گذری بر مجموعه دوبیتی‌های عامیانه، اثر استاد سخا

پری جو

پیوند مستحکم ابعاد گونه گون ادبی، هنری و اجتماعی

دکتور کبیری

 

ادبیات عامیانه (Folkloric) آیینه تمام نمای محلی و عنعنوی است که نماد و نمود زندگی بومی و روستایی توده های اجتماعی را منعکس می‌سازد و در واقع با تار و پود لایه های اجتماعی بافت خورده است زیرا همین جلوه های غنامند و آهنگین است که عادات، رسوم، ارزشها و رفتارهای اجتماعی را تمثیل میکند و همواره این جلوه ها را به عنوان ارزشهای عرفی و همگانی، جاودانه نگه میدارد.

با توجه به این که سرایش‌گران دوبیتی های محلی از دیرزمان تا کنون کمتر مشخص بوده اند و همیشه دوبیتی های لهجوی و محلی، از نسلی به نسلی روایت شده و سیر ذهنی در مناطق روستایی و کوهپایه یی را طی کرده است، اما همچنانی که تداوم، تعمیم و سرودن این ابیات مسولیت و ملکفیت نسل های پیشین و نسل دیروز جوامع انسانی است، ز سرگیری این سلسله و حفاظت از این روند نیز عمده ترین مسولیت نسل امروز و فردای جامعه ادبی و هنری ماست.

بعد از مدت‌ها سکوت که در واقع دور فترت این سلسله پنداشته می شود، پرداختن به این امر مسلم و مهم توسط سرایشگر نازنین و دوست داشتنی سرزمینم، جناب سیدضیاء الحق سخا، نوید زیبایی است که ذهن و روان هر ظرافت نگر و نازک خیال غنامند را شادمان ساخته و انرژی می‌بخشد.

به پهلو مه که باشی، غم ندارم

دگه پروای بم عالم ندارم

الهی تور خدا از مه نگیره

دگه هیچی پری جو کم ندارم

از مقدمه چینی که بگذریم، به شرح و توجیه ادعای نخست «پری جو؛ یوند مستحکم ابعاد گونه گون ادبی، هنری و اجتماعی» می‌پردازم:

گنجینه واژگان و مصطلحات محلی در هر جامعة از ارزش خاص خود برخوردار است که همواره به عنوان تبلور ادبیات عامیانه جنبة کاربردی دارد و این مهم نیاز به حمایت و تعمیم و تداوم دارد که مسولیت همة فرهنگیان است، اگر به این مهم پرداخته نشود با گذشت زمان رفته رفته این واژه ها و مصطلحات به فراموشی سپرده می شود که سبب فاصله بین زبان گفتاری شهر نشین‌ها و روستا نشین‌ها خواهد شد و این خود به ایجاد فاصله بین اقشار اجتماعی به ویژه جامعه ادبی و هنری منتهی خواهد شد.

چنانچه خیلی از واژگان و مصطلحات محلی هرات است که نسل نو به وِزه نوجوان ها تا حدی از آن دور شده و از کاربرد مزه‌دار آن بی بهره مانده اند. که مجموعة دوبیتی «پری جو» به این دغدغه پایان بخشید و بار دیگر به یادآوری و تعمیم واژگان محلی و مصطلحات عامیانه پرداخته که این خود می تواند عامل مهمی برای رفع فاصله های مطروحه و تفاوت ها در زبان جاری و گفتاری پنداشته شود و این دو بعد مهم اجتماعی را بهم پیوندی مستحکم ببخشد. بدیهی است که احساس غنامند و عاشقانة جاری در ابیات محتوای این مجموعه، از لحاظ حسی فضای ذهنی مشترک آمیخته با ذوق و مزه فراهم می‌کند که این فضا مرز شهر و روستا را در هم می‌شکند و همایی خوب اجتماعی و احساس انسانی را ترسیم می نماید.

همچنان سرودن دوبیتی ها به لهجه عامیانه توسط یک شاعر زبردست و غنامند، خود بافت مستحکمی را بین انواع ادبی و ابعاد گونه گون آن ایجاد می‌کند زیرا این دوبیتی ها می تواند مضمون و محتوای آمیخته‌یی باشد از غنا و غزل و ترانه رباعی و دوبیتی:

مه صقدی خالک کنج لبا تو

به دل مه شه همو چشمها سیا تو

به ته دل مه قیامت میشه والله

شرنگس میکنه تا چوریا تو

از جهتی دیگر، پرداختن به امور ادبی و هنری با زبان لهجه‌یی و گفتاری خود می تواند برخورد طبقاتی را در جامعه از میان بردارد و اقشار کم سواد در برابر افراد با سواد در بین جامعه خود را منزوی احساس نکنند، بلکه این نکات ذوقی مشترک، حس انزوا و فاصله های اجتماعی را رفع میکند و اتحاد و همدلی ساده و بی الایش را در اذهان بیدار می سازد.

نه دل مه مایل تخت امیره

نه هم خواهن بمو چوکی وزیره

دگه بس منه، هیچی نمایم

پری جو مر خدا از مه نگیره

همزمان در حوزه ادبیات عامیانه و فولکلور و نیز تاریخ و ادبیات متعهد، آثار زیاد به جای مانده از گذشته ها، به همین برخوردهای لهجوی فراهم شده بوده که که می توان به عنوان مثال به دوبیتی ها در حوزه ادبیات عامیانه و چند اثر مولانا عبدالرحمن جامی و شیخ انصاری اشاره نمود، که با روند سریع فاصله گیری نسل نو از برخوردهای لهجوی، سواد خوانش این متون روز به روز کم شده و مردم استفاده ساده و روان این متون بی بهره می شوند، بناء پرداختن و از سرگیری برخوردهای ادبی و زبانی غنامند محلی و عامیانه، می تواند بار دیگر دریچه کاربرد متون مطرح را بر روی نسل نو بگشاید و ایشان را از گنجینة غنامند ادبی و تاریخی مان بهره مند بسازد.

نگو هیچی که دلتگم پری جو

که شیشه بم سر سنگم پری جو

غزل ها مر نخونده پاره کردی

به دوبیتی کلاونگم پری جو!

 

طبیبان بدین باورند که داروهای تلخی که خوردن ان توان فرساست و گاهی خوردن آن به ساختاری معدی- معایی مشکل ساز می‌شود، بناء بهتر است این چنین داروها را با قشر شیرین پوش و یا همان Coted  نمود تا مریض ها با اشتهای بهتری که از ظاهر رنگین و شیرینی قشر آن فراهم می شود، آن را مصرف نمایند.

به همین پیمانه گاهی آموزه‌های اجتماعی، عرفانی، اخلاقی با توجه به دغدغه های جاری و رایج اجتماعی که سبب شده نسل نو از مطالعه و آموزش و فراگیری دانش فاصله بگیرند، در چنین وضعیتی گاهی آموزه های عرفانی، اخلاقی و اجتماعی به نظر بعضی ها تلخ جلوه می‌کند، وقتی با قشر یا قالب شیرین دوبیتی با زبان غنامند عرضه شود، همه اقشار کم سواد و باسواد، شهری و روستایی با اشتهای خوب و بهتر آنرا استقبال نموده و به فراگیری آموزه های محتوایی آن می پردازند.

آنچه درین مجموعه کم و بیش قابل مشاهده است، عرضة نکته ها و آموزه های اخلاقی و تعهدات اجتماعی است که اندیشه های بهتر اجتماعی را با زبانی غنامند و عامیانه، به ذهن همگان می نشاند تا از خلاف ها و برخوردهای نادرست پرهیز نموده و همگام با تساهل و مدارا، به گوهر زندگی خویش بپردازند.

یکی حیرون دز و اختطافه

یکی هم از قروتک بم غلافه

یکی محکم گرفته باسکل خور

یکی قایم شده زیر لحافه

و یا:

همو لچر که از گوشه برنده

زده هی، هرهر، بم زیر خنده

عجب لیبات جتی بوده والا

گلوبند پری جو مر بکنده

حرف آخر اینکه چاپ این اثر ارزشمند را که حاوی یکصد چاشنی غنامند عامیانه است، مژده‌یی است نیکو که به جناب سخا و جامعه ادبی- هنری و مسولین محترم انتشارات «آن» تبریک گفته و در واقع نشر این اثر آغازی است در فرایند ازسرگیری این سلسله با چنین جلوه‌های عامیانه و غنامند. خدا قوت و توفیق مزید خدمت!

 

 

 


بالا
 
بازگشت