داکتر یارمحمد  حیدرزاده

 

 

محیط زیست افغانستان و تاثیرات کیفیت آن بالای اقتصاد

در فرآیند رسیدن به رشد بالای اقتصادی ، سطح سواد ، دانش و آگاهی شهروندن در محیط  زیست با کیفیت افزایش می یابد.ابوعلی سینا بلخی تاثیرات کیفیت محیط زیست در چگونگی سامان یابی تن و روان آدمی مئوثر می دانست.
با توجه به سیمای متنوع سطح کره خاکی و نیز طیف وسیع مسائل زیست محیطی، بایستی سعی گردد، تا تعاریفی کاربردی برای محیط زیست ارائه شوند. بدین منظور می توان، آن چه را که ما را احاطه کرده، بر ما تاثیر می گذارد و از ما تاثیر می پذیرد، بر سه بخش کلی تقسیم نمود
:
 
1- محیط طبیعی
2- محیط اجتماعی
3- محیط مصنوع  
در حالی که در تقسیم بندی های تئوریک مانند آن چه در بالا آمده سعی در تفکیک محیط زیست در بخش های مختلف (ولی همگن و متجانس) می شود، در عمل تفکیک این محیط ها از یکدیگر غیر ممکن است
 محیط طبیعی  ●
محیط طبیعی به آن بخش از محیط زیست اتلاق می شود که، ساخته دست انسان نباشد. این بخش از محیط زیست، هر چند به صور گوناگون مورد دستکاری انسان قرار گرفته، ماهیت اصلی خود را هم چنان حفظ نموده است کوهها، دریاها، دشت ها، جنگل ها و مراتع طبیعی جملگی در زمره محیط طبیعی به حساب می آیند.
در جهان امروز طبیعت بکر و دست نخورده به ندرت یافت می شود. به خصوص در کشور ما، که کشوری در حال صنعتی شدن است. هر روز فضاهای طبیعی وسیعی زیر پوشش فضاهای مسکونی، تجاری، صنعتی، خدماتی مدفون می شود. بخشی دیگر از محیط طبیعی نیز در نتیجه استفاده های بی رویه و غیر اصولی از جنگل ها، مراتع، اراضی زراعی، بهره برداری از معادن تخریب شده، ارزش حیاتی خود را از دست می دهند.
 محیط اجتماعی  ●
کلیه کسانی که با آنان به نحوی در تماس هستیم، از خانواده گرفته تا همسایگان، فروشنده سر گذر، همکاران اداری، راننده تاکسی و خلاصه کسانی که بر ما تاثیر می گذارند و ما را تحت تاثیر قرار می دهند، تشکیل دهنده محیط اجتماعی ما می باشند.

در این رابطه نه تنها افراد بلکه کلیه سازمان ها و نهادهای اجتماعی نیز، بخشی از محیط اجتماعی ما را تشکیل می دهند.
در این رساله بیشتر سعی می شود گفته شود که در کشورهای جهان سوم از جمله ایران مسائل زیست محیطی بیش از آن چه که جنبه فنی داشته باشند، از محتوایی اجتماعی فرهنگی برخوردارند. قبول بی چون و چرای روش های معماری شهرسازی، رشد صنعتی، تجارت و بالاخره الگوهای مصرفی کشورهای از نظر تکنولوژیک پیشرفته، تشکیل دهنده بنیادی ترین مسائل زیست محیطی ما می باشند و این همه تا بدان حد در فرهنگ ما رسوخ کرده که به تدریج، این اعمال را محصول تفکرات خود می پنداریم. بنابراین، هدف نهایی حفاظت محیط زیست در رابطه با محیط اجتماعی، توسعه و افزایش آگاهی های زیست محیطی در سطح جامعه و نیز تقویت دانش زیست محیطی در سطوح مختلف اجرایی می باشد. هرگاه جامعه به قدرت، استعدادها و توانایی های واقعی خود پی ببرد و این توانایی ها را با آگاهی زیست محیطی در جهت استفاده از منابع انسانی و طبیعی خود به کار گیرد، می توان انتظار جامعه و سرزمینی مستقل، متکی به خود و سرافرازی را داشت.
 محیط مصنوع  ●
محیط مصنوع عبارت است از آنچه که به دست بشر ساخته و پرداخته شده است. این بخش از محیط زیست را می توان محیط زائیده تفکر و تمدن نیز نامید. زیرا هر نوع دستکاری بشر در طبیعت حال چه به صورت تخریب و یا سازندگی، چه به صورت اراضی زراعی و یا مجتمع های صنعتی زاده تفکر انسان است. تفکری که خود در یک نظام فرهنگی خاص شکل گرفته و ریشه در فرهنگ، فلسفه و تمدن چندین و چند هزار ساله یک جامعه یا محیط اجتماعی یک سرزمین دارد. پس آن چه که بشر می سازد، تجلی عینی مادی تفکرات اوست.

 بر مبنای تعریف فوق شهرها، روستاها، بنادر، فرودگاهها، جاده ها، و غیره جملگی در زمره محیط مصنوع یا انسان ساخت به شمار می آیند.
بر پایه همین روش، به عنوان مثال می توان از طریق آراستگی و یا پاکیزگی محیط مصنوع به فرهنگ زیست محیطی شهرنشینان پی برد
.
پس بنا بر آن چه گفته شد، باید گفت که محیط زیست دارای بخش های گوناگونی است. کلا می توان گفت که موضوع های مورد توجه اخلاق محیط زیست عبارتند از جهان طبیعت، آن چه در طبیعت در خور ارزشند، این که پذیرفتن ارزش برای طبیعت بایستی رفتار انسان را تنظیم کند.
                                                                                                              بنابراین وظیفه اخلاق محیط زیست، تا آن جا که به این ترتیب معلوم شد، ایجاد اصولی است که بر روابط انسان با طبیعت حاکم باشد یعنی مسئولیت های انسان برای ممانعت از آسیب، حفاظت در مقابل آسیب  اجزای محیط زیست.

بخش های محیط زیست  ●

محیط زیست به محیطی هایی که در آن زندگی جریان دارد، گفته می شود. مجموعه ای از عوامل فیزیکی خارجی و موجودات زنده که با هم در کنش هستند، محیط زیست را تشکیل می دهند وبر رشد و نمو و رفتار موجودات تاثیر می گذارند.

1- محیط زنده:  

. تعریف می کند  منابع انسانی را به عنوان« افرادی که کار می کنند وسازمان را به فعالیت می اندازند »  -  منابع انسانی.

 . منابع طبیعی-  عمدتا"به آب ، خاک ، جنگل،  گیاه ، چراگاه و جهل ها است که جوامع بشری بهره برداری های گوناگونی از آن ها دارد.

2- محیط غیر زنده:

آب , هوا و خاک
حال می توان فهرستی از مسائل زیست محیطی را که مربوط به بخش های مذکور در ذیل است نام برد:
 1) بخش انسانی: که شامل آیندگان، کودکان، کهن سالان، دیوانگان، معلولین که فقط زندگی نباتی دارند، جنین انسان و غیر آن می باشد
.
بخش جانوری: که شامل جانوران باشعور ( فیل، سگ ، دلفین ، میمون، کلاغ ) و جانوران فاقد شعور می باشد.
2)
3) بخش غیر جانوری: که شامل گیاهان از همه نوع، دست کارها از جمله آثار هنری، اشیاء غیر زنده که دارای ساختار هستند. مثل رودخانه، سنگ
.
 4) هر گروهی که آمیخته از همه نوع هستند مثل خانواده، اکوسیستم ها، چشم اندازها، دهکده، محل پرورش حیوانات، شهرها
. 5) موضوعات متفرقه شامل خود، خدا، جهان هم می شود
 باید خاطر نشان کرد، در این رساله سعی می شود که منظور اصلی، فراخور محیط زیست داده شود. که پیوسته باید تاکید کنیم که این رساله درباره محیط زیست گرایی است نه راجع به زیست بوم گرایی این تاکید به این دلیل است که بیشتر آدم ها محیط زیست گرایی را که یک راه یافت مدیریتی به محیط زیست در چارچوب عملکردهای کنونی سیاسی و اقتصادی می دانند، با سیاست مورد نظر یکی می گیرند.

 زیست بوم گرایان و محیط زیست گرایان هر دو با مشاهده تباهی زیست محیطی به عمل برانگیخته می شوند، اما استراتژی های آن ها برای ترمیم این تباهی بسیار با هم تفاوت دارند. محیط زیست گرایان ضرورتا هوادار نظر محدودیت های رشد نیستند و لغو صنعت گرایی را معمولا دنبال نمی کنند و از ارزش ذاتی محیط غیر انسانی دفاع می کنند. بیشتر محیط زیست گرایان بر این باورند که تکنولوژی مسائل زاییده خود را می تواند حل کند و هر گونه پیشنهادی را که می گوید: تنها زندگی قناعت مندانه می توان بقای دیر پای  بش را تضمین کند، احتمالا نابخردانه می پنداشتند:


 سیر تحولات روابط انسان و طبیعت  ●
اگر بحث محیط زیست دست کم به معنای امروزی آن، یک بحث نو و تازه است، اما اگر بخواهیم به صورت دقیق تاریخچه ای از محیط زیست بیان کنیم، باید به گذشته های بسیار دور برگردیم و شاید بتوان گفت که تاریخ محیط زیست را باید با تاریخ زندگی انسان بر روی کره زمین مطالعه کنیم. سه مرحله را شامل می شود این سه مرحله عبارتند از
:
-   دوران تسلط طبیعت بر انسان ( انسان پیش از عصر نوسنگی)

-  دوران تسلط انسان بر طبیعت

ـ دوران همگرایی و تعامل انسان و طبیعت .

1) دوران تسلط طبیعت بر انسان ( انسان پیش از عصر نوسنگی)

در یک حالت کلی رابطه یا تعامل انسان و طبیعت را می‌توان به سه دوره متفاوت دسته بندی کرد. دوره اول تسلط و حاکمیت طبیعت بر انسان بوده است. دوره ایی که انسان از طبیعت دوری می‌کرد. برای دوری از گزند حیوانات، سرما، گرما، طوفان، باد و باران فرار می‌کرد و به درختان، کوه‌ها و غار‌ها پناه می‌برد. می‌توان انسان این دوره را طبیعت گریز نامید

دوران اولیه باتسلط کامل طبعیت بر انسان  مواجه هستیم. در دوره اولیه تاریخی به نظر می رسد که هدف اصلی مردم حفظ فیزیکی حیات است، یعنی تمام کوشش ها معطوف به این است که بشر زنده بماند.

دریک حالت کلی رابط یا تعادل انسان وطبیعت را می توان به سه دوره متفاوت دسته بندی کرد . دوره او تسلط حاکمیت طبیعت بر انسان بوده است. دوره ایی که انسان از طبیعت دوری می کرد. برای.  انسان اولیه بدون ابزار درشکار از حیوان از طبیعت  برای تامین غذای خود درمقابل حیوانات ععظیم در طبیعت کاملا" ناتوان بود ، از این رو غذای خود را نه از طریق شکار، بلکه از طریق جمع آوری میوه های گوشتی وصید جانوران کوچک تامین می نمود. در این زمان انسان هنوز در بطن طبیعت با حیوانات وحشی می زیست و نحوه زندگی و تاثیر گذاری او بر محیط  با سایر جانوران چندان تفاوت نداشت. 

دوران نوسنگی را عصر شروع کشاورزی و اهلی کردن  حیوانات( عقیده براین است که پیدایش گندم و اهلی سازی گوسفند و بز در فلات سر زمین آریانا دریافت شده که مربوط به حدود 100000  سال پیش از میلاد نشانه های اهلی سازی است ) دانسته اند.   آریانا در میان حوزه های تمدنی از دو تاسه هزار سال قبل از میلاد دارای زراعت و آبیاری و شهر های آباد و پر نفوس بود.   باید خاطر نشان کرد که  دخالت های انسان در طبیعت از محدوده تاثیر قدرت ترمیم پذیری طبیعت فراتر نمی رفت ولذا هر خلایی که در نتیجه برداشت های انسان از طبیعت پدید می آمد، به زودی در نتیجه عملکرد نیرو های طبیعی رفع می شد.این دوره در بر گیرنده عصری است که در آن بشر کاملا مقهور طبیعت بوده و قادر نبوده است دخل و تصرفی در طبیعت انجام دهد، این دوره که با پیدایش و آفرینش انسان شروع می شود خود به چندین مرحله تقسیم می شود  مانند مرحله غار نشینی ، مرحله روستا نشینی، مرحله ایجاد شهر های کوچک وبزرگ و مرحله به وجود آمد تمدن های نخستین  منانند تمدن دوره هخامنشیان (  3000 سال پیش از میلا در برخورد با آب و هوای خشک بیابانی بخش بزرگی از سرزمین های ما که تعداد بسیاری از قبایل آریایی در آن سکنی گزیده بودند، استفاده از آبهای زیرزمینی ، با ابداع کاریز ها در سرزمین های  گردیز ، اورگون، زرنگ، رخج،  هریب،  گندره ، کاپیسا انجام می دهند) و نیز بنای ساخت قلعه قدیمی هشت ضلعی یا  اشرخ ( هشت رخ )  در ارگون  واقع است که مرحله تمدن های نخستین  ایجاد شهر های کوچک وبزرگ  مانند قلعه بالا حصار کابل ، بالاحصار گردیز و  قلعه تاریخی خلم  بنام  شهربانو  از آثار باستانی  آریایی های کوشانی است.     

   مرحله تمدن های نخستین با ایجاد کار ابزار های پیشرفته ترنسبت به قبل هم زمان بوده است و در نتیجه با تصرفات بیشتری در طبیعت همراه بوده است. اما با تصرفات عقلانی حاکمان هخامنشیان ، طاهریان و سامانیان  به تخریب محیط زیست منجر نشده و در این دوره محیط زیست به صورت بکر ودست نخورده باقی مانده بود. آریانا سرزمین  قلعه‌ها  دژی  امپراتوری هخا منشی است  که در سراسر شهرهای آن قلعه‌های متفاوتی وجود دارد. این قلعه‌ها که به صورت پراکنده در مناطق مختلف ساخته شده‌اند، برخی دارای موقعیت کوهستانی و برخی نیز در درون دهکده‌ها یا شهرها ساخته شده‌اند.  قلعه‌هایی که در مناطق کوهستانی سرزمین آریانا و صعب‌العبور ساخته می‌شوند یا کارکرد نظامی دارند یا به قصد امنیتی و برای دور ماندن از حمله دشمن و به قصد دفاع شکل گرفته‌اند.  قلعه هشت رخ و بالاحصار گردیز نیز یکی از قلعه‌هایی است که در منطقه‌ای کوهستانی و صخره‌ای ساخته شده است که شواهد نشان می‌دهد به احتمال بسیار، دژی نظامی کوشانیان بوده است.   در امپراتوری ساسانی ( 234- 624 ) میلادی سنت های هخامنشی قصر های عظیم  تپه شهرارا، بالاحصار کابل ، چهلستون کابل، ارگ غزنی ،قله گردیز ، قلعه بست هلمند ، قلعه شیمره هرات ،  قلعه تاریخی خلم  بنام  شهربانو  دوباره زنده شد.   سرزمین نیاکان آریایی " وجود نوروز یعنی عید رستخیزی سه هزار سال پیش از میلاد و اولین بار این جشن  طبیعت  در باغ نورزی  کابل که بعد آوردن  استخوان  قاق 9 ساله  بابر از هند  که آن دوباره  دفن شد  باغ نورزی  بنام باغ بابر مسما شده است ، کنشکا کوشانی و مهراب کابلی  پدر رودابه مادررستم جشن  نوروز در باغ نورزی کابل  بر پا می داشت.   در اوستا و هخمنشان دوره مادها که دوعید، رایج داشته است، عید آفرینش در اوایل  تیرماه و عید رساخیزی ایزد گیاهی در آغاز بها ر، بر گزار می شده است. بعد ها دو عید تیرماهی وبهاری به یک عید تبدیل گردیده وسر بهار در دوره  جشنرستا خی ایزد گیاهی گرفته می شده است. ایزدانی موسوم به « ایزدان گیاهی » قرار داشتند که مرگ و رستاخیز آن ها نمایانگر محیط زیست زمستان وبهار طبیعت بود. نوروز اول بها ر که فرارسیدن سال نو، سنتی  بومی  پاکیزه وتمیز خانه وکاشانه  آریایی ها با وجوه مشترک  از دره سند تا آسیای غربی  به چشم می خورد.    اسطوره سیاوش  در کتاب تاریخ بخار« نوشته شده در 332 قمری »  آمده است، نمادی از باورهای خاص فرهنگ کشاورزی  جوامع آسیایی در باره خزان و بهار خشکسالی و باران وزندگی گیاهان سنگ نگاره ای از این تاریخ به دست آمده است.   ایزدانی موسوم به « ایزدان گیاهی » قرار داشتند که مرگ و رستاخیز آن ها نمایانگر محیط زیست زمستان وبهار طبیعت بود. نوروز اول بها ر که فرارسیدن سال نو، سنتی  بومی  پاکیزه وتمیز خانه وکاشانه  آریایی ها با وجوه مشترک  از دره سند تا آسیای غربی  به چشم می خورد.   اسطوره سیاوش در کتاب تاریخ بخار« نوشته شده در 332 قمری »  آمده است، نمادی از باورهای خاص فرهنگ کشاورزی  جوامع آسیایی در باره خزان و بهار خشکسالی و باران وزندگی گیاهان سنگ نگاره ای از این تاریخ به دست آمده است. 

                                            

2) تسلط انسان بر طبیعت. 

زمانی که انسان ، مدار ومحور عالم هستی قرار گرفت و راه پیشرفت علمی خود را در تسخیر طبیعت وبه زیر سلطه کشیدن آن، جسجوکرد.  در پی این تفکر ، انسان، دیگر، هیچ ابائی از تخریب طبیعت و محیط زیست خود نداشت و گونه های جانوران وگیاهان مختلف را به بهانه اینکه نوعی ماشین وفاقد روح وبی جان هستند ، به هر شکلی مورد هجوم خود قرار داد ومسیر  و راه پیشرفت علمی خود را در تسخیر طبعت وبه زیر سلطه کشیدن آن , جستجو کرد.

 درمقایسه با دوره اول ، این دوره از زندگی انسان را شاید بتوان دوران غلبه بر تسلط انسان بر محیط زیست دانست، حدود یک قرن بیش گویا انسان به اسرار طبیعت دست یافت. هر روز با اختراع وا اکتشافی جدید راه های مهار طبیعت و غلبه بر آن  را آموخت.  این دوره عصر ایجاد تمدن های صنعتی است ، با دست یابی بشر به صنعت ماشینی وبه و جود آوردن کار خانه های  کوچک  وبزرگ ، رابط خود را با طبیعت متحول کرد به این صورت که برای افزایش تولید ، منابع بیشتری را مورد بهره بر داری قرار داد و در نتیجه صدمات بیشتری به طبیعت وارد کرد ودر اثر این امر، طبیعت روبه تخریب ونابودی گذاشت.

  در این دوره بشر مقهور طبعیت این امکان را یافت که با تصرف بی رویه تعامل اکولوژیک طبیعت را در امور کشاورزی وبخصوص در نحوه اداره چرای حیوانات اهلی  بر هم زده و علاوه بر تخریب محیط زیست ، آلودگی آن  را موجب شد.  رفتار انسان  در این دوره به گونه ای  بود که انسان فکر می کرد که مالک زمین  است، نه ساکن آن لذا پیشترفت خود را، پیروزی  بر جهان به حساب آورد طوری که این پیروزی تخریب بخش هایی از محیط زیست ، طبیعت را در پی داشته است.

شدت این تخریب و آلودگی زیست محیطی برای طبیعت غیر قابل تحمل ، غیر قابل جبران و غیر قابل بازسازی بود انواع آلودگی های  آب ، خاک ، هوا، صوت ، شیمایی ، هسته ای ، در یایی ،  آثار زیانباری را بر انسان و محیط زیست داشته است ، به صورتی که در طی سال های  اخیر به صورت برهائی  بزرگ در آمد و زنگ  خطر را به صدا در آورد مروری بر حوادث   بیش از قرن اخیر اشغال اطراف دریاچه هامون از طرف اجناد عنعنوی  چاروادار عمق  این فاجعه را بیشتر موجب خشک شدن دریا چه هامون درسیسان نمایان می کند، اگر چه دسترسی انسان ها به تکنولوژی های پیشترفته ، زندگی را برای  انسان ها راحت تر کرده است اما استفاده نابجا و بی رویه ازآن ، عوارض مرگباری را نیز در پی داشته است کشف بسیاری از عناصر جد ید برای مبارزه با بیماری ها و آفات ، باعث ورود آن ها به چرخه  غذایی انسان نیز شده است و خود باعث به وجود آمدن بیماری ها وعوارض ناشناخته شده است برای مثال اثر بعضی از آفات کش ها هم چون د.د.ت و آلدرین تا 15 سال در محیط پایداری می ماند که همین امر باعث می شود به تدریچ این عناصر وارد چرخه غذایی انسان شوند. 

    در این  دوره ، کشف و استخراج بی رویه منبع طبیعی، هم چون انرژی های فسیلی، علاوه بر این که حقوق نسل های آینده را به مخاطره انداخت ، باعث آلودگی فراوا ن آب ، خاک، هوا و در یا شد  ورود گاز کربنیک یادی  اکسید کربنیک، مو اکسید کربن، در اثر سوخت های فسیلی به محیط زیست ، ریزش از پیش فضولات کار خانه ها و سموم مختلف در رودخانه ها ، غرق نفت کش های غول پیکر و وارد شدن مواد نفتی و آلایند های دیگر به دریا، سوانح و رخداد های هسته ای، جنگ های اتمی ، سوانح شیمیایی ، استفاده از سلاح های شمیایی در جنگ ها، استفاده از محیط زیست به عنوان ابزار جنگلی، گرم شده کره زمین ، تخریب لایه ازن ، تغییرات آب وهوایی ، باران های اسیدی ، انفجار جمعیت ، نابودی جنگل ها و گونه های نادر گیاهای و جانوری ، همه و همه به یک فاجعه زیست محیطی بدلشد که آینده تنها کره مسکون را در هاله ای از ابهام فرو برده است. 

    مردم آریایی زمین از دیر باز به ارزش آب به عنوان ماده ای زندگی بخش و ارزشمندآگاهی داشتند. آریایی ها آغاز تمندن شهر نیش را در دانش سیستم آبر رسانی کاریز و آبیاری غر ق آبی زمین و با تمدن کاریز های آبرسانی درچه مناطقی به آب می توان دست یافت و اینکه کاریز چگونه باید حفر کرد یا ساخته تا محیط زیست صدمه نه بیند.  بنا براین سرزمین گردیز باستان از قدیم جنگزار بوده است و هرجای که جنگلزار است می توان آب های زیر زمین را یافت مهترین مساله در نزد آریایی ها همین بوده است که آریایی ها از آلت چادر نیشنی بر اساس دانش آبیاری آب وآب رسانی آب بان  روبر بوده اند. .

 پرفسور هالری گوبلوفلیسوف فراسوی آریایی شناس که بیش از 30 سال برای روی کاریز های آریایی ها بررسی و مطاله در قلمرو امراتوری هخمامنشی ها انجا داد ه است در کتاب قنات« کاریز »، فنی برای دستیابی به آب آشامیدنی و آبیاری ، عظمت قنات های آریایی ها را برابر با دیوار چین می داند.

شهود تایخ از تمدن هنرآبرسانی  آریایی ها است داریوش بزرگ شاهنشاه هخامنشی  در اوخرسده ششم پیش از میلاد مهندسان اریایی  دستور به  ساخت  آب راه ای میان در یا سرخ  و دریا مدیترانه را از راه نیل داد تا کشتی های آریایی  بتواند به را حتی به« ارتاخه  » آن عبور کنند.                                                                                                                            توسط  مهندس فردیناند اوسپس در سال 1869 پیش از میلادی  کانال حفرشد و داریوش لوحه ای سنگی باخط میخی پارسی ، عللامی ، بابلی و مصری را به یادمان گذاشت. انسان از زمانی که توانست ابزار بسازد را حاکم مطلق طبیعت شناخت ، هرچه دلش خواست کرد.  حیوانات را شکر کرد. درختان را برید. رود خانه ها را تخییر مسیرداد. سطج جنگل را کاهش داد. آب ها را آلوده کرد. تالاب ها را خشک کرد. هوای پاک را آلوده کرد. کاربری زمین ها را تغییر داد. خلاصه دود وصدا وگرد و عبار را ایجاد. و این روند تخریب گرا ادامه داشت تا اینکه دوره سوم رابطۀ انسان و طبیعت آغاز شد.  

    دوره ایی که عصر هم زیستی نام گرفت . مصلحان طبیعت گرا به فکر چادره افتادند: زیرا دیدند و مشا هده کردند که طبیعت که و محیط زیست پیرامون ما در حال نابودی است. ظرفیت تحمل زمین به انتها رسیده است. پاکسازی قطعات بزرگ زمین برای رشد محصولات سبب کاهش چشم گیر مساحت جنگل ها وتالاب ها در دسترس گشته، و سبب از دست رفتن خانه بسیاری از  پرده گان و گونه های گیاهی و حیوانی و افزایش فرسایش، شده است.    

     بنابراین شروع از سالهای 1872 میلای سرزمین سیستان زاولی ها « فراه، زابل ،هلمند، قندهار، نیمروز »  مردم سیستان زاولی های نژاد آریایی می باشد،  این زمین حاصلخیز دارای آب فروان خاک آبرفتنی آباد ترین مناطق آریایی ها و یکی از مراکز تمدنی خراسان  بوده است که به اثر شورش اجناد عنعنوی چارپادار در سالهای ۱۸۸۶ – ۱۸۸۸ تصرف جنگل های آن  به مرو زمان از بین  میرود و فرونشت زمین بسیار بیشتر از حد هشدار است و در دوره های اخیر به علت خشکسالی های پی در پی  سیستان به بهشت باستان شناسان معروف توران زمین است، حجم آب تالاب های هامون هلمند کاملا" خشک شده است.  حال سالها است که  ما زوالی ها  که دیگر حاکم مطلق طبیعت سیستان باستان نیستیم. از مقام غالب وحاکم خارج شدهایم. باور کنیم که تنها راه برای ما باقی مانده است .بلی  دوره هم زیست و حترام متقابل با طبیعت است. یعنی سال ها است که این دوره آغاز شده اما نه برای همه ما،  چرا که هنوز به تسلط وتصرف خود مغروریم ، هنوز به تخریب ادامه میدهیم ، هنوز خود را حاکم مطلق طبیعت  صاحب ملک چراگاه می دانیم و باورنداریم که تنها همین یک سکونت گاه دهنشین ، چادر نشین  یا غژدی نشین را داریم و از اینکه در اینکهکشانهای لایتنهاهی  مکانی دیگر برای سکونت و ادامه حیات وجود داشته باشد را خارج مرز آریانا کهن ،خراسان باستان  وسرزمین امروز افغانستان نداریم .  بلی هنوز مست غرور از تصرف و غلبه در جنگ و ادامه تصرف وتسلط بر طبیعت هستیم  و تخریب طبیعت مراتع و دشتی  توسط چارپایان   ادامه می دهیم. شاهد مثال آنکه ، سالانه انهدام  بین  10  تا  50 هزار هکتار چراگاه  ها و جنگل های  از از بین میرود.  فرونشت زمین در سرتاسر کشور بسیار از حد هشدار است.بنابر این به آینده اندیشید و به سر نوشت نسلهای بعد و ادادمه زندگی فکر کرد دانشمندان  متوجه شدند که ادامه زندگی بدون همرای با طبیعت امکان  پذیر نیست. بلی  امروز آگاهان در اکثر کشورها جهان به جذب و جوش افتاد. کتاب ها مقالات نوشته شد.کنفرانس ها وهمایش ها گذاشته شد و قانون حفاظت از محیط زیست نوشته شد.  .   

.

3- دوره آگاهی تعامل و همزیستی

تلاش  های بسیاری شده تا رویکرد دولت ها و جوامع نسبت به محیط زیست تغییر کند ، اما متاسفانه همچنان بانقطه مطلوب فاصله بسیاری وجود دارد و بسیاری از برنامه ریزی های بین المللی حفظت از محیط زیست در کشور ما به مرحله اجرا نرسیده اند.   حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی مهم ترین اصل تعامل انسان و طبیعت است می تواند در سطوح خرد اصلاحاتی دررابطه انسان و محیط زیست به وجود آوارد و موجبات صلح انسان و زمین را فراهم آورد.

این دوره عصر هم زیستی، طبیعت است، گسترش آلودگی های زیست محیطی از بابت وسعت زمین کشاورزی موجب شد که دربرخی از کشورها درقرن هشتم میلادی بخصوص در سرزمین آریانا در زمان سامانیان در تمام  نقاط  آریانا زمین  کار های بزرگ درزمینه آبیاری انجام گرفت، درنتیچه مساحت اراضی مزروع افزایش یافت و در حداث کاریز ها  کشیدن نهر ازدریاها وبه کار بستن انواع آبیاری یعنی به وسیله جوی های عنعنوی دامنه ها بارور شد و در مرحله اول نوحی شرقی خرا سان گرد یز و اسد آباد عملیات های عمق کاریزها در بعضی مناطق کوهستانی به 90 متر می رسید. 

 محصولات کشاورزی در روز گار سامانیان مانند برنج ، پنبه ، شرشم و فرآورد های  باغی مانند بادام ، پسته، چارمغز وسایر میوه های خسته ایی و دانه های آفتابی وهم ابزار چرمی وسنگ های  قیمتی بخصوص للاجورد و لعل بدخشان به عنوان محصولات صادرات ماوراء النهر از طریق راه نیمورز نامرده است.  دودمان سامانی که از دهقانان ریشه دار آریانا یا خراسان  زمین شمرده شده است و دهقان آریایی اصیل صاحب ملک و زمین اعم از ده نشین و شهر نشین اطلاق می شده است، بنابراین کشاورزی« زراعت ، باغداری و چار پاداری » ستون فقرات  اقتصاد دولت سامان محسوب میشد ، اهمیت کشاورزی آن نتها به امرار معاش مردم مربوط  میشد بلکه کشاورزی تنه منبع تامین کنند مواد خام مورد نیاز برای صنعت بافندگی به شمار مییرفت ، در عهد دولت سامانی هرساله نیاز به تولید پنبه وپشم برای ساخت پارچه ونیز در آمد محصولات خوراکی افزایش می یافت ، در فعالیت های بازرگانی از درک صادرات محصولات کشاورزی ممتاز بودند. دهقان یا دهگان طبقه ای از اشراف درزمان ساسانیان ساکنان ملک زمین سیستان باستان بخصوص اطراف دریاجه هامون هلمند بودند. دهقانان آن زمان از دیدگاه دارای درجه دوم بودند و گروه بزرگ زمین داران را در اطراف دریاچه هامون هلمند و اطرف مسیر دوطرف دریا آمو را شکل می دادند.  دهقانان هم بزرگترین مالیات دهندگان طبقه ای از زمین داران در دوان پیش از اسلام در عهد ساسانیان بودند که بیشتربرای نگاه بانی دولت از جایگاه مالی و اجتماعی به دلیل  یکتا پرست خود به اسلام گرویده و از همین روی به رسوم و سنت های نیاکانی خود عشق میورزیده ودر پاسداری از آنان کوشش می کردند. فرزندان دهانان با آداب ورسوم  آریایی پرورش می یافتند ونگهبانان سنت ها وفرهنگ ملی آریایی خود بودند.

 درشانامه  دهقان در کنار«آزاده» به معنی« آریاییان» اغلب طبقه ی ملاکان  آریایی را تشکیل می دادن و هم بسیاری از مردان عمل وادب دوره ای اسلامی دهقان ودهقان زاده بودند و معروف ترین آنان می توان  رودکی ، فردوسی  ابوعلی سینا بلخی ، مولان جلال الدین بلخی ، فرخی  ونظام الملک توسی ، ابونصرفاریابی ، ابوریحان بیرونی، محمد ابن موسا خوارزمی  نامبرد. اوایل قرن 13 میلادی هجوم  مغل ها و سده چهادهم میلاد وهجوم تیموریان از شمال سیحون « سیردریا»  و 1886- 1888 هجوم غلجانیان از جنوب از نشیب های کوهای سلیمان با بیرون راندن مردمان بومی موجب مستقرساختن پاده بان و چوپانان  در سرزمین خراسان شد ودر نتیجه آن پوشش گیاهی ، جنگلات وباغ ها  در کل طبیعت و تنوع حیات در افغانستان به شدت امروز آسیب دیده اند.  

حدود1760 سال های 1820 تا 1840  در انگللیس صنعتی بافنده گی وسپس در سطح جهان اتفافی افتاد  برای  جلوگیری از شور دادن خاک که یکی از  منابع مهم وارزشمند طبیعت است بدون داشتن خاک سالم حیات وزندگی روی زمین امکان پذیر نخواهدبود، 95% غذای انسان از زمین حاصل میشود. بناُ وظیفه ای انکشاف اجتماعی و اقتصادی دارد که بر این اساس ده های 1960 را باید بیداری و آگاهی در زمینه محیط زیست دانست.    

  اما از دوره بشر به علایم تهدید کنند ه ای که حیات را در این سیاره به خطر انداخته بوده ، پی برد و دریافت که برای نابودی حیات وزندگی در کره زمین ، دیگر احتیاجی به بر خوردهای نظامی وبه کارگیری سلاح های مخرب غیرمتعارف که آثار  تخریبی گسترده دارند، نیست. 

     بلکه اگر شیوه زندگی ابتدایی و روش های تولید مواد خوراک  ومصرف را تغییر ندهند به همان اندازه یا بیشتر، نابودی را به دنبال خواهد داشت.  

البته باید خاطر نشان ساخت که شروع از سال های 1908 - 1929 پاکسازی قطعات بزرگ زمین سبب  کاهش چشم گیر مساحت جنگل ها در جنوب شرق و تالاب ها ی هامون هلمند دسترس گشته وسبب از دست رفتن خانه بسیاری از گونه های گیاهی  و حیوانی و افزایش فرسایش ، شده است. آگاهی محیط زیست در کشور به آن شخصی میماند که همان شاخه یی را قطع می کرد که خود بالای آن نشسته.  با توجه به موارد فوق ، علاوه بر اتفقاتی که دولت ها به تنهایی در جلوگیری از گسترش بحران انجام دادند، به همکاری های گسترده بین المللی نیز روی آورند همین طور جنبش های مردمی وسازمان های غیر دولتی نیز در کشورهای غربی فعال شدند وزنگ خطر از بین رفتن محیط را در دنیا را صدا در آوردند. اقبال مردم غرب به این گروه ها وسازمان ها باعث شد تا آن ها جایگاه ویژهای را در جوامع خود به دست آورند به نحوی که بعضی از این گروه ها و احزاب تحت عنوان صلح سبز امروزه از قدرتمندترین گروه های اجتماعی وسیاسی درغرب محسوب می شوند.  

محتوجه به محیط زیست در این دوران به حدی رسید که فقط در سال های 1970 - 1972 حدود بیشتر از سیصد پنچاه کتاب و صد ها مقاله ورساله علمی راجیع به محیط زیست در اروپا وامریکا به زبان انگلیسی و فارسی نوشته شد. 

 بدین ترتیب از چندسال پیش  فکر ایجاد رابط جدیدی باطبیعت در افکار جامعه سیاسی کشور های غربی و آسیایی نضج گرفت، پایه این فکر، این است که مواهب طبیعی مورد استفده بشر پایان ناپذیر نیست وعلاوه بر این،ضایعاتی بهر برداری بی رویه از طبیعت به آن وارد می کند می تواند حیات نسل حاضر ونسل های بعدی را در معرض خطر قرار دهد.                                                                                                                                بنا بر این ، اگر از طبیعت بهره برداری می کنیم، این بهربرداری از آن باید به گونه ای باشد که باعث از میان رفتن این مواهب نشده ، ضامن حفظ آن برای نسل های آینده شود.بهدین ترتیب امروزه می توان موضوع محیط زیست را به عنوان یکی از با اهمیت ترین مباحث حاکمان در غرب  دانست که عدم توجه به آن آینده ای اسف بار برای منابع طبیعی کشور ها رقم خواهد زد.

 مساله محیط زیست درافغانستان بسیار مهم است وخشک سالی ناشی از قطع درخت ها و جنگلات مدریت نا صحیح چرا چارپایان وعدم انسجام آب ها پیامد های آن آمدن سیل ، لغزش دامنه ها وآب شدن سریع  یخچالها است.   درسال 1992 در اجلاس ریو در کشور برازیل سران بیش از صد کشور متعهدشدند که دوره همزیستی با طبیعت را آغاز نمایند. از دیدگاه محیط زیست توسعه را بر مبنای پایدار وحترام به طبیعت طراحی واجرا کنند لازم به تو ضیح است که در استراتژی توسعه پایدار با لحاظ کردن حق استفاده نسل حاضر، منبع طبیعی برای آیندگان محفوظ می ماند. پیشرف اقتصاد و انکشاف اجتماعی، سیاسی وفرهنگی مردم ارتباط به محیط زیست پاک وعاری از هر نوع آلودگی دارد. تنها یک جامعه سالم می تواند صحیح فکر بکند و پیشرفت نماید.

منابع:

- داریوش وآریاییان : تاریخ فرهنگ و تمدن هخامنشیان ( کتاب اول و دوم) والترهینتس، ترجمعه پرویز رجبی.

 - ریجارد دنلسون ( 1365) ، بخار، دست آورد قرون وسطا، ترجمعه محمود محمودی ، چاپدوم ، تهران، علمی وفرهنگی . 

  – گردیزی، ابوسعید ( 1363)، تاریخ گردیز, به کوشش عبدالحی حبیی, تهران دنیا کتاب

.

داکتر یارمحمد« حیدر زاده»

داکترعلوم در بخش محیط زیست

 

 


بالا
 
بازگشت