محمد علی مهرزاد

   

محورهای خطر؛درمثلث سیاه درافغانستان!؟

براستی محتوای این سه ضلع مثلث  یعنی تروریسم در وجود طالبان ، القاعده ، داعش – مافیای

مواد مخدر، وبا لاخره فساد اداری ، در کشورما تکرارتاریخ است ؛ که با عملکرد اوباشان شرق وغرب فا جعه قرن 18 درچین را به کشورما در سیطره ی گسترده ای پنها نی وامروزبه شکلی علنی شکل دادند.این سه محورعمده ای خطر،افغانستان را شدیداً تهدید می کند. البته این به این معنا نیست که خطرات دیگری را درکشورخود نادیده بگیریم.اما با توجه به تبعات ویرانگراین محورها ، می توان انهارا به عنوان تهدید های پا یه ای بشما رآورد که بدون فایق آمدن بدانها ، رسیدن به پیشرفت وثبات امنیتی ، نامیسر ونا ممکن می باشد. مواد مخدر، فساد اداری، تروریزم در مثلث سیاه شکل گرفته است، وامروزبحرانات اقتصا دی درکشورهای سرما یه داری ، حتی در سطح جهان این پدیده های شوم وویرانگردر ایجاد تقویه این مثلث سیاه، روزوروزگارانسانهارا بسوی نابودی کشانده است؛ وتوسط تراکم سرما یه های غیرقانونی وغیر مشروع در راهای غیر تولیدی درافغانستان بکا رمی رود وبحران اقتصا دی، اجتماعی وبیکاری واز همه مهمتربحران اخلاقی را بار اورده است، وسر انجام طور پلان شده اضلاع این مثلث سیاه را در افغانستان تدا وم بخشیدند، که این امر موجب شد تا عده ای در داخل افغانستان به یک ثروت باد اورده ونا مشروع وبه شکل نا گهانی برسند،واکثریت عظیم از مردم محروم ما فقیرترشوند،اگرچه درگذشته ها مردم ما با اینکه ناتوان وبخور ونمیری داشتند ؛ ولی با این پیمانه وحشتناک تفا وتهای طبقاتی چون امروزوجود نداشت.ازین جاست اگرجلوی این سه ضلع مثلث شیطانی گرفته نشود ،برای اکثریت جا معه ما ا دامه ا ین فقربرای شان غیر قابل تحمل خواهدشد، واز عکس ا لعمل های نه چندان د ور مردم در افغانستان بحیث بحرانات اجتماعی خودرا نشان خواهد داد غافل شد، و دامن این سیاه کاران بد اندیش وبد کنش را از سرزمین ما برخواهد چید، وفصلی تازه چون افتخارات گذشته درتاریخ کشور رقم خواهند زد. البته عنصراصلی این نا رضایتی ها خود فقرنیست ؛ بلکه مشاهده فقردر کنارثروت های غارت شده از طریق این سه ضلع مثلث سیاه که به قیمت قربانی وخون بهایی هزاران انسان هم وطن ما تمام شده است.  ما با این با ور هستیم که جامعه وفرهنگ در انسانها تولید انواع ارزشها ، نیا زمند یها را می کند ، فقرا با مشاهده وضعیت خانواده های ثروتمند که امکانات که انها در اختیار دارند در صورت عدم دسترسی فقرا به این امکانات یا طغیان می کنند ویا اینکه افراد به بیراهه کشانیده شده تلاش می کنند تا از راهها غیر قانونی وغیرمشروع به اهداف وارزوهای خود برسند، البته بعضی هاراعقیده بر اینست که تنها فقرنمی تواند موجب نا بسامانی شود؛ حتی همین طبقه ای فقیر می تواند  قسماً موجب     ثبا ت اجتماعی گرد د؛ اما جریانات وشرایط فعلی کشورما از ان حد گذشته است که مستمندان بیش ازین مجبوربه  ریا ضت ونا ظراین همه بی عدالتی ها باشند.چرا در پهلوی فقرا ونیا زمندان به شکل چشم گیری تراکم سرما یه های  غا رت شده در تقویه این سه ضلع مثلث سیاه وتباه کن بکار گرفته میشود ،در صورتیکه دولت مردان که درراس هرم قدرت به همین روال خطرناک سهمیه بندی وبی تفاوت به وضع کشورادامه دهند واز تعدد تصمیم گیری درحکومت   د وسره پایان ندهند وبه فکر چاره اساسی واراده سیا سی برای حل بحران های اجتماعی، درایجاد ساختارجدید دولت داری اقدام نکنند ، بدون شک فاصله که فعلاً دربین مردم ودولت ، وطبقه فقیر وثروت باد آورده ایجادشده، وروزبروز در حال افزایش است ، پیامد ان احتمال تحولات غیرقابل پیش بینی وغیر قابل کنترول خواهد داشت. اگربه سوابق فساد اداری در کشورنظر اجمالی داشته باشیم نظامهای استبدادی بازور وفشارمردم را واداربه قبول خواسته های خودمی کردند ومردم از روی نا گزیری تن به خواهشات شان می دادند،ازین طریق تا حد المقد ورمی توانستند با دادن هدایا وتحایف از شدت زوروظلم حکام مستبد دیروز امروز وسران قبایل و ازدست تفنگ سالاران بکاهند. فساد اداری ویا هر نوع فساد به مثا به یک سرطان اجتماعی عمل می کند، وسر انجام همه سطوح جا معه ، سیستم ونظام اداری را آلوده ساخته تا ر وپود نظام اجتماعی را ویران می سازد. درین پانزده سال اخیرریشه فساد اداری ان قدرعمیق ونهادینه شده است که کندن آن با این نوع عمل خنثی وسازش گرانه ومقطعی دشواربه نظرمی خورد. البته به افزاروافراد توانمند نیازدارد ومبارزه با آن به جراحی های عمیق واقدامات مختلف ومتعدد وهماهنگ نیاز دارد. برخورد با مفاسد اداری واجتماعی باید بسیارقوی وهمه جانبه باشد د رغیر ازآن تعدادی را گستاخ وتاثیر معکوس می گذارد، چرا درین اوضاع واحوال کشور، افراد عموماً با هرپست ومسئولیتی به دنبال کسب امتیازات خارج از قانون ودستورات دینی وملی  وهم خارج از صلاحیت وحیطه یی تعریف شده ی قانون اسا سی کشورهستند. برای مقابله با فساد اداری باید اولاً عزم راسخ ، محاسبه دقیق ، داشتن معیارات اسلامی که شخصیت وکرامت انسانها برویت ان امورسنجیده ومحک زده می شود، اجراات قاطع وبدون سازش کا ری ، در جلوگیری از مفاسد اداری از سیستم کنترولی درونی یعنی ازوجدان که خداوند به حیث ودیعه در نهاد انسان گذاشته استفاده شود. درین سالهای اخیر مفاهیم اختلاس،خیانت درامانت، غصب زمین های مردم ودولت، تطهیرپول( پولشویی) قاچاق مواد مخدر،عدم موجودیت ساختارتشکیلاتی مناسب، عدم رعایت سلسله مراتب ، عدم توجه به ضوابط ، تمرکزصلاحیت درمرکز، عدم توجه به تنفیذ قانون ومقررات،برخورد نا سالم در برابرمراجعین در دفاتر(ارباب رجوع)، کم بها دادن به وقت وزمان، عدم مصئونیت کا ری برای کارمندان که خارج ازدو تیم برسراقتدار کارمی کنند، این مسایل هرکدام می تواند زمینه سازفساد اداری ونشا نهای ازیک بیماری وانحطا ط نظام سیاسی، اجتماعی،اقتصادی واخلاقی کشورما باشد، که به شکل بسیار عا دی نهادینه شده است؛ به خصوص در شرایطی که فقرگسترده ، بیکاری وتورم وگرانی ، کمراقشارمتوسط وفرودست جامعه را زیربار خود خم کرده، شگاف وفاصله طبقاتی روزافزون میان فقیر وغنی به سرحد بی سابقه وفاجعه با ررسیده وهمه گان را به شگفت زده قرارداده است. ازطرف دیگر شبکه های مخوف وسازمان یافته ما فیای مواد مخدر، چون تا رعنکبوت سیطره پنهانی درسطح جهان تنیده شده است،ویک شا خه ان در افغا نستان چون دولت در دولت فعالیت دارد وزمینه فساد ا داری را تقویت بخشیده است. البته سرعت ومظاهرقدرت عمل این سا زمانهای جهنمی در جا بجایی مهره های وابسته به خود را در قدرت سیاسی وسا ختاراداری درکشورخود ما درقوای سه گا نه نیز ملاحظه کرد. بد ون شک مبا رزه علیه مواد مخدر وفساد اداری در افغانستان چون تیریست که در تا ریکی رها شده باشد؛ وتا اکنون قدرتی برای برچید ن آین  سوداگران مرگ نه تنها در افغا نستان بلکه درسطح کشورهای قدرتمند بزرگ زاده نه شده است.  همان طوریکه پدیده شوم مواد مخدردرچین از طرف استعما ر کهنه کا رد رقرن 18-19 وانتقال آن توسط پاکستان به افغا نستان بدون شک تکرارتاریخ وگرفتن انتقام از شکست های بیگا نگان درافغا نستان است. این حوادث تاریخی هشداریست برای دولت مردان که در لاک تنظیمی ، تعصبات قومی درگیرومصروف تقسیم غنایم بیت المال وتقسیم پستهای دولتی به اساس تبارگرایی وتیمی ونپوتیزم تنگ نظرانه می باشند. همین غفلت دولت مردان بود که دشمنان زیره کانه افغانستان را در تولید وقاچاق مواد مخدر وفساد اداری درصدرفهرست کشورهای تولید کننده این ماده افیونی وفساد اداری قراردادند. سوال این جا ست که چگونه درسطح منطقه وجهان ، افغا نستان را بعد ازچین به حیث مرکزتولید وقاچاق مواد مخدرانتخاب وقره ای این مصیبت بنام افغا نستان سربرون کرد؟بربنیاد گزارش سا زمان ملل ، در آمد ما حصل از مواد مخد ر، شصت درصد عواید داخلی غیر قا نونی افغانستان را تشکیل می دهد ویا به گفته ( بارنت روبین) رئیس مرکزتحقیقاتی استراتیژیک پوهنتون نیویارک اقتصاد افغانستان معتاد به مواد مخدر گردیده است. البته به تعقیب این گزارش سا زمان ملل متحد در سال 2004 نگرانی جدی خودرااز وارد نمودن تکنولوژی تولید هیروین به مرحله خیلی پیشرفته تر توسط مافیایی مواد مخدر ابراز نموده بود. اکنون برای همه مردم ما اشکاروهویدا شده است که باندهای قاچاقبران در افغانستان  بشکل سازمان یافته واز حالت بد وی خارج وشامل مافیای مواد مخدرشده اند ، در واقع نقش دولت در دولت با زی می کنند. از طرف دیگراز طرف مسئولین محلی وبرخی از والیان کاملاً حما یت می شوند ، ارتباط تنگا تنگ دردادوستد با طالبان والقاعده را تحکیم وتداوم بخشیده اند .البته پیامد فعالیت های قاچاقبران مواد مخدردر تمویل وتجهیزطالبان وادامه جنگ نقش مرکزی را با زی می کند. دولت افغا نستان از هما ن  اغا ز ایجاد وزارت مبارزه علیه مواد مخدر توسط خارجیا ن استراتیژی ملی نداشت وفقط در مجامع ملی وبین المللی از تولید ، قاچاق وترافیک مواد مخدرشکوه می کنند ، اما درعمل نتوانسته که حد اقل برای پائین آوردن کشت کوکنار، اقدامی کافی به عمل آورند. دهقانان درطی مصا حبه های خود افشا کردند که حاکمان محلی وفرماندهان مقتدردولتی وزورمندان وطالبان از مزارع خشخاش انها مالیات دریافت می کنند.این خود نشان دهنده ای همان تعهدی است که بیروکراتها ی مرکزوولایات با توجه به درامد شان از کشت کوکنار، حاضربه مقابله ومبارزه علیه این پدیده مرگبار مواد مخدرنیستند. این عالی رتبه ها در واقع خود شان نه تنها مشوق های درجهت گسترش این مزارع می باشند ، بلکه پشتوانه های سیا سی اند که درپیوندمستقیم با مافیای مواد مخدرعمل می کنند وبه طورنامرئی وبعضاً علنی عملیات قاطع مبا رزه علیه مواد مخدررا فلج می نمایند. یکی از مهم ترین دست آورد ما فیا مواد مخد ر، درچنگ داشتن قد رتمندان سیاسی در یک دولت است. چون از این طریق می توان تجا رت ودرامد شان را توسعه دهند وهم از خطردر دام افتیدن رهایی یابد.از سوی د یگریک قرارداد نا نوشته میان طالبان ، القاعده  که نیاز به سلاح وتجهیزات دارند،تا با دولت افغا نستان وجامعه جهانی بجنگند ؛ اما انها بخش عظیمی از مزارع خاشخاش را دراختیار دارند. مافیای مواد مخدرنیاز به رونق دهی با زارخویش دارند چون ما مورین عا لیرتبه به عنوان شریک سومی از انها حما یت می کنند واین شریک در برخی موارد نقش میانجی میان طالبان ومافیا مواد مخدررا نیزعهده دار می گردد. ما با این باورهستیم انا نیکه بار مسئولیت را بگردن مردم افغانستان می اندازند وخود را قهرمان ( مبارزه علیه موادمخد ر، فساد اداری، وتروریزم) می دانند ، همانهای هستند که چرخ های نظم کهن وجدید را بگردش در آ ورده توسط  ایجاد حکومت های  ضعیف ووابسته، نکبت ودهشت وکشتاروانواع ستم واستثمار را براکثریت مردم جهان تحمیل نموده وحافظان اصلی مناسبات پوسیده وارتجاعی می باشند. سردمداران به اصطلاح مبارزه علیه مواد مخدرخود سوداگران مرگ اند ، دولت ها بزرگترین سا زما نده گان شبکه های تولید وبخش مواد مخدربوده ومی با شند. تاریخ بیاد دارد که بریتانیا چگونه کشت خشخاش وقاچاق مواد مخد ررا به قیمت جان انسانها (( جنگ تریاک)) را درچین براه انداخت ، وتاریخ بیاد دارد که چگونه از اجساد سربازان  کشته  شده شان درجنگ ویتنام برای جا ی سا زی وحمل مواد مخدردر تابوت ها استفاده می نمودند. درمنطقه وهمسایگی ما کشورایران هم مدعی مبارزه علیه مواد مخدر می خواهد خودرا مطر ح کند ؛ درحالیکه تاریخ شاهد عمل کرد د یروز وامروزایران است که چگونه پاسداران از یکسو خلق ترکمن را به گلوله می بستند واز طرف دیگرعلناً در بخش مواد مخدردر منطقه می پرداختند، سربازان از جبهه جنگ برگشته به خوبی می دانستند که چه کسانی منبع بخش مواد مخدردر جبه های جنگ بودند؛ وچه کسانی به همراه دو الی سه هزارنیروی نظامی در کرد ستان هیروین را هم چو نقل ونبات حتی ارزان تراز قیمت سگرت در بین عساکروجوانان (کرد) پخش می کردند، کمترکسی است که نداند چگونه سرنخ هریک از شبکه های پخش مواد مخدربه یک رئیس کمیته ویا یک آخوند ، صاحب مقام در جمهوری اسلامی ایران وصل نباشد.   

دولت مردان د یروزوامروز ما درطی 15 سال نظربه تحلیل صا حب نظران سیاسی واقتصادی واندیشمندان داخلی وخارجی نتوانستند برای ا نکشا ف وباز سازی اقتصادی ومبا رزه علیه فساداداری ستراتیژی ملی همه جانبه ایجاد کنند. اکنون جای دارد تا با ایجاد فرصتهای جدید وکمک های بد ست آمده، وتجدید نظر شخص رئیس جمهوردرتمام سا حا ت کا ری تحرکات نوید بخش بمشاهده میرسد؛ به شرطیکه درین تحرکات قالب های پوشالی وتحمیلی تیمی داخلی را بشکند وبا قا طعیت با هرنوع تهدیدات مصنوعی مخا لفین داخلی وخارجی مقابله کند. باید با درنظرداشت هرنوع مشکلات وپرابلمهای اشکار وپنهان زمان باقی مانده را کمایی کند؛ تا از یک طرف جلوی اشتباهات که از مردم ما قربانی های بی شماری گرفته است، جلوگیری شود ؛ برای تحقق وایجا د یک اداره سالم ومبا رزه علیه فساد اداری به یک تحول بنیادی فکری وفرهنگی که ذهنیت هارا بسوی معیارهای اسلامی وملی، چون : عدالت ، تقوا، اخلاق ، صداقت،تنفیذ قانون، احترام به مقام انسان وانسانیت ، عدم تبعیض در اجرای اموراربا ب رجوع واستخدام بدون تعلقات قومی، زبانی ، منطقوی ومذهبی ، احترام به دانش ومسلک تخصصی ، این همه ارزشها ومعیارهای قبول شده باید در اینده کاری شما در دادگاه عدل الهی ووجدان انسانی این ود یعه خداوند(ج) محک زده شود

 

 

 


بالا
 
بازگشت