محمد علی مهرزاد

   

بارکج به منزل نمی رسد؛

اگرمیرسدعاقبت رسواشود!؟

درحالیکه ناظران سازمان ملل متحدرسماً وضعیت جنگ داخلی را درسوریه به حمایه نیروهای خارجی از همان آغاز جنگ تائید کرده بودند . اما درین راستا بدون شک ایران نقشی برجسته را بازی کرده وهمین اکنون هم ادامه می دهد،از انجاییکه اکثریت اعضای حزب بعث را علویان که اهل تشیع می باشند تشکیل می دهد، ایران درافروختن منازعات مذهبی مدتی است درخاورمیانه به فعالیت های تخریب کارانه دست زده است.  چون دراکثریت کشورهای اسلامی اعضای حزب بعث سوریه به حیث کمونیست تلقی شده ومی شوند.ولی درمقابل این دیپلماسی دوگانه را کشورایران با تمام کشورهای منطقه وجهان بازی می کند.عدم استقراردرسیاست داخلی وخارجی ایران است که امروز تمام سرمایه ملت ایران را درادامه جنگ درخاورمیانه وفعالیت های خصمانه توسط استخدام اجباری ووعده های اعطای کارت دایمی برای مردم مجبور افغانستان که ازشرایط نا مساعد امنیتی به حیث مهاجر درایران رفته اند ، به مثابه مزدوران جنگی درجبه شخصیت سازی کاذب زیرعنوان(( لشکرفاطمیون))  تنظیم وبه سوریه فرستاده می شوند ، با زهم  ایران ادعای اشتراک فرهنگی وزبانی را وقتاً فوقتاً ازطریق بلند گویان دولت، دراغفال مردم افغانستان واغفال مردم شریف وبا فر هنگ ایران  نشخوار می کنند. ولی عده ای کوچک  درهردو کشوربرادر وجود داردکه  اختلافات شرم آورمذهبی را تبلیغ وازین طریق فاصله ایجاد می کنندوبعضاً علناً درین آواخر مهرتائید نوکرمنشی خودرا برپیشانی خود حک کردند. وهمین اکنون زیره کانه ولی فریب کارانه شعار(( اسلام مرزندارد)) را درتعصبات مذهبی بخاطر تفرقه اقوام باهم برادردرایران وهمسایگان ازجمله درافغانستان وحتی پاکستان وکشورهای اسیای میانه وخاورمیانه جرقه های اختلافات مذهبی را چنان شتابزده دراغفال مردم براه انداخت، که تا اکنون دامنه ای آن در بحران سوریه زبانه می کشد، ودیری نگذشت که مرزبندی جدیدبنام شیعه وسنی زمینه کشتاروحشیانه برای مزدوران داعشی را فراهم ساخت؛ وازین طریق درتضعیف جهان اسلام ودرمسیر اندیشه کینه توزانه ی اسرائیل وآب درآسیاب این فاشیستهای قرن 21انداخت.ولی ایران باید بداند که به دلایل خاصی که همه از ما بهتران می دانندکه امریکا واسرائیل ، به شمول عربستان سعودی وترکیه ایران را درسوریه ویمن به دام انداختند؛ که پیامد این مداخلات غیر مشروع را درخاورمیانه وحیف ومیل سرمایه مردم ایران دربکارگیری وتداوم جنگ های مذهبی در جنبش حقطلبانه ای مردم ایران که ازنهم جدی 1396سرتا سر ایران را دربرمی گیرد آغازشده، نتیجه مداخله تجاوز کارانه وسوئ مدیریت دولت مردان غیر مسلکی  که دررفع مشکلات وحوایج اقتصادی وتامین ازادیهای مدنی وسیاسی کوتا امده اند زمینه ای بحران اقتصادی وسیاسی واجتماعی  را  فراهم ساختند . 
تا حال فکر می‌شد که اعزام جوانان افغانستانی توسط ایران به سوریه برای حمایت از رژیم بشار اسد منحصراً کار مأمورین و نظامیان وابسته به جمهوری اسلامی ایران است. اما سخنرانی اخیر حاجی محمد محقق نشان داد که چنین نبوده است و یا حداقل بعد ازین تا حدی چنین نخواهد بود. با وجودی که جمهوری اسلامی ایران جنگ علیه "داعش" در سوریه را خاتمه یافته اعلام کرده است، اما جنگ های فرقۀ مذهبی بطور کلی در سوریه پایان نیافته است و جنگ علیه "جبهۀ فتح شام" و سایر مخالفین رژیم بشار اسد و همچنان بقایای "داعشِ" سوریه باقی مانده است. با وجود این دیر یا زود تأثیرات منفی یک نیروی چهل هزار نفری آموزش دیده در جنگ های فرقه یی مذهبی در سوریه از لحاظ نظری و عملی مستقیماً در افغانستان احساس خواهد شد.  ممکن است نیروهای شامل در آن "لشکر"، و یا حداقل بخشی از نیروهای آن، به ایران و یا حتی به افغانستان برگردد. ممکن است نیروهای مذکور، یا حداقل بخشی از آن نیروها، تحت نام نبرد علیه "داعش" در افغانستان بسیج گردند و طبعاً این بار به عنوان یک نیروی "شبه حربکی" و زیر چتر حمایت مستقیم نیروهای  منطقه و ماورای آن از طریق تمویل، تجهیز و تسلیح توسط آن‌ها و قسماً سپاه پاسداران ایران. این احتمال نیز وجود دارد که تمویل، تجهیز و تسلیح این نیرو کلاً و یا قسماً به عنوان یک پروژۀ مشترک روسی- ایرانی پیش برده شود.  در واقع حتی همان زمانی که جمهوری اسلامی ایران شعار "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی" را مطرح می‌کرد این دولت ، هم شرقی و هم غربی بود و با ابرقدرت امریکا و ابرقدرت سوسیال امپریالیستی شوروی آن وقت و همچنان امپریالیست‌ها و سوسیال‌امپریالیست‌های متحد آن‌ها کرشمه بازی داشت. جنگ‌های امپریالیستی و ارتجاعی در خاورمیانه یک‌بار دیگر- و این بار با وضوح هرچه تمامتر- نشان داد که این دولت ارتجاعی می‌تواند، بنا به اقتضای منافع ارتجاعی منطقه‌یی‌اش، بطور همزمان در عراق متحد جنگی ارتجاعی امپریالیست‌های امریکایی و در سوریه متحد جنگی امپریالیست‌های روسی باشد. چنانچه در افغانستان نیز از زمان اشغال کشور توسط امپریالیست‌های امریکایی تا حال گفتار و کردار دو پهلو داشته است؛ به این معنا که از یک‌جانب رژیم دست‌نشاندۀ اشغالگران امپریالیست و در واقع حضور اشغالگرانۀ خود آن‌ها در افغانستان را تائید می‌نماید و از جانب دیگر بخش‌هایی از طالبان را حداقل گاه‌گاهی تمویل و تجهیز می‌نماید. 
ماهیت ایدیولوژیک- سیاسی و تشکیلاتی بعضی ازگروها که درایران وپاکستان ساخته وبافته شندند از لحاظ مذهبی نقش فرقه گرایانه و از لحاظ ملیتی نقش تفرقه افگنانۀ ضد ملی نیرومند بازی نموده اند و در آینده نیز نمی‌توانند چنین نقشی بازی ننمایند. این گروها حتی در میان شیعیان و سنی های افغانستان ، چه در زمان اشغال افغانستان توسط سوسیال امپریالیست های شوروی و چه بعد از آن، عامل و حامل تفرقه و خانه جنگی های خانمانسوز و جنایات ارتجاعی بیشمار بوده اند و هستند. شواهد نشان می‌دهد که سخنرانی غیرمسئولانه ای حاجی محمد محقق در تهران پس از یک سلسله زمینه‌سازی‌های مقدماتی در داخل افغانستان صورت گرفته است و صرفاً یک ابراز نظر شخصی، آن طوری که خودش مدعی گردیده است، نمی‌باشد. وی قصد داشته تا به طرق گوناگون و حتی با ظاهرسازی های فرهنگی جنگ‌های فرقه یی مذهبی را در افغانستان هرچه بیشتر دامن بزند تا بدین طریق بتواند در خدمت بیگانه گان وحامیان اش کم و کسری باقی نگذارد. مبارزه و مقاومت علیه فرقه گرایان مذهبی "داعشی" نمی تواند- و نباید- تابع از مطامع و منافع و متحدین ارتجاعی شان و مطامع و منافع رژیم های غیرمردمی ، منجمله مطامع و منافع گروهای مزدورِی که بطور همزمان حلقۀ غلامی امپریالیست های امریکایی و شوونیزم جمهوری اسلامی ایران را به گردن دارد، پیش برده شود.  
جنگ مذهبی فرقه‌یی که توسط عربستان سعودی و "داعشیان" و از جانب دیگر توسط جمهوری اسلامی ایران و نیروهای مزدورش دامن زده می‌شود، اکنون سراسر منطقۀ خاورمیانه، از سوریه و عراق تا یمن و بحرین، و افغانستان و پاکستان را فرا گرفته است. مردمان تحت ستم سراسر منطقه حق و مسئولیت دارند که در عین مبارزه علیه ستمگران بومی و برتری طلبان و مداخله گران سعودی و ایرانی، مبارزه و مقاومت علیه جنگ ها و مداخلات گوناگون امپریالیستی توسط امپریالیست های امریکایی و روسی در کشورهای منطقه را نیز پیش ببرند. امریکا و روسیه در حال حاضر تلاش دارند که کشمکش ها و جنگ های فرقه یی مذهبی در منطقه را که توسط دولت های  غیر دموکراتیک سعودی و ایران دامن زده می‌شود را هرچه بیشتر در خدمتِ منافع منطقه یی و جهانی امپریالیستی شان قرار دهند. درین چهارچوب است که سلطنت سعودی یعنی سلطنتی که در رأس آن "خادم حرمین شریفین" قرار دارد و مزدوران این سلطنت در افغانستان و کشورهای دیگر، بدون هیچ شرمی در خدمت به امپریالیست های امریکایی و اتحاد با صهیونیست های اسرائیلی معامله گری بر سر سرنوشت خلق رزمندۀ فلسطین و "قبلۀ اول مسلمانان" یعنی بیت المقدس را در پیش گرفته اند. از جانب دیگر در همین چهارچوب است که "جمهوری اسلامی [ولایت فقیهی] ایران" و مزدورانش از افغانستان و کشور های دیگر، بدون هیچ شرمی و بطور همزمان در عراق در خدمت به امپریالیست های امریکایی و در سوریه در خدمت به امپریالیست های روسی علیه سنیان و وهابیان می جنگند.      
و در همین چهارچوب است که گفته میشود جنگجویان شیعۀ افغانستانی متشکل در "لشکر فاطمیون " حالا یک نیروی نظامی تقریباً چهل هزار نفری را تشکل می دهند. در عکس العمل علیه فعالیت این "لشکر" در سوریه است که در حملات انتحاری "داعشیان" علیه اهالی ملکی شیعه و مساجد و تکیه خانه های شیعیان در شهرهای کابل، هرات و مزار و همچنان گروگان گیری آنها در مسیر بزرگ راه ها تا حال بیشتر از یک هزار نفر کشته و زخمی شده اند. با یقین کامل می توان گفت که گفتار و کردار کنونی حاجی محمد محقق و حزب تحت رهبری اش، دامنۀ این جنگ فرقه یی مذهبی و تلفات ناشی از آن را بیشتر از پیش در کشور افزایش خواهد داد و تلفات و صدمات اهالی ملکی کشور نیز بیشتر از پیش افزایش خواهد یافت. 
اما "رهبرانی" مثل حاجی محمد محقق و افراد مشابه با او بدون هیچ تشویش و دلهره ای از افزایش این تلفات و صدمات، کماکان به فرقه گرایی های مذهبی، بخاطر ادامۀ حیات سیاسی شان، ادامه خواهند داد. سزاوار دقت است که محمد کریم خلیلی و "حزب وحدت اسلامی افغانستان" تحت رهبری اش، علیرغم تعلق داشتن به جناح حاکم اشرف غنی ، نیز تا حال حاضر نشده اند که بازی سیاسی که درحال تمرین ودرالفبای سیاست حتی قرارندارد وکاملاً ضد منافع علیای کشوراست؛ حاجی محمد محقق را حداقل در لفظ محکوم نمایند، آنهم در حالی که دفتر ریاست جمهوری ، حرکت اخیر حاجی محمد محقق در تهران را رسماً محکوم نموده و آن را خلاف سیاست بین المللی به اصطلاح حکومت وحدت ملی افغانستان خوانده است. نکتۀ جدی قابل دقت این است که از یکطرف حاجی محمد محقق در یک اجتماع بین المللی متشکل از ثناگویان جمهوری اسلامی ایران در تهران و در واقع مورد حمایت امپریالیست های روسی، از "لشکر فاطمیون" در سوریه و جنرال قاسم سلیمانی ایرانی تمجید و تقدیر کرد.
بدین ترتیب واضح است که در منطقه یعنی سلطنت سعودی و جمهوری اسلامی ایران از جوانب مختلف جنگ‌های فرقه یی مذهبی را در افغانستان و منطقه، بخاطر تأمین منافع خود و قدرت های وظیفۀ عمدۀ مبارزه و مقاومت  مردم افغانستان علیه  نظامهای مرتجع که حامی بالفعل وباالقوه داعش و تلاش برای تکامل این مبارزه و مقاومت به یک مبارزه و مقاومت همه جانبۀ ملی مردمی و بر محور تدارک، برپایی و پیشبرد مقاومت ملی مردمی،مبارزه علیه اشکال گوناگون جنگ های فرقه یی مذهبی در افغانستان را پیش ببرند. پیشبرد مؤفقانۀ این مبارزه نه تنها مستلزم تلاش و کوشش برای همسویی بخشیدن به مبارزات نیروها و پیشگامان نهضت های ملی و دموکراتیک در افغانستان است بلکه چنین همسویی و همآهنگی مبارزاتی در سطح منطقه را نیز طلب می نماید. مسئولیت خود می دانیم که در راه تأمین این همآهنگی مبارزاتی در سطح کشور و منطقه تلاش پیگیر به خرچ دهیم،و
در راه مبارزۀ پیگیر علیه جنگ های فرقه یی مذهبی در افغانستان و منطقه بخاطر نجات انسان و    انسا نیت تلاش وهمبستگی خودرا درعمل خارج ازهرگونه تعلقات قومی، زبانی به نمایش بگذاریم .!   

 

 

 


بالا
 
بازگشت