سید داوود مصباح

 

Sunday, April 21, 2019    

انقلاب ثور

انقلاب ثور : ما چرا انقلاب ثور می گوئیم ، اما تکنوکرات ها و چپ های بریده آن را کودتا می نامند . اصل موضوع ریشه ای علمی دارد که اکثر جوامع منظور عوام و حکومت گران آن مفهوم انقلاب را علما درک نمی کنند و چپ بریده هم تحت تأثیر تبلیغات عامیانه قرار گرفته ، فکر می کنند که ، تنها انقلاب بر اساس خیزش عمومی مردم بوده می تواند . در صورتی که مردم یعنی عوام از انقلاب چیزی نمی دانند . خیزش های مردمی زیادی در گوشه و کنار جهان رخ داده که هیچ کدام شان مفهوم انقلاب را نمی دهد ، بلکه جنبش های توده ای به هدف های مختلف اقتصادی و یا سیاسی برای مطالبات معین در چارچوب همان نظام های طبقاتی و سرمایه داری و یا نیمه سرمایه داری ، رخ می دهد . مثلا حرکت جلیقه زرد ها در فرانسه یک جنبش مطالباتی اقتصادی و سیاسی می باشد ، نه مقدمات یک انقلاب کارگری و آگاهانه اجتماعی . در افغانستان سال پار ، به خیابان آمدن یک بخشی از جامعه بنام جنبش روشنایی و بعد جنبشی بنام تبسم . این ها انقلاب و یا مقدمات یک انقلاب بوده نمی تواند . چون طبقه ای کارگر و یا یک حزب پیش آهنگ طبقه کارگر آن را رهبری نکرد و آن مطالبات در چوکات همین نظام موجود بود . کدام بر اندازی و مطالبات تغییر سیستم از سرمایه داری دنباله رو به سوسیالیسم نبود و نمی تواند باشد .

پس انقلاب چیست ؟ انقلاب عبارت از یک تغییر کیفی از کهنه به نو است . پیدایش یک کیفیت نو همیشه رهبری شده و ناگهانی و آگاهانه است که حزب پیش آهنگ طبقه کارگر در رأس و رهبری آن قرار می گیرد . این در صورتی است که تغیر کیفیت نو بجای کهنه در یک پروسه تدریجی بر طبق رهبری جزب پیش آهنگ طبقه کارگر با سرعت یا به کندی به تناسب درک توده ها و عوام و مداخله یا عدم مداخله ای بیرونی صورت می گیرد . با در نظر داشت ماتر یالیسم تاریخی ، انقلاب های اجتماع مربوط به قوانین دیالکتیک عمل می کند ، نه خود سرانه ونه خود بخودی و غیر آگاهانه . شکل و مضمون انقلاب هم یک روزه تکمیل نمی شود ، بلکه در طی یک پروسه آگاهانه و رهبری شده به پیش می رود .     

آنقلاب :  « انقلاب یک تحول کیفی و بنیادی ، یک چرخش عظیم واساسی در حیات     Revolution

جامعه است . معنای انقلاب در علم جامعه شناسی عبارت است از سرنگونی یک نظام اجتماعی کهنه وفرسوده وحکومت طبقه یا طبقات میرنده و ارتجاعی وجاگزین کردن آن به نظام اجتماعی نو و مترقی و حکومت طبقه یا طبقات مترقی و بالنده » { واژه نامه سیاسی و اجتماعی ، هوشنگ ناظمی ( امیر نیک آیین )

بر این اساس انقلاب ثور با در نظر داشت ظرافت تعریف و تفسیر از انقلاب های اجتماعی یک رخ داد کاملا بر اندازی یک نظام کهنه ارتجاعی ضدملی و مستبد و مطلقه ای خاندانی با روپوش جمهوری در افغانستان بود ، به دلایل زیر :

1 -  کهنه ، بخاطر این که در سیستم جمهوری تغیراتی اجتماعی و مناسبات نوی نسبت به زمان پادشاهی خاندان یحیی رخ نداد .

 2 – ارتجاعی ، بخاطری آن ، که این جمهوری تمام مناسبات کهنه خوانوادگی ، قبیلوی ودودمانی ، فیودالی ، اقتصاد تجاری ، رهن خواری و ارباب رعیتی و مناسبات بیروکراتیک وحفظ سرداران و بیروکرات های قبلی در ادارات دولتی را کاملا حفظ کرده بودند .

3 -  ضد ملی ، این که با ادامه سیاست کاست دولتی یک خاندان ، ملیت های تاجک ، ازبک و هزاره و دیگران در دولت و مناسبات سیاسی و حکومت ، جای پایی نبود . اشتراک ملی در امور سیاسی و اجتماعی و دولتی گنجانیده نشده بود . مثل زمان سلطنت فرزندان اقوام و ملیت های ذکر شده ، در دانشگاه و لیسه حربیه و دانشگاه حربی پذیرفته نمی شد .

 4 - در جمهوری سرداری افغانستان ، از اتحادیه های صنفی طبقه کارگر ، مبارزه طبقاتی و حقوق شهروندی ، مساوات وبرابری خبری نبود .

 صدها دلیل وجود دارد که جمهوری سرداری یک تحول کمی و کیفی در اوضاع جامعه نبود.  با آن هم حزب دموکراتیک خلق افغانستان از نظام جمهوری که توسط حزب غرزنگ ملی به پیروزی رسید ، دفاع می کرد ؟ بخاطری که انقلاب ملی دموکراتیک از وظایف اساسی بورژوازی است . در حالی که سردار محمد داوود خان آن را انقلاب ملی می نامید و ملی دموکراتیک نمی گفت ،با آنهم حزب از آن  حمایت می کرد . باید نظام جمهوری با در نظر داشت شرایط عینی جامعه سنتی افغانستان وظایف تاریخی خود را به انجام می رسانید و تحت تأثیر تبلیغات امپریالیسم و ارتجاع منطقه قرار نمی گرفت و با تعامل با نیروهای پیشرو و طبقه کارگرو حزب پیش آهنگ آن رسالت تاریخی بورژوازی را انجام می داد . آما سردار محمد داوود خان ، این پیروزی و استقرار جمهوری را طبق پلان های پنج ساله ای که طرح شده بود به پیش می برد . اما سردار خود سر ومغرور این رسالت بورژوازی خود را قربانی خود خواهی های خوانوادگی و طایفه ای خود ساخته و این رسالت بورژوازی ملی را به پای امپریالیسم افگند و قربانی کرد . حزب دموکراتیک خلق افغانستان از وظایف و رسالت انقلابی خود می دانیست که از جمهوری نو به میان آمده و برنامه های تنظیم شده ای بورژوازی ملی دفاع نماید . چنانچه ، چندین کود تا های را که از جانب نیروهای واپسگرای دولتی ، با اشتراک باند های اخوانی علیه بر اندازی جمهوری نو پای افغانستان صورت گرفت ، خنثی نمود و بر ضد آن از جمهوری دفاع کرد . سرانجام سردار مغرور با گرفتن 250میلیون دالر از سیا توسط شاه ایران و امید بستن با وعده های نقدی عربستان سعودی و امپریالیسم امریکا و دیگر اقمار آن ، علیه طبقه کارگر و حزب پیش آهنگ آن ( حزب دموکراتیک خلق افغانستان ) دست به حمله زد که حزب برای دفاع از خود که حق مسلم آن بود ، برای دفع خونتای که می خواست اعضای حزب را از رهبری تا کوچکترین اعضای حزب دموکراتیک خلق افغانستان به راه اندازد ، خود به چاله افتید و در مقابل دفاع مسلحانه اعضای نظامی حزب از پا افتید . این قانون دیالکتیک است که تضاد با هم تلفیق نمی شود ، بلکه در جنگ اضداد یکی باید حذف شود که ار لحاظ ماهیت کهنه و متضاد با شرایط زمان است . سردار مغرور فریب خورده زمانی که در مقابل یک حزب جوان کارگری قرارگرفت باید یک جانب حذف می شد . سردارکهنه اگر پیروز می شد تا آخرین فرد حزب دموکراتیک خلق افغانستان را به قتل می رسانید . چون شیر پیر مغرور خود بدام افتید ، دیوانه وار خود و فامیل خود را به رگبار بست .  در مبارزه سیاسی حساب شده ، این قوانین اضداد است که عمل می کند ، و کسی مانع این روند شده نمی تواند و با آنانی که در مرگ سردارمحمد داوود خان اشک تمساح می ریزند ، از این قوانین نبرد اضداد بی خبر اند . با در نظر داشت قوانین دیلکتیک ، هر انقلابی قهر آمیز یا مسالمت آمیز ، ممکن با یک حرکت سریع و حساب شده به پیروزی برسد ، اما اهدافی را که آن انقلاب دارد ، زمان بر است و زمان طولانی تری را در بر می گیرد . وقتی پیروزی آن انقلاب اعلام می شود که اهداف تعیین شده ای آغازین تحقق یافته باشد . انقلاب اکتوبر 1917( 7نوامبر ) اتحاد شوروی آغاز کار بود و پیروزی آن سالها ادامه یافت با شرایط دشوار و کمی و کاستی های فراوان . مثلا می خواهی آب مقطر بدست بیاوری باید آب را روی اجاق گذاشته بگزارید که آب به جوش بیاید . زمانی که آب به جوش آمد ، در حقیقت یک انقلابی رخ داده ، اما هدف شما آب مقطر است ، پس زمان می برد تا آب آرام جوشیده به بخار تبدیل شود ، تا هدف شما بر آورده گردد . بر اساس قوانین اجتماعی نیز از زمان پیروزی نو بر کهنه انقلاب آغاز می شود و تکمیل آن بر آورده شدن اهداف تعیین شده می باشد . انقلاب ملی دموکراتیک که یک مرحله بسیار عمده ای گذار از بوژوازی ملی به سوسیالیسم است ، زمانی را در بر می گیرد که شرایط گذار به سوسیالیسم آماده گردد . در این بستر طولانی ملی دموکراتیک ، انقلابیون و حزب طبقه ای کارگر ، نمی توانند که بر اساس فرمان ها ، شرایط را بوجود آورد . شرایط اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی .  فرهنگ سنتی توده های عقب افتاده ، خیلی کار دشوار و پرحادثه می باشد .

 انقلاب ثور :به دلایل ذیل این رخ داد بزرگ تاریخی انقلاب ملی دموکراتیک بود که :

1 -  یک حزب پیش آهنگ طبقه ای کارگر و انقلابی در روز روشن بدون پنهان کاری و توطئه، در دفاع از حزب پیش آهنگ طبقه ای کارگر دستور قیام را صادر کرد و نیروهای نظامی عمل کننده عضو حزب انقلابی بودند . در جریان قیام انقلابی تمام جریان انقلاب را حزب دموکراتیک خلق افغانستان رهبری و نظارت می کردند . از ساعت 11 روز آغاز و عصر به پیروزی رسید که در جریان این مدت علاوه بر اعضای نظامی ، اعضای ملکی حزب اشتراک فعال داشتند . نگارنده که مسئول روابط بخش ملکی با نطامیان حزب بودم در پیش روی وزارت عدلیه در کنار میدان پشتونستان اجرای وظیفه می نمودم ، که در جریان کار انقلاب ، توده های مردم در محل حضور پر رنگ داشتند و منتظر پیروزی انقلاب بودند .

 2 -  از آغاز انقلاب تا بعد از پیروزی یک ساعت هم رهبری بدست نظامیان نبود ، بطور کامل حزب در رأس رهبری قرار داشت . حزب واحد دموکراتیک خلق افغانستان ، حزب پیش آهنگ طبقه ای کارگر میهن ، انقلاب را هدایت و مدریت می کرد .

3 -  ساعت چهار بعد از چاشت ، اعضای حزب ، نمایندگان کارگران و شهریان کابل در پارک زرنگار تجمع و با سخنرانی ها و شعار ها و خروش و شادی مردم استقبال گردید . مردم به یکدیگر پیروزی انقلاب را تبریک می گفتند و شرینی و نقل پخش می کردند .            4 -  در جریان انقلاب ، هیچ دکان و مغازه ای بسته نشد و مردم در خیابان بی صبرانه منتظر اعلام پیروزی انقلاب بودند . رادیوکابل پیهم آهنگ اتن ملی را می نواخت و شهر غرق در خوشی بود .

 5 -   هر قیام بنا به نیروی رهبری کننده ، شهرت و ماهیت مادی و معنوی دارد ، چون انقلاب توسط یک حزب انقلابی با اهداف روشن انقلاب ملی دموکراتیک ، رهبری می شد ، لذا بطور طبیعی انقلاب نامیده می شود .

 6 -  انقلاب ثور یک تغییر رژیم ساده نبود ، بلکه یک تغیر اساسی و بنیادی در تمام بخش حیات سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی ، جامعه بود . از لحاظ سیاسی تمام ملیت ها و اقوام در تمام امور دولتی و ملی اشتراک داده شد . و برادری و برابری تمام مردم افغانستان در عمل مورد اجرا قرار گرفت و در وزارت خارجه و نمایندگی های سیاسی حق کار به تمام افراد واجد شرایط مساعد گردید . در بخش اقتصادی تقویت سکتور دولتی تقویت و در بخش سکتور خصوصی و سرمایه گذاری ها تشویق و مورد حمایت قرار گرفت و صدها پروژه انکشافی روی دست گرفته شد . در بخش زراعت کوپراتیف های دهقانی و زراعتی بوجود آمد و برای اصلاح و تغییر سیستم کشاورزی کارهای بنیادی صورت گرفت . در بخش کار صدها اتحادیه ای کارگری و صنفی بوجود آمد . در راستای اجتماعی ، توده های میلیونی مورد توجه قرار گرفت ، خدمات صحی وبهداشتی رایگان ، آموزش و پرورش از کودکستان  جذب تمام فارغان تحصیلات عالی ومتوسط در کار و صدها کار خدماتی به مردم میهن بدون تفکیک قوم و نژاد و زبان وغیره .

 7 -  آن انقلاب بود که از یک اداره پرتعصب ، راشی ، فاسد و ضد مردمی ، چنان اداره ای بوجود آورد که در سراسر ادارات کشور ده افغانی کسی رشوت گرفته نمی توانیست . در هیچ اداره کسی جرئت نمی کرد که از مراجعین بپرسد که ، از کجا هستی و از کدام قوم ؟

خلاصه دلایل زیادی وجود دارد که اصالت و ماهیت انقلاب هفتم ثور 1357خ را ، تثبیت و توضح نماید . رژیم ملی دموکراتیک افغانستان ، انقلابی بود که امپریالیسم جهانی در رأس امپریالیست های یانکی امریکای شمالی را بیقرار ساخت و نتوانیست آن را تحمل کنند و دست به مداخله و تحریکات و جنگ نیابتی توسط مزدورانی ارتجاعی و اخوانی افغانی زدند .      حال ، چرا امپریالیست ها ی امریکا و شرکای جنایت کار شان می خواهند ، گروه متحجر طالبانی را دوباره روی صحنه بیاورند و شریک جرم این چهل دوزد حاکم در قدرت بسازند بخاطری که تازه داشت جوانان افغانستان در کنار اجزاب مترقی ووطن دوست و ملی ، مبارزه ای ضد امپریالیستی و ضد ارتجاع داخلی را سازماندهی و راه اندازند . برای سرکوب نرم و بی صدای این جنبش و رستاخیز ملی گروه متحجر طالیبی و تروریستی را به کمک و همکاری تنظیم های چوروچپاول در قدرت بیاورند .

 این سناریو و حکومت سازی های امپریالیسم ، یک آژیر هوشیار باش به نیروهای مترقی و ملی میهنی می باشد . باید هوشیار بود و در کسترش و عمق جنبش توجه صورت بگیرد . یادو خاطرات انقلاب ثور و حزب دموکراتیک خلق افغانستان گرامی باد و برای فعالین حزب دموکراتیک خلق افغانستان ، حزب های مترقی و کارگری میهن و تمام نیروهای ترقی خواه و میهن دوست و جوانان پیشرو و جنبش های آزادیبخش و رهایی بخش افغانستان ، سال روز انقلاب ثور را تبریک عرض میداریم . با ادای احترام به موئسسین و رهبران حزب دموکراتیک خلق افغانستان ، به ویژه نورمحمد ترکی اولین رهبر منتخب کنگره و ببرک کارمل فقید منشی حزب ، یاد و خاطرات شان گرامی باد .                                                                  

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت