احمد سعیدی

 

امید واری نماینده ملل متحد به صلح افغانستان؟

تا دامیچی نماینده سیاسی سازمان ملل متحد در افغانستان گفته که علاقمندی به راه‌حل سیاسی برای تامین صلح در این کشور افزایش یافته است؟ اما معلوم نیست که ایشان از روی کدام قرائن وتحولات جدید در سطح جهان ومنطقه چنین اظهارات خوشبینانه کرده است؟ در زمین طالبان ساحه حاکمیت خویش را توسعه بخشیده اند و پالیسی جدید امریکا نسبت به افغانستان خشم بیشتری پاکستان را بر انگیخته است وایران آمادۀ هر نوع عکس العمل نموده است.به باور من اگر کشور های همسایه افغانستان آماده حل قضیه نشوند هیچ استرا تیژی دیگر نمیتواند افغانستان را از موج توفانهای هولناک به ساحل آرامش وامنیت بکشاند.

ملل متحد وصلح افغانستان:طوریکه تجربه نشان داده خارجی ها در افغانستان خوب جنگیده اند واما در مورد صلح  حتی ملل متحد کمترین چالش را تجربه نکرده اند.طرح صلح بیننسیوان نماتینده خاص ملل متحد در افغانستان در زمان حکومت  داکتر نجیب الله چندان چانس واقبال  برای عملی شدن نداشت .علاوه ازینکه طرح ها وبر نامه ها راه بسوی جاده صلح نبرد که موج بی باوری ونفاق را در افغانستان افزایش داد بعد ازین طرح ناکام افغانستان میدان برای آزمایش سلاح های مختلف شد و جنگ خونریزی تا حال ادامه دارد..

رویکرد جدید آمریکا وملل متحد: اخیر مؤسسه صلح امریکا نیز نشستی داشته که روی ختم جنگ در افغانستان صحبت کند  طرح های این مؤسسه هم رزمی است وهم صلح آمیز که فشرده آنرا درینجا نقل میکنیم..موسسه‌ای صلح امریکا با اشتراک مقامات، اعضای جامعه‌ای مدنی و رهبران تجاری افغانستان و پاکستان در ماه جاری میلادی نشستی را برگذار کردند تا بر رسی کنند چه راهکاری را در افغانستان در پیش گیرد تا افغان‌ها را در مبارزه با دهشت افگنی همراهی کند.استیفن هادلی، رییس هییت مدیره‌ای موسسه‌ای صلح ایالات متحده‌ای امریکا، اندرو ولدر، معاون رییس موسسه‌ای برنامه‌های آسیا، و اسکات وردن مدیر برنامه‌های افغانستان و آسیای مرکزی، از اشتراک کنندگان این نشست بودند. ایشان به چهار مورد راه حل اشاره کرده اند که قرار ذیل است.فکر میکنم صلح وجنگ را با هم آمیخته اند.

نخست: ایالات متحده‌ای امریکا باید مبارزه با دهشت افگنی را با جدیت آغاز کند تا داعش و القاعده را در افغانستان نابود کند

دوم: ا کمک‌های نظامی باید جز از استراتژی سیاسی باشد تا دستاوردهای قابل ملاحظه‌ای در حفظ اراضی کشورشان داشته باشند.

تنها حمایت نظامی، افغانستان را باثبات نمی‌کند چون حکومت افغانستان باید اقدامات جدی را به خاطر کاهش و محو فساد اداری در پیش گیرد تا ثبات برقرار شود.برای رسیدن به این اهداف حکومت‌های افغانستان و ایالات متحده‌ای امریکا باید باهم تعهد دوجانبه کنند تا از این تلاش‌ها حمایت کامل می‌کنند.

سوم: امریکا باید بداند که جنگ و دفاع در مقابل طالبان راه رسیدن به هدف نیست بلکه افغان‌ها باید روند صلح را رهبری کنند تا مشکلات امنیتی، از طریق سیاسی حل و فصل شود این مؤسسه میگوید حالا زمان آنست که تعریف دوباره از "پیروزی" در افغانستان داشته باشیم و آن اینکه بجای "پیروزی در جنگ" هدف ما را "پیروزی برای صلح" تعیین کنیم.

چهارم: سرانجام ایالات متحده‌ای امریکا بخاطر ثبات افغانستان، یک اجماع منطقه‌ای را تشکیل دهد. امریکا نیز باید به روسیه چین و ایران نیز پیامی داشته باشد و آنان را اطمینان دهد که امریکا برای حل مشکلات موجود در منطقه، دنبال راه حل سیاسی است.

مؤسسه صلح امریکا نخست راه های جنگ را پیشنهاد کرده بعد میرود به عوامل جنگ که آنرا در ضعف مدیریت وفساد اداری در حکومت افغانستان دیده ودر یک بخشی خواستار گر فتن ضمانت از حکومت افغانستان شده  تا به پاکستان اطمینان دهد که در آینده از خاک افغانستان از طرف هراس افگنان  تهدید نمیشود  که قابل ملاحظه است چون مرکز هراس افگنان پاکستان است نه افغانستان .ولی من هم با شناخت مؤلفه های جنگ با مؤسسسه هم نظر نیستم وهم فورمول های صلح را مغشوش می بینم.

نگاه من: طبیعی است که برداشت من متفاوت است ببینید نماینده ملل متحد از وجود داعش وطالب به عنوان مخالفین حکومت افغانستان یاد کرده یعنی طرف های جنگ آنها اند اما نگفته چطور میتوان داعش وطالب را بر سر میز مذاکره نشاند.اینها اصلا عناصر صلح ومذاکره نیستند.به نظر من طالب وداعش من حیث عامل خارجی مردم بیکار وکم سواد وکم اقتصاد افغانستان را که در موارد مورد ظلم هم قرار گرفته اند به گروگان گرفته اند نیمی مردم را شستشوی مغزی میدهند ونیمی دیگر را با دادن معاش واجوره به جنگ میفرستند البته عوامل دیگری نیز وجود دارد که باید تشخیص شود ودر جهت کاهش آن اقدام عملی بر داشته شود.

1-    فساد وبی قانون در نظام

2-    - وجود تفنگداران مسلح غیر مسئول که از اثر اختلافات بوجود آمده اند

3-    اختلافات ذات البین مردم بنام قوم وگروه که از سال ها باقی مانده. تجارت مواد مخدر

4-    فساد وبی رقانونی در داخل نظام وفقر وتنگدستی عواملی اند که صف دشمن را تقویت کرده .

چه باید کرد؟  در کنار اجماع جهانی ومنطقوی  نخست شورائی عالی صلح  افغانستا ن در مرکز به یک نهاد فشرده اجرائی تبدیل شود.تا بتواند در همه  ولسوالیها یک شورای قومی بنام صلح  عملی ایجاد وعملا به صلح وآشتی بین مردم بپردازد  وطرف ملامت را بحکومت معرفی کند تا حکومت از حمایت متجاوز ومتعرض دست بر دارد.وحکومت هم پول های را که در مرکز مصرف میکند در مناطق که نزاع واختلاف است به جبران خسارات وتلفات جنگ های داخلی مصرف کند.یعنی یک طرف جنگ بیشتر خساره دیده هم خونبها میخواهد وهم جبران خساره در حالیکه طرف متهم ندارد واین ناداری آنرا وادار ساخته تفنگ را بز مین نگذارد ویا با مخالفین یکجا شود ویا بر عکس طرف ضعیف بخاطر انتقام گیری با مخالفین یکجا شده  درین صورت دولت بخاطر صلح باید سهم بگیرد یعنی بودجه ای را بنام سو بسیدی صلح در نظر بگیرد.

افراد مسلح غیر مسئول را قانونمند وپاسخگو بسازد.با تا مین  شدن امن نیمی مردم خود شان برای خود شغل پیدا میکند ونیمی هم  از طریق پروژه های دولتی به کار وزندگی مصروف میشوند...در کنار آن وجود مکاتب فعال ومعارف پویا روحیه صلح وزندگی همزیستی را تقویت می بخشد..لذا از نظر من ریشه جنگ ها در دهات افغانستان است که بسوی مراکز کشانیده میشود باید حکومت بطرف مردم برود آن هم در دهات دور دست که بانک مردم است وبسوی دشمن سوق داده شده...از حصار کشی ها در اطراف دفاتر در کابل صرف نظر کند این کار به معنی ترس وبیزاری ازمردم است.

 

 

 


بالا
 
بازگشت