احمد سعیدی

 

با طالبان مصالحه میشود یا معامله؟

اواخر ماه های سال گذشته و آغاز سال جاری روز ها و هفته های تقویت مورال گروه طالبان شمرده میشود. طی ماه های گذشته علاوه از نشست مسکو که به ریاست آقای حامد کرزی با طالبان صورت گرفت داکتر زلمی خلیلزاد نماینده وزارت خارجه امریکا در امور صلح افغانستان نیز بر علاوه سفر ها و دید و باز دید ها از کشور های مختلف روز های زیادی را در قطر با طالبان گفتگو و مذاکره داشت روز گذشته طالبان ادامه جنگ سال جاری خویش را الفتح نام گذاری نموده اند این در حالیست که مقامات امریکایی نیز از عدم پیروزی از طریق جنگ در مقابل طالبان سخن میگویند، از سوی دیگر هم دولت افغانستان اپوزیسیون سیاسی اشخاص و افراد مختلف در تلاش اند تا در میز مذاکره با طالبان حضور داشته باشند لویه جرگه مشورتی نیز بزودی بخاطر دیدگاه های مشخص در مورد صلح در کابل دایر خواهد گردید. از طرف دیگر با وجود همه تلاش ها و فشار های آقای زلمی خلیلزاد دولت افغانستان با اپوزیسیون بشمول کاندیدان ریاست جمهوری جهت مذاکره با طالبان به یک اجماع همگانی بخصوص بخاطر معرفی هئیت مذاکره کننده به توافق نرسیده اند خط قرمز حکومت افغانستان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مطرح نکردن حکومت موقت از طرف طالبان و پذیرفتن قانون اساسی و تحفظ دست آورد های 18 ساله گفته شده است.

طالبان نیز بر علاوه خروج قوت های خارجی امیدواری به تصاحب مکمل قدرت و حتی زمزمه های حکومت امارت اسلامی را نیز دارند. به عقیده من این وضعیت در حقیقت شبیه زمانیست که رژیم داکتر نجیب الله در آستانه سقوط بود، سقوطیکه تصامیم سیاسی داکتر نجیب الله عامل عمده آن بحساب میرفت. در همین مقطع میخواهم یار آوری نمایم که تصامیم اخیر بعضی از احزاب و شخصیت های مطرح در افغانستان مبنی بر مصالح و سازش با طالبان بدون قید و شرط کتله های بزرگ از مردم را مائل به سازش با طالبان نموده است که عاقبت آنرا تاریک می بینم.

از آنجائیکه طرح این سیاست ها از طرف طالبان و حامیان خارجی شان صادقانه نیست بدون تردید مردم افغانستان قربانی این بازی های غیرعملی خواهند بود. قوای ناتو و دولت افغانستان در حین عملیات مشترک نظامی از مذاکره و صلح با مخالفین نیز صحبت میکنند. خیلی شگفت انگیز است، اگر سیاست و فرهنگ طالبی و القاعده  داعش بدون قید و شرط شایسته صلح و اشتی است پس به عملیات نظامی کشور جهان با وعده ارسال نیروی بیشتر به افغانستان چه نیاز است.. از شعارهای دوگانه جامعه جهانی و دولتمردان افغانستان فهمیده میشود که ایشان در مورد مبارزه بافرهنگ طالب و القاعده، داعش و گروه های دیگر استراتیژی ثابت و مشخص ندارند. در یک کلام امریکایی ها از ادامه جنگ و ادامه حمایت از حاکمیت موجود به ستوه آمده اند حکومت و مردم افغانستان نیز  از حضور دوامدار قوت های خارجی دل خوشی ندارند هر کدام در پی یافتن بدیل اند یکی آشتی با طالبان را بهتر از معامله با خارجی ها میداند و دیگری هم در جستجوی معامله و یافتن التر ناتیف است.

طالبان مشارکت را نمی پذیرند: برخی ها گمان میکنند مذاکره و مصالحه با طالبان راه را بسوی صلح و اشتی و امنیت کامل باز خواهد کرد فرضیه که قطعا عملی نیست شناختی که من از طالبان دارم آنها مشارکت سیاسی را نمی پذیرند ایشان اصول دموکراسی ازادی بیان و حقوق بشر و حقوق زنان را مقوله های کفر آمیز می پندارند آنها نظام امارتی را بهترین نظام میدانند امارت اسامی که فرمانش بعد از آیات قرآن قدسیت دارد و باید عملی شود. لذا طالبان طرفدار نظام دکتاتور قاطع زیر فرمان یک شخص بنام امیر المومنین اند وعده گمان میکنند با تقسیم پست ها ی دولتی با طالبان آنها تن به صلح و سازش میدهند حرفیکه تعبیر عملی ندارد.

طالبان سیستم را قبول ندارند: برخی گمان میکنند اگر پست های وزارت دفاع و داخله یا تعدادی از وزارت ها و ولایت ها به طالبان تعلق گیرد ایشان در کنار دولت قرار میگیرند، نه خیر انها میخواهند نظام و سیستم خود را داشته باشند و تشکیلات هم به سیستم که خود شان میخواهند طالبان در مجموع سیستم فعلی را از بنیاد کفری دانسته قبول ندارند، لذا در مسئله صلح و مذاکره با طالبان دادن امتیازات نسبی مطرح نیست، بلکه مسئله دادن اختیار کل کشور مطرح است و باز هرکس بخواهد در پهلوی طالبان قرار گیرد با قبول شرایط میتوانند در پهلوی قرار گیرند. همین حالا عده زیاد در درون نظام طرفدار نظام به سیستم طالبان اند هر چند با غربی ها هم سر می جنبانند اما اهداف اصلی ایشان را طالبان بر آورده میسازند همان است که طالبان در جریان تمام فعالیت های دولت قرار دارند.

شعار صلح با طالبان هم پدیده تازه نیست: این مسئله واقعیت دارد که در زمانی حاکمیت آقای حامد کرزی هیئت دولت بریاست عبدالقیوم کرزی، مولوی شینواری مرحوم ، اسحاق نظامی ، مولانا فضل الرحمن ، قاضی سمیع الحق آفتاب شیر پاو، نواز شریف بنیان گذاران طالبان مهمان شاه وقت عربستان سعودی بوده اند و شاه عربستان سعودی نقطه نظر های دو طرف را گرفت بود، اما مذاکرات اساسی بخاطر صلح صورت نگرفته چون تصمیم تلفیق و صلح را کسانی میگیرند که در مقامات اردو و ISI پاکستان از صلاحیت و امکانات زیادی برخوردار اند و تا ادارات استخباراتی پاکستان تصمیم نهایی اتخاذ ننمایند همه دید و باز دید ها جز فریب و ضیای وقت چیز  دیگری نیست .

 

صلح و یا تسلیمی؟

صلح با طالب، داعش بشمول گروه های دیگر تروریستی اگر گروه های دهشت افگن از گذشته خود نادم نباشند و با حملات انتحاری و انفجاری برای همیش وداع نکنند در حقیقت به مفهوم صلح با فرهنگ انتحار انفجار، صلح با پدیده سر بریدن افراد بیگناه و گروگان زنان و کودکان و قتل عام مردم ملکی، قطاع الطریقی است صلح با فرهنگ آتش زدن مکاتب مدارس و قتل علماء و نماز گذاران و صلح با فرهنگ بم گذاری در محراب و مسجد وبالاخره صلح با دشمنان خدا اسلامیت و انسانیت میباشد. همه میدانیم که طالبان بار بار از طریق مطبوعات داوطلبانه مسئولیت قتل افراد ملکی و بیگناه را به عهده میگیرند و بر این اعمال افتخار میکند که شایسته و جدان هیچ موجودی در روی زمین نیست.

 

طالبان از کجا تمویل و تجهیز میشوند؟

ایا امریکا و جامعه جهانی نمیدانند که طالبان از کجا تمویل میشوند. اگر از طرف ایادی و متحدی امریکا تمویل میشوند پس بهتر است امریکا بازی موش و گربه را کنار بگذارد. و اگر از طرف مخالفین امریکا تقویه میشوند مانند بعضی از کشور های منطقه و فرا منطقه پس بهتر است امریکا شعار تهدید نیرو های داخلی را کنار بگذارند وقتی امریکا و ناتو توانائی مقابله با گروه های دهشت افگن را ندارند راه حل تنها مصالحه خواهد بود اما مصالحه نه در بدل نابودی هست و بود افغانستان واقعیت این است که مردم افغانستان اکثریت طرفدار ادامه جنگ و خون ریزی نیستند و تشنه صلح آبرومندانه اند اینکه بازی گران بیرونی در سرنوشت صلح آبرومندانه چه اهدافی را دنبال میکنند حرفیست که تا هنوز کمتر همه میدانند.

ورشکستگی اقتصادی امریکا در جنگ : اگر جنگ ناکام است صلح ناممکن باشد در انصورت گزینه تسلیمی با دشمن مطرح میگردد خوف ان میرود که غرب با این همه ساز و برگ نظامی با بهانه ورشکستگی نظامی روزی مانند روسها افغانستان را ترک و مردم را که زیر برنامه DDR و دایاک خلع صلاح نموده دست بسته تسلیم طالب نماید وبار دیگر افغانستان را به جنگ خانمان سوز داخلی مبتلا سازد این جنگ خیلی بها خطر ناک تر و خانمان سوز تر از گذشته خواهد داشت.

پیشنهاد من به مردم افغانستان این است که هم هوشیار باشند و هم بیدار مردم افغانستان به این نتیجه رسیده اند که غیر از اتحاد و همدلی نیروهای ملی و مردمی دیگر نیروی وجود ندارد که افغانستان را از بحران موجود نجات داده و این کشتی شکسته را به سر منزل مقصود برساند.

تمام توطعه گران باید باور داشته باشند که افغانستان سر زمین تسلیمی و اشتی با وطن فروشان نیست، این توطعه را که قدرت مندان موجود بنام مصالحه با طالب براه انداختند بزودی نتیجه مطلوبی نخواهد داشت، خدا نا خواسته با کوچکترین اشتباه میترسم که جنگ دیگر داخلی در انتظار مردم نباشد اما بخاطر صلح سرتاسری و دایمی امید به درگاه پروردگار و مردم خدا پرست افغانستان دارم .

 

 

 

 

 

  


بالا
 
بازگشت