احمد سعیدی

 

کشتی بی کد خدای افغانستان بکجا لنگر خواھد انداخت؟

در بارۀ اوضاع آشفته افغانستان ده ھا مقاله نوشتم ودیگران صد ھا و تا ھزاران تحلیل وتبصره را خوراک رسانه ھای صوتی تصویری وانتر نتی نمودند اما ھیچ یکی ازین رھنمود ھا با عث باز شدن روزنه امید در جهت رساندن این کشتی شکسته وبی کد خدا به ساحل نجات نشده است وحالا ھم سوال این این که این کشتی بی کد خدا ویا دارائی ده ھا کد خدای داخلی وخارجی چطور میتواند از شر طوفان ھا وحوادث گو ناگون و پیهم در امان باشد وبتواند سر نشینان را به محل مقصود برساند باز ھم مجبور میشویم به ادامه تحلیل ھا وپیشبینی ھای گذشته نظر خودرا با دوستان شریک سازیم.

این کشتی شکسته را چندین طوفان تهدید میکند وچندین کد خدای بی ھدف وخواب رفته ویا ھم کله شخ دارد که ھر کدام بنوبه خود آنرا بسوی نا معلوم جهت میدھد طوفان امنیتی، سیاسی ، اقتصادی وتلاطم جهل وبی فر ھنگی ھمه دست بهم داده این کشتی را به لرزه آورده اما عدۀ ای با گر فتن چکش چوبی بر میخ ھای لویه جرگه مشورتی واقشار مختلف جامعه میکوبند تا بتوانند از لرزش وترکش بکاھند اما هیهات که نتیجه دھد.

طوفان سیاسی: از ھمه توانها که بگذریم گرد باد ھای عملیات بهاری طالبان و مذاکرات صلح آقای خلیل زاد وطالبان زیر سایه درخت الفتح در قطر وشور اضظراب سیاسیون ویا اپوزیسیون بی بر نامه وتلاش ھای داکتر اشرف غنی با وزش تر فند جرگه از طوفان های است که ھمه روزه جهت ومسیر کشتی طوفان زده افغانستان را تغییر میدھد.اینکه نتیجه چه میشود خیلی روشن نیست ..ھر کدام مسیری را می پیماید .امریکا صلح میخواھد طالبان فتح وپیروزی واشرف غنی ادامه حکومت داری حال معلوم نیست کدام یکی ازین گزینه ھا مؤفق تر است وکدام میتواند کشتی به گیل نشسته وبی جهت را بسوی ھدف سالم به حرکت در آورد.

خلیل زاد: اینکه خلیل زاد مطابق ذوق ترامپ که تشنه کاھش ھزینه در بیرون از امریکاست یک پروژه پر در آمد ساخته شکی نیست.خلیل زاد که در زمان حکومت اوباما در حاشیه رانده شده بود با پیدا کردن لابی ھای تازه در دربار وزارت خارجه ترامپ دوباره توانست برای پروژه اش منظوری بگیرد واین پروژه را زیر نام صلح افغانستان وکاھش ھزینه امریکا آغاز کند وازین مجرا پول کافی و شهرتی بدست آورد.

اگر بگو ییم مد عیان صلح در داخل افغانستان بشمول آقای خلیل زاد ما نند اطرافیان شان در شعار صلح خواھی أھداف دیگری را دنبال میکنند ناشی از حس بد بینی به صلح نخوا ھد بود چون ھدف اساسی این مدعیان دنباله دار ساختن پروژه بخاطر کسب در امد ھای مالی ویا ھم شریک ساختن طالبان در قدرت بخاطر ضعیف ساختن یکتعداد زور مندانی است که از سال ھا بجان شان دندان تیز کرده اند و بنام جنگ سالار وجنایتکاران جنگی منتظر محاکمه شان در محکمه عدالت انتقالی اند.

دور نمائی سیاست طالبانی بعضی از خارجی ها و داخلی ها : سیاستمداران که بنام تکنوکرات از طرف آمریکا به افغانستان فرستاده شده اند از سابق سیاست ھمسو با طالبان ور وحیه مخالفت با نیرو های ضد طالبانی داشته اند معلوم است.

غربی ها پیش از سقوط حکومت طالبان قوماندان عبدالحق را بحیث وزیر دفاع انتخاب کرده بودند تا از ورود مردم شمال که سیاست ضد طالبانی داشتند به داخل کابل جلو گیری کنند اما این بر نامه شان با شهید شدن عبدالحق توسط طالبان خنثی شد و غربی ها با دل نا خواسته مجبور شدند نیرو های شمال را که با طالبان جنگیده بودند بپذیرند و با جبهه شمال کنار بیایند وبعد از چندی بخاطر ضعیف ساختن یک تعداد زور مندان شمال پروژه دی دی آر ودایاک را روی دست گرفتند تا با ایجاد خلاء امنیتی در دھات زمینه باز گشت طالبان وسر کوب زور مندان را مساعد سازند اما این سیاست شان تنها با عث تقویت طالبان شد وبخود شان ھیچ کمکی نکرد ومتعاقبا شورای عالی صلح را ب ھمین ھدف تا سیس کردند تا فر ماندھان طالبان را از زندان ھا آزاد وجبهات جنگ را بخاطر ضعیف ساختن نیرو ھای ضد طالبانی گرم نگهدارند..ملیونها دالر از ھمین مجرا غیر مستقیم به طالبان داده شد وقسمتی به جیب افراد رفت.جنگ وخشونت ھم بیشتر شد...

جلسات بی نتیجه خلیل زاد: طالبان بعد از نه ماه جلسات پیهم با نماینده امریکا وبرخی سیاسیون افغانستان توانستند بین کدر ھای دولت اختلاف ایجاد کنند ومردم را نسبت به حکومت تحت الحمایه امریکا بد بین بسازند وسر انجام با  فرارسیدن فصل بهار با اعلان عملیات الفتح از طرف طالبان برای مردم پیام پیروزی دادند وبطور خاص خلیل زاد را تهدید وبه امریکا  ئیھا چلنج دادند از قرائن بر میاید که فر جام این نشست ھا با یک جنگ خو نین وبی نتیجه رقم خواھد خورد..خلیل زاد ھم که تا سال پار بیکار و مصروف کار های شخصی بود یکبار دیگر ستاره اقبالش در خشید با ساختن پرو پوزل و وعده بر نامه کاھش ھز ینه امریکائیها در جنگ افغانستان وزارت خارجه آمریکا را قانع و وظیفه مامویت صلح با طالبان را بدوش گر فت. که گویا با ربع ھزینه جنگ میتوان به ھدف رسید .وی از بیکاری وبی برنامگی در دور اخیر بیش از دو ھفته با طالبان نشست وافسانه گفت. آن ھم پشت در ھای بسته آیا شما شنیده باشید در تاریخ که نماینده امریکا با فرد ویا نهادی بیش از چند ھفته مذاکره وگفتگو داشته باشد ؟...بعضی سیاسیون ذوقی وخوش باور که فکر میکنند با نزدیک شدن با نماینده امریکا صاحب منصب وچوکی میشوند بخاطر خوشبینی به امریکا فکر میکنند حالا آمریکا خواسته که صلح شود طالبان را بزور وادار میسازد به میز مذاکره بنشینند وپاکستان را ھم ادب میدھد خلاصه گپ خلاص است..اما باور کنید و یقین داشته باشید که این پروژه، به سر منزل مقصود نمیرسد و نماینده امریکا عنصر صلح وگفتگوی بین الا افغانی نیست فقط پروژه را طولانی میسازد ومصارف را بلند میبرد.احتمالا روزی نزد سنای امریکا به پاسخگوئی احضار شود.

سال 1398 خورشیدی واعلان عملیات الفتح توسط طالبان :

تا ثیر مذاکرات قطر افزایش مورال واعتبار طالبان را در صحنه سیاسی ونظامی در پی داشته ومردم خسته ھم با ابراز بیزاری از جنگ به مذاکرات مجهول ومبهم دوحه چشم دو خته اند و به ھمین دلیل هیچ نوع آمادگی در جهت دفاع از حکومت در حال سقوط وجود ندارد. حکومت که ھیچ نوع عدالتی را در جهت انکشاف ومشارکت سیاسی رعایت نکرده واین امر با عث شده تا با روحیه رزمی وداع گفته به ھر نحو ممکن خودرا با طالبان نزدیک سازند.

تا ثیر جرگۀ مشورتی: جرگه مشورتی جناب اشرف غنی شبیه لویھ جرگه داکتر نجیب است که در مقر دفتر والی وبرخی ولسوالی ھا رائی گیری وانتخابات را تمثیل کردند تا افرادی بنام عضو جرگه به کابل بیایند.وآنچه را که آقای اشرف غنی برای مشروعیت حکومت خود میخواھد از زبان افراد کم سواد ویا ھم کار مندان مطیع دولت بگوش مردم برساند.لذا این بازی ھا بحا آشفته وسیاست سر گر دان افغانستان ھیچ نوع کمکی نمیکند.این پروسه مانند پروژۀ جناب زلمی خلیل زالد ھیچ کمکی به صلح وتوسعه ملی کرده نمیتواند وبعد ازین مخالفت ھا روشنتر وتیز تر میشود.از وضعیت چنین بر میاید که تقابل داکتر اشرف غنی با دو ھمکار وھمفکر استراتیژیک  آن زیاد تر میشود. هم اپوزیسیون سیاسی ھم دولت حرف ھای علیه یکدیگر میگویند و سر انجام بحران ھمچنان ادامه دارد تا اینکه امریکا وپاکستان به یک نتیجه قطعی برسند وسر نوشت وتقدیر افغانستان را طبق دلخواه تعین کنند

 

  


بالا
 
بازگشت