مهرالدین مشید

 

سرنخ تمامی رخداد های تروریستی در جهان در ریاض و اسلام آباد است

خانم سوزانه شرودر فعال موسسهء هنری جاکسون در نتبجهء تحقیقات خود دریافته است که عربستان سعودی در پنجاه سال گذشته میلیارد ها دالر را برای تقویت و گسترش مذهب وهابیت در جهان هزینه کرده است که بیشترین آن برای گسترش افراطیت در کشور های آلمان، بریتانیا و کشور های اسلامی هزینه کرده است. گزارش موسسه تحقیقاتی "هنری جکسون سوسایتی" در ارتباط با مهم‌ترین حامی مالی گروه‌های افراط گرای اسلامی در بریتانیا، عربستان سعودی را معرفی کرده است. گفته می‌شود این کشور در ۵۰ سال گذشته دست‌کم ۷۶ میلیارد یورو صرف صدور جنبش مذهبی وهابیت کرده است؛ جنبشی که اساس ایدئولوژی افراط گرایی اسلامی و جهادگرایی اسلامی در سراسر جهان است. سوزانه شرودر می‌گوید چنین آماری او را به هیچ وجه متعجب نکرده است. او توضیح می‌دهد که مشخص بود که عربستان به صدور ایدئولوژی جنبش مذهبی وهابیت مشغول است و این هم مشخص بود که این ایدئولوژی در بخش‌های کلی‌اش همان ایدئولوژی "دولت اسلامی" است. وی تاکید می‌کند که عربستان سعودی تنها به صدور پول بسنده نمی‌کند و منابع تبلیغاتی نیز در اختیار علاقمندان قرار می‌دهد. عربستان افرادی را در نظر می‌گیرد و به آنها فرمان ساخت مساجد، مراکز فرهنگی و آموزشی و غیره را می‌دهد. وی  می‌گوید صدور "وهابیت" پس از انقلاب اسلامی در ایران افزایش یافت. انقلاب ایران عربستان را به شدت لرزاند و همین که ایران صدور ایدئولوژی شیعی خود را آغاز کرد، فشار به عربستان نیز افزایش یافت. عربستان از آن پس با ارتباط با رابط های خود در آسیا، آفریقا و بخش‌هایی از اروپا به تبلیغ برای ایدئولوژی جنبش وهابیت پرداخت.

من که از سال ۱۹۷۸ بدین سو در جریان رخداد های پس از کودتای هفت ثور و تهاجم شوروی می باشم تا حدودی بر چند و چون حوادث آن زمان آگاهی دارم و می دانم که عربستان سعودی با گشایش دفتر هایی زیر نام "رابطهء عالم اسلامی" تحت ریاست کسانی چون ابوالحسن و گشایش دفتر "مکتب خدمات" تحت نظر مرحوم عبدالله عزام و بعد هم اسامه به او پیوست، زیر نام کمک به جهاد افغانستان چه جنایت هایی را در حق مردم افغانستان انجام داده است که بدون تردید تشریح بخشی از آن بیشتر از " هفتاد من" مثنوی می شود. این ها فقط ابزاری در دست پاکستان و بویژه شبکهء جهنمی استخبارات آن قرار گرفتند و تضاد های گروهی را در میان تنظیم ها به نفع نظامیان پاکستانی دامن زدند. چنانکه زمانی که عبدالله اعزام با پا در میانی انس دامادش به پنجشیر سفر کرد و پس از بازگشت به پشاور کتابی نوشت که بیشتر شبهء "سفرنامه" بود و در آن از احمد شاه مسعود شهید به نیکویی یاد کرده و او را فرماندهء موفق و مسلمان خوانده بود که از نظم و سازماندهی والایی برخوردار است. این کتاب خشم آی اس آی را برانگیخت و اسامه بن لادن با همدستی آی اس آی اعزام را همراه با فرزندش به شهادت رساند. درست زمانی او را به شهادت که بعد از ادای نماز جمعه از .سجد بیرون می شد. این یک گوشهء کوچکی از صد ها جنایت های ناگفتهء استخبارات پاکستان باشد که در دوران تهاجم شوروی پیشین صد ها افغان را به قربانی گرفت و شخصیت های خوب و ملی افغانستان را بیرحمانه بوسیلهء عمال خود ترور کرد تا مبادا تا مبادا در راس جهاد افغانستان شخصیت های مطتقل، وطن دوست، ملی و مسلمان قرار بگیرد و برضد منافع استراتیژیک پاکستان در افغانستان واقع سود. نظامیان پاکستان کوشیدند شماری افراد مطیع خود را در راس تنظیم های جهادی قرار بدهند و با توطیه چینی های رنگارنگ شخصیت های خوب را از صحنه راند تا باشد که فرصت برای ساختن کانفدراسیون به دستور جنرالان خاین پاکستانی چون جنرال حمیدگل، جنرال اختر محمد و جنرال نصیر بابر و کرنیل امام ها به رهبری جنرال ضیاالحق خاین ترین پاکستانی به جهاد و مردم افغانستان فراهم شود. ضیاالحق چنان ماهرانه در تبانی با شماری رهبران جهادی برضد مردم افغانستان عمل کرد که حتا شماری مزدوران شناخته شده و معلوم الحال او برایش لقب شهید جهاد افغانستان را دادند. در حالی که خاین ترین حنرال پاکستانی به جهاد مردم افغانستان بود. این جنرالان مسوءول بخشی از درد های بی پایان مردم افغانستان اند که از چهل سال بدین و آن را با گوشت و پوست شان احساس می کنند. این شاهان عیاش و وهابی سعودی بود که میلیارد ها دالر را برای پرورش و ساختن هزاران مکتب در پاکستان هزینه کردند و جمعیت طلبه ها زیر نام "جمعیت طلبهء منصور" جمعیت طلبهء موذن"جمعیت طلبهء حرکت انقلاب اسلامی" و ده ها جمعیت طلبه های دیگر را زیر چتر سایر تنظیم های جهادی ساختند و از میان آنان طالبان و القاعده را آفریدند. سعودی توانست تا با تمویل نمودن هزاران مدرسه در پاکستان آموزه های نابکار و ارتجاعی سلفی را برای دانش آموزان فراهم کنند تا افغانستان هرچه زودتر به فهقرا برود. این برنامهء مشترک سعودی وپاکستان هدفمندانه بود و پیش از پیش برای ساختن پره زیت ها و انگل هایی به نام طالبان و بعد القاعده فراهم کردند. هرچند هدف اصلی ضربه زدن به ایران بود اما می دانستند که روزی مجاهدین به پیروزی می رسند و این لشکر جاهل را برای نابود کردن ارزش های جهاد افغانستان از پیش آماده کردند تا اهداف استراتیژیک وهابیت زیر پوشش آموزش های مطرود سلفی در منطقه و سراسر جهان برآورده شود. چنانکه سعودی میلیون ها دالر را برای تقویت و کمک به بلوچ های ایران هزینه کرد تا در تبانی بک جاسوس ایرانی به نام ابوشریف که بعد ها این شخص افشا شد که از سوی آخوند های ایران در میان مجاهدین استخدام کرده بود تا عرادهء توطیهء آخوند های ایرانی را برضد جهاد و مردم افغانستان به حرکت آورد و به پیش ببرد.

هرگاه رخداد های  تروریستی در چهار دهۀ اخیر در سراسر جهان به گونۀ تحقیقی مورد بررسی قرار بگیرد، به ساده گی آشکار می شود که سر نخ تمامی آنها در ریاض و اسلام آباد است و این دو کشور یکی بحیث تمویل کننده و دیگری به حیث اجرا کننده نقش تعیین کننده در آن داشته اند. چنان که اسنادی را امریکایی ها در دست دارند که حکام سعودی در حادثۀ یازدهم سپتمبر دست داشتند و از جمله 19 تن که در این رخداد دست داشتند، 12 تن آنان شهروندان سعودی بودند؛ اما با تاسف که امریکایی ها به دلیل روابط استراتیژیک اش با سعودی از افشای کامل جزییات این سند خودداری کرد. کمک های غرض آلود سعودی به جهاد افغانستان، بیشتر بازی با سرنوشت مردم افغانستان را داشت که وابستگی رهبران و فرماندهان جهاد افغانستان را به شبکه های استخباراتی در پی داشت. به همگان آشکار است که تحریک طالبان با کمک های مالی سعودی و  طرح امریکایی از سوی نظامیان پاکستان به وجود آمد که پاکستان در این پروژه نقش اجرایی را داشت. در تمامی حوادث تروریستی در کشور های اروپایی و حتا امریکایی دست تروریستانی بوده که در پاکستان به کمک مالی سعودی آموزش دیده اند. مداخلۀ سعودی در مصر و هزینه کردن 24 میلیارد دالر برای سرنگونی مرسی رئیس جمهور قانونی این کشور به همگان آشکار است. در این شکی نیست که نخستین حکومت اخوان المسلمین در مصر به رهبری مرسی اشتباهاتی را در پی داشت و با تقرری  افراد اش در مقام های کلیدی و فرصت ندادن به دیگران  و  بی توجهی آن به خواست مردم مصر در پیوند به حق زنان و شماری موضوع های دیگر، اصل نظام مردم سالاری را تا حدودی زیر پرسش برد؛ اما این به معنای آن نبود که سرنگونی نظام قانونی مصر را با عنوان کردن آنها قابل توجیه دانست. باتاسف فراوان که کاخ سفید هم از این طرح سعودی خلاف ارزش های دموکراسی پشتبانی کرد. در حالیکه پشتیبانی از جنرال سیسی برضد مرسی رئیس جمهور قانونی مصر یک عمل ضد دموکراسی است که نزدیک به جنایت بشری است. دست حکام سعودی در رخداد های جنایت بار در سوره، عراق، لیبیا، یمن و بحرین و حالا در موضوع قطر به همگان آشکار است که این کشور بخش عظیمی از شاخه های داعش و القاعده را در این کشور ها برضد ایران پشتبیانی می کند. این گزارش تحقیقی در واقع سیمای حکام سعودی را به گونۀ واقعی افشا کرده است و در ضمن شواهدی به دست می دهد که حاکی از همکاری های نزدیک میان ریاض و اسلام آباد برای تقویت و رشد حرکت های تروریستی و افراطی در جهان می باشد که بیشتر در برابر ایران انجام شده است. ایران هم برای حفظ منافع خود هرچه در توان داشته برضد سعودی عمل کرده است و مداخله ها و پشبتیبانی ایران از مخالفان مسلح افغانستان نیز با این زد و بند ها رابطه دارد.یاهو

 

 


بالا
 
بازگشت