سیدداوود مصباح

‏پنجشنبه‏، 27‏ ژوئيه‏ 2017

ساختار های موازی

                                                                                                                                       چکیده

{ امپریالسم جهانی در رأس امپریالیسم امریکا که 90درصد رسانه های اطلاعات جمعی را در اختیار دارند ، بر تمام رسانه های کشور های دنباله رو سرمایه داری احمال نفوذ می نمایند و در انحراف افکار عمومی نقش اساسی دارند . که اهداف عمومی سرمایه داری جهانی تخدیر افکارعمومی و مبارزه علیه اندیشه های دموکراتیک و آزادی بخش است . از آنجای که دشمن اساسی بر اندازی سرمایه داری امپریالیستی ، سوسیالیسم است ، امپریالیست ها با چنگ و دندان برای استمرار حیات غارت گرانه و استثماری و سلطه بر منابع جهانی و بقای خود تلاش می نماید ، تا حد آوردن زمستان اتمی و نابودی جهان هستی . از جمله ترفند های کانون اندیشه پردازان سرمایه داری امپریالیستی برای مبارزه و مخدوش نمودن اذهان بشریت تحت انحصار و استثمار دست به تشکیلات موازی می زنند مثل ساختن احزاب کمونیستی ، سوسیالیستی ، دموکراسی و شورایی . در ایران آخندی تا مغز استخوان ارتجاعی ، تشکیلات شوراها یک بخش پر سروصدای جمهوری اسلامی ایران کنونی است .این شوراها مثل بسیچ در واقع یک بخش کنترول روستاهامی باشد . این شوراهای آخندی بکلی با طرح « دموکراسی شورائی » فدائیان خلق « اقلیت » و با « یک دنیای نوین » مرام حزب کمونیست و کارگری ایران ( حکومت شورایی) از ریشه تفاوت دارد . یا شوراهای « روژاوا» درمناطق کردنشین سوریه . وطرح « سازمان رهایی بخش میهنی » ( نظام شورایی ) .}

آغازوانجام سخن :

اکنون بشریت پس از قرنها تجارب تلخ و شرین زندگی ، دادن تلفات عظیم و نسل کشی های وحشت ناک و درد آور وجنگ های تحمیلی و تجاوزات عریان کشورهای قدرتمند بالای کشورهای کوچک ، فقرو محرومیت های جان فرسا و تن دادن به استثماروبردگی ، حال درست به مرحله سرنوشت ساز حیات و نابودی وحذف فزیکی انسان و زنده جانها و این سخره حیات یعنی زمین ما رسیده است . به تناسب جمعیت بشری یک اقلیت کوچک در حدودیک درصد با ثروت های افسانوی دولت های تشکیل داده اند که شب وروز برای غارت بشتر جهان مادی و حفظ و ازدیاد ثروت دست به ساخت و ساز خطرناک ترین سلاح کشتارجمعی اعم از اتمی و شیمیاوی و مکروبی زده اند . این جنایت کاران عصر منجمله دولت امپریالیستی امریکا در خشکه و آب ودر 160 کشور جهان بیش از 800پایگاه نظامی دارد ، برای چه؟ ! برای تسلط کامل برجهان و منابع آن . این جنایت کاران برای تکمیل اشغال و تسلط برجهان علاوه بر تحرکات و آرایش نظامی بر رسانه های اطلاعات جمعی نیز حلقه ای سلیطه را تکمیل کرده اند که با دروغ پراگنی اذهان بشریت تحت ستم و استثمار را توجیه کنند و منحرف سازند . مثلا اگر از پروفیسورهای دانشگاهای ایلات متحده امریکا بپرسی که : اشغال افغانستان و ایجاد پایگاه های نظامی کار خوب و منطقی است یا خیر ؟ بلا درنگ می گویند کاملا بجا و عاقلانه است و ما برای آوردن صلح و دموکراسی خدمت بشر دوستانه می کنیم .(!) این از تأثیر همین دروغ پراگنی رسانه های اطلا عات جمعی است . با تأسف در کشورهای که ادعای ضد امپریالیستی می نمایند هم از همین شیوه تخدیر و تخریش رسانه ای استفاده می نمایند و برای بقای حکومت های ضد مردمی و ملی شان از این ترفندهای امپریالیستی استفاده می کنند .

یکی ازین ترفند های ضد بشری موازی سازی  است . یعنی برای فریب مردم دست به ساختار های سیاسی موازی می زنند مثل احزاب کمونیستی ، کارگری ، سوسیالیستی ، دموکراتیک ، ملی و دموکراسی و شورایی . از این نمونه بشریت ده ها حزب سوسیالیست ، کمونیست و کارگر و دموکراسی را می شناسند . مثل حزب سوسیالیست فرانسه که نام چپ را هم با خود یدک می کشانند . با این ترفند می خواهند که اعتبار و نقش احزاب کمونیستی و کارگری و مترقی و چپ مارکسیستی ولنینستی را در جهان تضعیف و مغشوش سازند . یکی از راه کارهای که احزاب و نهاد های چپ مارکسی می خواهند که پیش در آمد نظام مترقی و رهایی بخش باشد سوق دادن توده ها برای مشارکت مستقیم در ساختار یک جامعه غیر استثماری و ستم های گونه گون باشد ، نظام شورایی  می باشد . مثل دمکراسی شورایی برنامه فدائیان خلق ( اقلیت ) ویک دنیای بهتربرنامه حزب کمونیست و کارگری ایران ( جمهوری شورایی ) و « نظام کمونالیست » در « روژاوا » سوریه . «مدل روژاوا » بر پایه دو ستون است ، اولی دموکراسی مستقیم   به عنوان اساس « نظام کمونالیست » که در آن شهروندان فعالانه در تصمیم گیری ها و مدریت محلی و شهری مشارکت دارند . دیگری نفی ساختار دولت – ملت است . از همین رو است که در روژاوا گروه های قومی و مذهبی مختلفی در کنار اکثریت کرد این منطقه زندگی می کنند و نقش مشارکتی بی سابقه ای در مدریت و اداره کانتون ها دارند . دموکراسی مستقیم ( دموکراسی از پایین به بالا ) .              در روژاوا یگانهای مدافع خلق ( ی پ گ ) و یگانهای مدافع زن ( ی پ ژ ) در مقابل داعش می جنگند و از مردم ساکن روژاوا اعم از کرد، عرب و عیسویان این سر زمین مدافعه می نمایند . هردو گروه مدافع خلق توسط حزب اتحاد دموکراتیک سوریه ( پ ی د ) رهبری می گردد . یکی از مبارزان زنان مسلح می گوید : « ما زنان در دو جبهه در حال مبارزه ایم ، یک جبهه علیه داعش و جبهه دوم علیه محافظه کاری و تبعیض جنسیتی جامعه سنتی کردی می رزمیم که برابری مرودزن را به رسمیت نمی شناسند .» « نوپلدا » زن رزمنده می گوید : « همه ای ما دستور داریم یک گلوله و نارنجک در جیب ما  نگه داریم . هیچ وقت اسیر داعش نمی شویم . آخرین نارنجک خود را با داعش یکجا منفجر می کنیم . برای ما این جنگ تا سرحد مرگ است .»

« عمار » می گوید : « ما جامعه دموکراتیک می خواهیم که تمام تفاوت ها را در خود بپذیرد . جای که کردها ، مسیحیان ، اعراب و همه گان بتوانند با هم زندگی کنند . این جامعه به زنان جایگاهی را می دهد که سزاوارش هستند . این آیدئولوژی ما است . از جنوری 2014 و اعلام دولت خود مختار  روژاوا . مردم این جا به رهبری ( پ ی د ) چشم انداز جامعه جدید مبارزه ای را برای ایجاد نهاد و سازکار های اداری آغاز کرده اند . یکی از سنگ بناهای اصلی این تلاش عظیم برای جامعه بهتر برای زنان است که در نخستین بار در خاور میانه است که چنین تلاشی در روژاوا ،گونه ای نظام مند از پایین به بالا صورت گرفته نه بر عکس آن .»

  « عبدالسلام » می گوید : « اینجا در روژاوا ما باور داریم که می توانیم که ذهنیت ها و سنت هارا تغییر دهیم . می توانیم جامعه ای متفاوت بسازیم ، برای همین است که می جنگیم . انقلاب روژاوا اتفاقی تاریخی است ، چراکه گسستی ریشه ای از گذشته است . البته همه ای ما می دانیم که این چیز ها زمان بر است و یک روز تغییر نمی کند ، نسل ها زمان می برد تا نگرش ها و جوامع تغییر یابد . ولی ما سنگ بنای اولیه را گذاشته ایم ، زیرا به تغییر و جامعه ای دموکراتیک باورداریم . چیزی که ما بیش از همه می خواهیم دموکراسی است و نه استقلال . ما می خواهیم بخشی از سوریه باشیم . بخشی از سوریه دموکراتیک که به حقوق همه ملیت ها احترام می گذارد ، مثل اینجا در روژاوا که ما به همه گروه های قومی منطقه احترام می گذاریم . »

 بر اساس توصیف « سیناک ساگلی » عضو سازمان پشتبانی « جنبش جامعه دموکراتیک » با خود مختاری و اداره روژاوا بر اساس اصول دموکراسی مستقیم است . ( دموکراسی از پایین به بالا ) سازمان پشتبانی ، به عنوان زیر شاخه حزب اصلی روژاوا « حزب اتحاد دموکراتیک » ( پ ی د ) تشکیل شد . اما اعضای بسیاری از گروه های سیاسی را جذب و برای عملی کردن اصول اداره دموکراتیک و دموکراسی مشارکتی / رادیکال در روژاوا تلاش کرد . »

« چاکرام هالو » رئیس پارلمان می گوید : « روژاوا نه کشورکردی و نه دولت کردی است . این نظام کردستان سوریه ( متشکل از تمام اقوام و مذاهب مختلف ) است که نقش فوری ومهم در اداره دموکراسی و حکومت دارد . ما می خواهیم در سوریه بمانیم . در سوریه دموکراتیک و الگوی ما شاید الگویی برای بقیه سوریه باشد . »

  اصول دموکراسی و خود گردانی مستقل در روژاوا مبنی بر قرارداد اجتماعی است ، برابری و حقوق همه گروه های قومی ، نژادی و مذهبی کردستان سوریه . دموکراسی مستقیم و رد مفهوم دولت و ملت  است . در قرار داد اجتماعی تصریح می کند : « ما ، مردم منطقه ای خود گردان دموکراتیک ، کردها ، عرب ها ، آشوریها ، ترکمن ها ، ارامنه و چیچینی ها با اراده کاملا آزاد به آگاهی می رسانیم که عدالت ، ازادی ، دموکراسی وحقوق زنان و کودکان را تأمین می کنیم . »

این گزارش از پایگاه خبری ایران آزاد منتشر گردیده ، اما در جمهوری اسلامی ایران شوراهارا بشکل موازی با شوراهای مردمی تشکیل داده که از زمین تا آسمان با شوراهای دموکراتیک مردمی روژاوا در کردستان سوریه متفاوت است . شورا های دموکراتیک در کانتون های روژاوا ممثل اراده  مستقیم مردم است که از پایین به بالا برای مشارکت مستقیم مردم در اداره امور می باشد ،  در حالی که شوراهای آیت الله ای ایران ا فزار سرکوب هرگونه دموکراسی و عدالت اجتماعی است . این درست مانند دموکراسی امریکایی می باشد .

  در افغانستان :  بر اساس سیاست های امپریالیستی امریکا و ناتو ( اروپا ) و خصلت ددمنشانه ارتجاع داخلی و مزدوران منافع بیگانه و دولت مستعمره و برای بقای این بساط ننگین بین مردم ساکن افغانستان نفاق و تفرقه های خطر ناکی به وجود آورده که تا تجزیه افغانستان به پیش می تازد . رسوایی امریکا و ناتو ، فساد رو به گسترش شرکت سهامی کابل و جابجایی ترورستان داعشی و طالیبی و دیگر گروه های تروریستی پس منظر وحشت ناکی را در قبال دارد . در چنین وضعیت ایجاب می کند که تمام احزاب و گروه های ملی دموکرات و افراد و شخصیت های آزادی خواه غیر از تنظیم های جهادی که دزدانی بیش نیستند باقی همه برای استقلال کشور از استعمار نوین امپریالیستی و رهایی مردم از دست جنایت کاران جهادی و تنظیمی ومافیای مواد مخدر و تروستان مسلح که جنگ نیابتی امپریالیست های امریکا را به عهده دارند ، با هم به تفاهم ملی برسند و بلا درنگ از هر نهاد و شخصیت ملی یک یک نماینده در مجلس موءسیسان یک دولت ملی و دموکراتیک انتخاب و برای تأسیس یک دولت شورایی ( دموکراسی مستقیم ) اقدام نمایند . افغانستان خانه ای مشترک تمام ساکنین این سر زمین است . فقط یک  نظام شورایی می تواند ممثل وحدت خلق های کشور باشد . در نظام شورایی حقوق تمام ساکنین تأمین شده می تواند . طرح نظام شورایی در سایت آریائی قبلا بطور مفصل توضح و منتشر گردیده است .

  اگر دموکراسی به توده ها منتقل گردد و شوراهای روستا ها بوجود آید و اختیارات امور بخود مردم تعلق بگیرد ، توده ها از خود می توانند دفاع نمایند و رفع هرگونه ستم نموده و در سرکوب ونابودی تروریزم خود دفاعی محلی بوجود آورند . باید گفت که در افغانستان تنها ترورستان داعشی و تکفری نیست بلکه تمام تنظیم های جهادی هرکدام هزاران افراد مسلح و جنگجوی داوطلب دارند که بایست خلع سلاح گردد. با این جو مسلح حکومت داری خوب و ملی و دموکراتیک منتفی است . هیچ حزب و نهادی نمی توانند بدون اشتراک توده ها حکومتی بوجود آورد که متکی به کمک های خارجی نباشند . در افغانستان کنونی سراپای دولت به فسادو خیانت آلوده است وهزاران افراد و مسلح درون وبیرون حکومت را با بیش از صدهزار نیروی ازتش تا دندان مسلح امریکا و ناتو ونیروهای داخلی ارتش و پلیس افغانستان با صرف میلیاردها دالر ودر مدت 16سال نتوانستندبر ترورستان پیروز شود؟! نمی خواستند .  و حال با وجود پایگاه های نظامی ارتش امریکاو ناتووبیش از سه صد هزار سرباز اجیر چرا نمی توانند توده های عذاب دیده ای افغانستان را از شر داعش و طالب ودیگر ترورستان نجات دهند و محیط امن و صلح برقرار سازند ، مسلم است که امریکا و ناتو و شرکای جهان سرمایه داری نمی خوا هند .  برای این که به اصل موضوع بحث برگردیم ، بلی در افغانستان تشکیلات موازی زیادی بوجود آورده اند . در مقابل احزاب مترقی که ساختار ملی دارد و متشکل از افراد آگاه و ترقی خواه و آزادی بخش تمام اقوام ساکن میهن هستند ، تنظیم های اتنیکی و قومی به اصطلاح جهادی( ! ) را بنام احزاب سیاسی در کشور ثبت و راجستر کردند که هیچ گونه مشابهتی به احزاب سیاسی ندارند . هیچ کدام شان ملی نیست . قومی و مذهبی و سمتی می باشند و این تنظیم ها که زمانی با امکانات مالی و تسلیحاتی غرب علیه دولت ملی و دموکراتیک افغانستان می جنگیدند ادعا می کردن که علیه بیگانه و ارتش شوروی می جنگند و بعد در این مدت سه دهه که افغانستان را در اشغال امریکا در آورده و از پول های باد آورده استفاده های میلیون دالری می کنند مگر این امریکاه بیگانه نیست ؟ این تنظیم ها درین مدت حاکمیت خود جنایت های ضد بشری ای را مرتکب شدند که در تاریخ جنایات ضدبشری کمتر نمونه های آن را داریم . باز هم این تنظیم ها با بی شرمی و پررویی تمام تشکل های قومی و مذهبی شان را احزاب سیاسی می نامند ؟ ! بسیار شگفت انگیز است . مردم افغانستان از شر و فساد این تنظیم ها و دولت مستعمره و اجیر شان به تنگ آمده اند و جنبش های مردمی سربلند می کنند ، بلادرنگ یکی از این اجاره داران قومی خود را به رهبری جنبش می رسانند و ماهیت آن را تغییر می دهند و جنبش ها ی مردمی را از مسیر آن منحرف می سازند و به ناکامی می رسانند . این ها همان ترفند های موازی سازی می باشد که کارداران امریکایی و متحدین شان سفارش می دهند .

    سرانجام به این نتیجه می رسیم که موازی سازی یکی از خطر ناکترین ترفند های جهان سیاست است . دموکراسی ، حقوق بشر ، عدالت ، برابری و مساوات ، مطبوعات آزاد ، استقلال و آزادی ،حق کاروزندگی ، مصئونیت حریم خانواده و احزاب سیاسی ، سوسیالیسم و صدها واژه قشنگ دیگر جز برنامه های کانون توطئه های ضد بشری است که برای اغفال اذهان عامه ای بی کله تمام مفاهیم و ارزش ها را به بازی می گیرند و مسیر ضد انسانی شان را ادامه می دهند و توده های بی سوادو خواب آلود زمینه ساز چنین فضا اند .

 

 


بالا
 
بازگشت