظور اهداف و موادات اعلامیه جهانی حقوق بشررا مد نظر داشته ، رسیدن به یک راه دیالوگ و مزاکره را که منجر به صلح گردد باید جستجو نمود، نخست باید برای این جنگ تعریف مشخصی دریافت ، مشروعیت و ضرورت این جنگ ، پایان تحمیل آن برمردم کشور ما، الزامیت های موثر وحقوقی آن را بادر نظر داشت اعلامیه جهانی حقوق بشر برسی نمائیم ، نباید باشعاروتعریف های نامشخصی در جستجوی ادامه این جنگ تحت بهانه ای مذاکرات و دیالوگ با مخالفین ، درب های امید وراه های خاتمه این فاجعه را مسدود نگهداشت ، این جنگ تحمیلی وفرمایشی ، تآمین کننده اهداف استراتیژیک کشور های همسایه ، منطقه و جهان است، جنگ رسیدن به اهداف بلند علیه رقبای منطقوی در جغرافیای جیوپولتیک کشور ما افغانستان میباشد، بنآ تعریف اساسی و استراتیژیک این جنگ تحمیلی بالاتر از این واضع و مشخص نیست، ضرور پنداشته میشود تا رهبران سیاسی، تنظیمی و دولتی کشور ما وجهانیان ای که باعزم و اراده کمک و نجات مردم ما سنگ خدمت، محبت و نجات برسینه میزنند،ارزومندیم تا بادر نظر داشت ماده اول اعلامیه جهانی حقوق بشر به مردم ما حرمت قایل شوند،«ماده اول: تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند. عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است تا با یکدیگر عادلانه و برادرانه رفتار کنند،از آنجا که منشور شورای امنیت سازمان ملل متحد ، ایمان خود به اساسی‌ترین حقوق انسانها، در حرمت و ارزش نهادن به شخص انسان را نشان داده و در حقوق برابر زن و مرد هم پیمان شده‌اند مصمم به ارتقای توسعه اجتماعی و بهبود وضعیت زندگی در فضای آزاد تراند،و اعلامیه جهانی حقوق بشر را به عنوان یک استاندهٔ مشترک و دستاورد تمامی ملل و ممالک اعلان می‌کند تا هر انسان و هر عضو جامعه  به خاطرسپاری این «اعلامیه»، جدی باشند ،یادگیری و آموزش آن در جهت ارتقای حرمت برای چنین حقوق و آزادیهایی بکوشد و برای اقدامهای پیشبرنده در سطح ملی و بین‌المللی تلاش کند تا همواره بازشناسی مؤثر و دیده بانی جهانی «این حقوق » را چه در میان مردمان «ممالک عضو» و چه در میان مردمان قلمروهای زیر فرمان آنها «تحصیل» و تأمین نماید  . ماده۲:همه انسانها بی هیچ تمایزی از هر سان که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیدهٔ دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، وضعیت دارایی، محل تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مطرح در این «اعلامیه» اند.  علاوتآ، میان انسانها بر اساس جایگاه سیاسی، قلمرو قضایی و وضعیت بین‌المللی مملکت یا سرزمینی که فرد به آن متعلق است، فارغ از اینکه سرزمین وی مستقل، تحت قیمومت، غیرخودمختار یا تحت هرگونه محدودیت در حق حاکمیت خود باشد، هیچ تمایزی وجود ندارد. با درنظرداشت موادات فوق الذکر میشود به برسی گرفت که اعلامیه حقوق بشر دارای ۳۰ ماده بوده،وقتی تلاش وجود دارد که بحران موجوده افغانستان راه حل نظامی ندارد، باید بسوی دیالوگ و پایان مصیبت ها شتافت ، معقولیت این راه حل و دیالوگ رابادشمن سوگند خورده ای که اصلآ این اعلامیه و منشور ملل متحد را قبول ندارند،  اکثریت موارد این قانون را نقص نموده و به کشتار بیرحمانه ای مردم ما درعرصه ای ملکی ونظامی ادامه داده و میدهد، براساس این عملکردهای شان ، شورای امنیت سازمان ملل متحد باصدور قطعنامه های متعدد، از سپتامبر۲۰۰۱ الی دسیامبر ۲۰۱۳ انسجام بین المللی را تشکیل ومجوز انجام حملات نظامی راعلیه مراکز و محلات تجموع و سوق اداره تروریستان صادرنموده، تشکیلات و رهبری شان راشامل لیست سیاه خویش نمودند، اگر به محاسبه دقیق و مستند اعمال ضد بشری تروریستان طالب و تشکیلات داعش و عملکردهای سالیان آخیر شان دقت لازم صورت بگیرد ، ضرورت آغاز دیالوگ و مذاکره راکه در برگیرنده صلح و تظمین آرامش وبرگشت ثبات در کشور ما باشد ، بربنیاد منشور سازمان ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر با تروریستان جایزمی بینند؟ در حال حاضر میشود ازحملات خونین طالبان و تروریستان علیه مذاهب و عقاید ، اقوام و ملیت های مختلف کشور مارا نادیده گرفت و با ناقضین حقوق بشر وقاتلین فرزندان مردم افغانستان وارد سازش و تعامل به نفع اهداف و استراتیژی های خاص گردید؟ بنآبرین تلاش و برنامه ریزی در سطح بین المللی نقض قوانین بشری نباشد ،  نادیده گرفتن ماده های چهارم ، پنجم،شش، هفتم، هشتم ، نهم الی یازدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر رانباید جامعه جهانی در قسمت تعین سرنوشت ملی مردم ما نادیده گرفته ، پافشاری روی مذاکره و صلح  باطلبان و تروریستان را برمردم افغانستان تحمیل و عملی بدانند،اگر چنین باشد، خود نقض سریع قانون بشری محسوب میگردد، مقامات دولتی کشورما با در نظرداشت موارد فوق الذکر، توجه جدی درزمینه ای ماده های سی گانه اعلامیه جهانی حقوق بشرنمایند، تلاش و تنبع کشورهای حامی طالبان را با استناد اسناد و شواهد معتبر وانجام عملیات های خونین طالبان سریعآ نقض حقوق  بشری بوده ،به شورای امنیت سازمان ملل متحد برسانند، چونکه یگانه مدافع حقوقی مردم کشور، پاسخگو و مسول در برابر تک تک از اتباع جمهوری اسلامی افغانستان و قانون اساسی کشور، مسولین حکومت موجوده میباشد، ثانیآ از تمامی سازمانهای دفاع از حقوق اجتماعی و مدنی مردم ما، از سازمان عفو بین المللی ، دیده بان حقوق بشری، نماینده خاص سرمنشی سازمان ملل متحد در امور کشور افغانها، مدیای بین المللی و داخلی کشور ، رسانه های آزاد، موسسات عالی علمی و استراتیژیکی که در کشورما فعالیت دارند، اداره معتبر بین المللی یوناما و سایرین ای که موظف به ارائه معلومات و جمع بندی رویدادهای  گوناگون سیاسی،اقتصادی، نظامی ، حقوقی و اجتماعی هستند، اداره صلیب سرخ بین المللی و سره میاشت ، هلال احمر نیز ارزومندیم تا همه رخدادها و عملکردهای طالبان و تروریستان رابه خصوص طی سه سال اخیر حاکمیت نظام وحدت ملی به غور و برسی کامل در روشنی موادات قانون بین المللی و منشورجهانی حقوق بشرقرار داده ،مشروعیت آغاز، ادامه  مذاکره ،مصالحه و دیالوگ را باتروریستان طالبی و داعش چگونه اساس قرارمیدهند و مشروعیت خواهند داد؟ در غیر آن نباید توقع داشت تادر جغرافیای مرگ ، از عصاره طالبان و تروریستان بین المللی ، فورمول صلح و آشتی ، تشکیل نظام قانون متکی براصول بین المللی و پذیرفته شده منشور اعلامیه جهانی حقوق بشری را در کشور افغانها حتمی دانست و استقراربخشید.

  سنجر غفاری  

 

 


بالا
 
بازگشت