علی رستمی

 

 

واکاوی ویژه گی ها ی  جامعه روسیه تزاری در استانه انقلاب کبیر اکتوبر

قسمت سوم وپایانی      

واکاوی ویژه گیهای جامعه روسیه تزاری دراستانه انقلاب اکتوبر

انقلاب  اکتوبر بر شالود ه یی قیام ماه فبروری 1917 ترسایی کارگران وسربازن پتروگراد وسایر زحمتکشان روسیه پیروز شد، دراغاز قیام فبرروی حکومت به دست میهن پرستان وانقلابیون واقعی نه بود ؛ برای اینکه هنوز بلشویکها در حالی بسیج وتکامل صفوف  ورهبری خودبودند، تا توده هارا درعقب خویش بکشاند ورهبری شان پراکنده در تبعید ومخفی گاه ها به سر می بردند ، به این رو قدرت به دست دموکراسی بورژوازی افتاد،که برای حفظ خویش رنگ سوسیالیزم زده بود،منشویکها هیچ توانی نداشتند جزء انکه قدرت را به بورژوازی لیبرال تحویل دهند.،ولیبرالها هم قدرتی که داشتند، به اختیار متفقین جنگ قرارداداند.

انقلاب اکتوبرروز 25 اکتوبر با شورش  ملونان ناوکان نظامی «گرونشتات» ب، اشتراک گارگران ودهقانان وسایر زخمتکشان روسیه، واشغال کاخ زمستانی و زندانی کردن وزرای تزار به پیروزی رسید وبلشویکها به قدرت رسیده ودولت سوسیالیستی رابوجود اوردند.

نقش لینن در پیروزی نهای انقلاب اکتوبر

ولادیمیر ایلچ لینن وقتیکه در "زوریخ" بسر میبرد ،درک کرده بود که پیروزی نهایی انقلاب را تنها کارگران ودهقانان تحت رهبری بلشویکها می تواند به پیروزی برسانند. ، و بلشویکها  دران وقت فعال بودند که  برای تسخیر قدرت پس از سرنگونی سلطنت در روسیه امادگی بگیرند . لینن درسال 1913 مضمونی زیر عنوان«اقدام ماه می» وضع اجتماعی روسیه را بحرانی وانقلابی ارزیابی کرده بود .برای اینکه اکثریت اعظیم از زحمتکشان خُرد وبزرگ بویژه دهقانان دروضع رقتبار اقتصادی قرار داشتند، وبه وقوع انقلاب خوشبین بود. برعلاوه لینن دررابطه به فعالیت حزب سوسیال دموکرات وتغییر وضع سیاسی واجتماعی  در «نامه های ازراه دور» درماهی مارچ 1917 نوشته  بود :" بلشویک ها پیش از روزهای مهاجرت کمیته مرکزی (لنین وزینوویف) در حال جهش بسوی کسب قدرت بوده اندو این موضوع درموضع گیری بلشویکها در1914 ترسایی مورد تغییر ماهیت جنگ امپریالیستی به جنگ داخلی ارزیابی گردید که قبلن درکنگره لندن درسال 1903 مطرح شده بود".

طوریکه  لیون تروتسکی در کتاب تاریخ انقلاب روسیه مینویسد:" لینن در سوم اپریل 1917 ترسایی به پتروگراد امده بود،چنین اقدامهای را انجام داد، اواقدام به اصلاح خط سیاسی نشریه یی مرکزی حزب کرد. این کار صورت گرفت. او اقدام به تعریف اهداف طبقه کارگر نمود. لینن به طور خستگی ناپذیر اصرار داشت که بلشویک های میلیتانت باید  به کاراغالش گری ومتقاعدسازی  برتوده یی کارگران پیروز شوند."

برخی از اعضای کمیته رهبر ی حزب  به شمول لینن که مغز متفکر حزب را تشکیل میدادند، درجریان وقایع انقلابی در خارج قرارداشتند. همه امور رهبری به لینن وخانمش کروپسکایا تعلق داشت؛ لینن با شنیدن قیام درزوریخ درتب وتلاش بود ، تابتواند  به هرقسمی  میشود به روسیه بیاید ،درجستجوی راه فرار برای  برگشت بوطن خودبود، تا درحوادث بزرگی دوران ساز سهم فعال بگیرد،اومیخواست که به صفت یک انسان کرولال از طریق سویس به روسیه بیاید، اما مجال انرا نه یافت ، بانهم در روزششم مارچ لینن توسط تیلگرام از طریق استکهلم به پتروگراد،  بنام "نامه های از راه دورخود" ، نظریه ها و تحلیل وتجزیه خودرا از وضع انقلابی روسیه به روزنامه "پراودا" ارسال میکرد.  راجع به موضع گیری که کرنسکی وبا توافق با چیدزه  درمورد جنگ گرفته بودند ، ومیخواستند  ذهن کارگران را درمورد جنگ تغییر بدهند واز جنگ دفاع نمایند، وشکلی دفاعی را بخود گرفته بودند، به بلشویکها هوشدار داده بود،چنانچه در روز هفتم مارچ بازهم لینن برای  دوستانش از استکهلم مینویسد:" اگر حزب ما دراین فریب بزرگ کوچک ترین مشارکتی بجوید،خودرا تا ابد بی ابرو خواهد ساخت وبا این کار حکم مرگ سیاسی خودرا امضاء خواهد کرد.. من ترجیح می دهم که با هر عضوی از اعضاء حزب، حال هرکه می خواهد باشد، قطع رابطه کنم وتن به وطن پرستی سوسیالیستی ندهم.." لینن بعداز کوشش های بی نهایت زیادی انقلابی و مراجعه به دولتهای متفقین بالخصوص درالمان موافق شد تا دوباره بوطن خود عودت نماید. رفقای لینن برای استقبال  به فنلند رفتند، تا ازان پذیرایی نمایند. لنین بعداز ورود در اتاق تزار با چیدزه برخورد کرد که بین هم کلماتی ردو بدل نموداند وچیدزه برایش گفت:" رفیق لنین به نام شورای پتروگراد وبه نام انقلاب ، بازگشت تورا به روسیه خوش آمد می گویم.. اما ما معتقدیم دموکراسی انقلابی درحال حاضر پیش از هر چیز موظف است که انقلاب را درمقابل هرنوع حمله یی، اعم ازخارجی وداخلی صیانت کند. امیدوارم که تونیز در راه کوشش برای رسیدن به این هدف به ما بپیوندی."

  لینن بعداز ملاقات با کمیته اجرائئ  رو به سربازان نموده، با صحبتهای پر شورانقلابی خود خواستار دفاع ازانقلاب  وهمبستگی با طبقه کارگر جهان ومبارزه بی امان علیه استثمارکننده گان سرمایداری جهانی گردید.  .لینن برای تصرف زمین برای دهقانا ن وتصرف قدرت بدون جمهوری پارلمانی  تنها با گردان پیشاهنگ طبقه کارگر شورای نمایندگان کارگران، سربازن ودهقانان را خواستار بود. لنین بعداز مدت نظریات خودرا زیر عنوان"تزهای چهارم اوریل(اپریل)  چنین بیان نمود: .

"تاکتیک ما، رای عدم اعتماد، حمایت نکردن از حکومت جدید،  ، تسلیح طبقه کارگر یگانه تضمین است، انتخاب فوری برای دومای پتروگراد، عدم توافق با سایر احزاب."

لینن بعداز یک دوره تبعید ،که دوبار روز سوم اوریل(اپریل) 1917 ترسایی به شهر پتروگراد مواصلت نمود،دراین زمان بود که  سوسیال دموکراتها روح ونفس تازه میگرند و جسورانه با صدای بلند سخن میگویند.

در روزهای اول انقلاب بلشویکها متحرانه به انقلاب میدند وتردد داشتند که چه اقدام انجام شود؛ در نخستین اعلامیه خود از کارگران ودهقانان خواسته بودند، تانمایندگان خویشرا درحکومت موقت انتخاب نمایند و بعداز مناقشه های زیادی میان اعضای کمیته مرکزی حزب درمورد حکومت موقت روز چهارم مارچ از طرف دفتر کمیته مرکزی حزب درمورد ماهیت حکومت موقت ومبارزه برای دیکتاتوری دموکراتیک طبقه کارگر ودهقانان قطعه نامه یی صارد نمودند.

بعدازانکه لینن دوباره به روسیه بازگشت کرد، از طرف حکومت موءقت نسبت فعالیتهایش با تعداد ازاعضای رهبری بلشویکها حکم توقیف انها  صادر می شود، براین اساس دوباره لینن بارفقای خود مخفی میکردد. لینن  بعداز تسخیر کاخ زمستانی توسط کمیته انقلابی کارگران وسبربازان، از مخفیگاه بیرون و در جمع انبوهی مردم حاضر شد وبرنامه انقلابی را چنین مشخص میساخت:"درهم شکستن دستگاه پیشین حکومت؛ ایجاد نظام جدیدی از مدیریت از طریق شورها؛ به عمل اوردن اقدامات لارم برای اختتام فوری جنگ؛ اتکاءبر جنبش های انقلابی درسایر کشورها؛ الغاء حقوق  مالکیت زمین داران وجلب اعتماد دهقانان ازاین راه؛ برقراری نظارت کارگران برتولید.؛اوهم چنین گفت" سومین انقلاب روسیه سرانجام باید به پیروزی سوسیالیزم منجر شود."

 قابل تذکار است که در دوماه اول 1917روسیه هنوز کشور شاهی سلطنتی بود؛ هشت ماه بعد بلشویکها قدرت بدست گرفتند. بالاخره  حمله با سیل خروشان کارگران وسربازن بالای قصرزمسنانی "تورید"  ودومای دولتی از ماه مارچ به بعدا اغاز شد، تا قدرت عالی سراسری روسیه را بدست گیرد.این توده های همه کارگران ودهقانان وسربازن انقلابی بودند،که چرخ انقلاب را بدست داشتند. انها بودند که میلیوکوف را از وزارت براندختند وشوراهای  ان ها بود که صلح روسیه را به جهانیان باشعار بدون الحاق، بدون غرامت ، با حق تعین سرنوشت برای همه خلقها  اعلام داشتند.

 انچه دربالا گفته امدیم حقیقت براین است ،که انقلاب اکتوبر  برشالوده تظادهای عمیق طبقاتی پیروز شد . جنبش بزرگی توده یی درعقب این تحول عظیم جهانی قرارداشت که سرسختانه هم ازوطن واز ارمانهای طبقاتی وصنفی خود دفاع مینمودند. بی جا نه خواهد بود که نقش نیروهای انقلابی ومترقی دروجود بلشویک ها تحت سازماندهی ورهبری ولادیمیر ایلچ لینن در تارک این پیروزی قرارداشت، که جنبش را اگاهانه ومتابق به شرایط وضع ملی وبین المللی رهبری نمود . نقش لینن در شکل دادن بین المللی دوم  وحنبش کارگری وکمونیستی  باشعار« کارگران جهان متحد شوید» برای تأمین  صلح  وضد جنگ  علیه جنگ افروزان کشورها سرمایداری  درتاریخ جهان یی دگرگون شده، از شکوهمندی بی نظیری برخورداراست ،که اولین شعار صلح خواهی جنبش  چپ کمونیستی در جهان علیه جنگ طنین انداز شد.

لینن سازمانده خلاق وپرتوان انقلابی وچیره دست بود ،از معرفت نظری وسیاسی ، وبه مثابه کوره یی بود،که دران تئوری های جنبش انقلابی بلشویکها ساخته وپرداخته میشد؛  لینن هم رزم وفادار  ارمانهای مارکس وسوسیالیزم بود ،او یک خطوه هم از اصول اهداف انقلابی عدول نمی کرد ، لینن نمی خواست با احزاب ریفرمستی  چپ لیبرال  وسرمایداری که به هژمونی طبقه کارگر اعتقاد نه داشتند سازش کند،  اوبادرک وضع انقلابی در روسیه هرنوع سازش با منشویکها ونماینده گان بورژوازی دردولت شورا ها رد میکرد، اوخواستارانتقال کامل قدرت به شورا های کارگران ودهقانان بود ،وخواستاردولت نوین انقلابی به اشتراک نمایندگان طبقه کارگرودهقانان تحت رهبری حزب سوسیال دموکراتها(بلشویکها) بود، برای انکه شوراهانمایانگر  ساختار نوین وزائیده شرایط تکامل یافته  انقلابی در روسیه بود . حتی درانقلاب 1918 و1919 طبقه کارگر صنعتی ترین کشور اروپایی یعنی المان نه توانستند، به همچو سازماندهی قوی دست یازند.

 انقلاب اکتوبردر ظرف هشت ماه به پیروزی نهای خود رسید.به این رو انقلاب روسیه از لحاظ شرایط اولیه " انقلاب دموکراتیک" بود. این انقلاب موضوع دموکراسی را میخواست طوری دیگری مطرح کند و طوریکه لیون تروتسکی مینویسد:" انقلاب مسأله ء دموکراسی سیاسی را به شکل جدید مطرح کرد. درهمان حال که کارگر ها سراسر کشور را زیر پوشش شوراها درمی اوردند،وسربازها وبخشی از دهقان ها را هم دران شوراها می گنجاندند،بورژوازی هنوز سرگرم چانه زدن بود مجلس موسسان را تشکیل بدهیم یا ندهیم؟" 

بنابراین در این مدت طولانی روند انقلاب الی  پیروزی نهای جای برای تبلیغات دشمنان اکتوبر باقی نمی ماند ،که بگویند این حادثه یک کودتا وضد دموکراتیک بود . طوریکه درروزهای 24 و25 اکتوبر دولت موقت با فرار کرنسکی که پایه های قدرتش به لرزه درامده بود ومدافع گر نداشت سقوط نمود، دومین کنگره شوراها درشب 25 اکتوبرسازماندهی شد ،درحالی که کمیته های نظامی یکجا با کارگران ودهقانان انقلابی به کاخ زمستانی حمله ودر حال یپشروی بودند،درکنگره 670 نماینده وجود داشت که ازجمله 300 تن انها بلشویکها و 85 تن نمایده گان سوسیالیست های انقلابی  که همه شامل کمیته نظامی انقلابی بودند.،بعدازمدتی برپایی کنگره وبحث دران سوسیالیستها  رفرمیستها ی راست کنگره را ترک نمودند. بناعن برای تبلیغات بی اساس منحرفین جای باقی نمی ماند که بگویند، انقلاب اکتوبر کودتا بود! در حالیکه کودتا یک عمل مخفیانه وبا قیام غیرمترقبه عده وگروه از افسران ارتش دریک کشور صورت میگرد، نه با تظاهرات واعتراضات به روز روشن  توسط توده های مردمی در مدت هشت ماه !

تاریخ شاهد است،  انقلاب اکتوبر ازدرون دردها ورنجهای بیکران کارگر، دهقان وسایر زحمتکشان روسیه علیه دیکتاتور ی تزار با تغیر وتبدیل حکومتها وتعین و سبکدوشی ده ها کدر توانست موافقانه لهیب درخشان خودرا درقلعه های کاخ زمستانی به اهتزار دراورد.

نتیجه:

به یعقین  انقلابیکه مارکس ازان درمانفیست ودر اثارخود تعریف وتوضیح داده است،که باید دراروپا ویا درچند کشوری رشد یافتهء صنعتی  درجهان رخ میداد، ا ینچنین نه شد. مارکس در«هجدهم برومر لوئی بناپارت »درباره انقلاب تاکید کرده بود:"انسانها خود سازنده گان تاریخ خویش اند. ولی نه طبق دلخواه خود واوضاع واحوالی که خود انتخاب کرده اند، بلکه دراوضاع واحوال موجودی که ازگذشته به ارث رسیده ومستقیمن با ان روبه رو هستند." بادرنظرداشت این امر نمیتوان به ساده گی وخوشبینانه ومطابق ارزو ودلخواه انسانها درهرشرایط که بخواهند انقلاب بوقوع بپیوندد. بلکه مطابق فرمان شرایط بر شالوده یی رشد وتکامل تضادهای اشتی ناپذیر اجتماعی میباشد. انقلاب زایده وضعیت نابرابری و انزجار و تنفر مردم از حکومت است ؛ وضع درجامعه بوجود میاید که بالاییها نمیتواند  به مانند گذشته حکومتداری خودرا ادامه دهند، وپائینی ها نه خواهند به مانند قبل بالای شان حکومت شود، به این رو جامعه دربحران اقتصادی، سیاسی وتشتت فکری قرارمیکرد.

طوریکه انقلاب اکتوبر چنین مراحل را  سپری نمود: چنانکه کمون پاریس در1871 شورای کارگری را تشکیل کرد درروسیه نیز بعدازانقلاب 1905 تشکیل شد .برعلاوه با تغیرات توسط شوراهای کارگری درزندگی زحمتکشان وستم دیدگان درسهای از کمون پاریس بود ،که کارل مارکس انرا جمع بندی وبعدن در نخستین دولت کارگران دراکتوبر 1917 تحقق یافت.

انقلاب اکتوبر دراصل خود انقلاب دموکراتیک بود که دردوفازاهدافش تحقق پذیرفت. اولین کاری که انجام داد: ازبین بردن دستگاهی بوروکراتیک سلطنتی تزار، توسط نیروی که درصنعت مدرن تولد شده بود، میباشد، دوم، اولین بار دولت که ممثل اراده یی بالفعل  کارگران ودهقانان بود درجهان نهادینه  شد.،وجهان داخل مرحلهء دوران تاریخی نوین کردید.

جای گاهیی انقلاب اکتوبر نسبت به دوانقلاب دیگر، اولی درانگلستان درقرن هفدهم ودومی درقرن هجده درفرانسه،  بر شالوده یی ارزشهای مادی ومعنوی درجهان فرق دارد. چنانکه لیون تروتسکی درکتاب تاریخ انقلاب روسیه مینویسد: "هریک از انقلابهای بزرگ منادی مرحله تازه یی درجامعه بورژوازی واشکال تازه یی از اگاهی طبقات ان جامعه بودند. درست به همان شکل که فرانسه از فراز نهضت تجدد دین عبور کرد.    همچنان دراوسط قرن هفدهم، انقلاب بورژوازی درانگلستان درهئیت نهضت تجدد دین گسترش یافت . مبارزه برای حق دعا برطبق محتویات کتاب دعای هر شخصی ، با مبارزات برعلیه پادشاه ،اشرافیت، امرای کلیسا ورم، یک سان تلقی می شد. روسیه هم از فراز دموکراسی صوری گام برداشت .حزب انقلابی روسیه، که انگ خودرا برتمامی یک عصر زده است. بیان وظایف انقلاب را نه درانجیل جستجو کرد ونه دران مسیحیت این جهانی شده یی که دموکراسی "ناب" نامیده می شود. بلکه ان بیان را درروابط مادی طبقات اجتماعی جست. نظام شورائی ساده ترین ، صریح ترین وشفاف ترین بیان ممکن را به این روابط بخشید. حاکمیت زحمتکشان برای نخستین بار درنظام شورائی تحقق یافته است".

 انقلاب 25 اکتوبر در پتروگراد نه تنها تاریخ روسیه را بلکه تاریخ معاصر جهان را تغییر ودگرگون ،وجهان را داخل مناسبات نوین  اقتصادی واجتماعی نمود ؛حاکمیت اجتماعی  به عوض مالکیت خصوصی بر وسایل تولید تأمین شد .  

انقلابیکه درنخستین اقدام خود به جنگ اول جهانی خاتمه داد ،ونوید صلح وخوشبختی را به جهانیان وعده داد، برای اولین بار حقوق زن مرد  مساوی اعلام شد ،  ساعت روزانه کار را از 16 ساعت  به 7ساعت تنزیل داد وقدرت به دست کارگران ودهقانان انتقال یافت. انقلابیکه شعارها و مواضع ان پشتبانی از اقشار و طبقات محروم وستم دیدگان وکارگران علیه سرمایداران بود، برای همه نان، مسکن ،کار ،برابری ،مساوات وحل مناقشات ملی و جنسی بین مرد وزن برای اولین بار  شامل اهداف بنیادی دولت شوراها قرار گرفت.  زنان به مانند مردان از تمام حقوق  شهروند ی در عرصها ی اجتماعی وسیاسی  برخوردار گردیدند.انقلاب اکتوبر دراولین روزهای پیروزیش ازطرف جهان امپریالیستی با کدورت وخشونت  14 کشور جهان مواجه شد ،تمام نیروهای خودرا بسیج ساختند تا به هرنوع شود انرا در بسترش خفه ونابود بسازند .  موضع گیری خصمانه  منشویکها ، کمپپرادورها ولیبرال ها وغیره احزاب دست راستی  علیه دولت جوان کارگران ودهقانان باعث تقویه نیروهای مسلح شورشی کردید، جنگ داحلی باپشتبانی کشورها ی امریکا؛انگلیس ، فرانسه وجاپان و تزار وروسهای سفید از 1917 الی  1922ادامه داشت. امابا مبارزه ء شدید انقلابی وبا قوت وپشتبانی عظیم مردم زحمتکش  روس دشمنان انقلاب سرکوب وانقلاب به پیروزی نهایی خود نایل شد.

درنتیجه پیروزی انقلاب اکتوبر ، اتحادجماهیر اشتراکیه شوروی به تاریخ 30 دسامبر 1922 ترسایی از اتحادروسیه و14 کشور سابق ازامپراتوری تزار به مثابه حاکمیت شورایی کارگران ودهقانان بعداز کمون پاریس درسال 1871 تشکیل کردید.  ملغی تما م قراردادهای ظالمانه تزار از طرف لینن در جهان اعلام شد.بر بنیاد این اصل دولت جدید روسیه به رهبری لینن بعدازانقلاب اکتوبر،اولین کشوری بود ، استقلال افغانستان  را در 1919 ترسایی  که ازتحت تسلط انگلیسها بدست امده بود،  برسمیت شناخت.   قراردادهای همکاری اقتصادی ونظامی وفرهنگی میان دو دولت به امضا رسید.اتحادشووی یگانه کشور بود که با دفاع جانانه وبی مانند درجنگ دوم جهانی  فاشیزم هیتلری را به شکست مواجه ساخته وجهان را از زیر یوغ سلطه فاشیزیم برای ابد نجات داد. بعدازختم جنگ دوم جهانی 1بر6 حصه کره زمین را کشورهای سوسیالیستی  تشکیل داد، که به مثابه دژ استوار ومتین دردفاع از ستمکشان ،تهی دستان  استثمارشوندگان که  زیریوغ ستم استعماری  کشورهای غربی قرارداشتند ،تبارزکرد. بر بنیاد این رویکردهابود،که   جنبشهای استقلال طلبانه وازدیخوهانهء ملی ودموکراتیک  وضد اپارتاید وتبعیض نژادی در کشورهای  اسیا ،افریقا امریکا لاتین   بوجود امد  .اما امپریالیزم جهانی که ساحه نفوذ استعماری واستثماری خود را هر روز درجهان تنگ تر میدید تصامیمی زشت را علیه رشد کشورهای سوسیالیستی درراس اتحادجماهیرشوری  اتخاذ نمود .به این رو، تحریمهای اقتصادی ومداخلات مستقیم درمسایل داخلی اتحادشوروی وسایر کشورهای سوسیالیستی ازجمله دراروپایی شرقی وبراه اندازی «  65» کودتا در کشور ها با براندازی حکومتهای مردمی به تدریج زمینه را برای فروپاشی اتحادشوروی مهیا وبعداز   1991ترسایی  دولت شورها تخریب گردید.با ازبین رفتن اتحادشوروی تراژیدی بزرگی درجهان بویژه در افغانستان وشرق میانه بوجود امد  با یک قطبی شدن جهان ، امپریالیزم جهانی درراس امریکا وشرکایش درجهان دست باز  وخودرا یکه تاز میدان یافتند، هرانچه درمقابل حریفهای قبلی خود توانستند نمودند. از انجمله با تجاوزهای مستقیم وغیر مستقیم به بهانه مختلفی  به کشورهای عراق لیبی، سوریه ، یوگوسلاویا، افغانستان واوکرائین لشکر کشی نظامی نموده، که میلیونها انسانهای این سرزمین اواره وبه قتل رسیدندواین غایله هنوزم ادامه دارد!شعار نابودی تروریزم نه تنها در حرف باقی مانده، بلکه دوبرابر  رشد وتکامل نموده وده ها گروهای خُرد وبزرگ به کمک امریکا ، انگلیس واسرائیل به مانند: القاعده، طالبان، جبهه النصر بوکو حرام وداعش  تشکیل و رشد وگسترش یافته، که هنوزهم برای سرکوب نیروهای دموکراتیک دراین کشورها فعال میباشند.

 اتحادشوروی بعداز 40 سال جنگ سرد با امریکا  ازدرون پاشید ،اما دستاوردها وارزشهای معنوی ومادی که درطول عمرخود برشالوده یی اموزه های انقلاب  اکتوبربدست ا ورده بود ، هنوزهم برای نیروهای چپ که گرایشات طبقاتی دارند، دراذهان شان باقی و دارای اهمیت بزرگ تاریخی دارد. با درنظرداشت ایده های مثبت ومنفی وطرفدارن ومخالفین انقلاب اکتوبر، همه بالای یک موء لفه کلی وباارزش معتقد هستند، که انقلاب اکتوبر نه تنها تحول عظیم را در سرتاسر روسیه بلکه در تمام جهان بوجود اورد،  که هفتادوچهارسال عمر کرد وتاایدون که بیست وشش سال از تخریب ان میگذرد، پس لرزه های ان محسوس است.

طوریکه کانت در مورد انقلاب فرانسه گفته بود:" چنین پدیده یی در تاریخ بشر هرگز فراموش نه خواهد شد.. اگرچه انقلاب شکست خورد ، اما پیشگویی فلسفی ان قدر خودرا ازدست نداده است. زیرا این رخداد اهمیت زیادی دارد، با منافع بشریت پیوند دارد،ونفوذ ان درهمه نقاط جهان انقدر زیاد است که درشرایط مطلوب برای بازگشت به تلاش هایی ازاین نوع، به خافظه مردم باز می گردد."

 انقلاب اکتوبر بخاطر رنجهای بیکران طبقه کارگروایجاد جامع بدون طبقه وعاری ازاستعمار بربنیادعدالت اجتماعی وازادی وبرابری ولغو کارمزدی به پیروزی رسید.  شوربختانه نسبت اشتباه ها تیوریکی وخودخواهی وقدرت طلبی ان مولفه ها به چالش کشانیده شد. تجارب پیروزی انقلاب اکتوبر الی شکست وفروپاشی اتحادشوروی ما رامی اموزاند: تمام احزب دموکراتیک چپ وسازمانها وگروها وجنبشهای عدالتخوهانه اجتماعی ، برای ارزوی کسب قدرت باید چونان مبارزهء طولانی وموثر را درمیان مردم انجام دهد که با پشتبانی وانتخاب انها به قله های پیروزی نایل ایند. هیج نهاد نه باید تنها به فکررسیدن  قدرت وکسب امتیازهای مادی ومعنوی گروهی خود باشد . بلکه هرنوع موفقیت را بخاطر جلب اعتماد  مردم  بر بنیاد رهبری جمعی غرض ازبین بردن فقر ، ستم ،استثمار وتامین عدالت اجتماعی  و"دموکراسی" واقعی بکار ببرند،تا روابط ومناسبات دموکراتیک جمعی ،ازادی وبرابری عادلانه را تضمین نماید.

علی رستمی المان اکتوبر 2017

رویکردها:

تاریخ انقلاب روسیه، نویسنده: لیون تروتسکی

کتاب جان ریدی بنام« ده روزیکه جهان را لرزاند»

اثار منتخبه لینن جلداول" قسمت دوم "

 

 

+++++++++++

 

قسمت دوم

جستارهای انقلابی : رویدادهای انقلابی 1905 ترسایی مقدمهء بود، برای دو انقلاب فوریه واکتوبر1917،که دراین روند همه نیروهای دموکراتیک وانقلابی اشتراک فعال داشتند،  جنگ میان روسیه وجاپان  پایه های سلطنت تزار را ضعیف ومتزلزل ساخته بود، بورژوازی لیبرال برای کسب قدرت از جنبش توده یی که بوجود امده بود، پشتبانی  ،وبه مثابه هرم فشاربرضد دستگاهی سلطنت استفاده میگرد ،کارگران با ایجاد شوراهای کارگر ی که برای نخستین باردرانزمان بوجود امد ه بود، متشکل شدند،قیامهای دهقانی به تدریج برای تصرف زمین در سراسر روسیه اوج گرفت. حتی دراین قیامها دهقانانی بخشی از انقلابیون  که درارتش  سربازبودند، برضد سلطنت ازانقلاب پشتبانی میکردند. دستگاهی تزاریزم با خواست زمان یکجا با بورژوازی از لحاظ اقتصادی رشد یافته بود ،تضادهای تاریخی حادتر میشد؛دراین شرایط تنها طبقه کارگر جوان بود، که بادرک رسالت تاریخی ، تحت رهبری حزب سوسیال دمکراتیک با جلب توده های وسیع کارگران ودهقانان پرچم مبارزهء انقلابی را به دست گرفت،و خودرا اماده هرنوع  پیکارانقلابی نمود ،درهمین زمان بود که رشدصفوف  کارگران مساعد و سیر صعودی گرفت.

از انجایکه  هرانقلابی که درجامعه صورت میکرد مایه های پیروزی ان قبلن طرح ریزی شده و دینامیزم وقایع انقلابی بوسیله فعالیتهای توده ه یی که پیشتر در روان طبقاتی مردم نسج وپرورش و شکل می یابد، تعلق میکرد.

تحول وتغییرات انقلابی  بعداز پیروزی نخستین  انقلاب  1905 با تشکیل سلطنت مشروطه و ایجاد شوراها ی کارگری دردوران مدرنیته در روسیه بوجود امد. اغازگر این تغییر رویداد تاریخی روز یکشنبه 9جون 1905ترسایی در پطرزبورگ بود،که به روی جمعیت بزرگی کارگران ودهقانان وسایر اقشار مردم که برای شکایت از وضع زندگی خویش وستمگریهای عاملین تزار درنزدیکی کاخ سلطنتی راهپیمایی مسالمت امیز میکردند، به فرمان نیکلای دوم پادشاهی روسیه بوسیله گارد سلطنتی به سوی شان شلیک گردید ،که هزار تن کشته  ودوهزار تن زخمی شدند، این حادثه علتی بود، برای  ازبین بردن دیکتاتوری تزار وتامین مناسبات عادلانه اجتماعی به نفع  کارگران ودهقانان  که با پیروزی انقلاب  کبیراکتوبر « نظر به تقویم گذشته نومبر» 1917شروع کردید. چنانکه لینن گفت" این اغاز انقلاب در روسیه است".

مبارزهء بی امان و سر سخت وپیگیر طبفه کارگر و دهقانان بی زمین و سایرزحمتکشان روسیه تحت رهبری بلشویکها در رأس ولادیمیر ایلچ لینن ،برای ایجاد جامعه دموکراتیک و سوسیالیستی نقطه عطف تاریخی درروند مبارزه مردم این سرزمین میباشد؛که  دروضع ترور واختناق ازعمال دولت مستبد آموخته بودند، تا راه خود را هویدا سازند ،  واموزش انقلابی راکه در این روند درمکتب خود که مولود نظام سرمایداری  بود، با برپایی محافل مخفی ،اعتصابها، تظاهرات خیابانی برعلاوه ممنوعیت از جانب دولت گسترش  ودر عمل تحقق بخشیدند. بسیج کارگران درواحد های عظیم تولیدی، به شمول طبقه کارگر جوان وتازه نفس زمینه ان موثر شد، تا در اعتصابهای سیاسی که در اروپایی غربی نادر بود ، در روسیه به رویکرد بنیادی مبارزه تبدیل شود. رشد متواتر وسرسام اورطبقه کارگر  درسال 1905 از لحاظ کمیت وکیفت ارتقاءنمود.

چنانکه درسال 1904 برای نخستین بار در اعتصاب کارگران، علیه جنگ  روسیه وجاپان تنها 25 هزار کارگر، اشتراک ورزیده بودند؛سپس درسال 1905 در اعتصابهای سیاسی واقتصادی درمحموع 2.863.000تن  توده های مردم سهم داشتند، که رقمی بالای را نسبت به سال 1904 را نشان میدهد، این تغییر براساس تشکیل شوراها که به وسیله انقلاب اول ایجادشده بود ، میباشد. با رونق بیشتر رشد صنعت از سال 1910  الی 1915 روند جدیدی در اعتصابها سیاسی از لحاظ کمیت وکیفت تغییر بوجود میآمد ،که درقیام فوریه یی 1917،با اشتراک بیشتری سربازان ، کارگران ودهقانان به اوج نهایی خود رسیده بود. همچنان راهپیمایی کارگران به کاخ زمستانی  درنهم جون 1916 گسترده ترین اعتصاب ، نسبت به سالهای قبل محسوب میشد ، که با خشونت  وخشم پولیس  تزاری همرا بود.

 در دوماه اول 1917، 575 هزار کارگردراعتصاب های سیاسی درپایتخت اشتراک داشتند. برعلاوه چالشهای وحمله های پلیس ، بازهم دراستانه نهم جون 1917 ، 150  هزارکارگردرپایتخت در سالگرد "یکشنبه خونین" دست به اعتصاب زدند.

حوادث دوهمین انقلاب در فوریه 1917

انقلاب کبیر اکتوبر  از 23فوریه یا فبروری سال 1917 (به تقویم ان زمان که 13 روز با تقویم بسیاری کشورهای دیگر فرق داشت) درواقع انروز مصادف با هشت مارچ روز جهانی زنان بود، اغاز یافت. دراین روز هزاران زن کارگر وخانه نشین در پتروگراد نسبت قحطی مواد خوراکه  به خیابانها سرازیر شده بودند، روز بعد  کارگران معترض می خواستند داخل کارخانه پوتیلوف شوند، از جانب کار فرمایان مانع  ورود شان به کارخانه شد،این عمل باعث تداوم  اعتراضات خیابانی  گردید. برعلاوه اینکه بلشویکها  آماده گی قبلی داشتند، بانهم انقلاب به طوری خود جوش اغاز ودامنه ان گسترش یافت، ومردم خواستار برکناری تزار وختم جنگ شدند. در روز سوم دراین تظاهرات تعدادی چند صد نفر به قتل رسیدند، در مدت یک هفته در پتروگراد 170 هزار نفر سربازن  با شورشیان پیوستند. نیکلای دوم تزار روسیه نسبت فشارواعتراضهای توده های وسیع اعم ازکارگران ودهقانان دستور لغو مجلس روسیه را صادر کرد،اما اعضای ان متفرق نه شدند. .درپی  قیامهای توده یی مردم ،نیکلای دوم از سلطنت استعفاء داد و سپس در15 مارچ 1917 ترسایی حکومت موقت به رهبری الکساندر کرنسکی  بوجود امد. شمار قربانیان انقلاب در پتروگراد به 1443  تن کشته وزخمی رسیده بود ،ازجمله 869 تن  انها سرباز و60 تن دیگر افسران بودند.این انقلاب نتیجهء بود از تلافی ستم و ازار  ورنج ومشقتی که توده های کشور روسیه درطول قرون واعصاردیده بودند. سپس مبارزه پیگیر وسلحشورانه  کارگران ودهقانان ادامه یافت وهرروزبیشتر جزوتامهاوسایر اعضای گروه های ارتش با انها هم دست میشدند.درماه اکتوبر سوسیال دموکراتها  روز به روزه قیام رارهبری میکردند، مقالات واعلامیه ها را به نشر میرساندند. نخستین اعلامیه بتاریخ 26فبروری خطاب به ارتش ازجانب بلشویکها به نشر رسید ودرمیان ارتش وتمام نواحی توزیع شد.لئون تروتسکی مینویسد:" زینورنف ، یکی ازرهبران ان سازمان ، میگفت: اهنگ حوادث انقلابی چنان بود که حتی شعارهای ما به گردش هم نمی رسید. تا نامه های ما درمیان شان رخنه کند،نیروهای نظامی خود به مردم پیوسته بودندو افکار کارگران  برهمه ارتش تاثیر گذاشته بود" .

در 27 فبروری فعالین کمیته صنایع جنگی  با توافق نمایندگان سوسیالیست  دردوماه یی دولتی تصمیم به ایجاد شورای کارگران وسربازان گرفتند.  همزمان با انتخاب 1200 نماینده نظامیان که به 3000 نفر افزایش یافت شورای شهر پترگراد تشکیل شد.

 انقلاب 1905 زمینه را برای تغییرات بنیادی وپیروزی انقلاب فوریه  1917 ترسایی مساعد ساخت؛برای اینکه وعده که نیکلای دوم به مردم به خاطر تغییر وضع سیاسی واقتصادی به زحمتکشان داده بود عملی نه شد.هم زمان با انزجاروتنفر  مردم از جنگ  که باعث سقوط اقتصاد وتلفات انسانی گشته بود،ازبین رفت .روسیه پیش از اغاز جنگ  بزرگترین صادرکنند ه غلات درجهان محسوب میشد. اما بعدازجنگ وضع دگرگون شد در حدود 16 میلیون نفر به ارتش پیوستند. کسانیکه به ارتش می رفتند جوانان کارگر بود که شغل خودرا رها میکردند وبه جنگ میرفتندوقسمتی زیاد از تولیدات صرف نیروهای نظامی میشد. انقلاب فبروری نتیجه نارضایتی مردم ازتزار ، اشراف ونخبگان ،قحطی وفشار جنگ برتهی دستان بود.

 بعداز تشکیل  حکومت موقت منشویکها  میخواستند که انقلاب را به انحراف بکشانند ، جفای بزرگی را علیه کارگران که خواستارانتقال قدرت به شورهای کارگران ودهقانان وسربازن بودند،مرتکب شدند ، با دسایس  وعمال خاینانه  نمی خواستند، که انقلاب به رهبری طبقه کارگرودهقانان به پیروزی نهای خود برسد؛ انها میخواستند سازش با بوروژوازی به حاکمیت خود  ادامه بدهند .بنابراین  توطیه ها ودسایس  نیروهای ارتجاعی سازشگر،باتعقیب وپیگرد ومحفی شدن رهبران بلشویکها به شمول لینن دوباره  در روند انقلاب ازترس  ارتجاعین ،توسط حکومت موقت ادامه یافت، که این عما ل باعث تأخیر روند پیروزی ن انقلاب میشد . اپورتونیسم و محافظه کاران بمانند: سوسیال رولوسیوونرها ، سازش کاران، دفاع طلبان سلطنت تزار، اکتبریستها، وحزب لیبرالها بنام کادتها،چنانکه در سپتامبر 1917کرنسکی وسوسیالیستهای معتدل برعلاوه خواست اکثریت توده های مردم توانستند،تا با سهم گیری طبقات ثروت مند حکومتی ائتلافی را ایجاد نمایند.  وحکومت دوگانه زیر رهبری کرنسکی و شورای  کارگران ودهقانا ن بوجود امد. این امر زمینه تضعیف اعتماد منشویکها وسوسیالیستها را درمیان مردم سرعت بخشید ه و برای ابد ازدست دادند . عمال  را که نیروهای چپ میانه وراست ودموکراتها بورژوازی لیبرال برای تأخیر روند انقلاب انجام دادند چنین میتوان برشمرد:

" تسرز تلی ازرهبران حزب منشویک  کارگران را خلع سلاح نموده  به اتفاق ژنرال پولوتسف سربازن انقلابی را ارام ساخته  وحکم اعدام را برای سربازان تائید نمود.

اوکسینتیف : چندصد تن دهقاان که اعضای کمیته های ارضی بودن به زندان افکند وچند روزنامه کارگران وسربازان را تعطیل کرد.

چرنوف از رهبران سوسیال رولوسیونرها: فرمان تزار را درباره انحلال سیم  پارلمان فنلاند امضاء کرد.

سارینکوف:با ژنرال کورنیلوف متحد شد وفقط درنتیجه شرایطی خارج از اختیار او نتوانست پطروگراد را به او تسلیم کند.

زارونی و نیکیتسن:با موافقت الکسنی وکرنسکی هزاران کارگران ، ملوان وسربازان انقلابی را زندانی کرده ونقش یک ژانرم عادی را عیه کارگران راه اهن ایفا کردند".

 برعلاودر25 سپتامبر ژنرال کورنیلوف برای سرکوب انقلابیون وتامین دیکتاتوری نظام به سوی پطروگراد حرکت کرد که باوی  تعدادی زیاد از سرمایداران نیز همراه شد. تعدادی از وزیرا ن حکومت موقت  دراین توطئه کورنیلیوف برای سرنگونی حکومت موقت کرنسکی بود، اما خود کرنسکی هیچ نوع اقدام موثر برای خنثی ان نکرد، به همین اساس  مورد سوی ظن قرار داشت،اما توسط کمیته های سربازان  انقلابی وبلشویکهاکورنیلیوف دستگیروشورش سرکوب شد؛ تعدادی از افسران بلند رتبه و وزیرانیکه دراین توطئه شامل بودند از وظایف شان برکنار شدند.

روزنامه های افراطی راست عبارت از:ارگانهای سلطنت طلبان از قبیل تربیون خلق متعلق به پوریسکه ویچ، روسیه نوین وکلام زنده اشکارا، قتل عام دموکراسی انقلابی را طلبیدند.

شورش کورنیلیوف باعث شد، تا همه انقلابیون وگروهبندیها با سوسیالیستهای معتدل انقلابی برای دفاع ازخود متحد شوند؛ از این رو کمیته اجرائیه مرکزی به تمام سازمانهاری دموکراتیک پیشنهاد کرد ،تا نمایندگان خود را برای کنفرانس  به شکل دموکراتیک که در پطروگراد تشکیل میکردد، اعزام نمایند.

«ویکتورسرژ» یکی از مدافع گران انقلاب اکتوبر حوادث کسب قدرت را چنین توضیح می کند:"بعداز ماه جولای ، بیشتر رهبران فعال بورژوازی در فکر درمان این نقض وکمبود بودند. انها در ایده یی یک دولت مقتتدر را می پروراندند. روسیه درمیان دو دیکتاتوری قرارداشت ـ دولت «کرنسکی» بیش از یک دولت موقتی وگذرا نقش دیگری را بازی نمی کرد. کودتای ناموفق «کورنیلف» که به طور نهانی به وسیله یی«کرنسکی» و «ساونکف» کمک می شد باعث بسیج تازه یی پرولتاریا گردید."

 انتخابات شهر داری های عمده درماه سپتامبر از 70 درصد آرأی که در ماه جون نصیب منشویکها وسوسیالیستها شده بود به 18درصد به نفع انها باقی ماند.  بناعن بلشویکها برعلاوه در اتحادیه ها ودر بین سربازن وناویان  در سراسر روسیه موافقیتهای عظیمی بدست میاوردند.  جان رید خبرنگارامریکای لاتین ، درکتاب خودبنام"ده روزیکه جهان را لرزاند" می نویسد:" مبارزه بین پرولتاریا وبورژوازی بین شوراها ودولت ، که  در روزهای نخست مارچ اغاز شده بود، اینک به اوج خود نزدیک می شد. روسیه که بایک جهش از قرون وسطی به قرن بیستم جهیده بود، دریک نبرد حیات ومماتی به دنیای حیرت زده ، دوانقلاب ارائه داد: انقلاب سیاسی ، انقلاب اجتماعی."!

 کرنسکی  رئیس حکومت موقت  بعد از انقلاب فوریه 1917، درروزهای اخیر در پارلمان میگفت:«دراین روزها مردم روسیه ومخصوصأ مردم پایتخت، دایمأ درحال وحشت بوده اند.روزی نیست که درروزنامه های بلشویک مردم دعوت به قیام نشوند.»

زندگی روزمره مردم درماه های سپتامبر واکتوبر به تدریج بد وبدتر شده میرفت مواد عذایی به ندرت وبا قیمت گران یافت میشد،مواد تامین کننده خوار بار کمیاب تر میشد، کمبود نفت وبرق دشوارتر شده میرفت، مردم با قیمت بلند شمع دریافت میکردند، اکثرأ برق نداشتند ،وشبها را به تاریکی سپری مینمودند؛دزد ی و رهزنی به اوج خود رسیده بود، مردم با اسلحه به  اپارتمانهای خویش به نوبت کشیک میدادند، جیره نان وجود داشت ؛ هفته هاسپری میشد نان برای کسی نمی رسید و مقدار شیر به کودکان تقلیل یافته بود، برای دریافت لقمه نانی ساعتها باید مردم در قطار انتظار می کشیدند.

 پس درامد لرزه های این وقایع که درجامعه برشالودهی تضادهای طبقاتی رشد یافته بود، باعث دگرگونی بنیادی وازبین رفتن قدرت دوگانه وایجاد حکومت کارگران ودهقانان که از طریق انقلاب بیست چهارم وبیست پنجم اکتبر 1917 (مطابق تقویم جدید 6و7نوامبر)تحت رهبری بلشویکها با رهبر خردمندانه لینن بوجود امد، میباشد.دراستانه این قیام مسلحانه انقلابی درکاخ "سمولنی" دومین کنگرهء شوراهای نمایندگان کارگران وسربازن تشکیل یافت. که دران 650 تن ازتمام سراسر روسیه به پطروگراد امده بودند،کنگره تماتم قدرت را به شوراها اعلام داشت.حادثهء بزرگی بود که ضربه بزرگی بر اندام امپریالیزم جهانی وارد نمود..این حکومت نخستین پیشنهاد صلح عادلانه ودموکراتیک را شعار اغازین خود قرارداد؛همچنان تمام معاهدات قبل از بیست وپنجم اکتوبررا از لحاظ دیپلوماسی میان روسیه تزاری و سایر کشورها وجود داشت وبه نفع ملاک ها وسرمایداران  بود، ملغی اعلام شد،برای این امر سه ماه اتش بس اعلام کردید. ادامه دارد..

 

++++++++++

قسمت اول

انقلاب اکتوبر با عظمت ترین تحول بنیادی را درعرصه اجتماعی، اقنصادی وسیاسی بعداز انقلاب کبیر فرانسه درجهان بوجود اورد. جهان را داخل روند جدید تاریخی نمودوارمانهایش ازتیوری به عمل تحقق یافت. ارمانهای هردو انقلاب، نه تنها تغیر بنیادی معنویی ومادی را درکشورهای فرانسه وروسیه وارد کرد ، بلکه  ارزشهایش درسرتاسر جهان فراگیر شد. درحالیکه هردو کشور دارای ویژه گی های جداگانه را از لحاظ مناسبات اقتصادی واجتماعی داشتند. دستاوردهای باارزش علمی واموزشی وتربیتی ان وِرد زبان همه فرهیختگان وپژوهش گران ،ونیروهای دموکراتیک انقلابی وسایر روشنگران به مثابه  مایه های تاریخی ،علمی  قرار گرفته، و رهنمایی  رویکرد های اهداف وطنپرستانه انها گردید.هردو درعقب خویش نیروهای فداکار وزحمتکشِ، دهاقین وکارگران را که درقهر استبداد واستثمار ظالمانه طبقات اشراف ،اعیان ،زمین داران بزرگ وسرمایدران صنعتی زباله ورنج میکشیدند ، قرار داشت.

شوربختانه  دررساله ها ی تحلیل گران سیاسی راست وبعضی چپهای ریفرمستی به ملاحظه میرسد که اانقلاب  اکتوبر را تحریف شده وانحرافی ومحصول شرایط جنگی  وکودتامیدانند . در همه انقلابهای جهانی ،درپهلوی دستاوردهای سرنوشت ساز  تاریخی،عقب گردیها، زشتی ها وبدی های در جریان وقوع ان وجود داشته است . ازجمله انقلاب درفرانسه ، انگلستان وامریکا ،که از خود پیامدها وعوامل گوناگونی تاریخی داشته و باعث کشتارو عواقب وخیم غیرانسانی  دراین کشورها شده ،  است. درانگلستان کشتار بیرحمانه دهقانان وغضب زمینها  توسط طبقات اشراف سرمایدار برای رشدجامعه سرمایداری و  انقلاب امریکا  که هدف،قیام مردم جلوگیری از واردات چای از هند  توسط انگلیسها که به صنعت چای امریکا ضربه وارد مینمود ودرعین حال  مستعمره اش بود ، منجر به کشتار هزارن انسان واستقلال امریکا در1775ترسایی شد.همچنان کشتاری بی رحمانه درجریان وبعدازپیروزی انقلاب فرانسه که هزاران انسان انقلابی و بی گناه  به شمول ژاکوپنیها کارگر ودهقانان ورهبران شان ازجمله رسپیر  در"گوتین "انقلابی  به قتل رسیده اند. انقلاب اکتوبر در روسیه نیز ازاین کاستیها مبراء نه بوده ، که عوامل  مختلفی نظر به شرایط درسطح ملی وبین المللی داشته است!

 ویژه گیهای روسیه قبل از انقلاب اکتوبر:

روسیه از لحاظ تاریخی خصیصه بنیادی  ان ، همانا اهنگ بطی رشد اوبود، که ناشی ازعقب مانده گی اقتصادی بدویت اجتماعی وی ،محسوب میگردید .از سوی دیگر شرایط طبیعی گرم وسرد این سرزمین  با بادهای شرق ومهاجرت های اسیایی وکشمکش ها با صحرانشینان تا پایان قرن هفده هم ادامه داشت. زندگی بدوی ،رفت امدها و قطع جنگلات درشمال وجنوب ، برای تامین احتیاجات مردم ،این مناطق به دشت های فراغ تبدیل شد.  کشاورزی با شیوه های سطحی پیش رفت .طوریکه لئون تروتسکی درکتاب خود " تاریخ انقلاب روسیه" مینویسد:" بر برهای غرب برویرانه های فرهنگی روم جا خوش کردند. ودرانجا سنگ های کهن بسیار یافتند که چون مصالح اماده یی ساختمانی به کارشان امد،حالانکه اسلاوها در شرق هیچ میراثی دردشت اشفته یی خویش نیافتند. خلقهای اروپای غربی، که مرزهای طبیعی خودرا به سرعت یافته بودند، ان خوشه های اقتصادی وفرهنگی یعنی شهرهای تجارتی را برپاکردند.جمعیت هامون شرق ، به محض رویت نخستین نشانه های ازدحام ، عمیق تر درجنگل فرو می رفت، ویا ان که بر پهنه ی دشت پراکنده می شد."

با رشد ابتدایی کشاورزی عناصر کار کشته جسور ودهقانان غرب نشین وصنعت گران اهسته اهسته بازرگان شدند. درشرق هم عده به تجارت پرداختند، که زیادتر انها قزاقها ،مرزنشین وکوچ نشینهابودند. روند تشکیل لانه های اجتماعی  در غرب زودتر واما در شرق بعدها این قشر بندی بوجود امد. ویکو امپراتور ایطالیا یکی از معاصران پطراول مینویسد:" تزار روس گرچه مسیحی است. اما برمردمی کند ذهن فرمان می راند."ان ذهن"  کند"   هدفش « روسها انعکاسی از اهنگ کند رشد اقتصادی، بی شکلی روابط طبقاتی، وتهی دستی تاریخی داخلی  انها وانمود شده است.»

همچنان روسیه نه تنها از لحاظ جغرافیای بلکه از لحاظ اجتماعی وتاریخی نیز در وسط اروپا واسیا قرارداشت.از غرب هم متمایز بود واز شرق اسیائئ  هم؛ ودراداوارتاریخی گاهی به غرب وگاهی به شرق نزدیک میشد. از شرق  تاتارها  در روند تاریخ  در روسیه جای گرفتند ، تا اینکه درساختار قدرت دولتی  به رهبری رسیدند. غرب برای روسیه همیشه اموزگار خشم ،خطرناک  ودشمن (بمانند قرون معاصر )بوده است.

چنانکه تروتسکی درمورد برخورد کشورهای غربی درجهان از ان جمله درامریکا میگوید: استعمارگران اروپا تاریخ را از ابتدا درامر یکا اغاز نگردند .پیشرفت کنونی اقتصاد امریکا والمان از اقتصاد انگلستان درست وبه دلیل عقب افتادگی، رشد سرمایداری دران دو کشور میسر شد".

 کمکهای غرب  وعناصر فنون واموزش غرب بویژه اموزش نظامی وصنعتی درزمان پطراول به تقویت برده داری با شرایط طاقت فرسای سازمان بندی کار گردید؛این امر منجر به تقویه تزاریزم وبه تعویق افتادن رشد روسیه شد.

در روسیه مذهب ودستگاهای روحانیت  مانند قدرت کلیسای کاتولیک غرب دارای قدرت نه بوده، بلکه به نقش نوکرمأ بانه یی معنوی استبداد قناعت میکرد. اسقفها ی اعظم مانند تزار از اقتدار برخوردار بودند. در دوره پترزبورگ وابستگی کلیسا بیشتر بود.  هزاران کشیش و راهبان جزو ساختار بوروکراسی بودند ونوعی پلیس انگلی (مفت خور) به شما رمیرفتند.  اسلاو پرستی رویکردفلسفی خودرا براین میدانستند که  کلیسامردم روس دموکراتیک است ، حالانکه ساختار ان مانند  بوروکراسی  المانیها بوده که توسط پطر کبیر بالای مردم روسیه تحمیل میشد. مارکس دراین مورد چنین گفته است:" کله پوک های المانی به همین سان گناه خود کامکی فردریک دوم را به گردن فرانسوی های می انداختند. توگویی بردگان عقب مانده برای تربیت خود همواره نیازمند بردگان متمدن نبودند."

 شهر ها ی قدیم   روسیه همه بازرگانی ، اداری ونظامی بودند ،درنهایت مراکز مصرفی محسوب میشدند، نه مراکز تولیدی. وابستگی بیشتر بازرگانان به تجارت وصنعت روستای باعث گردید، که مانند غرب  به صنعتگران وبوروژوازی بزرگ  تبدیل شوند.

پانزده سال قبل از انقلاب کبیر فرانسه، جنبشی موسوم به شور ش "گاپوچف" که دهقانان قزاقی ورعیاتهای اورال دران شرکت د اشتند صورت گرفت . که منجر به تقویت استبداد بوروکراتیک به  حفظ منافع اشراف گردید. 

 در زمان پطرکبیر بود، که اروپایی شدن روسیه اغاز شد، ودرسالهای  1825 قیام دکابریست برای تامین نفوذ سیاسی اشرافیت  وتکامل بوروژوازی غرب  صورت گرفت، که موفق به اهداف خود نه شد وعملشان خنثی شد.

 در 1861 بوروکراسی اشرافی با پشتبانی وتکیه برملاکهای لیبرال ،اصلاحات دهقانی را به اجر دراورد. تاریخ صنعت روسیه گواهی میدهد ، که  صنعت دیرمانده یی  روس   روند تکاملی کشورهای پیشرفته را تکرار نکرد ؛ بلکه خودرا دران مسیر اعیار ساحت.توانست که عقب مانی های خودرا جبران کند. درمیان انقلاب اول در 1905 ترسایی وجنگ، تولید صنعتی درروسیه تقریبن دوبرابر شده بود.

درامد سالانه ملی روسیه نسبت به سرامد ملی در ایالت متحده 8تا 10 بار کمتربود. برای اینکه چهار پنجم از نفوس روسیه متکی به کشاورزی بود، درحالیکه در ایالت متحده دربرابر هر یک کشاورز دونیم نفر درصنایع کار می کردند. دراستانه جنگ اول جهانی :در ازای هرصد کیلومتر مربع از زمین، روسیه0.4کیلومتر، المان 11.7 ،اتریش ومجارستان 7کیلومتر راه اهن داشتند.

 سطح رشد اقتصادی دهقانان به پیمانه قرن هفدهم قرارداشت، وصنعت روسها در ساخت فنی وسرمایداری خود درسطح کشورهای انکشاف یافته ودر برخی جهات از این کشورها  جلوتر بود. طوریکه لیون تروتسکی درتاریخ انقلاب  روسیه چنین تحریر داشته است:"کارخانه های کوچک ، یعنی کارخانه های با کمتر از صد کارگر درامریکا در1914، 35 درصد از کل کارگران صنعتی را دراستخدام داشتند، اما درروسیه این رقم فقط 17.8درصد بود. تعداد نسبی کارخانه های که بین 100 تا 1000 کارگر را دراسخدام داشتند، درهردوکشور تقریبأ یک سان بود. اما کارخانه های غول پیکر ،هریک یا بیش از 1000 کارگر،درایالت متحده7و8درصد و درروسیه 41و40 درصد از کارگران را دراستخدام داشتند!درمهم ترین نواحی صنعتی نسبت اخیر حتی بالاتر هم بود: درناحیه یی پتروگراد44.4 درصد، درناحیه یی مسکو57و35 درصد. هنگام مقایسه یی صنعت روسیه با صنعت بریتانیا با المان به نتایج مشابه می رسیم. این واقعیت که نخستین بار درسال 1908 به وسیله ی موءلف کتاب حاضر به اثبات رسید با مفهوم عوامانه عقب افتادگی اقتصادی روسیه جور درنمی اید. اما ان عقب افتادگی را نفی نمی کند، بلکه به طور دیالکتیکی تکمیل اش می سازد."

در روسیه سرمایه صنعتی با سرمایه بانکی بسیار زود رشد نموده بود. با منابع مالی غرب یکی بود، فرمانبردار بازار های پولی اروپایی غربی بود؛صنایع سنگین وسبک روسیه مانند فلزات ، ذغال سنگ ، نفت همه زیرسلطه سرمایه های مالی خارجی قرارداشتند،خارجیها درمجموع چهل درصد سرمایه موجود روسیه را دراختیار داشتند، کنترول سهام  بانکها، تاسیسات وکارخانه های روسی درخارج روسیه  وجود داشت.

نکته مهم اینست که تمام مسوولین وصاحبان موسسات صنعتی،بانکداری وحمل ونقل خارجی بودند که مفاد بیشتری را به جیبهای خود می زدند.

 طبقه کارگر روسیه درشهرهای برزگ صنعتی وبویژه در پتروگراد فعالیت داشتند، درمناطق دیگر مانند اورال اکثریت نیمه کارگر ودهقانان بودند ، پیوستن نیروها تازه نفس از روستا ها به صفوف کارگران در رشد کمی کارگران  می افزود.

 لئون تروتسکی در کتاب خود بنام" تاریخ انقلاب روسیه" درمورد وضع دهاقین وزمیندارن چنین مینویسد:«تمدن بشری دهقان را حیوان بارکش خود کرده است. بوروژوازی درنهایت امر فقط شکل باررا تغیر داده است.» دهقانان نقشی مهم را درانقلابات جهانی بازی کرده اند ودرروند تاریخ مستور مانده است. طوریکه مارکس درسال 1848 نوشت :" بورژوازی فرانسه کارخودرا با ازاد سازی دهقان ها اغاز کرد .وانگاه به کمک دهقان ها اروپا رافتح کرد. بوروژوازی پروس چنان از برق منافع تنگ نظرانه وفوری خود کور شده بود که حتی این متحد را هم ازدست داد و او را به حربه یی دردست ضد انقلاب فئودالی تبدیل کرد."

دهقانان روسیه ضد اشراف بودند، انها مطابق گفته ماوکیالی « درجمهوری که اشراف باشد جمهوری نیست» عقیده خود را اشکار میساختند. در روسیه در زمانی شرایط انقلابی نقش بزرگی را کارگران وسربازان شهر پتروگراد ومسکو ایفاء نمودند ؛که در جنبش دهقانی مراکز عقب مانده زراعتی  ومنطقه میانی ولگا را نام برد. اشراف مالک برزمین ماهیت  انگلی داشت ،لایه های دهقانی هنوزاز مراحل ابتدایی خود نه گذشته بودند وفقر روستایی هرچه بشتر مسلط بود. اما بعد از روند انقلابی  1905ترسایی بر اساس تلاش احزاب  درمسیر سیاسی قرار گرفتند.    دراستانه انقلاب اول تمام زمین های قابل کشت درروسیه درحدود 280 میلیون دسیاتین(هر دسیاتین برابراست با 2.7 جریب فرنگی وهرجریب فرنگی برابراست با 4047 متر مربع) براورد می شد. قطعات اشتراک در حدود 140 میلیون دسیاتین را دربر میگرفت. زمینهای سلطنتی در حدود پنج میلیون دسیاتین بود. زمینهای کلیسا وراهبان خانه ها، در حدود دوونیم میلیون . ازمیان زمین های خصوصی ، 70 میلیون دسیاتین متعلق بود به 30 هزار زمین داربزرگ که هریک بیش از50 دسیاتین زمین داشتند. این 70 میلیون دسیاتینن  زمینی بودکه به 10 میلیون خانواده دهقان تعلق می گرفت .  دهقانان روسیه اروپای 27 میلیون دسیاتین زمین در حدود 60 درصد از کل زمینهای خصوصی از ملاکان را اجارکرده بودند. وسالانه مبلغ 400میلیون روبل به انها می پرداختند و پس از انقلاب فوریه مبارزه شدید علیه این معامله کمرشکن  اغازشد ،به عنصر اصلی خواست جنبش دهقانی تبدیل گردید. درمحموع درسرتاسر روسیه 600.000 خانوار روستایی وجود داشت که هریک تا 50 دسیاتین زمین درملکیت خود داشتند. این وضع تاثیر انگیز امار اراضی در روسیه خود نمایانگر  سیاست غیر عادلانه وبرمبنای منافع طبقاتی اعیار شده بود ،میباشد، که باید علیه ان قیام صورت میگرفت.  همچنان درروسیه دربحبوبه انقلاب اکتوبردرسال1917ترسایی کوپراتیفها دهقانی فعال بود،که 12میلیون عضو داشت.

در روسیه انزمان دیکتاتوری  فردی خانواده تزارکه مدافع گر اشراف وزمیداران بزرگ وسرمایداران صنعتی  ، که قدرت را انحصار کرده بود، وجود داشت. روسیه نسبت به اروپا  عقب مانده بود؛بانهم کارخانه جات صنعتی که دران هزارها کارگر مشغول تولید بود، فعال و به اختیار مالکیت خصوصی افراد قرار داشت. شیوه و مناسبات خصوص  سرمایداری بالای وسائل تولید حاکم بود .روسیه در دردازنای تاریخ با کشورهای فرانسه ، انگلستان ،  المان وغیره  که دارای کشورهای استعماری درجهان بودند، در رقابت منطقوق و جهانی قرار داشت . جنگهای برای غضب سرزمینهای همسایه وکشورهای عقب مانده میان هم صف ارایی کرده اندد، که اخرین جنگ  پیش از انقلاب 1905 واکتوبر با جاپان بود، که تاثیر منفی بالای وضع اقتصادی سیاسی واردکرده بود،مردم ازاین وضع ناراض  خسته شده بودند. بعداز انقلاب 1905 جنگ اول جهانی میان ابر قدرتها برای تقسیم جهان اغاز شد که روسیه جزو متفقین علیه المان وهم پیماناش برای دفاع از سلاوهای صربستان، داخل جنگ شد.جنگ این پدیده شوم وتباه کن بالای سرنوشت مردم وبالخصوص بالای دهقانان ، کارگران وسایر زحمتکشان تاثیرمنفی وارد ساخت؛ برعلاوه مناسبات غیر عادلانه اشراف زمیندار وسرمایداران بزرگ که طرفدار ادامه جنگ  و انحصار قدرت رادراختیار دا شتند، دهاقین و کارگران را با  مزد ناچیزبهر ه کشی مینمودند، که عامل نارضایتی بیشتر مردم شده بود. به این رو، روسیه پیش ازاغاز جنگ کاملا طبقاتی واشرافی بود،  دهقانان وکارگران وسایر زحمتکشان از دست شرایط ناسالم رنج بیکران میبردند؛و در زندگی فلاکتبار ی قرار داشتند. لایه های مختلفی اقشارفوقانی جامعه که اشراف بودند، از زندگی مرفه وعالی  برخوردار بودند.تشدید تضادهای طبقاتی جامعه و نا رضایتی مردم یکجا باشرایط طاقت فرسایی جنگ که سربازان را متنفر و رنج میداد، وضع را انقلابی ساخته بود ،که در ارزوی تغییرات بنیادی بودند . مبارزه طبقاتی بنابرشرایط اختناق اوربا تسلط  دیکتاتورانه  تزار روس هرچه بیشتر درمیان کارگران ودهقانان شدت روز افزون خودرا میگرفت. بلشویکها درمیان  توده ها برای بدست اوردن حقوق عدالتخواهانه  وارتقای سطح شعورسیاسی انها اندیشه های مترقی وانقلابی را توضیح وترویج مینمودند،درهمه جا درحال پیشروی برای سرنگونی سلطنت واحراز قدرت بودند.

 روسیه دراغاز قرن بیستم صدو پنچاه میلیون نفوس داشت که ازجمله  سه میلیون ان در پتروگراد ومسکو زندگی می کردند و درحالیکه در انگلستان درقرن هفدهم ، وفرانسه درقرن هجدهم ، طبقه کارگر به مفهوم امروزی نداشتند. برعکس در1905 روسیه درهمه رشته های کار درشهر و روستاها به تعداد  ده میلیون تن  کارگر داشت ، که با اعضای خانواده انها به بیست و پنج میلیون میرسید. یعنی بیش از جمعیت فرانسه درزمانی انقلاب کبیربوده است. جان رید درکتاب خود بنام "  ده روزی که جهان را لرزاند" درمورد خصائص مردم روسیه وکارگران اقتباس ازنطریه ویلیام انگلش والینگ مینویسد:" اکثر کارگران روسی میتوانند بخوانند وبنویسند. کشورطی سالهای بسیار درحال انچنان غلیان شدیدی است که درروند مبارزه انها نه فقط نمایندگان پیشرو طبقه انها بلکه همچنین عناصر انقلابی بسیار از اقشار تحصیل کرده جامعه قرار گرفتند که با اندیشه های سیاسی واجتماعی رستاخیز روسیه به کارگران روح دمیده بود".

هرانچه گفته امدیم این پدیده ها ویژه گیها ی  تاریخی پیش از انقلاب 1905 و   1917درکشور روسیه وجود داشت، که در ان هسته های دانش انقلابی شکل گرفت ،و  برای حل تضادهای طبقاتی وسرنگونی مناسبات مالکیت خصوصی وتسلط  زمینداران بزر گ اشراف اعیان  گردید. وروسیه داخل  مراحل نوین تاریخی برشالوده یی مناسبات اقتصادی واجتماعی نوین که مالکیت خصوصی به مالکیت اجتماعی به رهبری طبقه کارگران ودهقانان تعلق گرفت،شد. ادامه دارد..

رستمی کشورالمان

 

 


بالا
 
بازگشت