علی رستمی

 

نظم نوین جهانی ازنظرتئوریسن مشهورامریکا هنری کیسنجر

وتاثیران بالای تدوین اهداف راهبردی امریکا درافغانستان

هنری کیسنجر یکی از شخصیتهای سیاسی امریکاست که بنام"تئوریسن جنگ ومرگ" درجهت تنظیم سیاستهای امریکا درجهان مشهوراست ،و همه  رئیس جمهورهای امریکا که به قدرت میرسند ، ازاین شخص مشوره های لازم خودرا برای تنظیم رویکردهای سیاسی خویش میگرند.کیسنجر دردهه هفتاد وزیر خارجه امریکا درزمان ریاست جمهوری نیکسن بود و او کسی بود، که رابطه دوستانه را میان چین وامریکا بوجود اورد .

 کیسنجر درجون سال 2017 دریکی از جلسات امنیتی امریکا تئوری جدید رادرمورد نظم جهانی ارایه کرده، که بعدأذریعه مقاله یی دریکی از روزنامه های مشهور امریکا بنام "کپ ایکس " زیر عنوان"هرج ومرج ویا نظمی که  دردنیادرحال تغییر است" از طریق تلویزیون  بیرون مرزی  ایرانیان بنام"دیدگاه" به نشر رسیده است. دراین مقاله کوشیده شده تا بادرنطرداشت تجارب گذ شته ، سیاستهای جدیدی را بعدازپایان نظم جهانی که بعداز جنگ اول جهانی  ودوم بوجود امده بود، تنظیم نماید. بناعن فشرده

 ان خدمت  دوستان وعلاقمندان گرامی تقدیم است.

دراین مقال  هنری کیسنجر بالای سه قدرت منطقوی جهانی  تماس گرفته است، که  درجهان نقش تغییر افرین دارند، که اینهاعبارت از چین، روسیه وخاورمیانه میباشد. کسینجر مینویسد:«این قدرتها  را نباید برای نظم جهانی ، واز بین بردن ااشوب وهروج مرج دست کم گرفت ودرقبال انها امریکا محتاط وهوشیارانه سیاستها خودرا  تنظیم نماید.

درمورد روسیه مینویسد: روسیه به مثابه کشور قدرتمند سه صد ساله تاریخی درجهان وجود دارد، و رهبر وی  اقای پوتین ازبین رفتن اتحادشوروی را درجهان یک اشتباه بزرگ و فاجعه جهانی دانسته است .این امر نشان میدهد که هنوزهم درفکر قدرت ،شان و شوکت گذشته خود میباشد. به این رو باید ما چگونه درقبال سیاستهای ان عمل کرد، مسالمت امیز ویاباوی روبه روشد،! ، براین اساس ما موضع گیری های خودرا باید طوری اعیار نمائیم که علیه منافع امریکا قرار نگرد ودرجهان قدرتش افزون نه یابد. درساحه که نفوذ سیاسی ونظامی داریم، سرحدات دفاعی خودرا مستحکمتر بسازیم . بامرزهای که امروزقراردارد چه باید کرد!.

نویسنده درموردچین تحریرمیکند: چین دوهمین قدرت اقتصادی جهانی است ، که به تدریج رشد نموده وقدرتش درجهان قوی ترمیگردد. بویژه ازطریق عملی شدن  پروژه " راه ابریشم"  که راه های بازرگانی خود را در اروپا وبحر اتلانیتک   توسعه داد ه وتسلط اقتصادی خودرا دراین مناطق تحکیم می بخشد.رهبری چین درحال حاضر تعقیب کننده سیاستهای است، که درزمان مائو طرح ریزی شده بود .مائو اتحاد چین را بوجود اورد وبه دنبال ان دانگ در 1970 و1980 یک ریفوم عمیقی  درسیاستهای چین ایجادگرد.  حالا نوبت به شی چین پینگ است، که   درمسیر ، ارزویهای  چین حرکت میکند ، معلوم نیست که چگونه چین دراین سیاستها برامد خواهدکرد .

همچنان نقش اروپا دراین کشکمش ها اخص د رمقابل گسترش قدرت اقتصادی چین چه خواهدبود.

درموردخاورمیانه مینویسد:درخاورمیانه  نظم جهانی که بعدازجنگ اول جهانی  بوجود امده بود،و کشورهای که  با خط کشی اقای چرچیل   در خاورمیانه  تشکیل شد ، دیگر به مانند قبل وجود ندارند. این کشورها عراق ، سوریه، لیبی ویمن  هستند ،چنان که قبلن کشورهای قوی ومتعارف بودند واما  امروز به آن سروکله وجود ندارند وضیف ناتوان شده اند.گروهی تروریستی داعش دراین منطقه ازمیان رفته ویا میروند؛ بحث اصلی دراین منطقه اینست مناطقی راکه از دست میدهند کدام قدرتی جایگزین  انهاخواهد شد؟ روسیه ، ایران ویا سنی های منطقه و اگر به دست" سنی ها" به افتاد جالب نیست، اگر به دست "شیعه ها" به افتد خطر ناک است، برای اینکه امپراتوری رادیکال ایران با خط سبز از ایران الی بیروت بوجود خواهد امد، که برای منافع ماومنطقه خطرناک میباشد.اگر روسیه بگیرد ،دوباره ما باهم روردرروی به مانند جنگ سرد قرار خواهیم گرفت !. بهتراست که ناتو جایگزین  شود ،تا منافع ما وشرکایی ما رادر منطقه حفظ نماید.

 درمورد ترکیه:امید غرب این بود که ترکیه  یک کشور اسلامی است،  ودران دموکراسی نیم بند وجود دارد، متعهد خوب با ناتو باشد انهم زیر سوال رفته است!.زیرا ارتباط ترکیه با داعش و خرید وفروش نفت از داعش وتامین سلاح برای داعش  امید هارا ازبین برده است ،واروپایهارا در رابطه به مهاجرین  تحت فشارقرار داده که قابل اعتماد نیست . اما بازهم کوشش کنیم این سرمایه را ازدست نه دهیم.

نویسنده با استناد  از سخنان مارگیری تاچرکه درمورد ناتو گفته بود،مثال میاورد: " امریکا درناتواول است واروپایها اورا دنبال میکند " .اما حالا اینطور نیست! اروپایها درفکر راه کاریهای دیگر هستند.  ناتو  از سال 1949تا الحال دارای دستاوردهای بزرگی است انرا باید ازدست نه داد وسرمایه بزرگی  دانست .

وی میگوید: جهان همیشه در حال تغییر است وما در شرایط متغییر جهان دریک برهه تاریخی قرارداریم ،وباید بااین وضع خودرا سازکار ساخت و ناتورا به عنوان راه حل قراربدهیم ، و ناتوهدف وتوانایی های خودرامورد بازنکری قرار بدهد . ناتو بایدجهانرا اتلانیتکیزه بسازد.» ختم

از فحواء مطالب مقال فوق روشن میشود، که امریکا به مثابه یکه تاز قدرت جهانی یا "امپراتوری جهانی" باید حرف  اول را بزندوهمه کشورها  در محور ودنباله رَوی سیاستهایش قرار داشته باشندو کشور رقیب نداشته باشد.اهداف راهبردی اینده امریکا درافغانستان نیزتحت تاثیراین مولفه ها تنطیم یافته است.چنانکه دراهداف راهبردی دولت امریکا هیچگونه نقشی میانجیگری  رابه کشورهای چین ، روسیه وایران با عناصرکه دولت افغانستان باآنها منازعه دارد، انعکاس نیافته است.  کنگره امریکا و دکترین نظامی وسیاسی ان نمی خواهد که درجنب وی سایر کشورهای  قدرتمند به مثابه حریف نظامی وسیاسی  وجود داشته باشد ،بلکه مطیع و دنباله رو باشند. اگر خلاف رفتاری نمودند، از طریق زور وتهدیدهای نظامی واقتصادی انرا مهارکند. یا اینکه  منزوی بودن را درجهان بپذیرد.  مقال فوق واضعأ هویدا میسازد که روسیه ، چین وایران دشمنان درجه اول امریکا وضد منافع ان درجهان محسوب میشود.

در اینصورت  کشورهای  منطقوی که باهم درگیرمنازعات داخلی و بین المللی   هستند؛به مشکل خواهند توانستند ،مطابق اهداف راهبردی جدید امریکا درافغانستان ، زمینه ساز  اشتی و بهبودی مناسبات  صلح امیزمیان هم ، بویژه دولت افغانستان با دولت پاکستان ، برای حل منازعات سیاسی ونظامی در منطقه گردد .   

به این رودولت افغانستان نمیتواند که با دست باز بدون نظر ومشوره تیوریسنهای ومشاورین امریکا درافغانستان  با کشورهای چین، روسیه ،ایران وپاکستان مشترکأ درجهت حل منازعات منطقوی به حل وفصل نهایی مستقلانه نایل اید. چرا که تمام این کشورها به نوع  کوشش دارند، تا درروند صلح درافغاسنتان  سهم فعال داشته باشند.برعلاوه اینکه پاکستان شریک راهبردی امریکا وعضو ناتو است،سالانه ملیاردها دالر ازدولت امریکا دریافت مینماید ، وسربازان امریکا وناتو ،به خاطر ازبین بردن گروهای تروریستی طالب وداعش درافغانستان حضور دارند . بانهم پاکستان درجهت تسلیح وتجهیز گروهای طالب ،القاعده و داعیش سهم اساسی برعلاوه فشارها وهوشدارهای مکرر امریکا  نقش تعین کننده داشته،و به پناهگاهی مطمئین انها تبدیل شده است . 

در اهداف راهبردی جدید دولت امریکا که توسط رئیس جمهور ترامپ اعلام شد ، دران شدیدأ پاکستان  نسبت کمکهای مالی ومادی ودادن پناهگاهای امن درخاک خویش  به تروریستان، مورد ماخذه وانتقاد  قرار گرفته است. رویکردوعملکردهای  ان در روند صلح درافغانستان ریاکارانه وغیر واقعی انعکاس یافته است .دراین اعلامیه از پاکستان  تقاضا بعمل امده تا هرچه مصمم تر کمکهای خودرا به هراس افگنان تروریستی مانند طالبان ،داعش والقاعده قطع وانها راازخاک خود بیرون بکشد. تا جایکه معلوم است درگذشته ها اززمان  زمامداری" جورج بوش پسر واوباما" همچو اخطارهای کتبی وشفاعی داده شده که هیچکدام ان موثر نه بوده، بلکه نتائیج منفی  داده است.واین اعلامیه هیچ فرقی فاحش با دیگر اعلامیه های راهبردی زمامداران  قبلی امریکا ندارد!.

چنانکه  رئیس پارلمان دولت پاکستان ،  عکس العمل خودرا درمقابل اهداف راهبردی دولت امریکا چنین ابرازداشته  است:" پاکستان مانند کشورهای دیگر ضعیف نیست که تحت اشغال نیروهای خارجی قرار داشته باشد . این اعلامیه مداخله مستقیم به پاکستان است اگر به پاکستان ضرر نظامی امریکا برسد، پاکستان به قبرستان سربازن امریکا تبدیل خواهد شد."  برعلاو مجلس نماینده گان وسنایی پاکستان بتاریخ 31.08.2017 ترسایی،با الفاظ تند وشدیدی  بیانیه ترامپ  را راجع به موجودیت شورای طالبان وسایر نیروهای تروریستی درشهر پاکستان را رد کرده ،انرا اتهام بیجا ونامعقول   دانسته است ،ودرزمینه دوقطعنامه ازجانب مجلس نمایندگان وسنا به تصویب رسید وبه وزارت خارجه خود دستورداده اند تا سفیر امریکا را درپاکستان فرابخوانده واعتراضنامه دولت پاکستان را به وی تسلیم نماید. برعلاوه پاکستان چین وروسیه نیز عکس العمل مثبت نشان نداده است و انرا غیرعملی ودوراز واقعیت دانسته است و هر دو کشور خواستار حل مناقشات میان پاکستان وافغانستان از طریق صلح امیز شده اند، که باید کشورهای منطقوی نیز دراین روند شامل باشند.

از انجایکه معلوم است، چهل سال میشود که جنگ به اشکال گوناکون بالای مردم افغانستان ناجوانمردانه ازجانب ابرقدرتهای جهانی به کمک وپشتبانی پاکستان تحمیل شده است..هیچگاهی برد نظامی نداشته واگرهم داشته موقتی وگذرا بوده ،بلکه گروهاو نیروهای جدیدی تروریستی به نامهای مختلفی از بطن یکدیگر مانند: القاعده ، طالبان و داعش یکی بعد دیگری سر بلند کرده اند.امریکا درطول 16 سال نه توانستند که باموجودیت 140000 سرباز خودبا موجودیت نظامیان ناتو و48 کشورجهان صلح را برقرار سازد، ازدست چهارهزار نظامی دیگر چه کار ومعجزه یی سرخواهد زد! .چنانچه دراین اواخر بوسیله ،یکی ازمسوولین بلند پایه وزارت دفاع امریکا افشاءشد که درافغانستان 11هزار نظامیان امریکا وجوددارد نه هشت هزار؛ براین اساس اعزام چهارهزار دیگررقم ان  مجموعأبه 15 هزار تن درافغانتسان میرسد .

نظر به گزارش رادیوتلویزیون سی ان دولت امریکا ،درمورد هزینه جنگی امریکا درافغانستان امده است:« هزینه 16 ساله این جنگ را تریلیونها دلارعنوان میکند ،نظربه بررسی های "نتاکرافورد" یکی از مدیران پروژه هزینه جنگها از دانشگاه "براون" حاکی است، که مجموع هزینه های جنگ درعراق ، افغانستان وپاکستان از سال 2001 تااکنون به پنج تریلیون دلار رسیده که" دوتریلیون دلار" ان مربوط  به جنگ افغانستان است».

 تجارب تاریخی گواهی این امراست که قدرتهای بزرگ تازمانی ازیک کشورضعیف دفاع مینماید، که منفعت ملی اش دران جا تداوم داشته باشد،وخطری برضد اهداف ومنافعیش وجود نداشته باشد.درمدت یک ونیم دهه واندی ، سه رئیس جمهور امریکا ،با استراتیژی جداگانه درافغانستان عساکر خودرا کم و زیاد نموده اند،  که هر کدام  اهداف دلبخواهی خودرا بارویکرد وعملکردهای مختلف به کرسی نشانده اند.حالا هم، امروز ترامپ است فردا نه،بعداز ترامپ رئیس جمهوردیگری با اهدف جدید خواهد بود!. در حالیکه ریاست جمهوری ترامپ به مانند دیوارکهنه و درز شده یی است که هران لحظه درحال  فرو پاشیدن است.بخاطریکه ترامپ نظر به اتهامهای  اعضای کنگره امریکا مبنی برمداخله سایبری روسیه به نفع ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا ، وملاقاتها اعضای ارشد ستاد انتخاباتی وی با مقامات سیاسی  روسی درامریکا وروسیه زیر فشار قرارداشته، که تابحال تعداد  زیادی ازاراکین بلند پایه ، مشاورین ودستیارانش درقصر سفید مربوط به این قضیه  ،بعداز  انتخاب ترامپ به حیث رئیس جمهورسبکدوش شده اند، وترامپ درمحاصره شان قراردارد وهران لجظه خطر ااستیضاح  وی در کنگره پش بینی میشود.اگر ترامپ ازبین برود،  به یعقین که وضع سیاسی ونظامی هم دست خوش رویکردهای جدید خواهدشد وسیاستهای او هم ادامه نه خواهدیافت. اما کشورهای همسایه افغانستان همیشه با هم همسایه خواهدبود،ومجبور هستند، تادرمسایل مختلفی سیاسی اقتصادی   برای منافع ملی خود باهم کنار بیایند.

اگر امریکا درکردار وعمل خود صادق وپایدار است! ، زمان مشخص را برای اتخاذ تدابیر عاجل ،به جانب دولت پاکستان برای تحقق اهداف راهبردی خود پیشنهاد نماید.درصورتیکه از فرصتهای داده شده ، درجهت سرکوب دهشت افگنان وازبین بردن پناه گایی تروریستها عدول نماید،کمکهای اقتصادی وسیاسی خودرا عملأ قطع کند. طوریکه روسیه قاطعانه توانست با اراده قوی ریشه های داعیش را ازخاورمیانه به ظرف چند ماهی بیرون وانراخشک ونابود بسازد.  اگرارتش امریکا وپاکستان قاطعانه برای نابودی طالب ،القاعده وداعش عمل صادقانه بنمایند، به زودترین فرصت انها نابود ،سرنگون وریشه های شان درکشورما خشک  وقطع میگردد.

عمل ملاک حقیقت است . به غیران  مانند انست که دریخ نوشته شود ودرزیرافتاب گذاشته شود! .

رستمی:1.09.2017کشورالمان

 رویکردهای: از مقاله کیسنجر، تئوریسن "جنگ ومرگ وتوصیه ها برای نظم نوین جها ن" در ویب سایت، وتبصره درمورد ان درتلویزویون بیرون مرزی ایرانیان مقیم خارج بنام "دیدگاه". COP X

اعلامیه اهداف راهبردی جدید امریکا درافغانستان.

 

 


بالا
 
بازگشت