داکتر یارمحمد  حیدرزاده

 

محیط  اجتماعی  ولایت کابل

کابل  امروز که در عصر قدیم " کاروا" یا "کابورا" یاد میگردید از حوزه های مسطح و مرتفع جنوب هندوکش قرار داشته ونظر به تحقیقتات جیولوجیکی بعمل آمده، به سلسله جبال هندوکش تعلق دارد.   کابلستان «ویکرتا » در دور دوم مهاجرتهای آریایی ، مشبوع از مهاجران وسکنه محلی وانمود گردیده است. قرار معلومات این دور نهاجرتهای آریایی که در هزاره یکم پیش ازمیلا رخ داده است. اگر این تخمین را بر اساس شواهد باستان شناسی قرین واقعیت بدانیم ، در مورد تاریخ کابل میتوان در حدود سه هزار سال سخن گفت.         

کابل درطول تاریخ توسط امراتورای های بزرگ  زمان خودش حکومت می شده است. حدود پنچ قرن قبل ازمیلادی  توسط  هخامنشیان سلوکیان ، موریا، کوشانیان،  ساسانیان ، سامانیان ، صفاریان، سلسله مغولان، صفویه ، غزنویان، غوریان ، گورکانیان ، افشاریان و درانی  ادره وکنترل شده است. 

 کابل از حیث قدامت با قدیمی ترین شهرهای بلخ ،بامیان، غزنی و هرات همسری داشته ودرکتاب ریگودا، نام « کیسبها » برای کابل استمال شده است. 

  به گزارش خبرنگار دفتر منطقهای خبر گزاری فارس کابل نامی است که از زمان اسکندر مقدونی بر شهری که اکنون پایتخت افغانستان اطلاق شده است.

 در زمان کوشانیهان کابل علاوه بر پیشرفت خود قابل توجهی که در زمینه های اجتماعی و اقتصادی  در منطقه داشت به یک مرکز مذهبی نیز تبدیل شد و میان کابل و شهر های همجوار آن مثل بلخ و بامیان  یک نوع رابط مذهبی بر قرارشد.

کابل نظر به موقعیت مکانی اش بمثابه مرکز تجارتی بین دو بخشی از قارۀ اسیا یعنی هندوستان وترکستان نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است.

 بقول هیرودت مورخ یونانی، مال التجارۀ کابل در تمامی بازار های یونان و روم مشتری داشته وممکن است لاجورد افغانستان که برای ئنات ونقش ونگار سازی کاخ ها قصور سلطنتی فراعۀ مصرف بکار رفته، بعضا از تجارتگاه کابل از طریق کار و آنها به آن منتقل گردیده باشد.

بالاحصار کابل نام قلعه ای باستانی در دامنه جنوب شرق کوه شیر دروازه شهر کابل ساخته شده است، تاریخ ساخت این قلعه به حدود قرن 5 میلادی می رسد. 

 این دژ حصاردرحدود سه قرن «ازقرن دوم تا پنجم میلادی» آبادی روی پشته ساخته شده است که اولین قلعه جنگی درهمین زمان بدست یکی ازشاهان «هون» طبق نوشته غالم محمدغبار بوده باشد، قلعه است که بر فرازتپه ای دردامنه کوه شیرداروازه به دلیل اهمیت آن واستراتژیک وقدمت تاریخی اش یک مکان دارای ارزش تاریخی افغانستان است.

 در زمان قدیم « کابلستان» در گرداگرد شهر کابل دیوارهای استواری موجودبود که ارتباط شهر با نواحی آن با هفت در وازه صورت می گرفت، امروز هم آثار دیوارهای شهر بر کوه اسمایی وشیردروازه شاهد استحکام سابقه آن است.

  قلعه گلی اسفندیاردرغرب کابل درمنطقه گلباع وقلعه بلند شهرآرا با دیوارها گلی پخته شامل چندین مهره مربوط  ساخت معماری دوره ساسانیان است. معماری ساسانی ادامه معماری اشکانی است ، مصالح  قصر های ساسانی سنگ های عظیم ، قلوسنگ ها، خشت و گل پخته و آجر بود.

 دوره ساسانیان از بسیار جهات به نهایت شکوفایی ورونق خود رسید ه بود. یکی از سیاست های دولت ساسانیان برای مبارزه با پایین رفتن سفره های آب زیر زمینی کشیدن آب بوسیله کاریز که این هنر آبیاری در کهدامن زمین، پغمان و  کابل در دامنه های  صخره  برای ایجاد یک محیط سالم در شمالی شهود است.

    قلمرو تحت فرمانروایی آنها در کابلستان علاوه برشهر کابل، ده هات و روستا ها در این عصر توسعه بسیار یافته است.

 جامعه ساسانی به گونه طبقاتی اداره می شد، به چهار طبقه موبدان ، جنگاوران، دبیران و پیشه وران تقسیم می شد. طبقه دهقان درآن زمان از دیگاه دارای ساکنان ملک زمین کابل درجه دوم زمین داران بزرگ شکل میدادند. 

 مهراب شاه کابلی یعنی شاه کابلستان جد مادری رستم او از نوادگان ضحاک است, رودابه مادر رستم دختر مهراب شاه کابل زن زال  پدر رستم بود است.

 کابلبستان برای چندین قرن پیش وپس از دورهی مسیح از بامیان وقندها در غرب تا کوتل بولان و تمام جنوب را در بر می گرفت، که این خطه وسیع به ده  علاقه داری تقسیم بوده وشهر های کابل ، کاپیسا ، بامیان ، غزنی،ننگرهار  سوات، پشاور، ابوکین ،بنو و بولر در بر می گرفته است.

   تحت رستم کابل که زادگاه ما در رستم داستان می باشد ودیکر نامها ی اسطوره های باستانی آریایی زمین با نام گذاری های مجدد در زمان حاکمان اجناد عوض شدند.

 علی احمد کهزاد در پیوند به این  کاخ  از کلاه فرنگی به شکل رستم  داستان خیابان نهال های سبز می نویسد. در باغ تحت رستم  از قدیم جشنهای باستانی ویویژه نوروزتجلیل می شد و این باغ کهن امروز بنام باغ چهلستون مسماشد. 

 قصر چهل ستون تا سال 1796 میلاد  بنام  کاخ با شکوه کابل  شمرده می شد. این قصر چهلستون « کاخ باشکوه کابل » چار پیشنه دارد که  بعد از سال 1797 میلاد برابر سال 1175 خورشیدی به نام های کونا گون به او قصر جها نما ، قصر هندکی و سپس به قصرچهلستون  یاد می شد.

 این قصر دارای دو باغ داخلی و خارجی می باشد. مساحت اش « باغ خارجی»  تقریبا به 30 هکتار گفته شده است.

 مسلمانان عرب به کابل حمله کردن شاه کابل« رتبیل »  به قصر بالا حصار کردیز رفت و دژ قلعه های کابل ازاثر مقاومت مردم کابل  بدست عراب ویران شد.

 شهر کابل  پس از ظهور اسلام نیز، مسلمانان حکومت های  محلی اداره میشد و این وضع تازمان حکومت صفاریان ادامه داشت.

  یعقوب لیث صفاری در قرن نهم  بعد ازمیلادی زابلستان،غزنی، بلخ ، کابل را ضمیمه مملکت اسلامی ساخت از پاد شاه گردیز« نواده گان کوشانی» خراج گرفت.

 عمرولیث در جنگ با امیر اسماعیل سامانی شکت خورد  به بالا جبار فرار کرد و کابل « رتبیل حاکم کابل » از مرکز خراسان ازماواء النهر « فرارود » اداره می شد.   

   سامانیان به دانش وهنرعلاقه زیاد نشان دادند که این مسَله در نهایت منجر به برآمد اندیشمندانی مانند ابن سینا، رودکی، فردوسی شد.

 امیران سامانی خود را وارثان ساسانیان پیروان رستاخیزادبی آن را برگرفته ودر دولت فرهنگ آریایی  منجر به ظهور مجدد زبان پارسی شد، در سرزمین کابل، کابلستان پهناوری گسترشداداند.

 سامان که در شرقی آریانا زندگی میکد از طبقه اشراف زمین دار او با چهار برادر اش « نوح ، الیاس, احمد، یحیی» هر کدام بخش از سرزمین خراسان را زیر کنترول خود داشتند.

 دولت سامان  در سرزمین خراسان  130 سال «  870- 1004 میلادی » دوره کمال پیشرفت وعظمت خوش را چه از علم، ادبی و عمرانی چه از پهلوی اداره ملک داری گذراندند.

 یکی از ارکان اداری دولت سامانیان دیوان سالاری بود که به 10 بخش تقسیم می شد: دیوان حسبه وظیفه ای دینی و اجتماعی و اقتصادی داشت ودرزمینه امر به معروف ونهی از منکر برکار اصناف و بازاریان نظارت داشت.  شاه اسمعیل سامانی مرد شجاع بود محبوب، طول عمرو دولت در سرزمین خراسان برمحبوبیت او افزود.  .                

 در زمان شاه اسماعیل سامانی اقتصاد و مدنیت کابل روبه عروج وترقی گذاشته ، مال  التجاره  از تجارتگاه کابل از راه زرنج به هندستان و بین النهرین و از طریق کار وانها از راه کوتل خاواک پنچهر به  مرکز خراسان ماواء النهر منقل می گردید. دهقانان مهم ترین طبقه اجتماعی است و دوره سامانیان به وجود آوردنه این این سلسله است و توجه خاص آنها علاوبه گسترش زمین زراعتی و طرزآبیاری در این زمان تحول یافت، کشیدن نهر وساخت کانال ها ساده ترین روشها برای حفاظت از محیط زیست داشتند.

 کابل، کابلستان  سرزمین اریایی ها مهد علم و دانش زبان فارسی و نوآوری آن زمان به زبان فارسی ، زبان فارسی زبان رسمی خود  تمام مناطق کابلستان مبدل گردید ه اند.

 ظهیر الدین بابر حکمران اندجان شهر کابل را برای آب و هوای مطبوع وتپه های ارغونیش و اهمیت بارندگی وسوق جیشی آت از 1502 الی 1518 میلادی 2 سال بعد از کاکایش الغ بیک  لشکر کشی به قصد هند اقامت گاه خود بر گزید.

 بابر بعد از فتح هند به دلیل ناهنجاری اجتماعی  کابلستان دیگر هیچگاه به کابل زیبا برنگشت و در سن 49 درنور افشان هند در گذشت پس از حدود ده سال یعنی 1544 میلادی اسخوان هاش  به کابل منقل گردید و درباغ  نوروزی کابل براساس وصیت خودش دفن کردند ومقبری را بنام  بابر نواسه او اکبرشاه  ساختند.

الغ عم بابر از بیانات او در تزک چنین مینمایند که باغ کلان در استالف بود که الخ بیک به عنف وزور از مردم مجل گرفته وغصب کرده بود و بابر بها زمین آن را گویا به صاحبان آن داده باشد.

 الغ بیک در سال 1449 میلادی  به امر پدر بحیث حکمران  کابلستان« غزنی، ساحت جنوبی و شرقی در شمال تابدخشان » حدود سیاسی کابلستان آنوقت را تشکیل میداد، حکمرانی مینمود.

 در لشکر کشی چنگز نواسه او درکابلستان بقتل رساندند موردغصب وخشم دیوانه وارچنگیز واقع مگردند که کابل مهد و دانش  علم و زبان فارسی ونوآوری زمان بود نیز دست خوش چور چپاول گردید.

  باید خاط نشان ساختکه کابل از قدیم الایام نسبت موقعیت جیوپلولیتک آن ، پیوسته در مرکز تهاجم وجهان کشایی قدرتهای بزرگ آزمنده قرارگرفته وبنابر این همین اهمیت استراتیژیکی اش حیثیت معبر را در این راه گشایی ها، دارا بوده است.

 کابل، کابلستان هجوم بیگانگانی چون اعراب از غرب ، مغل ها از شمال سحیون به جنوب جیحون به هندستان وهمچنان نفوذ غلجایی ها وبه همکاری انگلیسها از جنوب به کشور های همجوار دوردست خود عزیمت داده است.

 مردم کابل ، کابلستان هجوم پایمال نعل اسب ها و سپل فیلها وشترها همچو افراد ظالم وخون آشام چپاوالگر را هیچ گاهی فراموش نخواهد نمود. تمدن چند صد ساله  آریاییان این مرز و بوم، در اثر تهاجم جنگیز و  امیر تیمور آتش سوزی و غارت فرمان روایان سلاطین خود کامه، خون  آشام وبر بر منش بیگانه، بیر حمانه نابود و بخاک یکسان گردیده که در نتجه آن سوابق درخشان وگنجینه های پر باروغنامند مادی ومعنوی گذشته مان نیز از میان بر داشته شده و تاریخ آن الی تکوین وبرپایی یک تمدن جدید درفواصل زمانی بعدی دوباره از نو آغاز گردیده است. 

 بدبختانه باردیگر ولایت کابل در سال 1992 – 2001  در ناهنجاری های تنظیم ها برای تحکیم موقعیت و تصرف پایتخت وارد نبرد شدند بر اساس تخمین سازمان ملل متحد 90 در صد شهر کابل وجوی و بارآن تخریب و خانه ها به ویرانه مبدل کشت. دنیا می داند که خانه وباغ ها نهر و جوی ها و کاریز تخریب و تاکستان زمین شمالی بوسیله اجناد آتش زدند.    

محیط مصنوعی کابل:

محیط مصنوعی کابل اسناد وشواهد بدست آمده ازتحقیات و مطالعات باستان شناسی، جامعه شناسی، زبان شناسسی وانتروپولوجیکی، سوابق و مدنیت کابل باستان را بالاتر از دو هزار سال قبل از میلادی نشان داده است. 

 علا مه غبار در مجله کابل منتشره سال 1310 هجری شمسی می نویسد که شهر کابل در سال 770 قبل از میلاد از طرف پادشاه آثور « سال ماناسار دوم » بنا گردیده است. 

 قلعه بالاحصار کابل درحدود سه قرن «ازقرن دوم تا پنجم میلادی» آبادی روی پشته ساخته شده است که اولین قلعه جنگی درهمین زمان بدست یکی ازشاهان «هون» طبق نوشته غلام محمدغبار بوده باشد، قلعه است که بر فرازتپه ای دردامنه کوه شیرداروازه به دلیل اهمیت آن واستراتژیک وقدمت تاریخی اش یک مکان دارای ارزش تاریخی افغانستان است. 

 قلعه گلی اسفندیاردرغرب کابل درمنطقه گلباع وقلعه بلند شهرآرا با دیوارها گلی پخته شامل چندین مهره مربوط  ساخت معماری دوره ساسانیان است.   

 معماری ساسانی ادامه معماری اشکانی است، مصالح  قصر های ساسانی سنگ های عظیم ، قلوسنگ ها، خشت و گل پخته و آجر بود. از همه مهتر باغسازی و باغداری بقسم یک عنعنه در میان شا هان ساسانانی ،سامانی ، صفاری و غوری رایج بود که هر کدام در زمان حیات خود چندین باغ  زینتی  احداث نمودند که مشهورترین آنها در کابلستان  باغ نورزی « باغ بابر» ، باغ باشوه کابل« باغ چهلستون» و باغ کلان استالف و خواجه سرایان در چهارکار میباشند. 

    خصوصیات آبیاری  در ساحات مختلف ولایت  وجود 321 کاریز 177 نهرو جویها که از تاریخ باستانی این سرزمین است که ازاندیشه هنر طرز آبیاری دوره هخامنشی، کوشانیان، ساسنانی وارثان سامانیان ،  صفاریا وغیوریان میباشند.

 مورخ شهیر کشور میرغلام محمد غبار در اثر خویش افغانستان در مسیر تاریخ چنین نگاشته اند کانون  پنجم جهان فلات آریانا دوطرف هندو کش است.

 کابلستان از دو تا سه هزار سال قبل از میلاد دارای زراعت وطرز آبیاری پیشرفته و شهر رستاهای  توانگر و پرنفوس بوده. موجودیت 2081 نهرو کانال و 1415 کاریز برای آبیاری باغ ها وزمین های زراعت کابل، کابلستان شهود است.

تحت رستم کابل در ساحه چهلستون کابل  که زادگاه ما در رستم داستان می باشد ودیکر نامها ی اسطوره های باستانی آریایی زمین با نام گذاری های مجدد در زمان حاکمان اجناد عوض شدند.

 علی احمد کهزاد در پیوند به این  کاخ چهلستون  باشکوه « کاخ  باشکوه کابل » از کلاه فرنگی به شکل رستم  داستان خیابان نهال های سبز می نویسد. در باغ تحت رستم  از قدیم جشنهای باستانی ویویژه نوروزتجلیل می شد و این باغ کهن امروز بنام باغ چهلستون مسماشد.

  قصر چهل ستون تا سال 1796 میلاد  بنام  کاخ با شکوه کابل  شمرده می شد. این قصر چهلستون « کاخ باشکوه کابل » چار پیشنه دارد که  بعد از سال 1797 میلاد برابر سال 1175 خورشیدی به نام های کونا گون به او قصر جها نما ، قصر هندکی و سپس به قصرچهلستون  یاد می شود.

 این قصر دارای دو باغ داخلی و خارجی می باشد. مساحت اش « باغ خارجی»  تقریبا به 30 هکتار گفته شده است. 

 مشهور ترین جوی آب کابل قدیم برای نخستین بار مردم  به شهر کهنه کابل  آمده و اساس مدنیت را در کابل گذاشته اند که جوی کشیده شده ، بنام بالا جوی نام داشت که هنوز بخشی از آن پابر جاست ، آب  آن از آب دریا کابل از تنگی للندرکشیدند که از دامنه های  سلسله کوه  شیردروازه اغاز شده ،سلسله باغ های دامنه کوه شیر دروازه  را  تا بالاحصار را آبیاری می کرد. اشخاص با نفوذ آن وقت بخاطر زیست بهترین باغ تفریگاه  را اعمار کردند که مشهو ترین آن بنام باغ نوروزی هنوز باقی مانده است که این باغ کهن آثار باقی مانده  آریاییها توسط اکبرشاه نواسه بابر بنام باغ بابر مسماشده است.

 علاوه از بالا جوی، جوی ها و کاریز های متعدد دیگرینیز پیش از اسلام به شهر کهنه کابل آورده شده بود که همه اب دریا کابل و لوگر را به داخل  شهر کابل میرسانید.است.  یکی از  این جوی ها که در امتداد خط زیرین بالا جوی در سطح هموار زمین کشیدن شده بود و از حصه « چندوال »  امروز و « باغ شهرای »  وقت مگذشت بنام پایین جوی مسمی بود که از غرب بطرف شرق به امتداد خط زیرین بالا جوی جاری و در برابر اسم بالا جوی به پایین جوی شهرت یافته بود.

 جوی شیر نیز قبل از اسلام در نیزدیک دهمزنگ کشیده شده بود که از دامنه کو آسمایی  را عبور به سمت ده افغان وحوض مرغابی ها و پس از آبیاری باغ های منطقه سبز لیسه استقلا را آبیاری تا کشتزارهای دشت قلعه حاجی امتداد داشت. 

 علی احمد کهزاد در پیوند باغ بابرو بالاجوی در کتاب عصر مغل های بزرگ یا دوره بابر و احفاد او  و همچنان او کتبیه را در کتاب بالا حصار کابل  رویدادهای  تاریخی آورده است که ما آنرا در این جای نقل می کنیم که چهارصد سال قبل درعصر بابر و بعد در دوره کلمه او باغ های زیبا وقشنگی در کابل احداث شده بود. 

 زمانیکه  بابر از اندجان  به قصد گرفتن هند به کابل آمد دردامنه  سلسله کوه  شیر در واز ه یک سلسله باغها قشنگ زیبا  افتاده بود که قشنگ ترین ودلرباترین وارغوان زار باصفا باغ نوروزی بود به گفته گلبدین بیگم« دختر بابر » که همه از آ ب جوی بالا جوی  آبیاری میشد و یگانه وسیله آب راسانی به بالا حصار به شمار می رفت.

کهزاد کتبیه را در کتاب بالا حصار کابل رویدادهای  تاریخی آورده است که  باغ نوروزی  در گذر زمان تغییر زیادی کرده است به دفعات درزمان  هرحکمران  تا عصصر بابر ترمیم انکشاف و اباد و اعمار گردیده است در ابتداد  این باغ نوروزی  پیش از اسلام  تنها محلی کوچک برای استراحت پادشاهان بوده است.

  مرحم احمد علی کهزاد مورخ شهیرکشورما «بالاحصار رویداد های تاریخی »  باغ نوروزی پیش از عصر الغ بیک احداث شده است، قرار وصیت بابر همایون پسرارشد او ده سال بعد از مرگ بابر استخوانهای او را به کابل فرستاد و در باغ نوروزی بخاک سپرده است ، زمانیکه  نواسه  بابر اکبرشاه درسال1589 به کابل آمده و این باغ نوروز بعد ها به باغ  بابر شهریافت. 

 دژ قلعه بالا حصارکابل را  طی 16 سال  اقامت بابر ترمیم و آرایش شد وهمچنان قلعه بلند شهرآرا ازساخت معماری های ساسانیان است، در زمان حکمرانی الغ بیک« 1468-1499 »   به دفعات ترمیم و آرایش شده است.

در چهار اطراف کابل همانطورکه سمت شمالی امروزهم از طرز آبیاری شهرت خویشرا درحراست محیط زیست سالم از تجربه وارثان « ساسانیان، سامانیان ، صفاریان وغوریان » خود حفظ کرده است.

بابر میگوید عم « کاکایش» او که الخ بیک استالف و اترغچ را ازبابت سایه های سبزه دار پرصفا آن خراسان حقیقی وسمرقند لقب داده بوده او درباب استالف این است که :" مثل آن در خیلی جا ها نیست." ازبیانات او درتزک چنین مینمایند که باغ کلانی در آنجا بود که الخ بیک به عنف وزور از مردم محل گرفته وغصب کرده بود وقتکه  بابر 2  سال بعد از مرگ کاکایش الخ بیک  به کابل آمد بهای زمین آنرا به صاحبان آن داد.

   در دند شمالی حاکمان دوره هخامنشی ، ساسانیان، سامانیان به ساخت کاریز، جویها در دامان کوهستان ، کشیدن نهر های آب رسانی از دریا غوربند به ساحات مختلف بگرام باستان بخاطر جلوگیری از مهاجرت دهقان آریایی دقت بسیارمبذول داشته اند.

 دندشمالی از قدیم الایام زمینداری وباغداری شغل عنعنوی مردم آن است در انگور و کشمش شهرت بسزایی دارد. 

 شهرستان استالف کابل از قدیم صناعی دستی مانند ساخت اسلحه قدیم ، نساجی محلی ،  پستین دوزی ، سفالگری از رونق خوبی برخوردار است.

 کابل، کابلستان دوره عصر طلای ساسانیان 425 سال « 224- 651 میلادی » ، سامانیان  130 سال «  874- 1004 میلادی » و صفاریان 37 سال « 867- 904 میلادی» طرز بیشرفت آبیاری نظر به ساختار  اراضی دشتی و دامنه کوهی برای بهبود زراعت باغها رایج داشت. اما بعد از این دو زعامت ها آریاییان اصلی در میان دره های تنگ کابلستان از پیشرفت علم دانش صناعت زراعتی بطرف شرق شمال  بد دلیل زبا ن ستیزی تا امروز متوقف شده است.

نکته قابل ذکر این است که بند قرغه  و کول حشمت خان  در کاهش آلودگی هوا و ایجاد محیط زیست سالم  درشهر کابل ، تاثیر گذار است. این بند در زمان سطنت محمد ظاهر شاه در سال 1330 به حیث یک مکان تفریحی ساخت شده است.  

 باغ چهلستون، باغ بابر و باغ شهرآرا از جمله باغ های  تاریخی کهن کابل هستند که احداث آنها پیش از  اسلام صورت گرفته اند وتنها بنای داخل باغ بابر« باغ نورزی » در وقت زعامت سامانیان و یعقب لیث صفار به سبک ساخت معماری اسلامی مرمت  کاری و دست کاری شده است.  

طبق نوشتار مورخان  مانند ، میرغلام محمد غبار، محمد صدیق فرهنگ وسید مهدی فرخ   شهر قدیم کابل در موقعیت فعلی آن یعنی دو کنار دریا کابل ، در دامنه های کوه شهر دروازه  وآسمایی، از اعصار قبیل از میلاد با همرای سه باغ مشهور و کاخ  های آن بدین سو آباد بوده ابتداد بحیث محل مناسبی برای متوطن شدن انسانهای بدوی وبعد ها یک هسته تجارتی و  احداث یک سلسله باغ های  تفریحی در مسیر راه های کاروان و تجارتی ، میتوان با پیشرفت تمدن های بشری منطقه، سیر انکشاف تدریجی خود را پیموده است.

بند قرغه  در5 کیلومتری شمال شهر کابل موقعیت دارد و یکی از نزدیک ترین تفریگاه به شهر کابل است که در ابتدا هدف عمده بنیادی بند برعلاوه از ساحه تفریحی  بهبود آب های زیرزمینی آبیاری زمین های  زراعتی در شهر کابل و حفاظت از آب هایی که از سلسله کوهای دره پغمان در این بندسرازیر می شود، بود که منحیث یک پروژه تنظیم آب به خاطر ذخایر آب های زیر زمینی و نوشیدنی در نظر گرفته شده بود. 

 در تپه پغمان در سال 1392 قصر مرمری بزرگ  بنام قصر چشن نوروز در مت کوتاهی بربلندی آن تپه زیبا بنا شد تا چشن نورزی سال 1393 با همرای کشور های حوزه نوروزدرآن برگزارشود اما به دلایل امنیتی درداخل ریاست جمهوری چشن نوروز برگزارشد.  قصر    محوطه اطراف قصر دارای فضای باز دل انگیز وآب وهوایی ییلاقی است و مساحت آن بیش از 30 هکتاراست که پر از درختان وگل های زیبا  است مورد استفاده شهروندان برای سیل تماشایی هواخوری قرار می گیرد.

ضمناً بابدیاد آور شد که کابل باردیگر در سال 1992 الی 2001  در ناهنجاری های اجتماعی تظیم  ها برای تحکیم موقعیت و تصرف پایتخت وارد نبرد شدند براساس تخمین سازمان ملل متحد 90 در صد شهر کابل ویرانه مبدل کشت  دنیا می داندکه اجناد به همکاری گروه های داخلی جهت اشغال از مرز دیورند آمدنده خانه وباغ های و زمین تاکستان شمالی را به آتش زده اند. 

 شوربختانه به اثرسعه وتلاش خود مردم شجاع ولایت کابل شهر کابل و باغ ها و تاکستان ها و زمین زراعت شمالی دوباره بازسازی گردید. 

 باید خاطر نشان ساخت دهقان امروز کابل و کابلستان وارث تمدان هنر نهر کشی ساخت کاریز و جوهای عنعنوی  تمدن هخامنشیان  کوشانیان، ساسانیان ، سامانیان ، صفاریان و غوریان  است، وارثان هخامنشیان در ساخت آب گردان وآبگیر کشیدن نهر ه و جوی های آبرسانی در دل یا بغل دامنه های صخرهیی و ساخت کانال های آبیاری نیز دقت بسیار مبذول داشته ودارند. در رواج دادن حفر چاه ها آب، آب انبار ها، کاریزها، نهرکشی، بند آبگیر یا بندهای انحراف وسدها، چاه های معمولی که صورت قایم یا آبزارهای دستی حفر می شد و آب آن را وسیله دوله باکمک انسان با چهار پایان بیرون می کشدند. . 

منابع و ماخذ:

 

– هنگ ، محمد آصف ، ( 1388) یادداشتها و بر ذاشتها از کابل قدیم ، انتشارات میوند.

 

-- ترجمه از ویکی‌پدیای انگلیسی؛ و تعداد مطالب از ویکی‌پدیای فارسی نیز گرفته شده‌است.

 

-- عصر مغل های بزرگ یا دوره بابر و احفاد او کتاب : بالا حصار کابل وپش آمد های تاریخی جلداول 1336 احمد علی کهزاد

 

- گذشتۀ باغ های قدیم کابل، محقق محمد اکبر امینی، مجلۀ باستانشناسی افغانستان، شمارۀ اول و دوم سال 1368ش.

 - تاریخ افغانستان، احمد علی کهزاد، جلد اول، دوم و سوم، طبع دوم، کابل، سال 1384 هجری شمسی،

اکتر یارمحمد «حیدر زاده »
داکتتر علوم در بخش محیط زیست



 

 


بالا
 
بازگشت