خوشه چین

 

چه کسی؟


افغانستان درجهان بهترین بازارجنـــــــگ است
رنگ خون ایـن مردم خیــــــــــلی قشنـگ است
برای ساد ستان خون آشام این اشغالگران وحشی
شنیدن زجه نالـــه وزاری خـــوش آهنـــگ است
اظهار عجز نزد ستم پیشه ابلهی است
اشک کباب باعـــث طغیان آتش است

کی ویا چه کسی باید سیاست نماید.؟

نه آنانی که شکستند وناکــــام مانــــدند.

شکستن ازناتوانی وناکام ماندن ازنادانی.

همان گونه که داکتر معالج مجبورمکلف است علم اناتومی بدن انسان را باید بداند ومجموع فعالیت های ارگانیک وجود را بفهمد.عمل وعکس العمل ارگانیک را درمقابل نوع ازدواها بفهمد.درضمن روانشناسی(اخلاق طبابت)را باید مراعات بنماید.

نزد داکترمعالج مریض(انسان)است.

اگرطبیب فاقدمعیارهای قبول شدۀ علم طبابت باشد.

دشمن انسان است.

یعنی حریف سیاسی را ذریعۀ پیچکاری بکشند.

کاری که درجهان سیاست بارها تکرارشده است.

سیاست مدار طبیب جامعه است

سیاست مدارتنها منتقد نیست ونمی باشد بلکه معالج جامعه است.

سیاست اناتومی جامعۀ خودرا بشناسد.

اناتومی جامعه

1-عمده بربنیاد تضاد(طبقاتی)

2-بربنیاد تضاد های عقیدتی

3-بربنیاد اختلافات نژادی

4-بربنیاد اختلافات لسانی

5-بربنیاد اختلافات تباری

سیاست مدارباید جغرافیای سیاسی خودرا بشناسد.

درمجموع اتباع کشوردریک جغرافیای واحد سیاسی حق دارند زندگی نمایند.

سیاست مدار بادرک وشناخت ازتحلیل مندرجات فوق تعادل را هرگرگزازدست نداده مسولانه جامعه را ازلغزش ها ی مختلفه که فاجعه باراست برحذرداشته باشد.  

سیاست مدار باید تاریخ پرازفرازونشیب کشورخود را باتمام علل وعوامل هجوم ها لشکرکشیها بداند تادرآینده توان مندی مقابله را باداشتن جبهۀ متحد ملی را خلق کرده بتواند.

سیاست مدار ارزشهای فرهنگی اخلاقی وکلتوری خودرا درروابط وضوابط محلی محیطی وزبانی  بداند وا حترام بگذارد.

سیاست مدار خون سرد بوده باشد ازسیمایش رنگ گرم(انسانی)محبت وشفافیت تراوش نماید که بیننده را چون مادردرآغوش بکشاند.

 سیاست مدارامروزباید علت سقوط وشکست نسلی ازسیاست گذاران دیروز خودرا به تحلیل بگیرند.

وبیان بدارند که تمامی تحولات سیاسی درکشور اعم ازراست وچپ عاملین بیرونی بودندومعلولینش منحیث وسیله بدررقۀ فاجعه درکشورواقع گردیده اند.

باید بدانند که حل مشکل ازراه انتقام،ره را به تداوم فاجعه میبرد.

فقط مهروتاپۀ تاریخ به تحویل خانۀ حوادث.

یگانه راه حل: هرسیاست مدارباید معلمی بیاموزند ومبدل به معلم سیاست شوند.

آغازازالفبا الی دوکتوارا:

هراستعدادرا راه وروشش.

اگرسلیمان لایق پارا درسیاست نمی گذاشت.

امروزخلاهای شعرای معروف راتکمیل میکرد.

برای هزاران سال آینده زنده ونام نیک میداشت. 

بسیار سفــر باید تا پخته شــــود خامــــی

صوفی نشود صافی تا درنکشــد جامــــی

گر پیر منا جات است ور رند خــــراباتـــی

هر کس قلمی رفته‌ست بروی به سرانجامی

فردا که خلایق را دیـــوان جــــزا باشــد

هر کس عملی دارد من گوش به انعامی

ای بلبل اگر نالی من با تــــو هــــم آوازم

تو عشق گلی داری من عشق گل اندامی

سروی به لب جویی گویند چه خوش باشد

آنان که ندیدستند سروی به لــــب بامـــــی

روزی تن من بینی قربــــــان سر کـــویش

وین عید نمی‌باشد الا به هــــر ایــــامـــــی

ای در دل ریش من مهرت چو روان در تن

آخــــرزدعاگـــــویی یاد آربه د شنامـــــــــی

باشد که تو خود روزی از ما خبری پرســــی

ور نه که برد هیهات از ما بــــــه تو پیغامی

گر چــــه شب مشتاقان تاریک بـــــود امــــا

نومید نبایــد بـــود از روشنــــی بامــــــــــی

(سعدی) به لـــب دریـــا دردانـــه کجا یابـــــی

در کام نهنگان رو گرمــــی‌طلبـــــی کــامــــی

خوشبختی یک کشوروقتی آغازمیگردد که سیاست مدارانش به اشتباهات خود اعتراف بکنند ودرپی اصلاح آن قدم بگذارند.

رشد و تکامل ازدرون آغازمیگردد.
درصورتی که عامل بیرونی وجدان و نور وخرد باشد.

بهترین ارتش قوی
برای فردای نسل مان.
آگاهی وخرد ورزی است.
که فضیلت نور را برتاریکی جهالت پیروز می گرداند.
آن ارتشی که بعد ازعودت اتحاد شوروی سابق مانده بود.
ارتش آزادگان ووطن پرستان بود.
آن ارتش را همین مجاهدین و طالب دارودسته ای کرزی و غنی احمد زی به اشاره ای بادارشان تخریب کردند.
تاارتش جنگ نیابتی برای بیگانه بسازندو

تاکه برده برقصد بادار دهل میزند.
بسیاری ها به امید خصیه دنبال قچ میروند.
خبر ندارد که نفسش را هم میگیرند

جمله و حمله
ازوحشی امید آرامش متصور نیست.
چراکه بربنیاد حمله در مسند قدرت تکیه زده است.
جمله کارخردمندان وسازندگان است.
حمله کار مستبدان واشغال گران است.
جمله در ادبیات جایگاه خاص دارد.
حمله ، دشمن جمله هستی است.
حمله مگس حمله ملخ حمله ویروس حمله حیوان وحشی حمله سکندر مقدونی حمله اعراب حمله چنگیز حمله تیمور حمله احمد شاه بابا حمله انگلیس حمله ارتش سرخ حمله طالبان حمله ایالات متحده آمریکا.
حمله به شهر کابل کاروحشیگرانه بود.
حمله کاروحشیان است فرمانده حمله وحشی است.
دفاع از وحشت وظیفه ای وحشیهااست.
زنده باشند جمله سازان.
جمله سازان کسانی که به رفاء همگانی(انسان محور)عشق می ورزند.

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت