شجاع الحق نوری

 

دستگاه ارگ پی تحقیر و تفرقه حریفان سیاسی؛

کشمکش ها در دستگاه حکومت و فراکسیون های مختلف افغانستان، در این روز ها  بیشتر از هر وقت دیگری اوج گرفته است. از اختلافات درونی ارگ و سپیدار تا برکناری عطامحمد نور و صحبت های آتشین وی و دیگر جریان های سیاسی منتقد دستگاه حاکم. وقتی به این سیاست سیاه، مضحک، شرم آور و درگیری های لفظی نگاه شود، پرسش های زیادی در ذهن انسان خلق میشود.

 چرا موفقترین والی حکومت برکنار میشود؟

چرا کسان ای که یک عمر در یک صف بودند مخالف هم میشوند؟

 پایه های اساسی حکومت به کدام برهان توسط خودش سُست میشود؟

همین گونه سولات زیادِ دیگری نیست است که فکر انسان را مصروف میسازد و به عمق مسله فرو میبرد.

با توجه به برنامه های گذشته رهبری حکومت های قبیله ای و همکاران خارجی شان میتوان گفت هدف اساسی از عملی سازی چنین پلان ها، تحقیر شخصیت های رقیب و انداختن تفرقه میان حریفان سیاسی میباشد تا همان معقوله های معروف" آب خط کن، ماهی بگیر، یا هم تفرقه انداز و حکومت کن" عملی شود.

این دیدگاه کهنه و پوچ، از گذشته های طولانی در میان تعدادی از جریان های سیاسی مطرح بوده و در کشور های مختلف عملی گردیده است که دارای نتایج مثبت و کار نامه نیک نمیباشد. اما در کشور ما احزاب و جریان های مختلف سیاسی با این فکر فعالیت خویش را آغاز و یکی پس از دیگری تطبیق نمودند که شوربختانه هنوز هم سیاه چال آن فعال است.

مطمیئنن که تعدادی از هواداران، همفکران و کدرهای همچو جریان ها در حال حاضر در ارگ خوابیده اند. دستگاه مشاورین نزدیک به رئیس جمهور بیشتر از هر وقت دیگری در این مسایل فعال و دخیل اند. افراد قبیله گرا، متعصب، تمامیت خواه و فاشست به چنین فکر های باور دارند و پی چنین برنامه های اند که بیشتر از دیگران به رئیس جمهور نزدیک اند.

همچو اشخاص و افراد با برکناری عطا محمد نور و اختلافات بوجود آمده میان اعزای رهبری جمعیت و دیگر جریان های رقیب شان باهم جشن و پایکوبی می کنند و آهنگ پیروزی زمزمه می کنند. به یقین که بیشتر از هر وقت های دیگر دهل سرور آنها در این شب و روز نواخته میشود و سفره هایشان رنگین تر از گذشته است.

همه این بزرگواران میدانند که چنین سیاست در گذشته و حال موفقیت نداشته است ولی بخاطر خورد و خمیر ساختن حریفان آن را عملی میسازند. وقتی شما میخواهین حکومت با اقتداری را سرو سامان دهید، ضرورت دارین تا از اقشار و گروهای های مختلف در کشور تان استفاده کنید. وقتی شما نیاز میبینید تا از بزرگترین جریان جنایت کار تاریخ کشورتان، خواهش و عذر زاری می کنید، تا بخاطر استحکام حکومت تان با شما یکجا شود! پس چرا به موثر ترین و موفقترین والی خویش پشت می گردانید؟

مطمینن هدف اساسی چنین برکناری ها و هشدار ها تحقیر حریفان سیاسی است تا در پشت دروازه های شما خیمه بزنند تا منصبی را بدست آورند.  با چنین روشی میخواهید آن هارا سرکوب نموده، ناتوان، ضعیف و ذلیل بسازید. سر انجام در پیش آمد چنین اوضاعی دنبال عملی سازی اهداف شوم خویش روید.

هر کسی طراح چنین دیدگاه است دارای فکر اشتباه میباشد. نتیجه آن نیز بی ثمر خواهد بود. بخاطر ای که شما در حال حاضر از چهار سو در محاصره قرار دارین. زمان ای که شما میخواهید با حریفان سیاسی خویش رقابت کنید، با تحقیر، تفرقه و سرکوب نمیشود ایشان را حذف نمود و به هدف رسید.

معقوله ای معروف است تحت عنوان رقابت سالم که اکثرن سیاستگران جوامع مردم سالار به آن تمکین می کنند و براساس آن فعالیت های شان را عملی میسازند.

به صورت نیاز زیادی داریم تا به پختگی سیاسی برسیم. از همه ایشان خواهش است تا از حوصله ، بردباری، تصامع کار بگیرند و رقابت سالم پیشه کنند تا درگیری لفظی و جنگ های رویاروی.

 

تداوم خواست مضحک از طالبان؛

هفته گذشته مهمان سرای ارگ میزبان علمایی بود که در آن رهبری حکومت با همنوایی ایشان، بر ادامه عذر و زاری های گذشته خواستار پیوستن طالبان به روند صلح شدند. در این نشست رئیس جمهور محمد اشرف غنی با شماری از عالمان دین حاضر در مجلس باز هم بر تداوم خواست شان از طالبان حرف هایی به زبان آوردند که سالیان درازی است از طرف طالبان تبهکار رد میشود.

با توجه به این مسایل سالیان طولانی است که از طالبان خواسته میشود تا با پیوستن به پروسه صلح در کنار مردم و حکومت شان با مستفید شدن از دیگر ارزش ها در نو سازی و حکومت داری مادر وطن شان سهیم شوند، ولی پاسخ آنها تا هنوز که هنوز است منفی میباشد.

رهبری نظام و علمای دین در مورد استقلالیت و مشروعیت حکومت طالبان خوب میدانند، اما با آنهم در پیوند به همین مسله و نشست ها پی ضایع نمودن وقت و مصرف بیجای پول شان هستند.

طالبان از زمان فعالیت شان تاکنون تحت شعار اسلام برنامه هایشان را عملی ساخته اند؛ اما گذشته فعالیت ایشان در محوریت منافع قوم خاص عملی شده است. رئیس جمهور غنی نیز بر اساس مفکوره قومی به ایشان ترحم دارد و از جملات نرم و ملایم در برابر انها استفاده می کند.

از آدرس حکومت بار ها به طالبان صدا زده شده است تا از جنگ و خونریزی دست بردار شوند؛ اما در ارتباط به حرف های علما و حضور ایشان در چنین نشستی است که پرسش های زیادی ذهن انسان را مصروف خود میسازد.

آیا طالبان برحق اند؟ طالبان برای چه می جنگند؟ چرا حکومت به این گروه امتیاز بی سنجش میدهد؟پای علمای دین بر اساس کدام ارزش به این مسله کشانده میشود؟ عالمان دیناز میان حکومت و طالبان کدام یک را مشروعیت میدهند؟

در اکثر کشورهای اسلامی حکومت ها مرجع مشروعیت شان را از آیت های قرانکریم و فتوای علمای دینی بدست می آورند. جدا از دیگر مسایل، حیات سیاسی افغانستان نیز بیشتر درگیر این مسایل بوده است. مردم افغانستان، همیشه وقت حرف های علمای دین و شیخ های مذهبی سبب شده است تا نظام های سیاسی تغییرو تبدیل شوند. بدبختانه حتا گاهی وقت ها حرف های ایشان منجر به اشتباهات جبران ناپذیری شده است، اما مردم به اساس باور بیشتر شان به ملا، مولوی، بزرگ قوم، شیخ، آغا، سید، عالم دین دست به کارهایی زده اند که گاهی وقت ها حتا خلاف ارزش های اسلامی بوده است. همین گونه در تعاملات سیاسی در پشت پرده مسایل مضحک و شرم آوری نهفته بوده، که منجر به سقوط نظام های گردیده است که در جایگاه بهتری قرار داشته اند، اما با آنهم چون از ذبان عالم دین بر ضد آن صدای مخالف بیرون شده مردم پی آن رفتند.

متاسفانه در کشور ما بیشتر باور ها به دین، ابزاری برای خورد و نوش و بدست آوردن مادیات میباشد.همچنان در این مسایل بیشترتلاش شده است تا مردم در تاریکی  قرار گیرند تا شناخت مفهوم از دین اسلام.

با راه اندازی این حرکت ها هنوز هم تلاش میشود تا مردم در جغرافیایی زندگی کنند که شباهت به سیاه چال داشته باشد تا از بسیاری ارزش های که به سرنوشت شان گره خورده است به دور بمانند. بی خبر از این که مردم در حال حاضر تفاوت زیادی نسبت به گذشته ها از منظر بلند رفتن سطح آگاهی دارند.

بر اساس آنچه گفته آمدیم، مسوولیت علمای دین است که بگویند، اگر طالبان بر حق اند، باید جاگزین این نظام شوند! وقتی آنها بر حق نیستند و این حکومت مشروعیت اسلامی داردعالمان دین بر اساس چه می آیند، از پول و امکانات دولتی استفاده می کنند و به طالبان منحیث یک گروه سیاسی اسلامی حق میدهند تا با ایشان مذاکره شود. بیشتر از همه مسوولیت ایشان است که براساس فرضیات دین یکی رامشروعیت داده و مردم را از شک و تردید بیرون سازند.

بهتر است بگوییم که مردم ما اکثر وقت ها بخاطر مسایل دینی و عقیده اسلامی، نظر به سخن ها، فرمان های علمای دین دست به اعتراض زده و باعث سرنگونی حکومت های مستبد و دست نشان دهنده خارجی شده اند.  متاسفانه هرجای لقمه نانی و پاکتی از پول باشد تعدادی از علمای دین در آنجا حاضر اند و مجلس شان گرم میشود. از حکومت میخواهم که لطفن سیاست مضحک را کنار و از علماین دین خواهش است که  دین اسلام را به اساس ارزش های ان به مردم تعریف نمائید نه بر اساس منفعت های دنیایی.

 

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت