احمد سعیدی

 

امریکا و پاکستان، مقابله یا معامله

 

دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده امریکا عوض تبریکی سال نو عیسوی به پاکستانی ها در تویت خود پاکستان را متهم به فریب دادن رهبران امریکا کرده است.
آقای ترامپ عصر روز دوشنبه 11 جدی در صفحه رسمی تویتر خود چنین نوشته بود ایالات متحده امریکا در 15 سال گذشته احمقانه 33 میلیارد دالر به پاکستان کمک کرده است؛ و آنها به ما هیچ چیز ندادهاند؛ بجز فریب و دروغ؛ با این فکر که رهبران ما احمق هستند.
آقای ترامپ در تویت خود به مسئله پناهگاههای امن تروریستان در پاکستان نیز پرداخته و نوشته بود  پاکستانیها به تروریستانی که ما در افغانستان به دنبال شان هستیم، پناهگاه امن داده دیگر بس است.

به باور من این تنش و این چالش اولین نیست که رهبران امریکا پاکستان را متهم به پناه دادن به گروههای تروریستی میکنند. قبلاً نیز بر علاوه آقای دونالد ترامپ مایک پنس معاون رئیس جمهور آمریکا در سفرش به افغانستان که در آستانه کریسمس انجام شد، در جمع نیروهای آمریکایی در افغانستان گفته بود پاکستان برای سالها به طالبان و گروههای تروریستی دیگر پناه داده است. اما آن دوران دیگر به سر آمده است. بعد از گفته دونالد ترامپ در اولین ساعت ها با هشدار 48 ساعته که به پاکستان داده شده بود  مبلغ 255 ملیون دالر کمک نظامی امریکا برای پاکستان به تعلیق درآمد و تقاضا صورت گرفت تا پاکستان دیگر منحیث همکار ناتو شناخته نشود و دور از امکان نیست که بر سفر ها و حساب بانکی یک  تعداد از جنرال های پاکستانی که متهم به همکاری با تروریستان اند تصمیم اتخاذ شود در حال حاضر امریکا همکاری آینده خود بر پاکستان را مشروط به  سرکوبی گروه حقانی و طالبان افغانی نموده است روابط پاکستان و امریکا در سال های قبل نیز نشیب و فراز زیادی را پشت سر گذاشته است این تهدید ها نه اول خواهد بود نه آخر

 

زمانیکه سربازان امریکایی در یک عملیات شبانه و بدون اطلاع مقامات پاکستان به مخفیگاه اسامه بن لادن در ایبت آباد پاکستان در فاصله 50 کیلومتری مرکز آن کشور یعنی اسلام آباد در نزدیکی به یک پایگاه نظامی پاکستان یورش بردند و اسامه بن لادن را به ضرب گلوله از پا در آوردند، روابط  بین دو کشور به شدت تیره شده بود؛ تا جایی که سیاستمداران در هر دو کشور خواستار بازنگری همه جانبه در روابط با طرف مقابل شده بوده اند.  هرچند که روابط آمریکا و پاکستان با همه دوستی ها و نزدیکی ها بعضی اوقات  پیچیده و شکننده نیز بوده است اما در حال حاضر این روابط دستخوش تغییرات اساسی شده است؛ به گونه ای که در هر دو سو عده ای خواهان قطع روابط میان دو کشور هستند. اما باید توجه داشت که روابط میان این دو کشور به علت منافع مشترکی که هر دو کشور در منطقه و همچنین در مسائلی مانند تروریسم افغانستان دارند، روابطی استراتژیک است که هیچ از دو کشور در صدد تضعیف این روابط تا آخر خط پیش  نخواهند رفت . تهدیدات چند روز اخیر امریکا بر پاکستان نسبت به سال های دور و نزدیکی گذشته گرچه شدید تر و سرنوشت ساز تر است گرچه از این تهدیدها ظاهراً پاکستانی ها تشویشی ندارند اما عمیقاً از این چالش ها وقطع کمک های نظامی امریکا پریشان و دست و پاچه بنظر می رسند از سوی دیگر منافع هر دو کشور پیچیده است گاهی زیر زین و گاهی پشت زین تنها این تهدید ها یا همکاری های بعدی  حرف آخر نخواهد بود.

البته عواملی نیز وجود دارند که می توان از آنها به عنوان منافع متعارض و متغیرهای مزاحم در این روابط نام برد. این عوامل همواره روابط دو کشور را با چالش های اساسی مواجه کرده است. عواملی مانند حمایت پاکستان از طالبان گروه حقانی  و پی گیری برنامه های هسته ای، آن کشور از جمله این موارد بوده و هستند. با این حال باید دید که چه عواملی موجب استمرار این روابط می شوند؛ حضور اسامه بن لادن رهبر پر قدرت گروه القاعده در آن کشور که پاکستان سال ها منکر آن بود نتوانست اعتماد بین پاکستان و امریکا را به نقطه صفری برساند به باور من هرگز تهدید های تازه دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا نمی تواند منجر به قطع روابط بین این دو کشور شود. تصامیم اخیر را که مقامات امریکایی بعد از نوشته ای دونالد ترامپ در تویت خود در اوایل 2018 نموده بود مشکلات و سرخورده گی های را برای پاکستانی ها ایجاد کرده نه تنها نزد آقای ترامپ نماینده های

کنگره آمریکا نیز پرسش های را در مورد مشروعیت تلاش های ضد تروریستی پاکستان و امکانپذیر بودن روابط ضعیف و شکننده ایالات متحده و پاکستان که بخش اصلی آن شامل میلیاردها دلار کمک های خارجی آمریکا به پاکستان به منظور برنامه های مربوط به امنیت بوده که حالا پرداخت این پول های به تعلیق در آمده است. در حال حاضر موضوع مهمی که در ایالات متحده مورد بحث است، این است که آیا ایالات متحده در شرایط موجود و با مشخص شدن همکاری ارتش و نیروهای امنیتی پاکستان با گروه های تروریستی، در حالیکه پاکستان با در نظرداشت فشار های موجود امریکا با شیوه تاکتیکی و زود گذری از خود عکس العمل را در مقابل ترویستان از خود نشان دهد در چنین وضعیتی یکبار دیگر آیا با عجله کمک های مالی امریکا به پاکستان بزودی از سر گرفته خواهد شد یا اینکه امریکا  در استراتژی خود در مورد پاکستان همه جانبه تجدید نظر خواهد کرد. این پرسش نیز ذهن مردم و سیاستمداران را به خود مشغول کرده است که آیا پاکستان در همکاری های خود با ایالات متحده در مبارزه با تروریسم با در نظرداشت فشار های موجود امریکا در آینده صادق خواهد ماند یا نه سوال اساسی در اینجا نهفته است که پاکستان چرا و به چه دلیلی از گروه های تروریستی مانند طالبان القاعده گروه حقانی و داعش حمایت میکند. تلاش مینمایم تا در این نوشته به این پرسش پاسخ مناسبی ارایه شود .

لازم است در ابتدا نگاهی گذرا به تاریخچه روابط ایالات متحده آمریکا و پاکستان از آغاز تا کنون داشته باشیم. پس از آن به بررسی اهداف پاکستان از ایجاد و استمرار روابط با ایالات متحده به آن کشور پرداخته می شود. در قسمت بعد بطور مشخص اهداف ایالات متحده از روابط نزدیک با پاکستان مورد بررسی قرار داده شود.

 

اول : کمک های مالی ایالات متحده امریکا به پاکستان از سال 1954 شروع شد، آن زمانی بود که بین این دو کشور قرار داد دفاعی دو جانبه ای امضا گردیده بود. در اوایل همان سال ها بطور مجموع امریکا نزدیک به هفت و نیم ملیارد دالر در قالب کمک های اقتصادی اضافه تر از 976  میلیون دلار کمک نظامی از طرف ایالات متحده دریافت کرده است. پس از آغاز جنگ بین هند و پاکستان در 1965، ایالات متحده کمک به هر دو کشور را قطع کرد. به تدریج، کمک اقتصادی بار دیگر به پاکستان احیا شد. در 1979 ایالات متحده اطلاعاتی به دست آورد که پاکستان به طور مخفیانه در حال ساخت تأسیسات غنی سازی اورانیوم است که واکنشی بود در مقابل برنامه تسلیحات هسته ای هند. در این میان دیکتاتور نظامی پاکستان جنرال محمد ضیاءالحق، با اعدام رئیس جمهور غیر نظامی ذوالفقار علی بوتو، قدرت را در دست گرفت جنرال ضیا الحق طی فرمانی انتخابات را لغو کرد. متعاقب این اقدامات، کمک های ایالات متحده به پاکستان قطع شد. در همین زمان،جنرال ضیا الحق از سازمان اسلام گرای جماعت اسلامی پاکستان  حمایت کرد که پیش درآمد بسیاری از گروه های رادیکال تر بود.

در سال 1979 اتحاد شوروی وقت به افغانستان حمله کرد. جیمی کارتر رئیس جمهور وقت امریکا  به دلیل ترس از نفوذ شوروی در منطقه، به جنرال ضیاءالحق بطور آنی پیشنهاد چهارصد میلیون دلاری کمک های اقتصادی و نظامی را داد. اما ضیاء الحق این پیشنهاد را رد کرد. پس از جیمی کارتر، رونالد ریگان به ریاست جمهوری امریکا رسید و در حدود سه میلیارد دلار کمک های اقتصادی و دو میلیارد و پنجصد ملیون دالر کمک های نظامی در اختیار پاکستان قرار داد. دولت رونالد ریگان اضافه تر از سه میلیارد و هفصد ملیون  دالر جهت تقویه بخاطر شکست روسیه و حکومت دوکتور نجیب الله به مجاهدین افغان کمک کرد. که از جمله پول های که برای مجاهدین پرداخته می شد 60 فیصد برای حزب اسلامی آقای حکمتیار و متباقی برای تنظیم های دیگر پرداخته می شد تمام این کمک ها از طریق  آی اس آی (سازمان اطلاعات داخلی) که شاخه اطلاعاتی اردوی پاکستان است، منتقل و به دسترس رهبران مجاهدین قرار داده می شد . اداره جهنمی  ISI که در سال 1948 تاسیس شده بود، بعدها بخصوص در زمان جهاد مردم افغانستان  آنقدر قوی و ثروتمند شد که زمان خانم بی نظیر بوتو که در سال 1988 به نخست وزیری رسیده بود اداره ISI را دولت در درون دولت پاکستان میخواند،ISI  در 1987 توسط  جنرال حمید گل که یکی از چهره های ضد آمریکایی و افغانی  بود، رهبری می شد. گرچه خانم بی نظیر بوتو در دوران صدارت خود جنرال حمید گل را به دلیل ترس از کودتا از مقامش برکنار کرد اما بعدها جنرال حمید گل متقاعد توانست با توان و همکاری تعدادی از حلقات تروریست پرور در پاکستان  در ایجاد گروه طالبان با استفاده از پول های باد آورده عربستان سعودی که امریکا نیز آگاهی داشت. اداره ISI تا حوادث یازده سپتامبر 2001 همواره آشکارا از طالبان حمایت می کرد. اداره مخرب و جهنمی ISI همان طور که عملکرد هایش ننگین است تاریخ ایجاد آن نیز برمیگردد به زمان جنگ و ویرانی پس از استقلال پاکستان در سال 1947، دو سازمان جدید اطلاعات در این کشور ایجاد شده بود نام یکی ، اداره اطلاعات (IB) و نام دیگر اداره  اطلاعات نظامی (MI)، گفته می شود که این دو اداره عملکرد ضعیف در هماهنگی اطلاعاتی بین ارتش، نیروی دریایی و هوایی در زمان جنگ هند با پاکستان داشتند این ضعف و ناتوانی ها موجب گردید تا به هدایت و همکاری انگلیس ها  اداره دیگر داخلی موسوم به آی اس آی در سال 1948 تاسیس شود.
طراحی این سازمان بگونه‌ای است که نیروهایش از بین افراد سه گانه نیروهای ارتش انتخاب و مامور جمع آوری، آنالیز و ارزیابی اطلاعات خارجی اعم از نظامی یا غیرنظامی می‌شوند.
آی اس آی زاییده افکار یک افسر استرالیایی الاصل ارتش انگلیس به نام سرلشکر کاتوم و رئیس امور کارکنان ارتش پاکستان است. در ابتدا آی اس آی هیچ گونه نقشی در جمع آوری اطلاعات داخلی، جز منطقه مرزی شمال-غرب و کشمیر آزاد، نداشت.
در اواخر 1950 که مارشال ایوب خان، رئیس جمهور پاکستان شد، نقش آی اس آی را در حفاظت از منافع پاکستان و تحت نظر گرفتن سیاست‌های اپوزیسیون و حفظ نقش ارتش در پاکستان افزایش و توسعه داد.
آی اس آی پس از شکست در جنگ هند-پاکستان در سال 1965، مجددا در سال 1966 سازمان دهی شد. در این دوره مسئولیت جمع آوری اطلاعات سیاسی داخلی در شرق پاکستان نیز به این سازمان واگذار شد. بعدا در زمان انقلاب ملی گرایانه بلوچ ها در بلوچستان در اواسط 1970، آی اس آی ماموریت یافت قلمرو بلوچستان را نیز پوشش دهد.
در زمان ریاست ذوالفقار علی بوتو که منتقد نقش ای اس آی در زمان انتخابات 1970 بود و همین مسئله سبب تجزیه پاکستان و شکل گیری کشور مستقل بنام بنگلادش شد، بعد از اسخبارات ISI مدت محدودی در زمان ذولفقار علی بوتو توظیف شده بود بعداً این اداره توانست جنرال ضیا الحق را طی کودتای به قدرت برساند و زمینه اعدام ذولفقار علی بوتو را فراهم سازد نه تنها در حال حاضر در گذشته های دور و نزدیک نیز پاکستان از همکاری با گروه های تروریستی انکار نموده اما به یقین اعتقاد بر این است که هنوز هم به طور گسترده این سازمان با رهبران طالبان القاعده گروه حقانی و دیگر گروه های تروریستی همکاری همه جانبه می کند. من به یاد دارم

در دهه 1990 جوج دبلیو بوش پدر بوش فبلی   کمک های نظامی به پاکستان را قطع کرد. این عمل به دو دلیل صورت گرفت: نخست، واکنشی بود به ادامه برنامه تسلیحات هسته ای از سوی پاکستان، دوم از این عامل ناشی می شد که بعد از بیرون راندن شوروی از افغانستان، در اواخر دهه 1980، ایالات متحده منافع دیگری در پاکستان نداشت. فکر میکرد به هدف رسیده  بنابراین کمک های ایالات متحده به چهل و پنج میلیون دلار در سال کاهش یافت که عمده این کمک ها، کمک های غذایی و مبارزه با مواد مخدر را در بر می گرفت.

در سال 1998 که پاکستان بار دیگر سلاح های هسته ای خود را بنام های غوری و شهاب  آزمایش کرد، کمک های آمریکا به کمترین میزان خود کاهش یافت. بعد از حادثه یازده سپتامبر و شکل گیری چالش ها و تهدیدهای جدید که عمدتاً از سوی بنیادگرایان اسلامی و گروه های تروریستی منافع آمریکارا در منطقه با تهدید مواجه می کرد، به یکباره پاکستان به متحد کلیدی ایالات متحده در جنگ علیه تروریسم تبدیل شد. بوش پسر میلیاردها دلار کمک مالی به پاکستان اختصاص داد. جنرال پرویز مشرف که به عنوان رئیس جمهور بین سالهای 1999 تا 2008 قدرت را در پاکستان در دست داشت، بعدها اذعان کرد که بسیاری از این کمک ها به ارتش پاکستان جهت مبارزه با هند بکار گرفته شده است.

در سال 2010 امریکا چهار میلیارد و پانصد میلیون دلار به پاکستان کمک کرده است. این رقم، یکی از بزرگترین کمک ها به کشور خارجی است. از یازده سپتامبر تا کنون پاکستان اضافه تر از 16 میلیارد دلار کمک نظامی از ایالات متحده دریافت کرده که عمدتاً کمک های نظامی بوده است. اما به جای اینکه این کمک ها را در راستای برنامه مبارزه با تروریسم مصرف کند، بیشتر این کمک ها را صرف خرید تسلیحات نظامی برای دفاع در مقابل هندو تقویه تروریزم نموده است و در مقابل، علیه  تروریست  ها هیچ گام موثری برنداشته

دوم: اهداف را که پاکستان در روابط نزدیک با آمریکا دنبال میکند چیست:

الف : تقویت نیروهای دفاعی ارتش پاکستان با بهره گیری از تجهیزات نظامی ایالات متحده: علیرغم این واقعیت که نظامیان پاکستان بیشتر به سمت چین تمایل دارند، اما با این حال تجهیزات نظامی ایالات متحده را به علت کیفیت بالاتر که نقش مهمی در سیاست های راهبردی آنها در زمینه مسائل دفاعی به خصوص در مقابله با هند و ادامه جنگ در افغانستان  دارد، بیشتر می پسندند. در نتیجه ایالات متحده تامین کننده اصلی تجهیزات نظامی پاکستان است. بنابراین پاکستان سعی دارد همواره روابط خود را با ایالات متحده در سطحی قرار دهد که بتواند همچنان به سلاح های آمریکایی دسترسی داشته باشد؛ چرا که قطع روابط می تواند از جنبه نظامی موجب تضعیف توان نظامی این کشور و بر هم خوردن موازنه قدرت بین هند و پاکستان شود.

ب:  حفظ ثبات در پاکستان و دریافت کمک های مالی: کشور پاکستان با داشتن جمیعت بالغ بر یکصد و هشتاد وشش  میلیون نفر، یکی از مهم ترین کشورهای مسلمان در منطقه به شمار می رود. به دلیل بیکاری، بیسوادی و فقر، این کشور همواره در حفظ ثبات و امنیت با چالش های اساسی مواجه بوده است. به این دلیل که وجود فقر و بیکاری و بیسوادی زمینه های لازم را در هر کشوری برای به وجود آوردن گرایش ها و ایدئولوژیهای رادیکال و افراطی فراهم می آورد و در این میان، گروه های تروریستی به راحتی می توانند از میان این افراد، نیروهای خود را بسیج کنند. از سوی دیگر با در نظرداشت استراتژی های دراز مدت که امریکا در جنوب آسیا دارد

حمایت های ایالات متحده برای حفظ ثبات در پاکستان، بسیار حیاتی است. این حمایت ها همواره به شیوه های مختلفی انجام شده است. حمایت از ارتش پاکستان در قالب کمک های نظامی به این کشور و همچنین اعطای کمک های مالی به دولت پاکستان به منظور مبارزه با بیکاری و بیسوادی و فقر، همواره مورد توجه دولتمردان آمریکایی بوده است. با نگاهی به ترازنامه اقتصاد پاکستان، میزان کمک های ایالات متحده و متحدینش به پاکستان و همچنین حمایت های صندوق بین المللی پول و وام هایی که به عنوان کمک مستقیم به این کشور می شود، نقش ایالات متحده مشخص می شود.

اتحادیه اروپا هم به پیروی از ایالات متحده اقداماتی را در راستای کمک مالی به پاکستان انجام داده است. برخی از کمک ها و حمایت ها نیز از طرف عربستان سعودی صورت می گیرد که این حمایت ها نیز تا حدودی تحت تأثیر امریکا قرار دارد . اما باید توجه داشت که حمایت های عربستان، سعودی  چین، قطر ، امارات و برخی از دولت های دیگر خلیج فارس ، در کل کمتر از حمایت ایالات متحده برای پاکستان اهمیت دارد. بنابراین می توان گفت که دولت پاکستان به خوبی به این مسأله واقف است که اگر نتواند به نیازهای مردم در داخل پاسخ دهد، مشروعیت خود را از دست داده و موجودیتش از طرف گروه های اسلامگرا و همچنین گروه های تندرو و افراطی که در این کشور به فعالیت می پردازند، به خطر خواهد افتاد. لذا جهت مقابله با این تهدید، همواره به کمک های اقتصادی آمریکا چشم دوخته است

سوم : اهداف آمریکا بخاطر حفظ و گسترش روابط با پاکستان پاکستان چیست:

پس از جنگ سرد، ایالات متحده جهت حفظ نفوذ در منطقه پر جمعیت جنوب آسیا به دنبال یک متحد قابل اعتماد بود و دو گزینه هند  و پاکستان را پیش روی داشت. به دلیل اینکه هند در دوران جنگ سرد بیشتر به سمت اتحاد شوروی وقت تمایل داشت و در مقابل، پاکستان به عنوان یکی از متحدین اصلی ایالات متحده در مقابله با کمونیسم در قالب پیمان سنتو نقش مهمی ایفا کرده بود، به عنوان متحد منطقه ای انتخاب شد.

ایالات متحده در روابط خود با پاکستان به سه موضوع اصلی توجه دارد که با نگاهی به آنها می توان علل همکاری های امریکا  با پاکستان را علیرغم هزینه های فراوانی که این روابط برای امریکا دارد، بازشناخت. این سه موضوع عبارتند از:

الف :از میان بردن پناهگاه های امن برای تروریست ها و جلوگیری از دستیابی گروه های تروریستی به تسلیحات هسته ای که نیازمند به همکاری و اقدام مؤثر و پایدار پاکستان است. ایالات متحده بر این اعتقاد است که در حال حاضر پاکستان به مأمن و پناهگاه اصلی تروریست ها تبدیل شده و گروه های تندرو و افراطی و رهبران آنان غالباً در این کشور حضور داشته و اقدام به پی ریزی برنامه ها و عملیات های خود می کنند. از سوی دیگر، حضور این افراد در کشوری که دارای تسلیحات هسته ای است و در آن نظامیان نقش مهمی در دولت دارند و همچنین فاقد یک دولت مردمی دموکراتیک و قوی است، این امکان را افزایش می دهد که با یک کودتا و یا با بروز حوادث دیگر که منجر به سقوط دولت شود، این تسلیحات در اختیار گروه های تندرو و افراطی قرار گیرد. بنابراین ایالات متحده همواره از دولت پاکستان حمایت کرده و اعطای کمک های مالی به دولت و ارتش را نیز عمدتاً با هدف تقویت دولت در مقابله با نیروهای مخالف انجام می دهد.

ب : ایالات متحده به این باور است که به تنهایی و بدون همکاری با پاکستان نمی تواند در افغانستان به فعالیت های خود ادامه دهد و امنیت نیروهای خود را تأمین کند. پاکستان کشوری است که از طریق آن هشتاد درصد از سوخت و کالاهای مورد نیار نیروهای نظامی ایالات متحده به افغانستان منتقل میشود. در حالیکه ایالات متحده میخواهد در بلند مدت نیروهای نظامی خود را در افغانستان   مستقر سازد ، به پشتیبانی پاکستان برای حل و فصل مسالمت آمیز و مناسب مشکلات در افغانستان نیازمند است. از سوی دیگر، مسأله خروج نیروهای امریکایی   ازافغانستان بستگی به تصمیم سیاسی مقام های افغانی دارد و در این میان بعضی مقام های افغانی به دلیل روابط گسترده و عمیق در دوران جهاد با پاکستان، تا حدودی تحت تأثیر دیدگاه مقامات پاکستانی قرار دارند. بنابراین بدون همکاری پاکستان امریکا  امید چندانی به حل سیاسی مسأله افغانستان  ندارد.

ت: ثبات در پاکستان بر چین، هند، افغانستان  ایران   و سایر کشورهای منطقه تاثیر دارد. پاکستان کشور مسلمانی با بیش جمعیتی بالا است که با موضوعاتی از قبیل حکومت غیر نظامی ضعیف، بدهی های انبوه و رشد افراط گرایی اسلامی دست و پنجه نرم می کند و این موضوعات با فقر گسترده، بی سوادی و بیکاری نیز تشدید می شود. لذا ایالات متحده سعی دارد با کمک به دولت پاکستان، از بروز هر گونه بی ثباتی در این کشور که می تواند به سایر کشورهای همسایه تسری یابد، جلوگیری کند. چرا که ایالات متحده در این منطقه دارای منافع حیاتی است و بروز هر گونه تحولی در منطقه که مخالف با منافع امریکا   باشد، می تواند برای این کشور بسیار پر هزینه باشد. به باور من

پاکستان و ایالات متحده در منطقه دارای منافع مشترکی هستند که جز در سایه همکاری های نزدیک و گسترده قادر به تأمین منافع و دستیابی به اهداف مورد نظر نخواهند بود.

از سوی دیگر، ایالات متحده جهت حفظ نفوذ خود در منطقه، ادامه سیاست مبارزه با تروریسم، حفط امنیت سربازان خود در افغانستان و ثبات در منطقه و از همه مهم تر، جلوگیری از به قدرت رسیدن گروه های بنیادگرا و خطر دستیابی آنها به تسلیحات هسته ای، به حمایت و پشتیبانی پاکستان نیازمند است و بدون حمایت های آن کشور قادر نخواهد بود به اهداف خود دست یابد. طوریکه دیده می شود با در نظرداشت همه چالش ها و تهدید های اخیر از طرف امریکا بر پاکستان در مورد روابط دو کشور، حاکی از این است که هیچ یک از دو کشور خواهان قطع روابط نبوده و از عواقب وخیم این اقدام آگاهی دارند. لذا چالش کنونی در روابط دو کشور  موقتی، فصلی و موسومی خواهد بود نه دوامدار .

 

 

 


بالا
 
بازگشت