مهرالدین مشید

 

به آزادی باید احترام داشت و از خشونت آفرینی در مجلس خودداری کرد

استیج پارلمان نماد دموکراسی و آزادی بیان است و نه محل شاخ و سانه کشی و حمله های فزیکی

حادثۀ روز سه شنبۀ گذشته از یک واقعیت دردناک پرده برداشت که با آنکه افغانستان شانزدهمین دور پالمانی را سپری می کند و اما با تاسف فراوان مجلس نماینده گان هنوز هم از داشتن معیار ها و ارزش های یک  نظام پارلمانی فاصله دارد و شماری از اعضای آن هنوز نه تنها از داشتن فرهنگ پارلمانی معذور اند که حتا از آداب و اخلاق ابتدایی انسانی هم محروم اند. اعضای مجلس نماینده گان که در واقع نظام مردم سالار را باید به نمایش بگذارند و در نماد انسان های بافرهنگ و با اخلاق ستوده در صحن این مجلس ظاهر شوند؛ برعکس شماری از آنان چنان از مقام انسانی و داشتن اخلاق انسانی به زیر سقوط کرده اند که عملکرد شان ننگی بر جبین انسانیت و وجود شان لکۀ سیاه و ننگین بر دامان پارلمان کشور است. حرکت ناهنجار و ضد اصول پارلمانی شماری از اعضای مجلس در روز سه شنبه به این حقیقت مهر تایید نهاد که شاخ و شانه کشی ها در پارلمان بیشتر بر اصول و انضباط پارلمانی حاکم  است  و هر روز بنیادی ترین اصول های پارلمانی چون؛ آزادی بیان، تحمل پذیری و پاسداری از مناقع ملی خیلی قشنگ زیر پای اعضای آن میشود.

در حالی که اصل آزادی بیان از اصول های شناخته شدۀ  پارلمان است و هر عضو آن حق دارد که خواست های البته نه شخصی؛ بلکه خواست های ملی شان را در چوکات منافع ملی به گونۀ رک و راست بیان کنند و موافقان و مخالفان در فضای همدیگر پذیری با رویکرد منطقی به آنان پاسخ بدهند. با تاسف باید گفت که در فضای پارلمان کشور چنان گرایش های منحط تباری حاکم است و بوی تعفن و گند قومیت از آن بلند است که حتا به بنیادی ترین گفتمان های وابسته به منافع ملی و وحدت ملی مارک قومیت زده می شود و افراد مورد توهین و ضرب و شتم قرار می گیرد. با تاسف باید گفت که در فضای مجلس چین افکاری حاکم است. چنان که شهروندان کشور در هفتۀ گذشته شاهد حمله بر لطیف پدرام یک تن از نماینده گان در هنگام سخنرانی او بودند که شماری ها چون قوچ های مست بر او حمله ور شدند؛ اما به قول صوفی صاحب : "بلایی بود ولیکن به خیر گذشت" در این شکی نیست که او گرایش های فکری منحصر به فردی دارد و آن بر می گردد به خوداش و اما این نمی تواند، حمله بر او را توجیه کند.

این در حالی صورت گرفت که او بحیث عضو مجلس حق دارد نظریه های خود را رک و راست به گوش مجلس برساند و دیگران بشنوند و بعد در مورد رد و یا تایید اظهارات اش می توانند، ابراز نظر کنند؛ اما به هیچ وجه حق ندارند تا مانع بیان های او شوند که حمله بر او بار دیگر حیثیت پارلمان را زیر پرسش برد و به گونۀ واضح نشان داد که هنوز مجلس نماینده گان از داشتن اخلاق پارلمان و فرهنگ مردم سالاری خیلی فاصله دارد. این حمله نشان داد که هنوز مجلس نماینده گان برای پخته شدن فرسنگ ها فاصله دارد. گفتنی است که آقای پدرام مانند هر شخص دیگری حق دارد، چگونه بیندیشد؛ زیرا پاسخگوی آن خود اش است و اما آنجه مسلم است این که پدرام از استثنایی ترین عضو مجلس نماینده گان است که تاکنون به فساد متهم نشده و در ضمن عدالت خواهی او قابل تحسین است.

در این شکی نیست که ما از داشتنن یک جامعۀ هنجارمند فرسنگ ها فاصله داریم و هنوز ناپختگی های زیادی بر رویکرد های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور ما سنگینی دارد و حتا گفته می توان که در موج سنگینی از ناپختگی های فکری و فرهنگی دست و پای می زنیم که شاید شماری ها عامل آن را ادامۀ چهل سال جنگ و ناامنی عنوان کنند که بسیاری از ارزش ها را به غارت برده است. در این تردیدی نیست که جنگ نابسامانی ها و از هم گسیتختگی های دردناک اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و گروهی را برای جامعۀ ما به میراث مانده و درز های کلان بی باوری، سؤ اعتماد و وابستگی های زبانی و قومی و گروهی را از خود بر جای نهاده است. از سویی هم سیاست های نادرست و منافع محورانۀ غرب طی سال های گذشته بر اوضاع دردناک سیاسی و اقتصادی کشور ما سایه افگنده است که محصول آن مشتی افراد سودجو، تن پرور، فاسد و قوم پرست بوده که با تاسف جامعۀ ما در زیر لگام این مافیا های خطرناک تروریزم، فساد و مواد مخدر هر روز خوردتر می شود و از ارزش ها گویی تهی می شود. امریکایی ها با اتخاذ سیاست های تطمیع بجای سیاست های شفاف و انسانی و مردم سالار نتوانستند، مردم را برای ساختن یک جامعۀ مردم سالار و دموکراتیک کمک کنند؛ بلکه برعکس برای تطمیع و خاموشی شماری رهبران و فرماندهان جهادی فرصت های فساد را برای آنان فراهم کردند و آنان را درگیر فساد های کلان میلیون ها دالری کردند. شاید هدف آنان این بوده که این مشت طفیلی و ناباب در جامعۀ ما را با پول و قدرت معتاد بسازند و برای شان دوسیه های کلان فساد را بسازند و بعد مانند لقمه های جویده شده از دهن بیرون بیندازند و با استفاده از دوسیه های آنان به گونۀ " گازک" خود را از شر آنان رهایی ببخشند. این سیاست تطمیع  و خرید رهبران  و فرماندهان جهادی از همان آغاز تهاجم شوروی آغاز شد و با فعال شدن موسسه های کمک به بازسازی افغانستان، روند تطمیع و خرید فرماندهان به اصطلاح شکل قانونی را به خود گرفت. آمرین ساحوی موسسه های کمک کننده به افغانستان به بهانۀ بازسازی هزاران کلدار را به جیب های فرماندهان و متنفذین محل ریختند تا به زنده گی فیشنی در پشاور متمایل شوند و جاذبه های اسلامی آنان را نابود کنند.  چنین کردند و موفق هم شدند. امریکایی ها که با این معامله با رهبران و فرماندهان جهادی آشنایی کامل داشت و به قول معروف رگ ضعف وخواب آنان را یافته بود و دریافته بود که این فرماندهان با نام و نشان زود در برابر پول در زیر پای آنان می خوابد. امریکا این سیاست را پس از حادثۀ یازدهم سپتمبر و تهاجم این کشور به افغانستان در دستور کار خود قرار داد. از همان آغاز که گیری شرون وارد افغانستان شد و سیاست تطمیع را در چمدان ده میلیون دالری با خود آورده بود و توانست به دستور سیا خوب و موفقانه کار کند. امریکایی ها که خشت آغازین را برای سقوط طالبان و بنیادگذاری دموکراسی بیمار  در افغانستان کج نهادند و حالا این جامعه تا ثریا به سوی رسیدن به کجی های بی پایان پای می  گذارد و این کجی ها در تمامی حوزه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و نهاد های مهم حکومتی و دولتی آن سایه افگنده اند و حضور مافیا های گوناگون را در حوزههای یاد شده توجیه پذیر گردانیده است.

پارلمان افغانستان که در بستر این ناهنجاری ها و فساد پراگنی ها بوجود آمده است؛ معلوم است که به استثنای چند نفر اعضای نیک نام آن بیشترین اعضای آن خوشنام نیستند و بسیاری شان در فساد واختلاس و استفاده جویی از قدرت متهم اند و از همین رو به خانۀ ملت لقب کمیشن کاران را داده اند. از این رو است که ارزش های مردم سالاری در پارلمان افغانستان رشد نکرده است و چه رسد به این که اعضای آن سری به کتاب های معروف " روح القوانین " مونتسکو و " قرارداد اجتماعی"   روسو  سرزده باشند تا درک کنند اعضای یک پارلمان چه مسؤولیت های خطیر را به دوش دارد و استقلال پارلمانی به چه بهایی بوجود آمده است تا دست کم از اصول تفکیک قوا در یک نظام دموکراسی آگاه شوند و تصویر روشنی از پارلمان بحیث یک نهاد قانون ساز و نظارت کننده پیدا کنند و با فرهنگ پارلمانی آشنا شوند و با ارزش های دموکراسی و آزادی بیان در درون پارلمان پی ببرند. هرگاه اعضای ماجراجو و کمیشن کار پارلمان اندکی هم سری به این کتاب ها می زد و شاید اندکی می توانستند که موقف و موقعیت خود را بحیث نماینده گان ملت درک کنند و در این صورت شاید می دانستند که عضو پارلمان دارای چگونه اخلاق باشد و اخلاق پارلمانی را چگونه رعایت کنند. در این صورت ملتف می شدند که پارلمان یک کشور حیثیت نهاد ملی را دارد که بیشتر از منافع قومی و زبانی  و گروهی، منافع ملی در محراق توجۀ اعضای آن قرار دارد. هرگاه چنین می بود، پارلمان ما هر روز شاهد درگیری های لفظی و فزیکی، مشت و یخن ها و شاخ و شانه کشی های اعضای آن نمی بود. اعضای آن  با منطق پارلمانی، اساسات دموکراسی، آزادی بیان، احترام متقابل، شکیبایی و تحمل پذیری، عزت و مناعت نفس مجهر می بودند. با تاسف که پارلمان کشور هنوز از داشتن آنچنانی این ارزش ها سخت رنج می برد و دراصل از اصول و انضباط  پارلمانی در آن خبری نیست و هیآت اداری آن بیشتر از دیگران از این ناحیۀ رنج می برد. از این رو است که پارلمان افغانستان از داشتن نصاب محروم بوده و بیشترین اعضایش غیر حاضر اند و تنها در روز هایی حاضر می شوند که روز معامله و فرصت اخذ رشوت باشد. معلومدار است که در چنین پارلمانی حرف اول را ارزش زدایی بجای ارزش آفرینی می زند و اعضای آن هر روز در فکر ماجراجویی های قومی و سمتی بوده و با مانور های غلط و ضد ملی افکار مردم را به گروگان می گیرند. هویدا است که قوچ های خوابیده در کنج و کنار این پارلمان چه هوایی دارند و برای رفتن به معرکه بر روی استیج و حمله بر هم مسلکان شان چه خیال های واهی را باید در سر بپرورند و برای دریدن و ضرب و شتم آنان شب ها تا صبح برنامه ریزی کنند. با این حال انتظار مردم از چنین پارلمانی آشکار است که چه باید باشد. گذشته ها به هر رنگی بود، گذشت و بهای زیادی مردم افغانستان در برابر انتخاب خود برای گزینش نماینده گان در پارلمان دادند و حال که در آستانۀ انتخابات هفدهمین مجلس نماینده گان قرار دارند، امید است که بار دیگر از سوراخ هایی گزیده شوند که در آن نماینده گان فاسد ومافیایی کنونی خوابیده اند و کوشش کنند که بار دیگر صید آنان نشوند. حال بر مردم افغانستان است تا این بار به آنانی رای بدهند که دست کم از محک آزمون های گذشته خوب بیرون شده اند و شایسته گی نماینده گی از آنان را دارا اند و نباید به کسانی رای بدهند که عزت، حیثیت و سرنوشت آنان را به بازی بگیرند و در معرض معامله با هر خود و بیگانه  قرار بدهند. یاهو

 

 

 


بالا
 
بازگشت