محمد الله وطندوست

 

از یادداشت های روزانه

7/8/2017

16/5/1396

مر کز ولایت سرپل در خطر جدیست  !

چندی قبل در مورد وضع خطرناک ولایت سرپل یادداشتی از طریق فیسبوک تقدیم دوستان همدیار و مسوولین ولایتی نموده بودم. اما طبق روال معمول و همیشگی یادداشت متذکره مورد توجه مسوولین قرار نگرفت.

اصولا د رحاکمیت امریکایی ـ جهادی همه شهروندان حق دارند هر چه که خواستند بگویند و بنویسند و حاکمان نیز آزاد اند که کوچکترین توجهی به این گفته ها و نوشته ها نداشته باشند و با بی اعتنائی و بی مبالاتی نظریات شهروندان را نادیده بگیرند.

اکنون دیده می شود که وضع ولایت سرپل  چنان خطرناک شده که که امکان سقوط آن دور از تصور نیست.

کوهستانات سرپل که نقطه بی نهایت استراتیژیک و دشوار گذار است و چندین ولایت را با سرپل وصل می نماید، از دوسال بدین طرف مطلقا بدست مخالفین مسلح اعم از طالب و داعش و تروریستان رنگارنگ خارجی قرار دارد. در حالیکه قبل از سقوط این ولسوالی  آگاهان و مردم محل از نفوذ هراس افگنان و جابجائی تروریستان پاکستانی ، ازبکستانی ،تاجکستانی ، چچینی اطلاع داده بودند و دولت با اندک توجه و با تقویت نیرو های امنیتی آن ولسوالی می توانست جلو سقوط کوهستانات را بگیرد. این کار نه تنها عملی نشد بلکه مردم را به بزرگنمائی دشمن متهم نمودند و طبق روال همیشگی وعده سپردند که ولسوالی متذکره را در کمترین زمان پاکسازی می نمایند. اینک دوسال از آن وعده ها سپری شد و هراس افگنان در تار وپود ولسوالی کوهستانات نفوذ نموده اند و از آنجا بخش های دیگر ولایت سرپل و حتی ولایات همجوار را نا امن می نمایند.

حادثه اخیر در میرزا ولنگ ولسوالی صیاد که باعث نابودی نیروهای پولیس محلی و شهادت بیشتر ازچهل شهروند غیر نظامی اعم از اطفال،زنان ،پیرمردان و جوانان شد  ،حادثه غم انگیزیست که هر انسان با احساس را عمیقا به اندوه فرو می برد اما مسوولان دولتی به جز ابراز تسلیت و غم شریکی سرکاری ودر نهایت  تعین کمیسیون تحقیق که هیچگاهی به نتیجه نمیرسد ،به هیچگونه اقدام اساسی برای رهائی مردم مظلوم میرزا ولنگ از چنگ هراس افگنان نمی پردازند.

اصولا از دولت غیر مسوول بر خاسته از تقلبات انتخاباتی که هر روز مشروعیت خود ر ا از دست می دهد و با عملکرد های نادرست تنفر و انزجار مردم را بر می انگیزد ،توقع مقابله با هراس افگنان توقع بیجا ونادرست است.مردم سرپل خود بکمک نیرو های ملی و ترقیخواه با بسیج جوانان در دفاع خودی و ایجاد خیزش های مردمی وضع خطر ناک موجود را به نفع امنیت و ثبات تغیر دهند و مردانه وار از خانه و کاشانه خود متحدانه دفاع نمایند.

چمداشت از دولت مزدور برای بهبود وضع امنیتی خود فریبی محض است وبس!

 

8/8/2017

17/5/1396

ولایت بغلان که در جوار قندوز قرار دارد ،در این اواخر به یکی از ولایت های نا آرام و به جولانگاه هراس افگنان تبدیل شده است. دند غوری که به ابتکار گلاب منگل وزیر سابقه اقوام و قبایل دو سال قبل به طالبان جنایتکار قباله گردیده بود، به مرکز سوق الجیشی آنان تبدیل گردیده ،دند شهاب الدین و بغلان مرکزی از این مرکز مورد حملات پیهم قرار می گیرد . شاهراه کابل ـ پلخمری  و پلخمری ـ مزار نیز توسط طالبان کنترول می گردد و هر از گاهی برروی ترافیک مسدود می گردد. آواره گی باشنده گان بغلان مرکزی و حتی قریه های اطراف پلخمری خود نشانگر تسلط روز افزون هراس افکنان در این ولایت است.

دولت مرکزی نیز برای مقابله با هراس افگنان در این ولایت به اقدام جدی دست نیازیده با سهل انگاری و ندانم کاری ها زمینه نفوذ آنان را بیشترمساعد نموده است.

اگر وضع بغلان و قندوز را که از یکدیگر تاثیر می پذیرند ،با ادعاهای حزب اسلامی که این دو ولایت را ماوای خود می داند و از نفوذ جدی در این دو ولایت گویا برخوردار است، بسنجیم به این نتیجه می رسیم حزب اسلامی حکمتیار علی الرغم ادعا های پر طمطراق یا هیچگونه نفوذ و پایگاهی ندارد و یا هم این حزب به بهانه صلح با دولت افغانستان نیرو های جنگی خود را در خدمت برادران نا راضی خود قرار داده  باعث تقویت جنایتکاران طالبی در قندوز و بغلان شده است.

در هر حالتی دولت مکلف است برای تامین امنیت در ولایت مهم و استراتژیک بغلان راهبرد های موثری را طرح و تحقق بخشد . در عیر آن با قطع راه های اکمالاتی شمال نه تنها مردم کابل و ولایات جنوبی و شرقی کشور با مشکلات جدی مواجه می گردد، بلکه عمدا کشور به چند پارچگی سوق داده می شود و حکومت مرکزی ناکام در تامین امنیت،مشروعیت نیم بند موجود را نیز از دست می دهد.آنگاه نه ارگ باقی می ماند و نه ارگ  نشینان تمامیت خواه وبی کفایت.

 

9/8/2017

18/5/1396

در یادداشت هفته گذشته در مورد نتایج کانکور پوهنتون به حاکمیت موجود گوشزد شده بود که برای اشتغال زائی به جوانان بایست موسسات تولیدی ،خدماتی و فرهنگی ایجاد  و به نیروی جوان و کادر های تحصیل یافته بعد از فراغت از تحصیلات عالی امکان خدمت گذاری را در این موسسات تامین نمایند . اینک دیده می شود که نه تنها به این امر مهم هیچگونه علاقمندی وجود ندارد، بلکه موسسات تولیدی که از جانب سرمایه دران داخلی در ساحه صنعتی پلچرخی آماده افتتاح اند ،نیز مورد بی مهری سردمداران و مسوولین حکومتی قرار گرفته است . اخبار هفته جاری می رساند که چهل موسسه تولیدی نسبت نبود برق کافی در ساحه متذکره ،ماشین آلات خود را که با صرف اسعار خارجی تهیه گردیده به گدام ها و تحویلخانه ها گذاشته اند و امکان فعال سازی ماشین ها ر ا ندارند.

عجیب دولت و مسوولینی !  نه خود زمینه کار و فعالیت جوانان را مساعد می سازند و نه هم به سرمایه داران ملی که خواهان سرمایه گذاری در داخل کشور اند و در قبال مردم احساس مسوولیت می کنند ،زمینه سرمایه کذاری را مساعد می نماید.

بایست از وزارت اقتصاد پرسید که چگونه بیدون مطالعه برق در منطقه و بیدون تهیه نیروی برق لازم ساحه را به اختیار سرمایه داران گذاشتید و چه عاملی باعث گردید تا سرمایه داران را مجبور نمائید ماشین آلات را خریداری اما بنابر بی کفایتی شما در تحویلخانه ها بگذارند.

آیا چنین سهل انگاریها ، بی کفایتی ها و ندانم کاری ها خود کمک به هراس افگنان و تشویق جوانان برای فرار از کشور نیست؟

وقتیکه برق را از کشور های همسایه وارد می نمائید و کفایت ایجاد بند برق را بالای دریا های خروشان کشور ندارید، چرا مقدار بیشتر برق وارد نمی کنید تا موسسات صنعتی بیدون هراس از کمبود برق به فعالیت نورمال ادامه دهند و زمینه جذب بیکاران به کار پر ثمر تولیدی مساعد کردد؟

 

10/8/2017

19/5/1396

اشرف غنی می خواهد از قاتلین میرزا ولنگ انتقام بگیرد؟!

در حالیکه فاجعه میرزا ولنگ روز تا روز ژرف تر و عمیق تر آشکار می گردد،جناب رییس جمهور در ارگ در سایه سرد درختان چنار و در جمع هم پیمانه ها و همکاسه ها از انتقام صحبت می کند و با صدای نکره چیغ می زند که قاتلین مردم میرزا ولنگ را بی مجازات نمی گذارد. در حالیکه غنی ها،کرزی ها وحکمتیار ها  با برادر خواندن قاتلین و جانیان وحشی قرن ،ذمینه چنین روزی را برای مردم مظلوم میرزا ولنگ و همه سرزمین بلاکشیده ما مساعد نمودند.

اگر این حاکمان فروخته شده  پرواز طیاره های مشکوک را در شمال سازماندهی نمی کردند، در انتقال جنگ در شمال پا نمی فشردند، منطقه یی همچون دند غوری را به دشمنان قسم خورده نمی فروختند، با چنین وضعی مردم میرزا ولنگ و دیگر نقاط کشور مواجه نمی شدند.

  طبق آخرین اطلاعات نشر شده در رسانه های جمعی ، در میرزا ولنگ این منطقه کوهستانی و دشوار گذار بیشتر از هشتاد نفر از غیر نظامیان شامل اطفال ،زنان و پیر مردان به شهادت رسیده، در حدود چهل دختر  و زن جوان به اسارت گرفته شده و سه صد خانواده از آنجا آواره شده اند.

در یورش در میرزا ولنگ ،آدمکشان جانی بیرق های سفید وسیاه را با کلمه لا اله الله با خود حمل کردندو زیر نام الله به کشتار اطفال و زنان پرداختند.

در فتلگاه میرزا ولنگ طالب و داعش ،این بیرق داران سیاه وسفید متحدانه در پهلوی هم شمشیر از نیام بیرون کشیده اند و بی مهابا به خون باشنده گان مظلوم آنجا دست آلوده اند.

باید از حاکمان ارگ نشین ،این چهره های نفرین شده پرسیده شود که آیا این برادران نا راض شما یک شبه از لانه های شیطانی شان از پاکستان خود را به میرزا ولنگ رسانیدند و چنین فاجعه را بوجود آوردند که شما و دستگاه عریض و طویل امنیت دولتی تان غافل گیر شدید ونتوانستید جلو فاجعه را بگیرید؟

یا اینکه شما تحت هدایت باداران تان زمینه جابجایی قاتلین مردم را در طول سال ها و ماه ها در این منطقه مساعد نمودید و اینک ثمره خدمت گذاری تان را مشاهده می کنید و باز هم برای فریب و اغوای مردم از انتقام صحبت می کنید و پیام تسلیت می فرستید؟

معلوم است که شما ارگ نشینان ،ماموان مزدوری هستید که طبق سناریوی غول سرمایه موظف به سوق برادران تان در شمال و از آنجا به آسیای میانه هستید و برای انجام این وظیفه معاش دریافت می کنید.

آیا شما از کوچکترین احساس انسانی و وجدان بشری برخوردار استید ؟ اگر کمترین احساس انسانی داشته باشید ، با معذرت خواهی از مردم و واگذاری کرسی های آغشته به خون تان لکه ننگ را از دامن تان می زدائید و زمام امور را به نماینده گان راستین مردم می سپارید.

یقینا شما درتربیت گاه مزدوری و غلامی ،همه اوصاف انسانی را کنار گذاشته اید و تنها کرسی و پول ،بت های مورد پرستش شماست که حاضرید در برابر آن همه مردم کشور را به نابودی سوق دهید.

شرم باد بر شما سردمداران بی آزرم و خود فروخته!

ننگ ابدی و لعنت همیشگی مردم بر شما باد! 

 

 


بالا
 
بازگشت