محمد الله وطندوست

 

تاء ملی بر اظهارات جناب محقق

عجب زمانه یی شده است. اگر دو ،جمع دو، مساوی به چهار گفته شود، عده یی آن را تائید و عده یی به رد آن می کوشند. اظهارات جناب محقق در تهران نیز به چنین سرنوشتی دچار شده است . عده یی بیدون دلیل وبر هان عام وتام مورد تائید قرار داده و عده یی هم بیدون تاءمل به رد آن پرداخته اند.

قبل از بحث در این مورد لازم می دانم از طرفداران و مریدان جناب محقق بپرسم که جناب شان عنوات والای استادی را از کدام دانشگاه و پوهنتون بدست آورده اند تا ما هم با این عنوان بزرگ یاد شان کنیم، در غیر آن گذاشتن عنوان ولقب استاد بیدون سند، خود اهانت به چنین مقامی پنداشته می شود. اینکه جناب محقق استاد و پروفیسور جنگ استند وشاید در بسا موارد دیگر استاد باشند ،حرفی ندارم.اما از نگاه اکادمیک می خواهم به عرض برسانم که تنها با رفتن به حوزه قم و یا مدارس دیوبندی پاکستان کسی را نمی توان استاد خطاب نمود و این عنوان را برایش بخشید. اینکه در جامعه ما نجار ،گلکار و دریور را نیز بخاطر ارج گذاری استاد می خوانند ،حرف جداگانه است.

در مورد اظهارات جناب محقق مبنی بر بزرگداشت از پیروزی سپاه پاسداران ایران و فاطمیون در جنگ سوریه و سهمگیری افغان ها در این جنگ مختصرا می خواهم ابراز نظر نمایم:

شکست داعش در سوریه و عراق واقعا یکی از حوادث مهم سال جاری و پیروزی بزرگی برای دولت سوریه و متحدین آن محسوب می گردد. پیروزی در برابر نیروی وحشی و خون خواریکه همه جهان را به چالش کشانیده  می خواستند حاکمیت قرون وسطائی خود را بزور سرنیزه و به قیمت نابودی ملیون ها انسان تامین نماید ، پیروزی کم ارزشی نیست. باید این پیروزی را به مردم سوریه و متحدین آن تهنیت گفت. اما اینکه طرفداران و حامیان داعش و مخالفان این حرکت قهقرائی و ضد بشری حق داشتند سوریه را مرکز جنگ قرار دهند و به بهانه حمایت از داعش  ویا مخالفت با آن بیدون اراده و خواست مردم سوریه آن کشور را به ویرانه یی تبدیل نمایند ،جدا پرسش بر انگیز است.

اصولا در اختلافات داخلی یک کشور هیج نیروی خارجی حق ندارد به پشتیبانی گروهی وارد جنگ شود و گروه دیگری را سرکوب نماید. اختلافات داخلی کشور ها بیدون مداخله کشور ها بیدون مداخله نظامی دیگران توسط مردمان همان کشور می تواند راه حل دریابد و بالاخره با اراده اکثریت مردم ،رژیم مورد تائید اکثریت ایجاد گردد. در سوریه هم اگر سرمایداری جهانی با تقویت نیرو های مخالف حاکمیت بشار اسد و مداخله در امور داخلی آن کشور به گسترش جنگ دامن نمی زد، یقینا مردم سوریه این همه بدبختی ها را متقبل نمی شدند و کشور معمور سوریه به کشوری ویرانه تبدیل نمی شد. اینکه در برابر نیروهای متجاوز خارجی دولت سوریه از متحدین بین المللی خویش طلب کمک نموده  بالاخره به حمایت روسیه و ایران واخیرا ترکیه به عقب رانی نیروی شیطانی داعش توفیق حاصل نموده است ،قابل تائید جدیست.

در مورد سهمگیری افغان ها در این جنگ نیز نکاتی را می توان متذکر شد:

در حالیکه در وجب وجب خاک افغانستان از شمال تا جنوب واز شرق تا غر ب آتش جنگ شعله ور است ، آیا افغانها این امکان و فرصت رادارند که بجای خاموش ساختن آتش در خانه خود شان به کمک دیگران بشتابند و هیزم سوخت مقاصد و اهداف دیگران قرار گیرند؟  یقینا عقل سلیم حکم می کند که خاموش ساختن آتش خانه مهمتر و مبرم تر از پرداختن به آتش افروزی دیگران در جا های دیگر است. از جانبی آیا افغانیکه در سوریه در جنگ سهعم گرفته است ، با اراده آزاد خود به آن جا رفته است ویا مجبوریت های عدیده وی را در جهنم جنگ سوریه کشانیده است؟

تا جائیکه معلوم است ،نیروهای امنیتی ایران با زیر فشار گذاشتن خانواده های فقیر ،مظلوم و محروم افغان در ایران ،جوانان ونوجوانان افغان را مجبور نموده اند به جبهه سوریه اشتراک ورزند و در برابر نثار جان، چند پول سیاهی به نفقه خانواده خود بدست آرند. چه بسا جوانان و نوجوانانیکه گمنام سر به نیست شده اند و حتی فامیل های شان از سرنوشت مرگبار آنان تا هنوز اطلاعی ندارند و یا تعدادی از آنان که به چنگ مخالفان گرفتار شده اند ، در زندان های مخوف در شرایط نهایت دشوار و رقتبار شب و روز می گذرانند و خانواده های شان هیچگونه اطلاعی از سرنوشت آنان ندارند . تحقیر و توهین افغان ها هم در ایران و هم د رجبهات و بی توجهی به سرنوشت آنان وبالاخره  سپردن جسد پارچه پارچه شده عده محدودی از جوانان به خانواده های شان ،حاصل سهمگیری افغان ها در سوریه است.

آیا چنین سهگیری می تواند افتخار آفرین باشد ویکی از بلند پایه ترین شخصیت های دولتی به تجلیل آن بپردازد؟

نه آقای محقق! فرستادن اجباری جوانان و نو جوانان بی سواد وبی خبر از همه چیز افغان در جبهات جنگ سوریه نه تنها افتخار آمیز نیست بلکه مایه ننگ برای حکومت ایران و موجب شرمساری سردمداران بیکفایت حکومت افغانستان است.

اگر این جوانان به اراده آزاد خود خواهان سهمگیری در جنگ علیه هراس افگنان قرون وسطائی می بودند،بهترین جبهه جنگ در افغانستان برای شان مهیا بود وبا افتخار می توانستند از مادر وطن دفاع نمایند و با اشتراک در نیرو های امنیتی و دفاعی کشور از حملات خونبار داعشیان ادم کش و طالبان وحشی در مساجد و تکایای خود جلوگیری می کردند و در صورتیکه به شهادت می رسیدند ،نام پر افتخار شهید راه دین ووطن را کمائی می کردند.

آقای محقق! آیا فکر کرده اید که یکی از نتایج جانبی ناکامی داعش در سوریه و عراق برای کشور ما چیست؟

مسلما داعش با اعلان ایالت خراسان و تعین نماینده داعش در این ایالت، چهار سال قبل سنگ تهداب حاکمیت خونبار و ضد بشری خود را در کشور ما گذاشت و در این مدت به سرباز گیری پرداخت و با اقداماتی در اینجا و آنجا موجودیت خود را به نمایش گذاشت. اینک با شکست در سوریه و عراق کشور ما را می خواهد جولانگاه هراس افگنی و مرکز تاخت وتاز خود قرار داده با راه اندازی جنگ های فرقه یی نیروهای خود را به سرزمین بلاکشیده ما متمرکز نماید.

د رچنین وضعی آیا تجلیل از پیروزی فاطمیون د رتهران و افتخار به اشتراک جوانان افغان د رجنگ سوریه آنهم به زور سرنیزه و بیدون خواست وتمایل خود شان اهمیت دارد ویا طرح پالیسی دقیق مقابله با داعش و دیگر هراس افگنان در خاک افغانستان؟

شما که د رزمره سه ،چهار نفر اول حکومت به اصطلاح وحدت ملی قرار دارید، در برابر مردم مظلوم افغانستان و بالاخص مردم محروم هزاره که سنگ حمایت آنان را به سینه می کوبید، چه مسوولیت دارید؟

آیا با موقف اپوزیسیونی در برابر دولتی که خود یکی از چهره های اصلی آن راتشکیل می دهید و با اظهارات غیر مسوولانه د رقبال قضایای ملی وبین المللی ،می توانید مشکل افغانستان را حل نمائید و در برابر هراس افگنان رنگارنگ و توطئه های پیچیده داخلی وخارجی مبارزه وایستاده گی نمائید؟

فکر کنم نجات کشور از وضع فلاکتبار کنونی به وحدت و اتحاد مردم شریف افغانستان و به تفاهم و همکاری سر بر آورنده گان سیاسی کشور مربوط  است وبس !اظهارات غیر مسوولانه برای خوشآمد گوئی بیگانگان  جز ریختن آب به آسیاب دشمن و ایجاد تفرقه واختلاف در صف خودی حاصلی ندارد

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت