دکتر حمیدالله مفید

  

در کنگینه زبان فارسی

آموزش ۴۸

اشکارا ، آشنا  و آشیانه 

—————

ریشه شناسی واژه هاEtymologie یک بخش  بسیار به دیده نگرستنی دانش لنگویستیک یا زبانشناسی را می سازد . به گفتاورد  پاول هورن پژوهش گر آلمانی کسی که پیشنه گی فرهنگی و زبانی خود را نشناسد ، نمی تواند تا در باره فرهنگ و زبان خود درست بیاندیشد.

از همینرو در خاور یا غرب به این مهم رویکرد ژرف و نگرستنی دارند و در گنجواژه ها یا لغتنامه های شان اغلب تلاش شده است تا واژه ها را با ریشه شناسی آنها به پویش و کاوش بگیرند

از همینرو در این جُستار ودر برنامه کنگینه زبان نیز تلاش می شود ، تا کم از کم سه واژه به خاطر آموزش بهتر به ریشه شناسی گرفته شود ، البته خاطر نشان می گردد ، که واژه ها بر بنیاد الفبا یا اواکی به شناسایی گرفته می شوند .

از این رود در این آموزشنامه به سه واژه پرداخته خواهد شد:

واژه آشکارا Äshkärä :

 به چم یا معنی بارز ، هویدا ، ظاهر  وپیدا واژه اشکارا در یسنای ۳۳ بر ۷ به گونه ای Avishkära  در سنسکرت به گونه ای Avishkrta در هندی باستانی Ävish در پهلوی Äshkärakدر زبان ارمنی ashkaray ودر زبان پشتو به گونه ای اشکاره شده است .

واژه اشکارا در زبان فارسی  بازمانده ووارث زبانهای پهلوی واوستایی  از هزار سال بازتاب دارد و بدون تغییر حفظ شده است ،

گل عاشق شده است و چو دیدار او پدید 

گشت اشکاره از دل راز نهان گُل ( مسعود سعد سلمان ).

دوم :  واژه آشنا Äshnä:

آشنا به چم یا معنی شناس ، آشنایی در اوستا به گونه ای Äshnätar در سنسکرت Äsnäna در پهلوی Äshnäk  ( واژه نامه مینوی خرد ۲۸-۷ وواژه نامه بندهشن ۱۴-۹۶ )ودر فارسی باستانی Äxshnäk شده است ، در زبان فارسی  به گونه ای آشنا صورت باستانی خود را حفظ کرده است

کسی کاندر آب است و آب آشنا  است 

ز آب  ارچو ز آتش نترسد سرا است ( ابو شکور بلخی ( اشعار پراگنده ۱۱۱

ویا :

جدایی گمان برده بودم و لیکن

نه چندان که یکسو نهی آشنایی ( فرخی دیوان بیت ۸۰۰۳)

این واژه هم در اوستا و هم در فرهنگ سنسکرت به معنی شنا و آب بازی نیز آمده است و از آن ترکیب های شناو ، آشناور ، شناوری ، شناگر نیز ساخته شده است .

سوم: واژه آشیانه Äshyäna

آشیانه به چم یا معنی لانه  ریشه ای اوستایی آن در گاتها به گونه (Shyä)  در فارسی باستانی Shiyäti در پهلوی Äshiyavam ( واژه نامه بندهشن ۱۱-۱۴۴ واژه نامه مینوی خرد ۱۰-۶۱ و هم به گونه Äshyänag نیز آمده است  ودر فارسی ایدونی به گونه آشیانه پدیدار است .  

بل دهر درختی است و نفس مرغی 

وین کالبد او را چو آشیانه ( ناصر خسرو ۳۹۹- ۱۷ ) .

مانده دار 

 

 

  


بالا
 
بازگشت