عارف عرفان

  

سخنی به پیشگاه کنگرهٔ حزب ملی ترقی مردم افغانستان

اهدا به همه رزمندگان وجانباختگان راه عدالت ودادخواهی؛؛

حزب ملی ترقی مردم افغانستان از میراث های کبیر احزاب چپ دموکراتیک افغانستان (ح د خ ا )بوده که در حال حاضر یکی از بزرگترین کانون نیروهای ترقی‌خواه ،داخواه وپیکارجویان اصیل وایثارگر رادر کشور تشکیل میدهد.این حزب از بطن" نهضت فراگیرمیهنی" تولد شد وسپس تحت نام " حزب مردم" پا به هستی گذاشت.


حزب موجود در واقع پس از زمستان سخت وطولانی وازدرون تلاطم های طوفانی واز میان انبوه دود وخاکستر سربلند کردو چون گل های لاله پیام زندگی،بالندگی ،پویایی وحیات مجدد سیاسی را در جامعه به ارمغان کشید.
جمع کثیری از رزمندگان حزب باپیشینه های تاریخی وپاکی وتقوای سیاسی،با تعهد وپیمان به اندیشه های انسانی ورهایی بخش در سراسر گیتی پرچم حزب را به اهتزاز کشیده وبا ازسرگیری آرمانهای ناتمام "مکتب سیاسی شان" با کاروان ترقی همسفر شده وبخاطر نجات افغانستان ،بخاطر عدالت ودادخواهی این قافله را همراهی کردند.
سالهای نخست دوران" نهضت میهنی "ودر آستانه تغییر آن به"حزب مردم" روزهای که حزب در جاده آرمانی خویش با تقدس اندیشه یی حرکت میکرد،دوران پویایی و بالندگی حزب بودوتازه حزب با درخشش هویت سیاسی تاریخی خود در جامعه حضور یافت وبا کشش قابل ملاحظه، جمعی از هموندان سیاسی را در پیرامون خود بسیج ساخت.
سوگوارانه طی چند سال پسین وبعد از فاجعه شکست کنگرهٔ نخست حزب که قربانی بازیهای درون سازمانی ومداخلات صریح پرده نشینان اروپایی شد،این حزب دچار صاعقه شدید گردید واسیر بازیهای فرکسیونبازان ورهبران تاریخ زده پشت پرده وتیم خربکار آن در اروپا وافغانستان شد وباتن بیمار ونیمه جان از حرکت بازماند.
فعلا چند چهرهٔ معدود ومعین فرکسیونی، حزب را به بازی گرفته و مقدرات سیاسی آنرا در غیاب صفوف وتمثیل ارادهٔ جمعی مشخص می‌سازند.
این تیم  محور های اصلی سازمانی حزب را در چنگال خود در آورده ودر میدان سیاست حوزه اروپایی وداخل کشور ودر یک زمین فوتبال با کاربرد "پاس" و"شوت" بهترین فرزندان حزب راهدف قرار داده،آنها را دلسرد ساخته ،ترور سیاسی نموده ودر گوشهٔ عزلت اسکان بخشیده و بدنهٔ حزب را شدیدأمتلاشی ساخته وحزب رابه بیراهه کشیدند.
این گروه،مهره های،اقتدارگرا وکم تجربهٔ حزب را در مرکز،چون گروگانی به زنجیر کشیده ،آنراتحت سایهٔ اهداف و مقاصد تنگ نظرانهٔ خود درآورده وتاحال درچندین چرخش سیاسی ،بویژه رویدادنخستین شکست کنگره حزب، وپروسهٔ وحدت ها وسیاست گذاری های کژ اندیشانه ودست راستی به سکان سازمانی و جوهر اندیشهٔ حزب ضربات مرگبارواردنموده و هویت سیاسی ودادخواهانه حزب را شدیدآ جریحه دار ساخته اند.
افرادی در سکان رهبری حزب با پامال ساختن خطوط آرمانی حزب ،در سمت رنگ آمیزی با سیاست های قدرت های استعماری واشغالگر وشعبات مربوط در کشور همطرازشده ودر برابرطوفانهای بزرگ وجنایات عظیم وسازمان یافته وجریان فساد،قتل وکشتار وچپاول ثروتهای ملی وتبانی با گروه های تروریستی وتعاملات معامله گرانه در راستای اقتدار سیاسی جامعه وجغرافیای کشور بی محابا مهر سکوت برلب زده ،حزب را از کارایی بازمانده ودر برابر دید رهروان صادق حزب غبار افشانده واعتبار حزب را در داخل جامعه متلاشی ساختند.
ما به مثابه مسئول سازمان پیشتاز با حفظ صدور" تقدیر نامهٔ" ستایش انگیز از جانب رهبری مرکز وشخص رفیق   داوود راوش، بارها در برابر رفتارکژروانه رهبری حزب موضع گیری قاطع وجسورانه داشته واز وجاهت سیاسی حزب وتقدس آرمانی آن به دفاع برخاسته واز همه همرزمان صدیق تمنا دارم تا بارستاخیز انقلابی در برابر افراد تسلیم طلب ،محافظه کار وقدرت طلب به پاخاسته وندایی رهایی ودادخواهی حزب را مستدام بسرایند.
زمانی که رهبران یک حزب دادخواه به حنجرهٔ رژیم استعماری وسازوبرگ سیاسی آن مبدل شده وبه نفع آن اعلامیه صادر نماید،چه مرزی میان ستمگر وستمزده باقی مانده وچگونه شعار مردم سالاری ودادگرانه را به سرایش درآوریم ؟
کسانی که حزب را در کومای سیاسی قرار داده وآنرا در زندان تفکرات عقبگرایانه وسازشهای سیاسی نگه داشته اند، به باور من سلاح نقد از جملهٔ راهکار های طلایی وزندگی ساز برای ایجاد تکانه های زندگی ساز حزب محسوب میگردد.
هرچند که برخورد نقاد برای فرمانروایان، این رویکرد خشم انگیز است اما حربهٔ ایست برای درهم شکستن زنجیر های اسارت.
باور مندم که در چنین جو سکوت سیاسی وعدول از شاهراه دادخواهی وعدالت،رستاخیز سازمانی وحرکت متهورانه صفوف حزب ،برای رهایی وصف آرایی منظم در برابر رفتاردیکتاتورمآبانه از جملهٔ بایسته ترین نسخه های نجات وتجدید حیات حزبی محسوب میگردد.
در چشم انداز رخداد های سریع سدهٔ بیست و یکم وسیر طوفانهای سیاسی کشور ،" حزب ملی ترقی مردم افغانستان" چون پرندهٔ درقفس ازهمگامی با تاریخ عقب مانده است.حزب از لحاظ شیوهٔ رهبری ورویکرد سازمانی وتشکیلاتی با میتود های توتالیترایسم وشیوه های فرماندهی نظامی فعالیتهای سیاسی خود را عیار ساخته است.
حزب عمدتأ از مزایای بزرگ دموکراسی سازمانی ،تجدد،نواندیشی،دگراندیشی واندیشه های معاصر محروم بوده وبا کهنه ترین شیوه های تشکیلاتی "فرماندهی "زندگی سیاسی خود را عیار ساخته است.
کاربرد میتود های" توصیه" نمایندگان کنگره از طرف شعبه تشکیلات وشخص سلیمان کامجو در سازمانهای  حزب وتحمیل انتخاب نماینده های" دلخواه" کنگره در سازمانها و"انتصاب"اعضای شورای مرکزی در غیاب سازمانها,همچنان "انتصاب "نمایندگان کنگره حزب  از بدترین نمونه های توتالیترایسم است که تاروپود حزب را مثل تارهای عنکبوت درهم پیچانیده وتمرکز قدرت را در دست افراد معین مشخص ساخته وقدرت آزادی وبالندگی حزب راشدیدأ صدمه میزند.
برپایهٔ  شواهد معتبر سوگوارانه در همین کنگره کسانی به مثابه" نماینده"کنگره حضور دارند که در هیچ یکی از سازمانهای مربوط حزب به حیث نماینده پیشکش وانتخاب نگردیده اند.
برپایهٔ داشته های بایسته و معتبر،سایهٔ رهبری پشت پرده وتیم مربوط درحزب،نقش اثرگذار رابرکژروی وکژ اندیشی حزب وهمرنگ سازی آن بارژیم تحت الحمایهٔ آمریکا بجا گذاشته است.
دستان رهبران عقب پرده وگروه فرکسیونی مربوط دراروپا و افغانستان، شیرازه های حیات سیاسی وسازمانی حزب را شدیدأ صدمه زده است.
وقتا که یک رهبر پرده نشین بدون هیچ صلاحیت رسمی، برای تغییر مواد رسانهٔ در سایت،دریک روز هژده بار برای مدیر سایت فرمان صادر نماید،سرنوشت رقتبار حزب را میتوان به درستی حدس زد.اینها هستند که تمام سکوی رهبری حزب را در چنگال خود در آورده ودر درون حزب،بویژه شورای اروپایی حزب هستهٔ فرکسیونی دیگری ساخته اند.
اینها کسانی اند که مستدام کهنه ترین نسخه های فرکسیونی را که حزب حاکم ورژیم مربوط را به باد داد،هنوز از آن استفاده مینمایند ووسایل سیاسی آنها شاول وبلدوزر است.
اینجا میتوان درک کرد که ارادهٔ جمعی در حزب بکلی لگد مال شده وحزب تحت فرمان رهبران پرده نشین ،تیم مربوط وافراد لرزان اسیر است.
در رخداد های پرپیچ کنونی وسمت یابی جنبش وعبور حزب از جاده پرپیچ سیاست پرتلاطم موجود ،حزب به  رهبری مدبر،خلاق،سازمانده،جسور وبیدار نیازمند است،امید وارم کنگرهٔ موجود ازین آزمون موفقانه بدر آید.

وظایف کنگره
                                                           ...............
باور کامل دارم که باحفظ همه فیلتر سازیهای تشکیلاتی،فرزندان صدیق وهمرزمان شجاع وپیکار جویان تاریخ ساز درین کنگره تجمع نموده اند.
این کنگره باید پلاتفرم نوین سیاسی ،سازمانی ومرامی را دیزاین نموده ودر گام نخست با انتخاب شخصیتهای صادق وگزینش رزمندگان اصیل و آزموده شده،بویژه نسل جوان وتفکرجوان ،در بدنه حزب خون تازه را به دوران اندازد.
این کنگره باید به رستاخیز انقلابی مبدل شده ونقش سنت شکنانه را برای درهم شکستن شیوه ها وساختار توتالیترایسم وتغییرافراد قراردادی ایفانموده و دروازه آزادی را برای قدمه های پاینی حزب بازگشایی نماید.
حزب باید تعریف واقعبینانه وماهیوی از رژیم فعلی،حضور نیروی خارجی در کشوروابعاد تسلط سیاسی غرب در کشور را ارایه داده وسیاست وبرخورد حزب را در مبارزه با آن مشخص سازد.
حزب باید خط و مشی جاری خود را در چهار چوب اصول مرامی ومدون خویش تدوین نموده،از لغزش های وقفه یی وپرطمع بخاطر دست یازی به اهرم قدرت در دستگاه دولت پرهیز نموده وشعار های روز را که بازتاب صدای مردم ودر گام نخست زحمتکشان کشور باشد،تدوین نماید؛
سوگوارانه اکثر رزمندگان حزب، شتابان در نشیب زندگی خود در حرکت است وروند برگ ریزان سابقه داران جنبش، پایگاه سیاسی حزب را به شدت متلاشی نموده فلهذا حزب باید بستر پرورش نسل جوان را مساعد ساخته وزمینه های رشد آنها را فراهم نماید.
حزب به یک خانه تکانی تشکیلاتی ضرورت دارد وامید کنگره موجود این وظیفه سترگ را موفقانه بسر رساند.

با احترامات فایقه
عارف عرفان
لندن
اگست
۲۰۱۸
بخش اول ادامه دارد

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت