عبدالقیوم میرزاده

 

سُرنا و غوغای غرب درست مخالف منافع ملی کشور ما سیر دارد

از آغاز گماشته شدن آقای زلمی خلیل زاد نماینده وزارت خارجه امریکا برای ( صلح افغانستان)  و پخش اخبار این مذاکرات در مطبوعات تقریبآ همه رسانه های غربی خاصتآ بی بی سی،  صدای امریکا، صدای آلمان و سایرین تلاش دارند برای اغوای مردم و فریب اذهان عامه اقدامات مدبرانه دولت افغانستان را در قبال مذاکرات زلمی خلیل زاد با طالبان و اقدامات پاکستان که همه در راستای منافع ملی کشور از جانب دولت افغانستان راه اندازی میگردد رنگ و صبغه دگر داده و آنرا شیادانه اقدامات شخصی  رئیس جمهور برای دوام قدرت خودش تداعی میکنند. که سوگمندانه عده از مفسرین داخلی نیز بدون دقت و ژرف نگری مسایل در راستای منافع ملی زیر دیکته این اغوا گران به تفسیر های مشابه رسانه های غربی پرداخته آب به آسیاب دشمن میریزند. بیایید به نظریات، اقدامات و رویکرد های دولت افغانستان در قبال مذاکرات آقای خلیل زاد  با طالبان و شراکت مداخله گرانه پاکستان با این پروسه بنگریم و بعد از تحلیل آن ببینیم که به کدام استنباط میرسیم:

رئیس جمهورافغانستان در بیانیه‌ای به‌مناسبت گفت‌وگوهای آقای خلیل زاد نماینده وزارت خارجه امریکا با طالبان، از گروه طالبان خواست که با دولت افغانستان مذاکرات جدی را آغاز کنند، چرا که این کشوربه صلح فوری ولی باتدبیر نیازمند است.

رئیس جمهور همچنان در رابطه با مذاکرات خلیل زاد بیان داشت که تعهد ما این است که صلح را تآمین کنیم و جلو هر گونه فاجعه احتمالی و فرو پاشی سیستم را بگیریم. من به عنوان رهبر افغانستان از نقش فعلی منطقه و جهان آگاهی کامل دارم و این را هم خوب میدانم که خطرات و تهدیدات احتمالی بعد از توافقات صلح کدام ها اند. او خطاب به طالبان گفت از برنامه های شوم بیگانگان خارج شوید، اراده افغانی خویش را تمثیل کرده به خواسته های افغان ها لبیک بگویید.

رئیس جمهور داکتر اشرف عنی در صحبت دیگری گفت ارزش هایی وجود دارند که غیر قابل بحث اند، منافع ملی کشور، وحدت ملی، حاکمیت ملی، تمامیت ارضی، دولت مرکزی قوی و رعایت حقوق اساسی اتباع از جمله ارزش هایی اند که غیر قابل انکار و غیر قابل سازش بوده و تحت هیچ شرایطی نمیتواند مورد معامله قرار گیرند که روابط افغانستان با شرکای بین المللی و منطقوی بر همین اصل یعنی منافع ملی کشور استوار میباشد.

رئیس جمهور داکتر اشرف غنی در جای دیگر در صحبتی بیان داشت من در برابر سرنوشت ۳۵ میلیون افغان مسُولیت تاریخی دارم تا ضمانت مطمیُن برای صلح پایدار وجود نداشته باشد، این صلح نیست بلکه تسلیمی است. ما برای صلح به هر قربانی حاضریم اما تسلیم کسی  نمیشویم.

رئیس جمهور در جای دیگر به صراحت بیان داشت که منابع تمویل و تجهیز طالبان و نقش پاکستان در زمینه به بحث ملی و همگانی گذاشته شود. همچنان رئیس جمهور به طالبان پیشنهاد مسؤلانه ارایُه کرد که آتش بس برقرار گردد و گفتگوی مستقیم با دولت آغاز گردد و در صورت توافق زمینه این مذاکرات را دولت فراهم میگرداند. اگر مذاکرات دوحه روی مسُله جنگ در افغانستان صورت میگیرد پس طالبان با دولت افغانستان بایُست مذاکره کنند و اگر آنها حاضر نیستند با ما مذاکره کنند پس ما اصرار نداریم بلکه از خاک و سرزمین خویش دفاع میکنیم.

این بود مختصر گوشه ای از بیانات رئیس جمهور افغانستان در قبال مذاکرات نماینده امریکا با طالبان و حالا توجه بفرمایید به نظریات مردم افغانستان که در جریان نظرسنجی های مختلف از جانب مؤسسات غیر دولتی در کشور انجام پذیرفته است:

بربنیاد یک نظر سنجی که از سوی روزنامۀ هشت صبح و مؤسسه تحصیلات عالی خورشید با اشتراک ۳۷۱۷ اتباع افغانستان در یازده ولایت این کشورانجام شده است ۵۶.۱ درصد مصاحبه شونده گان بصورت جدی خواهان آن اند که  طالبان قانون اساسی کشور را پذیرفته و به زنده گی ملکی رو بیآورند. در همین حال ۶۰درصد مصاحبه شونده گان طالبان را گروه تروریستی و مزدوران خارجی گفته اند، ۱۴ درصد طالبان را عامل ویرانی، ۱۴.۸درصد این گروه را عامل خدشه دار ساختن باور های دینی مردم دانسته اند. ۷۴.۷درصد اشتراک کنندگان از اقدامات دولت افغانستان و نیروهای امنیتی افغان راضی و ۱۶.۸ درصد ناراض بوده اند. همچنان طی یک نظر سنجی دیگر جوانان چنین دیدگاهی را ارایُه کرده اند: ما نگرانیم، چون شهروندان مسئول هستیم. حقوقی را که در دوره‌های مختلف برای به دست ‌آوردن آن مبارزه کرده‌ایم در زمان حاضر، حداقل تمرین می‌کنیم. گروه طالبان در زمان زمامداری‌شان به این حقوق وقعی نگذاشتند. آنان جایگاه رفیع کرامت انسانی را که در اسلام هم به آن بسیار تأکید شده است به رسمیت نشناختند. امروز هم تغییری در آن موضع دیده نمی‌شود. بنابراین یک تعارض جدی بین طالبان و پاسداران حریم حقوق شهروندی وجود دارد. همچنان در این نظرسنجی زنان به این باور اند که هر گونه توافق سیاسی باید مشارکت و سهم زنان را در بازسازی به‌ رسمیت بشناسند، نه اینکه مانند گذشته بال پرواز زنان درعرصه‌های مختلف زندگی بریده و آن‌ها به حاشیه سقوط داده شوند. نمی‌توان به این مذاکرات امریکا با طالبان زیاد خوشبین بود، چرا که گروه طالبان دستاوردها و آزادی زنان را برخلاف ارزش‌های اسلامی می‌پندارند. بسیاری از زنان خوشبینانه به این مذاکرات نگاه نمی‌کنند، خاصتاٌ برای زن‌هایی که در دوران پس از حاکمیت طالبان توانسته‌اند به آن‌چه که آرزو داشتند، دست یافته اند. تنها با پیوستن یک و یا چند گروه مخالف نمی‌شود خوش‌بین به تامین صلح دایمی بود. به نظر گروه های زنان و جوانان زمانی صلح نسبی در افغانستان برقرار خواهد شد که از یک‌طرف، فکر طالبانی جامعه را تغییر دهیم و از جانب دیگر همگرایی را در سطح منطقه و جهان در رابطه به افغانستان بوجود بیاوریم. بدون در نظرداشت این موارد هرگونه چانه‌زنی‌ می‌تواند تامین کننده اهداف گروه‌ها و یا دولتی‌هایی باشد که سال‌ها دست به دهشت و وحشت زدند و حالا می‌خواهند که دستآوردها و ارزش‌های اساسی افغانستان را به معامله بگیرند. در گزارش یک نظر سنجی دیگر از سالهای قبل که از جانب چندین سازمان بین المللی چون مجتمع جامعه مدنی افغانستانACSF شبکه حقوق بشر، جامعه مدنی افغانستان ACSHRN ، کميسيون مستقل حقوق بشر افغانستان AIHRC ، اتحاديه ملی کار کنان افغانستان AMCA ، سازمان حقوق بشر و محيط زيست افغانستانAOHREP، شبکه زنان افغانستانAWN  ، مرکز انکشاف مهارتهای زنان افغان AWSDC ، سازمان اجتماعی فرهنگی جوانان افغانستانAYSCO، مرکز توسعه جامعه مدنیCSDC ، مرکز انکشاف و آگاهی مردم سنايی SDO ، گروپ همآهنگی عدالت انتقالیTJCG ، بنياد آرمان شهر و مشارکت سياسی زنان کمپاين WPPC   که تقریباٌ در تمام افغانستان راه اندازی شده  آمده است " در تمام 78 مباحثی که در تمام حصص افغانستان براه افتاد، افغانها اعم از زن و مرد به آنچه که مهمترين اجزای صلح با ثبات گفته میشود، پرداختند. آنها بيان داشتند که وخيمتر شدن اوضاع امنيتی، بی عدالتی و نبود حاکميت قانون، فقدان انکشاف اقتصادی، فساد گسترده در بين ادارات دولت و مقامات تنفيذ قانون، کيفيت پايين ارايه خدمات مانند معارف و صحت، بيکاری گسترده، حمايت ناچيز از رعايت حقوق بشر و حقوق زنان، تبعيض، يکجا با مداخله کشورهای خارجی در امور داخلی افغانستان به ويژه کشورهای همسايه عوامل عمده تداوم جنگ و بیثباتی در افغانستان میباشد. مردم قوياً اظهار داشتند که دولت نيازمند است تا اين عوامل را به حيث اجزای اساسی برای رسيدن به صلح پايدار در نظر گيرد. يک خانم خانه از ولايت کندهار احساس عمومی را تبارز داد که تقريباً در همه گفتگوها به آن اشاره شده است: "صلح بمعنی کشتن مردم بیگناه و سوء استفاده از منابع اين کشور نيست. صلح بمعنی کار کردن، دست بدست دادن تمام مردم با هم يکجا، زن با زن... پاکستان با افغانستان، بين المللی و ملی و برادر با خواهر است. همه يکجا کار کنند تا کشور را بسازيم و سخت بکوشند تا معارف، اقتصاد و صحت را ارتقا دهند." مردم به آنچه که ريشه های جنگ تصور میگردد تمرکز داشتند. برنامه هايی که به اين عوامل رسيدگی نمايند ميتواند همچنان پلان يا اهدافی برای آينده پروسه صلح ترسيم شود، چنانچه يک معلم از ولايت کابل گفته است: "جنگ در افغانستان مانند يک آفت مزمن است، هرگاه يک داکتر علت مريضی را نفهمد اين مشکل خواهد بود تا آنرا تداوی کند. نخست ما بايد علل و ريشه های جنگ را بدانيم، فقط در آنصورت قادر خواهيم بود تا راه حل را پيدا کنيم و تنها در آنصورت صلح خواهد آمد." هر چهار اجزاء و يا پايه های يک صلح پايدار توسط تمام افغانها اعم از مرد و زن و جوان در گفتمان مردم مفصلاً ذيلاً بيان گرديده که شامل: ايجاد امنيت، برخورد در برابر فساد، بیعدالتی و فقدان حاکميت قانون، واقعبينی انکشاف اقتصادی و عدالت اجتماعی و ترويج و حمايت از حقوق بشر، بشمول حقوق زنان، میباشد."  اگر ملت ما چنین می اندیشد که ما در فوق مشت نمونه خروار ارایُه کردیم و مردم اعم از زن و مرد خواسته های برحق شان را همان گفته اند که رئیس جمهور طی بیاناتی به مناسبت های مختلف اما همه در قبال مذاکرات نماینده وزارت خارجه امریکا با طالبان  ایراد کرده اند. پس کجایی از این بیانات  غرض تداوم قدرت شخصی رئیس جمهور نشانی گردیده است؟

بناٌ به این نتیجه میرسیم که خواست برحق مردم ما در گام نخست ختم جنگ و تاُمین امنیت سراسری و ایجاد فضای زنده گی آرام میباشد اما این خواست را مردم نه به قیمت تسلیمی  خویش و سپردن سرنوشت خویش  به پاکستان و نیرو های متحجر بنیاد گر طالب که آنها همه بدون استثناُ مخالف همه آزادی های انسانی و حقوق زنان هستند، میباشند. اما اینکه رسانه های غربی و مفسرین داخلی شان چرا مسُله را سرچپه تبلیغ میکنند پُر واضح است، رسانه های غربی تقریباٌ همه در زیر دیکتات ایالات متحده امریکا و کمپنی های بزرگ که به نحوی از انحا در این استراتیژی ها سرمایه گذاری کرده اند، قرار دارند. در باره مفسرین داخلی که در راستای تبلیغات رسانه های غربی بر خلاف منافع ملی و خواست مردم تفسیر هایی مینگارند گرچه  تعداد شان بسیار اندک است بیشتر متعصبین قومی، زبانی و آنهایی که افکار تفرقه افگنانه قومی و زبانی را نشخوار میکنند شامل میگردد. این عناصر به دستور بیگانه گان و یا نا آگاهی  از منافع ملی در چنین لحظات سرنوشت ساز کشور هم به تبلیغات خصمانه مبادرت ورزیده و بزعم خود شان از اتحاد مردم جلوگیری میکنند.  اما خوشبختانه امروز مردم ما از آگاهی بیشتر برخوردار اند و قدرت تشخیص شان بهتر گردیده است و همچنان فضای بین المللی نیز بر خلاف خصم افغانستان سیر میکند. نمایندگان اتحادیه اروپا تقریباٌ اکثریت خواهان حل مسایل افغانستان زیر نظر دولت افغانستان و خواست بر حق ملت افغان میباشند. سیر حوادث در منطقه ما نیز به نفع مردم افغانستان در انکشاف است. آنچه در این زمان بسیار سرنوشت ساز از اهمیت فوق العاده برخوردار میباشد همانا اتحاد همه لایه ها، اقشار، سازمانهای سیاسی و اجتماعی، اتحادیه ها و در یک کلام همهٌ مردم در راه منافع ملی برای تحکیم حاکمیت ملی و حفظ دستآورد های دیموکراتیک و آزادی های مردم میباشد.

مورخ ۷ اپریل ۲۰۱۹ هلند

 

 


بالا
 
بازگشت