په اروپا کی دمیـشـته افغانانو د تولنو فدراسـیون

   فدراسـیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا

Federation of Afghan Refugee Organizations in Europe         


 

شهرهاگ، ۲۷ اپریل ۲۰۱۸

چهل سال جنگ وبحران، ارمغان کودتای هفت ثور

 

چهل سال قبل کودتای خونین هفت ثور فاجعهٔ بزرگی را در افغانستان بوجود آورد. کودتاگران اعضای حزب دموکراتیک خلق(اتحادخلق وپرچم) بودند و زمانی دست به کودتا زدند که عدهٔ ازرهبران شان یک روز قبل زندانی شده بودند. گفته میشود در آن زمان تعداد جمعی اعضای این حزب ۴۰۰۰ نفر بود. بقیه نفوس کشور با عقاید این حزب یا آشنائی نداشته ویا مخالف آن بودند. کودتاچیان و رهبران حزب شان چوکی های کابینه را بین هم تقسیم نمودند و به اصطلاح(( جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان)) را اساس گذاشتند. اما حزبی ها با مردم بیگانه بودند و کوشیدند عقاید خود را با زور سرنیزه بالای ۱۵ میلیون نفوس افغانستان تحمیل کنند. اقدامات خشونتبارواختناقی رژیم مردم را وادار به قیام مسلحانه علیه رژیم نمود. زندانی ساختن ها و اعدامهای بدون محاکمه باعث تشدید مقاومت مردم شد. یک بخش کوچک اسناد دوران ۱۸ ماههٔ حاکمیت حزب مذکورقبل از اشغال توسط روسها که درمجموعهٔ  ((د خلق اوپرچم د جنایاتو ژوندی اسناد)) توسط انجنیرمیرویس وردک انتشاریافته، از شیوهٔ برخورد خشونتبارحکام جبارحزب دست پروردهٔ روسها در برابر اتباع افغانستان، بخصوص تحصیلکرده ها پرده بر میدارد. 

رژیم در جریان قیام ۲۴ حوت ۱۳۵۷هرات متوجه شد که قدرت مقابله با مردم را ندارد. قیام بالاحصارکابل در چهاردهم اسد ۱۳۵۸ بی پایه بودن رژیم در درون نیروهای امنیتی را هم برجسته ساخت. رهبران هردوجناح حزب نظامیان روس را برای دفاع از رژیم به افغانستان دعوت نمودند. تجاوز نظامی روسها در ۶ جدی ۱۳۵۸ آتش جنگ در افغانستان را بیشتر شعله ور ساخت و پای غربی ها وهمسایه های فرصت طلب را به جنگ ضد روسی مردم افغانستان کشاند. نخستین پاسخ روشن مردم افغانستان به اشعالگران روس، قیام سوم حوت مردم کابل بود.  رهبران پرچم که درفردای اشغال در رأس رژیم پوشالی نصب شدند، وفادارترین افراد خود را برای گردانندگی دستگاه استخبارات دردسته ئی بنام ((فعالین جزبی )) که توسط نجیب الله رهبری میشد، گرد آوردند. فعالین حزبی توسط ک.گ.ب. به شدت تحت تربیت گرفته شدند وآمادهٔ کار در دستگاه خاد که از لحاظ وسعت، تجهیزات مدرن شکنجه و شیوه های کاری محیلانه بر استخبارات خلقی ها (اگسا و کام) برتری داشت، شدند. در داخل تشکیلات خاد څارنوالی و محکمهٔ اختصاصی انقلابی نیزایجادشد که در واقع ملعبه ئی بود در دست رهبری خاد وهدف از ایجاد آن خاک پاشیدن به چشم مطبوعات و مؤسسات حقوق بشر غربی بود. اماجنایاتی که توسط خاد علیه بشریت انجام یافت، روی اگسا و کام را هم سفید ساخت.  داکتر آرماکورا گزارش داد که در سال ۱۳۶۴ مطابق ۱۹۸۵میلادی خاد بیش از دوصد زندان مخفی تحقیق تنها درشهر کابل داشت. اینها برعلاوهٔ زندان های علنی ششدرک، دارالامان، صدارت، پل چرخی وغیره بوده اند. از جانب دیگرطیارات جنگی روسها مصروف تخریب هزاران قریهٔ افغانستان بودند. کافی بود حلقات استخباراتی روس یا اجنتهای خاد راپور موجودیت چند قیام کننده را در یک قریه بدهند تا آن قریه به خاک یکسان گردد. هفت میلیون مهاجرپاکستان و ایران محصول حملات هوائی قوای روس و طیارات جنگی رژیم مزدوربود که بخشی از آن مهاجرین هنوزهم مجبورند در همان کشور ها به زندگی پُر ار تحقیرو خشونت ادامه دهند.

جنگ افغانستان اقتصاد روسها را شدیدأ ضربه زد. گورباچف بعد از احراز قدرت افغانستان را زخم خونین شوروی اعلام نموده و نیت خود برای خروج نیروهایش از افغانستان اعلان داشت. اما نخست بایست افغانستان برای مرحلهٔ بعد از خروج نیروها آماده میشد. ببرک کارمل درجلسه ئی با سران شوروی مخالفت شدید خود را با خروج نیروهای نظامی روس از افغانستان ابراز داشت. به همین جهت وی را روسها با نجیب الله که نوکر گپ شنو تر بود، تعویض نمودند. ۱۵ فبروری۱۹۸۹ خروج عساکر جنگی روس از افغانستان تکمیل شد.  اما نظر به کمبود یک رهبری ملی واحد و با مسؤلیت در کمپ مخالفین رژیم، پروسهٔ از همپاشی رژیم دنبالهٔ اشغال، تا سه سال دیگریعنی آغاز اپریل ۱۳۷۱ ادامه یافت.

قبل از سقوط کامل جنرالهای رژیم و رهبران حزبی پرچم وخلق که برای مردم فریبی به حزب وطن تغیر نام داده بود، با تسلیم دادن تدریجی قطعات نظامی و پولیس به قوماندانهای جمعیت و سپس حزب اسلامی به پروسهٔ صلح ملل متحد خیانت نموده و تخم جنگ قدرت میان تنظیمهای جاه طلب را کاشتند. این جنگ قدرت که تا به قدرت رسیدن طالبان در ۱۳۷۵ ادامه داشت شهر زیبای کابل را به ویرانه تبدیل نموده جان ده ها هزار نفر را در جنگهای بی مفهوم کابل و سمت شمال سلب نمود.

پاکستان و امریکا برای تحت کنترول در آوردن جنگ تنظیمها، گروه طالبان را خلق نمودند. طالبان درابتدا خود را فرشته های صلح و عدالت معرفی میکردند ولی بعد از کسب کنترول کابل چهره اصلی شان بحیث سلب کنندگان همه حقوق وازادی های بشری از اتباع افغانستان، بخصوص زنان آشکار شد. صد ها هزار انسان در این دوره تنها از شهر کابل فرار نموده و مهاجرت در دوزخ پاکستان و ایران را بر زندگی در ساحهٔ تحت کنترول طالبان ترجیح دادند. ادامهٔ جنگ میان طالبان و ائتلاف شمال و تشدید فقر وبحران بشری همه جانبه، کارد را به استخوان مردم افغانستان رسانیده بود. به همین جهت مردم افغانستان برای نخستین باردر تاریخ از نیروی نظامی بیگانگان بخاطر ساقط نمودن رژیم طالبان استقبال نمود. دول غربی برهبری ایالات متحده امریکا به مردم افغانستان وعدهٔ آوردن صلح، ثبات و انکشاف را دادند. چیز های که خواست مردم افغانستان بود. اما با وصف گذشت ۱۷ سال از این وعده ها، مردم ما هنوز هم چشم براه آن زندگی صلح آمیز، ثبات سیاسی و رشد  ولو تدریجی اقتصادی ئی هستند که کودتای بد فرجام هفت ثور و پیامد های نا میمون آن از آنها گرفت. متأسفانه وضعیت کنونی افغانستان ازامکان ادامهٔ این وضع برای سالهای دیگری هم حکایه دارد. به امید روزی که این بحران پایان یافته و دیگر از مردم ما قربانی نگیرد مسؤلین جنایات انجام یافته در این چهاد ردهه، از فلترمحکمهډ عدلانه بگذرند .

 

هیأت اجرائیهٔ فدراسیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا (فارو)

 

 

 


FAROE, Post Box 707,   2300 AS,   Leiden,     www.afghandiaspora.org,    

faroe_af@hotmail.com

 


بالا
 
بازگشت