خوشه چین

 

باردیگر

 

باعامل وعوامل انواع تبعیض چنان برخورد نمایید که با هفت مرض کشنده اطفال.

این وظیفه است برای تو.
کوشش کنی درجایی که هستی برنگردی ازهمان جا حرکت کن فقط عنوان هدفت را تغیر بده(رفاء همگانی)درهمه دلها چنگ میزند.

مرض می آید
مرض می آید به مانند کوه خیلی سنگین وآزاردهنده اما برطرف میگردد ذره ذره وزمان گیر.
مگرنه خود به خود دستان معالج سازگارمی افتد.
عاملان اصلی جنگهای افغانستان یکی ازپی دیگر خودرا درین میدان آزمایش کردند.
این پهلوان سنگ برداشتنش اززمین حق رستم(خودآگاهی ملی ،آزادی واستقلال است) نه فرددیگری.
استخوانهای شکسته را میتوان ترمیم کرد. زخم هارا میتوان تداوی کرد.
مغزهای گرم آتشین را میتوان با نشان دادن مناظرزیبای پرازبرف سرد ساخت.
وقلوب سرد وبی حرکت را تحرک بخشید در تپش تا گرم شوند.

هرگاه که حوادث
۷ و۸ ثوررا
درکتاب خانه تاریخ بگذاری
مطالعه کنندگان ازدوقفسچه کتاب برمیدارند.
این هردوکتاب را مقایسوی مطالعه می نمایند.
درهردوکتاب برنامه رامیتوانی بخوانی.
برنامه هفت ثور سازندگی اعمار به سوی ارتقا پیشرفت و زمینه ایجاد شغل منع فساد بداخلاقی رشوت و دزدی بود.
در برنامه هشت ثوریها تخریب ویرانی دزدی رایج ساختن بداخلاقی رشوت دزدی راهزنی چورو چپاول دست برد به داراییهای شخصی وعامه وغیره شما که ازین نوده پیوند کنید چه حاصل می گیرید البته خوا هید گفت که فرمان جهاد تخریب وکشتاررا ازحضرت ریگان و فرمان ازقباله حاکمیت سیاسی را با بخشش دودانه تمسق ازجان کیری.

واما!

سیاست مدارراه ندارد به عیاران
معرکه میدان تنهاست از دلیران
آنان شرف دارند ووجدان وشعور
آزادی واستقلال را بدان عزت انسان

شخصیت سیاست مدار بافته ازتار عنکبوتی است که درانتظار طعمه اش نشسته است.
برخلاف شخصیت یک عیاربافته شده از مجموع کرکترها(صداقت وفاداری دارای شعور آزادی و آزاد منشی گذشت و مدارا و مدافع غربا درمقابل زورمندان وظالمان پاک نفسی وپاک دامنی)اومیباشد.

 

باردیگرغوغا برپـا میکنـــم

باردیگرهی هی هاها میکنــم

کــارم خــدمت است به انسان

توجه به گلبهاروگذرگاه میکنم

آنوقت نوشته بودم:

 سرخ کشیدی بردی

شخصیت سیاست مداربافته ازتارعنکبوتی است که درانتظار طعمه اش نشسته است.

این بارمینویسم:

 حلاجی میکنم

برخلاف شخصیت یک «عیار»بافته شده ازمجموع کرکترها (صداقت وفاداری دارای شعور،آزادی وآزاد منشی گذشت و مدارا ومدافع غربا درمقابل زورمندان وظالمان پاک نفسی وپاک دامنی)اومیباشد.

این حلاجی کردن مان نظم سیاسی واجتماعی کشورم را در چرخش می آورد.

باردیگرشروع کردم به نوشته های حقیقی که خواننده را چون پنبه حلاجی کند.

 آن طرف حلاجی پخته، این طرف حلاجی پنبه دانه، ازین شیوۀ کارمن چه صورت میگیرد؟.

ازحاصل پخته دوباره فابریکه بافندگی گلبهاربه چرخ می آید،فابریکه سپین ذرکندزفعال میگردد.

گاوهای کورکه کنجاره خواب میدیدیند برای شان آذوقه آماده میشود.

گاوها که چاق شدند زمین را قلبه مینمایند دهاقین دست به کارمیشوند بند وانهار را پاک کاری مینمایند.

بدین حساب فراریان دوباره بوطن آبایی خود بازمیگردند.

فابریکه گلبهارکه فعال گشت ده هزارکارگردوباره به فعالیت آغازمینماید.مکتب فعال میشود معلمین برای تعلیم می آیند ضرورت به کلینیک میشود.شفاخانه داکترنرس میشود.

 فعالیت خریدوفروش رونق می گیرد ترانسپورت شهری به فعالیت آغازمینماید.

زمانی که کشتی بندمانده درلای درحرکت بیفتد موج آب دیگرکشتیهارا درحرکت می آورد.  

 

صفحات فیس بوک من کتاب است.
روبه بالارفتن طر یقش رکاب است.
نقطه کلمه جمله وخطش پیام دارد.
دقیق شنونده راآهنگ‌ رباب است.
مغلق آموختن ره نمیبرد به کاروان.
ازین خاطربی خبرسخت درعذاب است.

 

میتوانی خودت را انتخاب کنی وازهرچه اتفاق افتاده ،بیاموزی.

درگردن دهل جهل وستم
میگوبد دم دم دم دم هردم
داخل حدود اربعه کشورم
هموارنموده است فرش ماتم
رحم نکرد به باورها و مکاتب
ازاخوان شعله تاخلق وپرچم
امپریالیزم دالرگذاشت برناف
خندیدوگفت بهترین رامیبرم
ازان را همرایش معامله کردم
آبرووعزت وشرفش رامیدرم.

آنانکه در زیبایی خود غرق شده اند
دختروپسر.
محروم از عقل وخرد شدند.
حماقت نصیب شان گردید.
آنان که درلای امکانات ازدست رفته گذشته غرق اند.
راه جهالت نصیب شان میگردد.

 

درچاپان کاسه شکسته را ترمیم مینمایند،شکستگی ها را باهم وصل محل ترکهارا با طلا می چسپانند.این روش چسپاندن باطلا پوشش زیبایی است.

مطلب تاکیدی است برای زیباسازی.

خرابی ما از(بی خردی نه)ازضعف های ما است.

ازمثقال گذرنمی کنیم به خروارمی بخشیم.

دریکی ازولایت های کشور ازشبکه های تلویزیونی دیدم نوجوانی عاشق زیبایی دختری شده بود البته میخواسته که همسراینده خودرا انتخاب نماید.

مردم محل بنابه غروری که داشتند باتماشای حرکات عاشقانه ((صدقه ات شوم فدایت شوم درد بلایت بگیرم بی تو زندگی برایم مشکل است.نمیخواهم که ازبی توجوهی غرق گناه شوم ازین قبیل فراوان)) بی رحمانه چوب را درمقعد جوان کوبیدند.

امادربدل پول وسرمایه ازهویت(ملی ومذهبی)ناموس وطن گذ شت کردند.

ما باید خصلت مقابله را ازمیان برداریم.
خصلت سازندگی راازورای‌ آموزش وآگاهی یابی وبدست آوردن تامراحل تسخیر کردن تعقیب نماییم.

 

جامعه دیگران را می بینیم خوش وخندان.
از خود مان را می بینیم چشم هادرگریان.
اصل نقیسه رادرگره انداختگی بازباید کرد.
ریگ گندم بچین بعدش ذخیره کن درانبان.
این دیسانت شده ها ریگ های گندم اند.
ازین خاطر معده جامعه آمده است به فغان.
کشورمان اکثریت مطلق مسلمان بودو است.
چه ضروربودتعین سرنوشتش غیابی درالمان.

 

برای قدرت مندان میفهمانیم که کشورمان ازین به بعد مدرسه ای آموزش محبت به انسان خواهدبود.  نه میدان سگ جنگی های شما.

برای قدرت مندان میفهمانیم که کشورمان ازین به بعد مدرسه ای آموزش محبت به انسان خواهدبود نه میدان سگ جنگی های شما.

چه عیبی دارد که اگردارندگان سرمایه را به عمل انسانی دور ازاخلاق حیوانی دعوت بدهیم.

به خردمندان وطنم پیشنهاد می نمایم.
هیچ دعوای فرعی درد مردم عذاب دیده را حل نکرده ونمیکند.
دعوای پشتون تاجک هزاره وازبک ودهه ها قوم دیگر(مذا هب) به جزازدوام اشغال و تداوم جنگ ثمری دردست نمیدهد.
به جزآزادی واستقلال کشوردرهمین چوکات افغانستان معاصر.
زمانی که ما آزادی خودرا حاصل کردیم فهمیدیم که دربازه بان ما بیگانه نیست دهقان ما نان آوربرای بیگانه نیست.
حاصل رنج کارگرما برای بیگانه آب نمی خورد.
پس مردم ما خیلی باشرف هستند همدیگرخودرا دوست دارند به آموزش زبان همدیگرعلاقه میگیرند.
رشد میدهند حق میدهند حق میگیرند عفوه میکنند می بخشند و گذشت و مدارا می نمایند.

دیروزازوطن وطن دوستان وتحول طلبان فرارمیکردند.
اما امروزدزدان و قاچاق برآن فرارمی نمایند علتش رامیدانید چرا؟
بخاطر ی که صلح پای خویش را درمیدان پیش مینماید.
صلح تنها کلمه نیست صلح معنی است ومفهوم است.
درک است واحساس است به انسانیت وآدمیت احترام به مقام انسان وتطبیق تمام قواعد اسلامی برای خیر بشریت.صلح شعاع آفتاب است تابنده برای کشتن مکروب و زدودن گندگی ها.
صلح بارید ن رحمت خداوندی برای زمین تشنه به آب و زمین هم مقا بلتن سبزه وگل و بلبل پروانه را تحفه میدهد.

تن زخمی(احزاب چپ و راست و میانه اقوام ومذاهب) مادروطن را کس مداوانمیکند فقط نمک پاش میدهند.

افغانستان صید شکارشده افتیده برزمین ازایام خراسان بدین سو(تزار&بریتانیا)نفسش بیرون شده ازتنش(ازادی) پروبالش سروپایش بریده تحت نام افغانستان معاصر،چون گوسفند قصابی شده درچنگک قصاب آویزان سرش پامیر،دنبه اش نیم روز.دوخط فوق به حیث وظیفۀ خانگی تجزیه وتحلیل نمایید آیا ازین نوده تا به اکنون شفتالوبدست آمده است؟.

 

 

.

 

 


بالا
 
بازگشت