محمد علی مهرزاد

   

کلید گمشده صلح درافغانستان!

اوانیکه دفترسیا سی طالبان درقطربه شکل سمبولیک ونمایشی برای تاثیرگذاری ازطرف پاکستان وحامیان پاکستان با بیرق طالبان به عنوان به اصطلاح اما رت اسلامی با تشریفات خاصی با دعا وبسم الله افتتاح گردید،حکومت آن وقت افغانستان نهایت برافروخته وتا حدی دست پاچه وسردرگم شده بود، تا مبادا ایجا د این دفتردلیل برسمیت شناخته شدن امارت طالبانی باشد.درحالیکه توافقات وتعهدات میان امریکا ودولت افغانستان وتصمیمات امریکا یی ها اینگونه نبوده است.برای اینکه امریکا ثابت کند که ایجاد این دفتروبا افراشتن بیرق خواست انها نبوده ونیست ، با اینکه حکومت قطرزمینه یی ایجاد دفتررا مساعد ساخته بود؛ امریکا دستورداد که بیرق ولوحه مذکوررا پائین بکشند ، وباعجله این دستورا حاکمان قطرلبیک گفتند.علی الرغم پائین کشیده شد ن بیرق طالبان ولوحه امارت اسلامی ازدفترقطر، طی روزهای متوالی کسی از امریکا یی ها برای مذاکره رسمی با دفترنشینان به سراغ انها نیا مد. درین مدت طالبان نهایت به حالت بلا تکلیفی قرارداشتند، ونگران بودند که چرا کسی به گفتگوحاضرنمی شوند، حتی چندین بارتهدید به خروج ازدفترشدند. این وضع نشان گروابستگی وعدم صلاحیت طالبان را درطول براه افتیدن این جریان شاهد بود یم وهستیم، که عدم سودمندی دفترداری خشک وخالی ومواجهه با مخالفت های داخلی وبرونی قرارگرفته با شرمند گی ترک گفتند. درین میان آنچه مورد توجه است ،پروسه ناکا رامد شورای به اصطلاح صلح با مخالفین مسلح که توسط دولت هسته گذاری شده است ، مدت چند ین سال به این طرف با تاسف وبا قبول مصارف گزاف صدها ملیون دالری ، سرهم بندی کردن به اصطلاح لویه جرگه صلح وفدا کرد ن رئیس شورای متذکره یعنی برها ن الدین ربانی درعید قربان نا رسیده به صلح با گروه طالبان ، پیش برده می شد ؛ وسرانجام با بسته شدن این دفترطا لبان درقطر نا کارامدی خودرا نشان دادوکل وضعیت یکباردیگرموقتاً به نقطه صفربرگشت.اما درین میان برنده میدان ماجرا، امریکا بود که سرانجام با آن همه مخالفت ظاهری اقای کرزی ، دولت بعدی نه تنها پیمان امنیتی را با امریکا امضاء کرد ؛ بلکه آنچه هدف امریکا بود به آن هدف نایل شد ، ابقای درازمد ت پایگا های استراتیژیک نظامی را برافغانستان تحمیل وقبولاند. درچنین حالتی باید اذعان داشت که حد اقل برای کوتا مد ت بنام پروسه صلح قطر میان امریکا ودولت افغانستان ازیک طرف، وطا لبان ازطرف دیگرنه تنها درواقعیت کلید خورد، حتی کلید  صلح ،یکبا ردیگرد رغبا رجریا نا ت بعدی سرگردان شد. همه ازما بهتران می دانند که امریکا اشکا را درپی بدست آوردن پایگاهای استراتیزیک نظامی درازمد ت درافغانستان هستند ؛ اگرچه انها درظاهرضرورت این پایگاه های نظامی را روی ضرورت ادامه مبارزه علیه القاعده توجیه می کنند ، اما ضرورت ا سا سی وعمده انها چیزهای دیگراست . ازجمله ادامه حضورمستقیم نظامی وسلطه مستقیم سیاسی انها برمنطقه وکنترول موقعیت سوق الجیشی افغانستان دررابطه به پیشبرد رقابت با قدرت های بزرگ وحکومت های ارتجاعی درمناطق اطراف افغانستان وتحت نظرقراردادن انها از نزدیک یک ضرورت اجتناب ناپذیراست.گروه های شورشی طالبان که ازطرف پاکستان حما یه وبه حیث وسیله درکشتارمردم افغانستان براه انداخته شده اند؛ حتی اکنون گستاخانه علیه منافع امریکا که زمانی خود امریکا طالبان را ابزارتامین منافع خود ساخته بود، حالا همین طا لبان خوشخیا لانه وایده آلیستی وبعضاً لفظی ونما یشی ازطرف پاکستان برای شان دکته می شود ؛که گویا امریکا درافغانستان درمعرض شکست نهای قرارداشته باشند وراه گریز جستجو نمایند ، این یک تصورپوچ ودرعین زمان کمایی کردن زمان برای به تعویق انداختن وناکامی پروسه صلح به مشوره پاکستان توسط طالبان است . پاکستان می داند که گروه های تروریستی که بنام مدارس دینی سالها روی آن از پولهای سعودی وامیرنشینان خلیج هزینه نموده به این ساده گی انهارا واداربه صلح با افغانستان نخواهدکرد؛زیرا یکی از دلایل اتخاذ سیاست ابقای دراز مدت پایگاه نظامی استراتیژیک امریکایی درافغانستان ،موجودیت گروهای شورشی متنوع است که به نام های این وآن درحال افزایش است . البته این اعما ل تروریستی که درافغانستان توسط  مزدوران استعما ر درلباس مذهب جریان دارد، به هیچ عنوان ازحمایت رسمی بین المللی، به استثنای روسیه وکشورهای ارتجاعی چون ایران وبعضاً خلیج برخردارنیستند.پاکستانی ها که حامیان اصلی طالبان محسوب می گردند،ازلحاظ دولتی وبصورت رسمی متحد استراتیژیک امریکا درخارج ازناتو هستند.راه های مواصلا تی پاکستان مسیراصلی تدارک رسانی برای نیروهای امریکا درافغانستان است.دولت پاکستان صدها نفراز رهبران القاعده وطالبان افغانستانی درپاکستان را دستگیرنموده ، تعداد زیادی ازانها را دولت نظامیگربه امریکا فروخته وبقیه را به قتل رسا نده ویا درزندان های پاکستان برای فروش به قیمت گذاف ملیارد ها دالر به بهانه جنگ علیه طالبان پاکستانی وافغانی نگهداری کر ده است.حمایت غیررسمی حلقاتی دردرون حکومت واردوی پاکستان ازطالبان افغانستان یک حمایت توطئه گرانه وناظربرتامین منافع آزمندانه دولت پاکستان دررابطه با افغانستان واستفاده ابزاری ازطالبان افغانستان است.تجربه نشان داده است که انها حاضرند درموقعش قیمت این حمایت از طالبان را ازدولت امریکا بگیرندوطالبان را بفروشند." ملا ضعیف " سفیرسابق امارت اسلامی طالبان دراسلام آباد ، شاهد زنده این معامله گری حامیان پاکستانی از طالبان است. علاوه براین سرنوشت دفترقطر، نیزصرفاً دولت های گوش به فرمان امریکا وآله دست انها هستند.ازنظرداخلی ، مقاومت مسلحانه طا لبان حتی د رحدیک مقا ومت نیروهای اسلامی درزمان حضورنیروهای شوروی سا بق درافغانستان ، ازوسعت وگسترش سرتا سری برخوردارنیست وازمحدودیت های وسیع وعمیق ذاتی وسرشتی رنج می برد. اگربی پرده ترازبراه انداختن این جریان بنام طالب سخن بمیان آید، واز سیا ست های پشت پرده سیا وتاریک استعمارگران وسایرکشورهای غربی علی الرغم به بازی گرفتن طالبان از لحا ظ نظامی برای راه یابی به منطقه اسیای میانه ومنافع نفت وگازآن منطقه ، ازلحا ظ سیاسی امارت اسلامی طالبان را تا آخربه رسمیت نشناختندوسرانجام سرنگونش کردند وزمینه مداخله پاکستان را درافغانستان مساعد ساختند، که تا اکنون سیل خون مردم بی گناه افغانستان جاری است؛و لکه ننگ بردامن طالب ، پاکستان وحامیان انها درتا یخ جنایت جنگی درقرن 21 بنام شان ثبت گردیده است. حالا باید دید که علی الرغم شکست پروسه قطر، طالبان درین اواخردرمسیرسازش ومصالحه با امریکا تا حدی بنا برفشارهای امریکا روی پاکستان پیش رفت اندک وکند به نظر می آید؛ زیرا اگر به موضوع مذاکرات پیدا وپنهان چند ساله میان طالبا ن وا مریکا وانگلیس بصورت کل درنظر گرفته شود ، بیشتر وبهتر ازماهیت سیاست های خائنانه پاکستان به حیث دلال سیاسی وکتلست  زود تربه نتیجه می رسیم که درپشت پرده سیا چه جریان داشته می باشد. حقا که ارزش توجه جدی ومسئولیت های سنگین را متوجه نیروهای امنیتی ما که پیشگا مان امنیت وتحول  وتامین صلح در کشوراند می سازد. ودرین اواخر نباید نادیده گرفت که تلاشهای امیدوارکننده ایجادشده که نیروهای امنیتی به لانه های اصلی وشبکه های جهنمی داخلی وگماشتگان خارجی که درپی تخریب ارامش جامعه ما می باشنددست یافته است ،تداوم تلاشها برای تا مین صلح و امنیت تا حدی زیادی درمیدان نبرد، دشمن را واداربه میز مذاکره خواهد ساخت. البته این ارزو وقتی تحقق بیشتر پیدامی کند که مفهوم چون عدالت اجتماعی ، اداره سالم وایجاد نظام وسیستم اداری که معتقد ومتعهد به معیارهای پذیرفته ، ملی وبین المللی باشد مارا به هدف صلح مقدس وعادلانه  می رسا ند ، انچه درین سه دهه اخیر موجب نابسامانی وبی امنیتی شده همانا نبودن معیار برای خدمت بوطن ومردم حق شناس افغانستان است. نظامهاي بر سرا قتدارصرف شعار بي شعور براه انداختند؛ ومردم را اغفال كردند ااین امرموجب شده تا اعتماد مردم از دولت روبکاهش برود واین عدم اعتماد وباور نسبت به دولت مردان در بی امنیتی کلید صلح را ازدست ما ربودند. دشمن کینه توز تاثیر مستقیم وقابل تشویــــش وفضای بی اعتمادی ونا امیدی را برای رسیدن به یک صلح ابرومند را درجامعه ما ایجاد کر دند. بیگانگان ازین خلاء چون خفاشان شب گرد خون پاک هم وطنان مارا می مکند نه تنها همسایگان غربی وجنوبی توسط مداخلات مستقیم موجب جرم در کشورما می شوند، واز همه بد تر که عده ای فریب خورده ونا اگاه داخلی را به حیث شریک جرم آلوده ساختند! همکاری وحضورفعال واگاهانه مردم شریف افغا نستان در طول مبارزات ازادی بخش درمقابل بیگانگان ضا من صلح و پیروزی شان بوده است ، تحولات وتغیرات اخیر یکبار دیگر اقوام با هم برادر را به همکاری با قوای اردوی ملی ،پولیس وقوای بیدار امنیتی می طلبد تا ازین ازمون نهایت انسانی یکباردیگر روح ازاد مردان وازاد زنان راه استقلال وطن را شاد سازید وبرگ زرین بر اوراق پرافتخار تاریخ کشور ثبت کنید .       ما به این عقیده باید باور داشته باشیم  که تامين صلح و حفظ امنیت از یک طرف وتوسعه اقتصادی وسازندگی وطن که یک امربالاتر ازان است نادیده گرفته نشود ، انچه برای نیروهای بیدار امنیتی در شرایط فعلی وظایف جدید را در پیش روی انها گذاشته ، تجدید تربیت فریب خوردگان ووابستگان واجیران که در خدمت بیگانگان قرارگرفته اند از یک طرف، واز طرف دیگر سازندگی کشور ازما می طلبد تا همه نیروها مادی ومعنوی را در جهت فقر زدای سوق دهیم، چرا تنها به شعار مفهوم صلح و امنیت اکتفا نمی توان کرد ،سرانجام پایه های اصلی خود صلح و امنیت را عدالت اجتماعی وسازندگی وجبران خسارات وخرابی های بیرحمانه سه دهه اخیر تشکیل می دهد .همان طوریکه صلح و امنیت ضا من رشد حیات اقتصادی قرار گرفته می تواند ، مدیریت وسازما ند هي درست وایجاد اداره سالم که دران از فساد اداری شدیدا جلوگیری شود، می توا ند درتا مین امنیت وصلح اثرات بسزای داشته باشد ،تقوای سیاسی واجتماعی که در ان کرامت وحیثیت انسان های وطن ما حفظ ورعایت شده، به مکلفیت ها ی امروز وفردای خود درمقابل جامعه یکبار دیگر به پیشگاه خداوند(ج) با وجدان کاری بخاطر مردم رنجدیده ومعصوم تعهد بسپاریم ،این ارزو وقتی براورده خواهد شد که مشارکت فرد فرد هم وطن در تامین صلح و امنیت با علاقه مندی وبا قبول مسئولیت ونهایتا با قبول ایثار وفداکاری براورده خواهد شد . 

 

 

 


بالا
 
بازگشت