اطرافی

 

خط استعماری ونام نهاددیورند

از نام آن معلوم است که دیورند یک خط استعماری است

افغانستان در سه جنگ، استعمار انگلیس راشکست داد و استقلال اش را از استعمار انگلیس بدست آورد.

ازادی افغانستان از سلطه استعمارانگلیس در بین مردم و جنبش های آزادی بخش ملی هندوستان تأثیرا ت شگرفی بجاگذاشت وبه نهضت استقلالطلبیدر هندوستان جان و سرعت بخشید که در رآس جنبش مذکور، فقید مهاتما گاندی قرار داشت  که جنبش عدم تشدد سراسری هندوستان را رهبری میکرد.جنبش سراسری هندوستان روز تاروز اوج گرفته میرفت که موجب ترس و هراس استعمار انگلیس گردیده بود. برای دفع آن به سیاست همیشگی خود تفرقه بینداز و حکومت کن متوصل گردید. بین مسلمانان و هندوها آتش نفا ق وخصومت ها را بر افروخت که زمینه آنرا از قبل  فراهم ساخته بود. با آنهم نهضت استقلال خواهی سراسری هندوستان با وسعت وقدرت خود به پیش میرفت. حاکمان انگلیس خود ها را در شکست نهضت سراسری عاجز و ناتوان یافتند. در صدد آن شدند که قلمرو اشغالی شان را تجزیه نمایند. در جریان درگیری های مسلمانان و هندو ها، مسلمانان از قلمروفعلی هندوستان به قلمروفعلی پاکستان نام نهاد مهاجرت داده شدند و در آنجا جابجا شدند. همچنان هندوها ازقلمروفعلی پاکستان نام نهاد به قلمروهندوستانمهاجرت داده شدند. در جریان این مهاجرت ها و جابجا شدن ها بیش از یک ملیون انسان ازهردو طرف کشته شدند. سرانجام هندوستان آزادیاش را از استعمار انگلیس بدست آورد.اما در یک قسمت از سرزمین های اشغالی انگلستان که مربوط به افغانستان و هندوستان بود کشورجدیدی راایجاد کردند که اسم آنرا پاکستان نام گذاری کردند. محمد علی جناح تعلیم یافته انگلستان را بحیث نماینده خاص خود در رأس دولت نام نهاد پاکستان مقررکردند. چون در قلمرو فعلی پاکستان کشور مستقلی وجود نداشت و اتباع بومی آنرا هم به کشور فعلی هندوستان مهاجرت داده بودند و در عوض مهاجرین  جدیدالورود هندوستان را در پاکستان جا بجا کردند، با تعویض مسلمانان  بومی و هندوهای  بومی به آسانی توانستند اهداف استعماری خود را دروجود کشور نام نهاد پاکستان عملی بسا زند که برای بقا و ادامه موجویت، نفوذ و حاکمیتخود درمنطقه به کشورمصنوعی پاکستان اشد نیاز پیدا کردند. زیرا استعمار انگلیس ازکشورهندوستان رانده شده بود و میدانستند که به کشور هندوستان باز گشت ندارند.

پاکستان یک کشورمستقل نبود و نیست که آزادی اش رااز استعمار انگلیس کسب کرده باشد. بلکه در اثر دسیسه استعمار انگلیس بوجود آمد.اما افغانستان که یک قسمت خاک اش را انگلیس ها غصب کرده بود حق داشت که سرزمین اشغال شده خود را دوباره به سرزمین اصلی افغانستان وصل و ملحق میساخت.

اما دولت مردان آنوقت افغانستان اراده آنرا نداشتند و یا توان آنرا نداشتند که خاموشی اختیار کردند

اگرامروز دولت پاکستان اتومی ودست پرورده انگلیس و امریکا روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی اش را با کشور چین و روسیه، رقیبان امریکا و انگلستان بر قرار ساخته است درعقب آن چه اهداف و برنامه ها ی نهفته است که به پاکستان این جرئت را داده است که با روسیه مخالف تاریخی انگلستان و امریکا داخل معامله راه بردی نظامی شود. هم چنان طالبان هم در صف و جبهه نظامی روسیه قرار گرفته اند  تخریب تونل های زیرزمینی در ولسوالی اچین ولایت ننگرهار سوالاتی را خلق کرده است که این تونل ها از جانب کدام قدرت، چه وقت برای کدام منظور و هدف حفر شده بود که مورد شدید ترین، بزرگترین و سنگین ترین حمله امریکا قرار گرفت.اگر هدف امریکا محو داعش بوده باشد به محاصره گرفتن مدخل تونل داعشیا ن را مجبورمیساخت که تسلیم شوند.به احتمال قوی دراین تونل ها معدن گران بها و ستراتژیک موجود بوده باشد که در اثر حفریا ت واستخراج آن این تونل ها حفر شده باشد که رمز وراز آن مخفی مانده بود  که برملاء نشود مورد هجوم امریکا قرار گرفت.  چرا این تونل ها از جانب استخبارات و مردم ما کشف و افشاء نشده بود که از جانب ترورستان داعش کشف گردید که قرار افواهات مقرنظامی خود را در داخل تونل ها انتقال داده بودند. اگر این ادعا حقیقت داشته باشد حمله بزرگترین بم امریکا هم داعشیان را از بین برد و هم راز پنهانی تونل ها را هم محو و نابود کرد..

 

امتیاز دادن بیش ازحد به سازمانهای افراطی  در دولت آقای اشرف غنی. تصفیه کدرهای قوم تاجک ،ازبک و جنبش روشنایی ازارگانها و بدنه دولت آقای اشرف غنی و قومی ساختن مقامات باصلاحیت اداری، اقتصادی ونظامی و امنیتی کشور. اعمار و دیوارکشی دراطراف خط دیورند از جانب پاکستان، فسخ خرید هلیکوپترهای روسی از جانب امریکا و تعویض آن به هلیکوپترهابی امریکایی از تغیرسیاست امریکا در افغانستان و منطقه نمایندگی میکند.این تغیرات راه بردی و تاکتیکی امریکا در افغانستان و منطقه چه عواقبی را برای کشور و مردم ما و بخصوص برای سه ملیون افغانهای معتاد به مواد مخدر حدث و گمان زده میشود که پای روسیه را باردیگردر جنگ افغانستان بکشاند و روسیه را در افغانستان زمین گیر کند. به گمان اغلب خواب دوران انقلاب و جهاد را می بینند. مردم افغانسان از امریکایی ها بسیار ناراض هستند دوره روابط افغانستان و شوروی وقت را دوران طلایی افغانستان میدانستند و حال هم علاقه مند هستند که با روس ها و باهمه کشورهای جهان روابط نیک وحسنه داشته باشند وسیاست عدم انسلاک تاریخی افغانستان را احیاو دنبال نمایند. اما امریکا آنرا نمی خواهد. گوتک های دست نشانده امریکا هم  آنرا نمیخواهند. ازهمین سبب است که آقای اشرف غنی دستگاه دولت خود را ضد روسی ساخته میرود.

در حالیکهِ روسیه به همکاری کشورهای منطقه صلح و امنیت را در افغانستان و منطقه میخواهند.و امریکا در آن اشتراک نکرد..

امریکا درمنطقه وافغانستان مرتکب اشتباهات راه بردی شده است که بالای دست نشناندههای خود، طبقه یک فیصد ها و جنگهای نیابتیسرمایه گذاری کرده و طبقه ۹۹ فیصدها را از خود رانده و نا راض ساخته است که مردم دوران فعلی حاکمیت امریکا را با دوران حاکمیت شوروی ها مقایسه مکنند که اززمین تا آسمان فرق داشت و دارد. در آن وقت طبقه یک فیصدها و ۹۹ فیصد ها وجود نداشت با همه یکسان برخورد میشد. آنروزها اردو وپلیس براوضاع مسلط بودند، مردم زندگی روزمره شان را به پیش می بردند، فقر، دربدری، بیکاری و گرسنگی، انتحاری و بم های جاده ی ونا امنی با رسوایی امروزنبود و یا نسبت به امروز بمراتب کمتر بود. چور و چپاول دارایی های عامه، کشت و قاچاق مواد مخدر در مناطق حاکمیت دولت بمراتب کمتر بود استخراج غیر قانونی و دست برد به معادن گران بهای افغانستان، فساد اداری رشوت و اختلاس به گستردگی امروز هیچ نبود

با صداقت وراستی بالای صلح کارمیشد. حالا همه چیز تخریب شده است. امید های صلح وآرامش مردم ما به یأس مبدل شده است

اکثریت مردم آگاه افغانستان اعلام جهاد را یک اشتباه تاریخی میدانند که کشور ومردم مارا به تباهی و دربدری کشانید و قدرت های استعماری را ازطریق دست نشانده هایشان بر کشور ما مسلط ساخت.ما با شوروی ها بیش ازدونیم قرن روابط استرتژیک ودوستانه داشتیم که افغانستان رادر بخشهای مختلف اقتصادی صنعتی، زراعتی و نظامی کمک نمود. افغانستان با کمک های همه جانبه شوروی تقریبن خود کفاء شده بود.

صلح، امنیت، ترقی و پیشرفت در کشور ما حاکم و مستقر شده بود. بد بختی کشور ما در تقابل انقلاب و جهاد آغازگردید. انقلاب سقوط کرد اما جهاد تا امروزادامه دارد که  فجایع را ببار آورده  که نتایج آنرا مردم ما با زندگی فلاکت بار و تهدید به مرگ احساس میکنند چاره دیگری ندارند.

 

در تاجکستان هم جهاد را علیه دولت  اعلام کردند . مجاهدینی که در افغانستان می جنگیدند به حمایت مجاهدین تاجکستان شتافتند عین شیوه جهاد را که درافغانستان انجام میدادند در آنجا نیز آغاز کردند. تخریب پل ها، پایه های برق، آتش زدن مکاتب، شفاخانه ها وغیره تأسیسات عامه و دولتی. بم گذاری های جاده ی و بم های انتحاری. مجاهدین تاجکستان متعجب شدند که اینها چه میکنند از نزد شان پرسید چرا اینها را تخریب میکنید و آتش  میزنید؟  ما بااینها هیچ مشکل نداریم مشکل ما با دولت است. جواب دادند که همین ها پایه های دولت را تشکیل میدهند اگر همین ها از بین برده شوند دولت سقوط میکند. مجاهدین تاجکستان که چند تنظیم بودند با هم نشستند، جلسه کردند و گفتند که اینها گروه نادان، بیعقل و بی عاطفهی هستند کهکشور شالن را بدست خود شان تخریب مینمایند.و مردم شان را به قتل میرسانند. باید اینها را از کشور خود خارج بسازیم. همه شان را رد مرز کردند. مجاهدین تاجکستان رفتند با دولت خودمصالحه کردند ودر صلح و آبادی کشور خود سهم گرفتند

امید است که آن عده مجاهدین افغانستان که در فکر وطن ومردم خود هم هستد ازمجاهدین تاجکستان عقل و پند بگیرند که ازاین بعد مردم مظلوم خود رابیش ازاین قتل نکند ووطن خود را خراب نکنند

 

حال در مقابل ما این سوال مطرح است که در برابر خط دیورند ما چه کرده میتوانیم و چه باید کرد

واقعیت امر اینست که بالای خط دیورند هم امریکا، هم انگلستان، هم پاکستان و هم افغانستان منافع دارند. جنرالان  روسی هم به دعوت پاکستان هم در این اواخر از اطراف خط دیورند بازدید نمودند. آیا امریکا، انگلستان حاضرمیشوند که از منافع راه بردی شان که درموجودیت خط دیورند دراین منطقه نهفته است عقب نشینی و صرف نظر نمایند. به گمان اغلب که ا ین یک توقع موهوم است. مانباید بالای توقعات موهوم عزت ،آبرو، زندگی و امنیت مردم و کشور خود را به چالش ومخاطره بیندازیم و به قمار معامله کنیم.

امروز قدرتهای بزرگ اتومی جهان که خطرات جنگهای مستقیم رابا یک دیگر با فجایع آن درک میکنند هیچگاه باهم در جنگهای مستقیم و اتومی درگیرنمیشوند و نخواهند شد. برای کسب اهداف استعماری واستثماری شان ازمناطق نا امن جهان که منافع سرشار عایداتی داشته باشند و زخیره استخدام تروریست های نا محدود را هم داشته باشدبا استفاده ازطیارات بی پیلوت وجنگهای نیابتی و ترورییستیعلیه یک دیگراستفاده مینمایند. مسلمانان افراطیافغان در داخل جنگهای ترورستی در صف اول قرار دارندکه مورد علاقه خاص قدرتهای بزرگ استعماری میباشند که با کشتن همو طنان مظلوم شان و تخریب و بربادی وطن شان  کلید جنت فردوس را افتخار آمیز بدست میاورند. خوشا بحال شاان. من الله توفیق  ۲۹ اپریل ۲۰۱۷

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت