محمد علی مهرزاد

   

ندای صلح درافغانستان؛عامل جنگ درپاکستان!؟

درین مقطع زمانی عده ای ازتحلیل گران سیاسی وملی گرا داخلی وخارجی از بحرانات متعدد درافغانستان سخن سرایی می کنند،وعده یی نتیجه جرگه مشورتی مردم افغانستان رابه دید مثبت ارزیابی می کنند؛وتعدادی به اصطلاح بنام مخالفین سیاسی این جلسه را تحریم و با دولت ، تمرین سیاسی می کنندوعدم شرکت شان در لوی جرگه مشورتی گویای ازعدم هماهنگی وتشتت درموقف گیری، توام با توهم دربرابر منافع ملی قرار دارند؛  وازطرف دیگربا استفاده ازین وضع داخلی، طالبان پارا فراترگذاشته ، صدای جنگ را سرمی دهند.ایا این همه بحرانات درداخل کشور تا اکنون درست مد یریت شده است، تا مزدوران استعماردرلباس مذهب نتوانند بحران آفرینی کنند ؟ آ لبته دولت ها درافغانستان زما نی می توانند این صداهای جنگ رادرگلوی مزدوران داخلی وخارجی خفه کند که به خواستها ، مطالبات ونیازمند یهای معقول وملی ودرعین حال مبرم مردم را دردستورکارخود،قراردهند وحق اولویت را برآن قایل شو ند، تا افغانستان را از چنگال اهریمنان قدرت طلب تمامیت خواهان داخلی وخارجی نجات وازاد کنند.اگرازادی رادرهمه شئون به حیث دست آورد بشمار آورد وبه آن نازید ، این ازادی کافی نیست ، باید امکانات وبسترآزادی ، که عبارت ازشناخت خود ودیگران، عدالت ،آرامش، امنیت وازهمه مهمتر رفع مشکلات اقتصادی را برای مردم افغانستان خارج از سهمیه بندی حکومت وحدت ملی فراهم سازند.دران صورت است که صدای جنگ درگلوی پاکستان وایا دی شان درداخل کشور خفه می گردد، فعالیت مداخله گرانه ای مزدوران استعمار درلباس مذهب از دامن کشورما کوتا خواهدشد، ودیگرمداخله پاکستان درنطفه خاموش می گردد. ودرغیر آن اگرروال کاربه همین وضع امروزادامه داشته باشد ، هرگزصدای جنگ خا موش نخواهد شد، وصلح هرروزدرکشورما افغانستان از طرف گروهای شورشی واجیرکه به حما یه پاکستان وبا لاتر ازآن حامیان پاکستان ادامه پیدا می کند، وصدای صلح ازین هم ضعیف وضعیفتر خواهد شد،این امرموجب نا امیدی ونهایتا زمینه خشم مردم را فراهم می کند . درحالیکه مسئولیت بهبود زندگی ، ازادی ، امنیت ، ورفع مشکلات اقتصادی شهروندان کشور روی محورتحول وتداوم ، اصلاحات وهمگرایی می چرخد؛ ولی از درون این حکومت مصلحتی نیروهای بازدارنده تحول وتداوم وازهمه مهمترعلناً با تامین صلح سردشمنی دارند ؛ واز جانب دیگرفعالیت های تروریستان وافراطگرایی ، مداخله ونفوذ مستقیم پاکستان در امورداخلی کشورما به  حیث نیروی بازدارنده طرح های که دولت درآغازکار عنوان کرده بود، فعال وفعالترمی شود. ودرعین حال مقابله با تروریزم وافراطگرایی که از حمایه مستقیم پاکستان برخورداراست ؛ متاسفا نه بدست کم گرفته شده که این امرهرگزشوخی بردارنیست . دشمن مکاررا نباید از نظرتاکتیک وتجربه فریب کاری کم بها داد ؛ ولی درمقا بل ما باید درین کارزار، هدفمند حرکت کنیم تا دشمن را درعرصه ای حق علیه با طل به شکست نها یی مواجه سازیم. اگردولت قبلی قربانی سیاست خارجی اوباما شد؛ ولی حکومت وحدت ملی امروزبا سیا ست جدیدرئیس جمهورتجارت پیشه که نه تنها درترازوی سیاست خارجی خود کشورهارا سبک وسنگین می کند، ودرظاهرمی خواهد تا بدون هزینه ، کشورها به پای خود استواربمانند. شما شاهد بودید که درکنفرانس منعقده ای عربستان سعودی ترامپ رئیس جمهورامریکا درسخنرانی خود اهداف متعدد را نشانه گرفت ، وبه قول معروف با یک تیرچند امر مهم را درتیرس سیاست خارجی خود قرارداد. ازجمله درین سخنرانی اغلب مسلما نا ن را از میدان تهدیدات قبلی خود بیرون آورد تا بتواند ازین طریق تنشی را که براین اساس ایجادشده وان تنفری را که ازین جهت درجهان اسلام وحتی درکشورهای غیر اسلامی به سوی خود بر انگیخته بود بتواند کاهش بدهد.یکی دیگراز اهداف ترامپ درنشست عربستان سعودی که با لاتراز 50 کشوراسلامی حضور داشت، فعال ساختن کارخانجات اسلحه سازی امریکا وفروش ان بدون درنظرداشت پیامد انسا نی که صلح را درخاورمیانه وجهان تهدید وبه خطرمواجه می سازد ؛ خواست بازارتجهیزات مرگ زای خودرا دربدل پول تبد یل کند. درین صورت تقاضای هرلحظه ما بخاطرتجهیز اردوی افغا نستان  با وسایل مدرن بدون پرداخت پول ، بدون شک دلیل به تعویق انداختن خواست ما همین روحیه تجارتی ترامپ را تداعی می کند. اگرامریکا مبارزه با داعش در خاورمیانه تشد ید بخشید ، البته بخاطر بد ست گرفتن منابع نفتی است که داعش در ان  منا طق اشغالی اش که با وسا یل تولیدایپدایی وفروش ان به قیمت ارزان بفروش میرسا ند تا خود بدست بگرد.( اوبا ما) به بهانه حادثه 11سیپتامبر 2001 میلادی علیه تروریزم به افغانستان آمد ، وحالا باید دید که ترامپ چگونه بدون حمایه جدی این مبارزه درافغانستان را علیه پاکستان وگروهای شورشی تربیه شده درپاکستان را انجام خواهد داد.؟ درحالیکه همه شواهد مبنی برمداخله پاکستان به افغانستان روشن شده که پاکستان یگانه لانه تروریستان وعامل تشنج نه تنها درمنطقه بلکه صلح جهانی را به خطرمواجه ساخته است ؛ بازهم درمورد عملی ساختن پیمان امنیتی واستراتیژیک که با افغانستان بسته تا اکنون موفق به تصمیم گیری دراجرای تعهدات خود نه شده است ، درصورتیکه با اعتبارترین تئوریسنان ومشاوران ازجمله خلیل زاد سفیر سابق درافغانستان ، پیشنهاد های نهایت همه جانبه با ارایه مدارک ارایه داشته که بالای پاکستان فشار سیاسی وحتی تحریم های اقتصادی وبا لاخره تهدیدات نظامی را از نظر دورنداشته است . اگرترامپ لبه تیزمبارزه خودرا علیه افراطگرایان مسلمان وتروریستان داعش، طالبان وحزب الله وغیره درخاورمیانه وافریقا تاکید نموده واز طرف دیگر بر ایجادجبهه مستحکمی بخاطر مداخله ایران درسوریه ، عراق ویمن علیه ایران نیز اشا ره داشته است؛ پس چرا این جبهه را علیه پاکستان که درسطح منطقه وجهان تروریستان را تربیه وبرای کشتن  انسانهای بی گناه وویرانی کشورها انجام می دهد، وازمردم امریکا باجگیری می کند تا به تقویه گروهای تروریستی درپاکستان ادامه دهد؛ تا به اهداف جنایت کارانه خود درافغانستان وجهان برسد.؟ ازطرف دیگرامریکا با فروش اسلحه ومعامله چند ملیاردی به مرد مش کمک می کند که زندگی بهتری برای خود داشته باشند ، درحالیکه با حمایه خود از پاکستان جان هزاران انسان را درافغانستان ودیگرکشورها می گیرد.اگرواقعاً امریکا عمیقاً مایل به حل مسایل افغانستان وآوردن صلح  صادقانه درین منطقه است ؛ واراده واقعی برای محو لانه های تروریزم وجود داشته باشد، نباید به کمک های تسلیحاتی خود به پاکستان ادامه دهد؛ برعکس برتحریم های اقتصادی علیه پاکستان به افزاید، وبه مشوره مشاوران وجنرال های که عملا درطی 15 سال اخیرشاهد تجاوز وکشتار مردم بی گناه ما شده ؛ نباید صرف به الفاظ انسان دوستا نه اکتفا کرد ،درعوض  روی پاکستان فشاروارد کند تا لا نه های تروریستان درپاکستان برچیده شود،تا صلح وارامش درمنطقه فراهم شود. برآوردن توقعات وتصورات مردم ما از تحقق پیما ن امنیتی با افغا نستان، ورعایت ان ازطرف امریکا وجلوگیری از تجاوز پاکستان یک تصورخوشبینانه بود، که درین مدت درعمل دیده شد، وچشم داشت امروزدولت مردان ما ازرونالدترامپ نیزچون تیریست که درتاریکی رها شده باشد. شرکت ترامپ درنشست عربستان سعودی نه تنها د لسوزی به دین اسلام ومسلمانان ارتباط نداشت ، بلکه یک نوع گسترش تبلیغ به حق کشورهای مسلمان بود که درعربستان سعودی انهارا گرد آورده بود .دوراز انتظار نیست که درآن کنفرانس به همکاری کشورهای تحت حما یه خود درخاورمیانه جبهه جد ید جنگ علیه ایران را سرهم بندی کرده باشد، که درین صورت کشورهای هم چون پاکستان را به حال خود بگذارد تا به پرورش تروریستان بپردازد، ومیزبان گروهای داعش که ازخاورمیانه رانده می شوند پذیرایی کند؛ ودرگسترش فروش تسلیحاتی به هردو طرف جنگ درافغانستان وپاکستان طرح نو به اندازد. با درک اوضاع واحوال دیروز وامروز فردفرد مردم افغانستان باید هشیاروبیدارتراز انچه توقع می رود باشند ؛ ایا درهم چووضع چه لزومی داردکه به ادعای کشورهای که داد دموکراسی ، ازا دی مذهب ، آزا دی عقیده ، آزادی روشهای زندگی ، ازادی حق انتخاب ، به حق دیگران دارند وخود ناقض این همه حقوق هستند؛ ایا این حمایت ها وادعای دروغین جزبرتری طلبی ، تجاوزبه حقوق دیگران ، تحمیل باورها ووجود خود به دیگران معنای دیگری می تواند داشته باشد.!؟ ایا این عمل کرد ، نتیجه اش تداوم حمایه وتشویق حامیان پاکستان به تجاوز به افغا نستان نیست.؟ درحالیکه مردم کشورخودمان دروضعیت ناگواری زندگی می کنند ؛ تحمل این همه مشکلات اقتصادی،بی امنیتی نسبت عدم کارایی دولت وحدت ملی واختلاف درون حکومتی هرچه بیشترمردم مارا دلسرد ونا امید ساخته است. سوال اینجاست که به جزازمقام دولتی ، وامتیازات قومی وتنظیمی چقدر به این مسایل فکرکرده ایم ؟ با اینکه برای استقلال مملکت خود این مردم چه قدرخون ریختا ند ند؛ برعکس دست های آلوده سود خواران ، فساد پیشه گان ، غاصبین بیت المال ، هرگونه تبعیض قومی وفساد اداری را، زیرپوشش ازادی بیان بازگذاشتند.حداقل در15 سال اخیربا حضورکشوری که ادعای رهبری جهان را سنگ به سینه می زند، موضوع بیکاری ، وایجاد اشتغال با این همه سرازیرشدن سرمایه نقدی ومالی بازهم جبهه تروریستان را با این طرح های نمایشی تقویه شده است. این طرحهای ابتکاری کم ازکم موضوع اولویت های جامعه را نتوانست برجسته کند ؛ وبالاخره به یک امرخیالی ودوراز دسترسی شهروندان قرارداشته ازین شا خه به آن شا خه پریدن سرانجام مردم مارا نهایت نا امید ساخته است. قانون اسا سی که به آن مینازید ومباهات دارید ؛ ایا به چه پیمانه توانسته اهداف که گفته امد یم تحقق بخشیده است؟ شما تصورمی کنید که حکومت پیوندی وپینه ای بنام حکومت وحدت ملی، ایا به معنی حکومتی مرد می است که درآن احاد مردم جایگاه خودرا تثبیت کرده بتوانند؟ درهم چو حکومتی که برمنافع امریکا استوارباشد ، ایا شعارتحول وتداوم ، اصلاحات وهم گرایی دوتیم شرکت سها می ساخته وبافته شده درکارگاه با فندگی جان کری، تا کدام میزان توانسته حداقل توقعات مردم مارا برآورده ساخته تا بازهم ما شهروندان کشوررا به ریاضت واداریم.؟ درحالیکه درحکومت وحدت ملی صرف به وابستگان دوتیم امتیازات تعلق گرفته باشد ؛ چگونه توقع امنیت ورفع مشکلات اقتصادی را برای اکثریت جامعه داشته باشیم ؛ ایا تداوم واداره حکومت وحدت ملی  به شکل وشمایل تیمی وشرکت سهامی؛ حیثت حق السکوت را  برای عده یی فرصت طلب که تشنه ای قدرت وثروت اند تداعی نمی کند؟ ایا پیامد ناگواروتفرقه افگنانه وفاجعه بارآن را نه تنها نسل امروز، بلکه نسل فردا نیز با خود حمل خواهندکرد، وما نسل جوان را که ازین دوتیم رنگ وبو گرفته باشد درتشکیل حکومات واقعی ملی بعدی از دست خواهیم داد. واز طرف دیگرشعار حقوق زن که نیم پیکرجامعه را تشکیل می دهند ودرپروسه صلح انهارا پیشقدم وانمود می کنید ، ولی بهره انها از سرمایه مادی ومعنوی ودرپروسه صلح  چرابه حیث شهروند درجه دوم ونصف مردان بحساب می روند،بازهم حرف اخررا درتصمیم گیری مسایل ملی وقضا وت، مردان می زنند. درحالیکه خوشبختانه فیصدی قابل توجه دانشگاها وپوهنتونها رادختران وخانمها اشغال کرده اند، ودربین انها می توان بهترین داکتران ، استادان دانشگاه ، ریاضی دان،فزیکدان، کارگردان ها،وکارفرمایان وصاحب نظران که ازهرگونه تعصبات قومی ومذهبی فارغ باشند داشت؛ ولی با تاسف که درمحفل های نما یشی حکومت طبقه زن مهمان نا خوانده تلقی می شوند، وازقضاوت مستقل بهره مند نیستند؛ درست است که درین آواخریک سلسله اقدامات ولو سمبولیک غرض تثبیت جایگاه زن قدم های ایپدایی برداشته شده ، اما کند ودرعین زمان کافی به نظر نمی آید. اکنون چه با ید کرد تا صدای صلح بلندترازصدای جنگ فضای کشورمارا اشغال کند؟ درقدم اول : به خواستهای معقول وقانونی ومطالبات ونیازمندیهای مبرم مردم خودرا دردستور کار حق اولویت باید قایل شد . ودرقدم دوم : تطبیق وتحقق پیمان امنیتی  واستراتیژیک که  بین افغانستان وامریکا صرف به منظورتامین امنیت وصلح عادلانه منعقد شده به صورت جدی وشفاف عاری ازهرنوع ملاحظات تفوق طلبی طرف مقا بل عملی ساختن ان صادقانه اقدام کنند؛ ودرغیر ان امریکا نباید دربه تعویق انداختن این پیمان امنیتی صبر وتحمل مردم افغانستان را به ازمون بگیرند وخود با ادعای رهبری جهان یک قطبی به قطارکشورهای پیمان شکن بشمارآید.البته ازگفتن اینکه کشورما رانه تنها عا مل داخلی  بلکه با تبانی عامل خارجی به بن بست وبحران کشانیده اند دورازواقعیت پنداشت؛ واما از جانب دیگراین حالت بحرانی نباید دلیل برتضعیف روحیه جامعه ماشود،ودرعین زمان دشمنان نباید تصورکنند که ما درعرصه ای سیاسی ونظامی عقب نشینی خواهم کرد، ولی ما برای تا مین صلح  درمنطقه وجهان ازهرنوع تلاش وپرداخت هزینه ما دی ومعنوی دریغ نخواهیم کرد؛ اما درمقا بل کشورپاکستان که توسط طالبان صدای جنگ را برصدای صلح ترجیح می دهند و نشست های صلح  آمیزبین المللی که به تاریخ 16 جوزای خورشیدی برابربا 6جون 2017 میلادی به شرکت 27 کشوروسازمانهای بین المللی پیرامون مبارزه علیه تروریزم ، ونهایتاً برای تا مین صلح منطقه وجهان تشکیل شد؛ نا دیده وناشنیده می گیرد، دلیل برضعف ما محسوب کنند؛ برعکس این پیام نهایت انسانی وازمتن ملیون های انسان تشنه صلح راکه درلوی جرگه مشورتی به اشتراک 3000ودوصد نماینده انتخابی با خود داشت،نادیده ونا شنیده بگیرد وتوسط طالبان جنگ های نیا بتی را ادامه دهد؛ البته کشورهایکه به این پیام صلح آمیز وانسانی  وقع نگزارند بدون شک مورد شماتت جهانیان قرارخواهند گرفت وسرانجام تجرید ومنفورکشورهای که واقعاً صلح می خواهند مواجه خواهند شد،وازهمه مهمتردرلیست سیای کشورهای تروریست به جهانیان معرفی ومورد تحریم های اقتصادی ونظامی قرارخواهند گرفت. 

 

 


بالا
 
بازگشت