خوشه چین

 

تحقیرآمیزاست

مینویسد این مطلب را(خوشه چین)عبدالشکور

بابت سیاست های ایالات متحدۀ امریکا درافغانستان.

فکرتان باشد که رشوت بیگانه به حساب رسیدن به قدرت دولتی:

 خیلــــی هــا سنگیــــــن است

خیلــــی هـــــا رنگیـــــن است

هوش کنی دردامش نه افتــــی

خیلیـــهــا شــــرم گیـــن اســت

ملـــت را بــــایــد بیـــدارکــــرد

مانع این کارگروه پله بین است

فقـــط بـه تعداد شمـــارانگشـــت

شکست خورده های چرکین است

ضرورت وتصادف

ریش دراینجا ریشه است

تصادف پیش آمد ضرورت (ریش)آمد

مقاومت داکترعبدالله عبدالله یک انقلاب است

نجات ازخـــود بزرگ بینـــی ومنجلاب است

روح آزادگی درکالبــــد شمالی بزرک بیـــدار

هوای سردوگرم با باران طوفان وسیلاب است

 

کرزی باید بگوید که همین میدان هوایی کابل بنام میدان هوایی کرزی سیاست تحقیر آمیز است.

بادشد باران شد

بادشد باران شد مراد«خوشه چین» حاصل شد.

ساختمان به سر،درودیـواررنگ وسیم گــل شد.

مردم تحت ستم نژادمذهب وزبان وقوم همه باهم

به دورمحور(انسان)جمع یک فکرویک دل شد.

کنـــون باورها ازراهای مختلف به خدای واحد

شکربجا که عقل براحساس غلبه حلال مشکل شد

شب تاریک رخت سفربست روشنایی آفتاب تابید

باران بارید فصل گل وسنبـــل پروانه وبلبـــل شــد

شفق خنده جـریان آب خـنده انسان باانسان خنـده

تعفن  شرمنده فضاخوش بوعطر،مشک قلانفل شد

جهالت جاعوض کردبه خرد،شرافت ووجدان همراه

به سمت شناخت ارزشها حقیقت میان وقایع پل شد

صلح پا درمیدان پیش کرد با اظهارعاطفۀ انسانی

اشک شادی خلق به باریدن آغازید شعلۀ آتش گل شد

«خوشه چین»آرزویی که دردل داشت درختش ثمرداد

جشن«عیاران»برپا کاکه ها جمع درخانۀ شکورعبدل شد

 

پلید

آلوده، بد، پلشت، چرک آلود، چرکین، خبیث، کثیف.

سیاست پلید

خالق سیاست پلید

ایالات متحدۀ امریکا

مخلوق پاک دست ناخورده

مردم افغانستان

مجموع اقوام وقبایل ساکن دریک جغرافیای سیاسی

روح پلید

فندامنتالیزم (اسلام سیاسی)

اخوان المسلمین

هفت تنظیم وهشت تنظیم

خون پلید

افراد بااستعداد خریده شده(دزدان چراغ دردست) ازکشورمورد نظر

تکنوکرات وماکیاوالست،فاشست.

روح پلید+خون پلید=جسد مریض

فندامنتالیزم+دزدان چراغ دردست=مردم افغانستان

تصفیۀ خون+تذکیۀ روح=مردم صحت مند معتقد به خدای یگانه اگاه بافرهنگ بلند بالا دوست وبرادرهمدیگر.

صرف راندن خلیل زاد واشرف غنی وکرزی وعبدالله وعبدالله  گلبدین حکمت یاروافراد معلوم الحال حزب دموکراتیک خلق افغانستان که هنوزهم درسیاست دست وپایک میزنندبه محاکمه مردم سپرده شوند.

 جامعۀ درد دیدۀ ما به طرف ثبات سیاسی میرود.

دیگرحرفی ازگونه های افتراقات نمیشنوی.

اشغالگر مزدوران خودرا هنگام فرار.
چون مواد فاضله به جا میگذارند.
خودشان پی کار خویش میروند.

شمالی بزرگ زمانی که جایگاه خویش را یافت.
به بزرگی خود تمکین مینماید.
مسولیت خودرا‌ برمحور( انسان)مسول دربرابر انسان دارای حقوق مساوی فرد با فرد انجام میدهد

چه تفاوت است چشم سفیدی میان انتخابات پارلمان و انتخابات ریاست جمهوری؟؟

بروید باشعار نه به پیش بروید.
درمقابل ظلم استبداد پیش بروید.
یعقوب لیث صفار خادم دین قیام کردند.
درمقابل دروغ‌ خیانت به پیش بروید.

بروید باشعار نه به پیش بروید.
درمقابل ظلم استبداد پیش بروید.
یعقوب لیث صفار خادم دین قیام کردند.
درمقابل دروغ‌ خیانت به پیش بروید.

بی ناموس ترین سیاست مداران؟
آنهایی اند که تحت عنوان دفاع ازکارگر دهقان کسبه کار دربلندترین مقام حزبی ودولتی رسیدند.
برای دفاع از نظام خود فرزندان کارگر دهقان کسبه کار را درجبهات جنگ می فرستادند‌.
امروزه روز تحت عناوین احزاب دیگر به اطاعت از حکومت تحت اشغال درصدد مقام واخذ معاش دالری میباشند.

مشکل ترین کار در زندگی انسان بکار گیری سیاست است.
خصوصن در کشوری که استقلال و آزادی ندارد.
انسانها با وجودی که از امکانات فراوان بهره مند میباشند.
ولی شاکی هستند که نداریم.
ولی هیچ انسانی شکایت نکرده است که من عقل ندارم.
همه میگویند که عقلم کامل است.
دروغ نگفته اند کسانی که هنربکار گیری عقل را تجربه کرده اند.
موفق بوده اند.
امید که (مردان بزرگ)ازنوشته ام بهرۀ کافی .
همین بزرگی خودرا حفظ کنند جور آمدن با سرکار نماینده (اجنبی) کارخطا است.درست است که پول میدهند وعده میدهند قسم میخورند شیرین زبانی میکنند.عادت شان فریب کاری است ازآن لذت میبرند وبعد ریش خند می نمایند. عمرش کوتاه است راه را برای خجالت هموار میسازد.
جور آمدن وکنارآمدن با مردم خوددرکنارمردم بودن  برای انسان شخصیت میدهد.

انسان دردوحالت بیرون ازخانه نمی رود.
اول اینکه شاید دوستی آید که نباشد.
دوم اینکه به مصیبتی گرفتار نیاید.
اعضای حزب دموکراتیک خلق افغانستان ازخانه (ابدیولوژی) بیرون گشتند که به مصیبت اندیشه گیر آمده اند.
زمانی که کرزی وارد میدان میشود به حساب میراث خور سلطنت خانواده نواسه شاشجاع مزدور انگلیس وارد میدان گشت.
باچپ نیروی چپ تاثیرگذار و تجربه کار اداره و سیاست (دستان نوراحمد نور پوپل زایی را فشار داد.وهم ازنورالحق علومی (محمد زایی)دعوت داد لقب ممنوعه ز مان داود خان را رایج ساخت.
ازین خاطر است که اینها ازموقف سیاست مداران با اعتبار تاریخی سقوت کردند و رسوا وردی شدند.
کادرهای تشکیلاتی حزب که ستون فقرات یک حزب با اعتبار میسازند.
باوجود مخالفت های که دردل داشتند و حیای که به بزرگان خود داشتند.
در انشعاب نهضت میهنی بهضت فراگیر سیاسی دست همکاری گویا ما انترناسیونالستان میباشیم.
فرق نمی کند درسیاست قبیله کرزی ونور سقوت کنیم.
نتایج اختلافات شان همین اکنون شاهد حال است.

فهم دانایی عقل وخرد وجدان پاک شرافت ونجابت.
فقط( فرد)را انتخاب مینماید.درهرمحلی که باشد ازهرسمتی که باشد. مربوط هرنژادی که باشد.
مربوط هر قومی باشد.
رفیق هرکسی که باشد(عیار)است.
عزیز محمد آماج تاج سرم است.
معلم است رهنمایارودلبرم است.
درروزهای دشوار مرگ وزندگی
یارم بود همین امروزدربرم است.

درین بدلکان

دربدلکان مقام ریاست جمهوری ورهایی طالبان

امریکایها سرانجام بینی خودرا دردامن اشرف پاک کردند فارغ البال گریختند وخلیل زاد بیچاره شرمندۀ تاریخ باقی ماند.

.می گوید  که این خوش خدمتی را برای تبایی مردم خودم ازهمان آغاز جوانی زمان ریگان که حکم جهاد را ازقصرسفید فرمان داد.من باید بدوش بکشم.

پلق پلق پلق دم دم

دم دم تقو تقو دم

پلان ناتکمیل اما ن الله خان قــــربانی رهایـــی طالبان شد.

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت