سنجر غفاری

 

  گره های جدید و آینده مبهم

 ( توافقنامه امریکا وطالبان)    

بدون شک حضور نظامی امریکا در افغانستان و منطقه پس ازگذشت سالیان دشوار جنگ سرد ، شکست و اضمحلال اتحاد شوروی وقت در منطقه عملی شد، بدین سادگی ایکه در توافقنامه ای طالبان با امریکا مشاهده می گردد، هرگز این حضور پایان اش را نخواهد داشت ، امریکا و ناتو بیش از یک قرن به منظور حضور در افغانستان ومنطقه برنامه ریزی های خاص داشت ، بدین منظور جنگ سرد رابا هزینه ای انگفت مالی آغاز نمود و موفقانه پشت سر گذاشت ، رقیب سرسخت منطقوی و بین المللی اش را در قاره آسیا به زانو در آورد و بدین گونه سرآغاز دیگری را جهت رسیدن به منابع سرشار طبعیی جمهوریت های آسیای میانه و برتری جویی های  بزرگ استراتیژی ، نظامی ، اقتصادی، پولتیکی علیه کشور چین و روسیه در منطقه با در اختیار داشتن نیروی بزرگ رزمی نیروگاه بنیاد گرایان اسلامی که در جنگ سرد تشکیل و انسجام ، حمایت ، رشد و پرورش داده است  دنبال می نمائید ؟

 نباید در زمینه ای فوق کوچک نگری نمود و همه واقعیت های تاریخ رخداد های خونین افغعانستان و منطقه را که باحضورلشکر انگریز و شکست متجاوزین عرب ، بلاخره نا عاقبت اندیشی های هجوم نظامی اتحاد شوروی وقت در دهه هشتاد به جغرافیای جیو پولتیک و جیو استراتیژیک ( افغانستان یا دهلیز خونین بسوی آب های گرم وجمهوریت های آسیای میانه ) را فراموش نمود ومد نظرنداشت ؟ آنچه امروز مقامات ارشد استخباراتی ، نظامی ، سیاسی درایالات متحده امریکا به آن جدی هستند همانآ گذشته ای شکست قدرت نمائي های دیگران دراین سرزمین با داشتن مردمان عجیب و غریب ، کثیرالملیتی بودن افغانستان ایکه خورد کننده و شکست دهنده ای بزرگ ترین امپراطوران زمانش بوده واست ؟

فراموش نکنیم که حدود بیش از نزده سال از حضور نظامی ، سیاسی ، استخباراتی و اقتصادی ایالات متحده ای امریکا درافغانستان و منطقه گذشت ، اما هیچگونه پیشرفت و اطمینان جهت رسیدن بسوی اهداف دور اش درمنطقه بخصوص جمهوریت های آسیای میانه به نظر نمی رسد، همچنان در افغانستان مقامات ارشد امریکا با مصارف گزاف پولی موفق نگردیدند تا از حمایت اکثریت ملیونی مردم افغانستان در این حضور بی نهایت دشوار و هزینه بردار مستفد گردند و به موفقیت برسند. امریکا درک نموده است که روسیه ، چین ، ایران ، پاکستان بخصوص انگلیس ها نخواستند و نمی خواهند تا امریکا یگانه نیروی تصمی گیرند و مطرح در منطقه باشد و افغانستان یا قلعه های مرتفع هندوکش را که پایگاه استراتیژیکی بسوی آب های گرم و جمهوریت های آسیای میانه است در اختیار کامل خود داشته ، برتری های استراتیژیکی علیه چین ، روسیه ، ایران را درمنطقه حفظ بدارد؟    بدین منظوربا طرح تشکیل جنبش طالبان و گسترش آن پس ازشکست شوروی وقت در جنگ سرد ، پاکستان را به ژاندارم منطقه بدین منظورمبدل ساخت ، تا اینکه ای.اس.ای.زمینه ساز حضور نظامی امریکا بوسیله ای طالبان درمنطقه گردید ورخداد مبهم سپتامبر ۲۰۰۱ پاسخگوی است ؟

 حضور نظامی امریکا با هجوم برمراکز نظامی امارات اسلامی طالبان تحت رهبری ملا محمد عمر آخندکه به اتهام حمایت از رهبران شبکه ای تروریستی القاعده در زمینه ای مظنون بودن به حملات ترورستی یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ در امریکا شناخته شدند، رقم خورد و بلاخره با سقوط امارت اسلامی طالبان  و القاعده که به تروریستان بین المللی  از طریق مقامات ارشد قصر سفید عنوان گردیدند و به منظور سرکوب و نابودی کامل پایگاه ها ورهبران تروریزم بین المللی تحت قیادت ایالات متحده امریکا متحدین بین المللی مبارزه با تروریزم بین المللی شکل گرفت و هجوم نظامی درحافظه ای تاریخ و آرشیف شورای امنیت سازمان ملل متحد ثبت گردید و جنگ با تروریزم بین المللی ( طالبان و القاعده)آغازیافت و مردم افغانستان هزاران هزارتن از فرزندان شان رادر قوای مسلح کشور و همچنان در میان مردمان ملکی و بی گناه فقربانی این هجوم و مبارزه نمودند ؟

 ایالات متحده امریکا در این جنگ مالک چندین پایگاه نظامی در افغانستان گردید که کشور های منطقه منجمله روسیه ، چین و ایران بخصوص پاکستان که شریک استراتیژی امریکا و ناتو در منطقه است خیلی نگران شدند و همان شد تا اداره نظامی و استخباراتی پاکستان جهت متقاعد نمودن مقامات ارشد و تصمیم گیرنده امریکا در جهت پایان بخشیدن به حمایت های استراتیژیکی ، سیاسی ، نظامی و اقتصادی در منطقه بوسیله ای امریکا در افغانستان را به ضررمنافع شان در رقابت های منطقوی با افغانستان و هندوستان دریافتند، طالبان را در آغوش کشیدند و به حمایت های تسلحاتی ، نظامی و استخباراتی خویش و کشور های منطقه منجمله  روسیه ، چین و ایران قرار دادند که این عملکرد پاکستان  برای فردای استراتیژی امریکا و ناتو در منطقه  دشوار و قابل سوال قرار گرفت ،  بدین منظور تلاش های صورت گرفت تا جهت مهار نمودن اهداف بعدی و دور نمای برنامه های حمایتی  ای.اس.ای از طالبان و منابع مختلف تروریستان در آغوش داشته ای شان  مقامات ارشد در امریکا آخرین شانس برای اداره نظامی و استخباراتی پاکستان را در افغانستان و منطقه به آزمایش گرفتند اینکه با طالبان به میز کزاکره و مصالحه بنشینند و یکبار دیگر امارات  اسلامی طالبان رابا عقد توافقنامه ای صلح به  رسمیت شناختند، اینکه فردای دیگری دز سرنوشت ملی و گره مبهم در این توافقنامه وجود دارد، گذشت زمان آن را به اثبات می رساند اینکه  مقامات ارشد و تصمیم گیرنده در ایالات متحده امریکا همه طرف های تحت حمایت  تاکتیکی ، سیاسی ، نظامی  و استخباراتی طالبان ودیگر گروهای ایکه از نظر اداره امریکا مخرب و دستور گیرنده ای اهداف ضد امریکا و ناتو در منطقه وجود دارند بشمول اداره نظامی و استخباراتی پاکستان  را تحت نظارت و کنترول جدی شان دارند، هیچگاه امریکا ازافغانستان و منطقه بدون نابودی کامل هسته های مخرب بنیاد گرایان و تروریستان  بین المللی در آغوش پاکستان افغانستان و منطقه را هرگز ترک نخواهند نمود ، این تعهد زمان و عصر مبارزه قاطع با اهداف تروریستی پر منطقه و جهان ثابت بوده و است ، بنآ  بستن چنین تعهد وگره های مبهم درسرنوشت آینده رسیدن به ثبات درافغانستان ومنطقه لازمی است . طالبان هیچگاه به نیروی برگشت ثبات و صلح در افغانستان و منطقه مورد محاسبه قرار ندارند و دشواراست تا به اصطلاح مردمی ما سر زاغ بودنه گرفت ، تروریست ، تروریست است ،تاریخ جنایات انتحاری ها ودرآغوش داشتن تروریستان بین المللی بوسیله   ای.اس.ای گواه این واقعیت است

 

 


بالا
 
بازگشت