احمد سعیدی

 

سیاست ابهام آمیز امریکا در افغانستان

مدت زیادی از اعلان استراتیژی دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا، در مورد افغانستان میگذرد بعضی ها به این باور بودند که بعد از روشن شدن، سیاست جدید تغییرات عمده‌ای در سرنوشت جنگ افغانستان به وجود خواهد آمد برعکس جنگ ها ازدیاد یافت مشکلات با گذشت هر روز فراگیر تر شده میرود، بلکه بدون تعارف می‌توان گفت سیاست های همه جانبه امریکا در افغانستان در پرده ای از ابهام است نه آینده روشنی وجود و نه خاتمه ای برای بدبختی ها در چنین وضعیتی نه مردم افغانستان به آینده ای روشن امیدوار اند و نه کشور های منطقه میدانند که چه امیدی و چه فردای در پیشروی آنهاست. بااین‌حال می‌توان چند نکته مهم را از متن استراتیژی و سخنان را که آقای ترامپ حین اعلان استراتیژی به زبان آورده بود تذکره داد و از آن چنین نتیجه گرفت  

١- آمریکا سیاست خروج ارتش آمریکا و ناتو از افغانستان را که باراک اوباما، رئیس‌جمهوری قبلی آمریکا، طرح کرده بود آهسته آهسته عملی میشد، ‌بطور قطعی کنار گذاشته و افغانستان تا آینده‌ای نامعلوم محل استقرار ارتش آمریکا خواهد گذاشت؛ بنابراین بعد از سال ٢٠٢۴ میلادی یعنی موعد پایان معاهده امنیتی که اشرف غنی، ‌رئیس‌جمهوری افغانستان، در روز دوم قدرتش آن را امضا کرده، ارتش آمریکا از افغانستان بیرون نخواهد رفت و در این فاصله علاوه بر پنج پایگاه فعلی، پایگاه‌های ثابت و سیار بیشتری در گوشه و کنار افغانستان احداث خواهد شد. در افغانستان نمونه پایگاه‌های نظامی آمریکا که بعد از جنگ جهانی دوم در جاپان، کوریای ‌جنوبی، آلمان، ترکیه و یونان شکل گرفته، بود تکرار میشود.

٢- جنگ در افغانستان در استراتژی جدید آمریکا هرگز تمام نخواهد شد و تنها مدیریت می‌شود؛ به‌گونه‌ای که منافع راهبردی آمریکا در جنوب آسیا و آسیای مرکزی را تأمین کند. افغانستان مرکز نظارت و کنترل کشورهای رقیب آمریکا یا مدعیان قدرت است که می‌توانند بالفعل یا بالقوه قدرت هژمون آمریکا را به چالش بکشانند که این خود برای افغانستان پر مخاطره است .

٣- از سوی دیگر دونالد ترامپ  حین اعلان استراتیژی اخطاری دووجهی اما جدی به پاکستان ارسال کرده بود و پذیرفته بود که ادعای دولت‌های افغانستان و هندوستان درست است و پاکستان منبع صدور جریان رادیکال جهادی- تروریستی به افغانستان در قالب طالبان و به کشمیر تحت کنترل هند در قالب لشکر طیبه و جیش محمد و دیگران است؛ به این معنا که از یک طرف دولت و ارتش پاکستان را به‌عنوان حامی طالبان قلمداد کرده و خواستار همکاری و برخورد با گروه طالبان شده است و از طرف دیگر از هندوستان خواسته بود حضور بیشتر و مؤثرتری در افغانستان داشته باشد.

این در حالی است که به حساسیت پاکستان از حضور هند در افغانستان به‌درستی آگاه است.

۴- همچنان ترامپ به دیگر کشورهای همسایه با افغانستان به‌صورت تلویحی اشاره کرده بود که آمریکا در افغانستان برای همیشه می‌ماند و آنها باید خود را با این واقعیت هماهنگ کنند و ازآنجاکه چنین هماهنگی‌ای در عمل امکان‌پذیر نیست، تشدید رقابت‌ها در افغانستان و شکل‌گیری بازی بزرگ جدید و تداوم آن نتیجه جدی این استراتژی جدید خواهد بود.

۵- ترامپ به جنرال‌های ارتش آمریکا در چگونگی هدایت جنگ و افزایش نیرو متناسب با شرایط افغانستان اختیارات ویژه‌ای داده است؛ بنابراین آنها از اختیارات مکمل برخوردار اند تا آنچه که میخواهند انجام دهند و این یعنی مأموریت ارتش آمریکا در افغانستان از مستشاری و آموزشی یک بار دیگر به شرکت مستقیم در عملیات نظامی تغییر یافته است؛ پیامد اجتناب‌ناپذیر این تغییر، تشدید جنگ داخلی و تحمیل خسارات مادی و کشتار مردم بی‌گناه و غیرنظامی افغانستان خواهد بود که نمونه های آن در گوشه و کنار افغانستان هر روز دیده می شود .

با توجه به این‌گونه واقعیت‌ها و در نگاهی کلی و گذرا به استراتژی ترامپ در افغانستان، می‌توان گفت سیاست ابهام‌آمیز آمریکا در افغانستان همچنان ادامه خواهد یافت و از استراتژی جدید اعلام‌شده دونالد ترامپ نمی‌توان به استقرار صلح و ثبات در افغانستان امیدی داشت؛ هرچند جنرال‌های ارتش پاکستان از تجربه کافی برخوردارند و می‌توانند ماهرانه با استفاده از تجربه سال ٢٠٠١ و تهدید جورج بوش، خود و کشورشان را در معرض مشکلات ناخواسته قرار ندهند با در نظرداشت سخنان روز گذشته جنرال نیکلسون که گفته بود بخشی از طالبان بطور مخفیانه در حال مذاکره با دولت افغانستان اند به این نتیجه می رسیم  که این احتمال وجود دارد که بخشی از طالبان در قالب شورای کویته تشویق به مصالحه شوند و به شراکت در قدرت لااقل در شرق و جنوب پشتون‌نشین رضایت دهند و بخشی دیگر نیز در اعتراض و برای عملیاتی‌کردن طرح‌های بعدی از بدنه طالبان جدا شوند. عامل جدید داعش نیز از توان ادامه جنگ در افغانستان برخوردار می‌شود و حتی اگر بخشی از طالبان برای عبور از توفان به مصالحه نیاز داشته باشد، بخشی دیگر و گروهی دیگر و با نامی دیگر مأموریت ادامه جنگ را برعهده خواهد گرفت؛ بنابراین می‌توان گفت ممکن است طالبان پس از تشدید موقت جنگ در ماه‌های آینده، سرانجام برای یک سهم بیشتر از کیک قدرت در کابل، تشویق به مصالحه شوند تا پاکستان خطر تهدید ترامپ را پشت‌سر بگذارد، ولی جنگ استیجاری- نیابتی در افغانستان به این زودی‌ها هرگز فروکش نخواهد کرد، بلکه بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی به دلایل و منافع خاص خود با شدت بیشتری وارد آن خواهند شد. کلمه آخر اینکه یا افغانستان، ویتنام دوم آمریکا می‌شود یا آمریکا آنها را می‌بلعد؛ هرچند ممکن است در گلویش گیر کند، اما دور از ذهن است که افغانستان در موضع بی‌طرفی و استقلال عملی‌ای قرار گیرد که حدود ۴٠ سال پیش بود.

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت