طنز

از قلم فضل الرحیم رحیم

كمپاين  امباق ها

امباق اولي ، گوشي  ره  برداشت به مشاور ارشدش زنگ زد و بعد از احوال پرسي به رسم و رواج خارجي ، ازش خواست كه براي اولين  روز كمپاين ، چي ره بگويد و چي ره نگويد ؟ مشاور ارشد هم به شكل و شيوه خارجي برايش گفت ؛ اول از او چيزهاي شروع كو كه كاملن  در اين مدت پنچ سال انجام دادي و در آخر از باقي مانده ناكرده ها كه بايد در دور بعدي انجام بدهي  به توكل خدا وعده بده ! امباق اولي ، هم با توجه  به مشوره  مشاور ارشد ،  در اولين روز كمپاين ، روي ستيژ كه رفت چشم پت كرد و دهن را باز  و چنين شروع كرد به صحبت كردن كمپايني هاي  امباقي ، حاضرين بيكار و بيروزگار و بيخار از آمدن  تان در اين مجلس كمپايني و امباقي مه  يك بغل تشكر خدمت تان عرض شود كه با وصف مزاحمت هاي امباقم ، به شكر خدا بازهم در كار و بار خود در مدت گذشته كاميباب بودم  . به گونه مثال ؛ در اول كار گفته بودم كه به همه ايجاد شغل ميكنم  به توفيق الهي خيلي موفقانه توانستم  دانشگاه  تربيوي ، اختلاص ، رشوه و چپاول را ايجاد نمايم كه با تقديم كادر هاي مسلكي و كار آزموده  ، جايگزين ، باجگيران  بيسواد ، رشوه خوران كم دل ، چپاولگران خس دزد نمايد ، تا جاييكه خود شاهد استيد در اين عرصه هميشه مقام اول فساد پيشه گان در سطح ملي و بين المللي نصيب  ما بوده  حاضرين  چك. و چك  و غالمغال و صدا هاي بلند شاديانه ........ امباق اولي در حاليكه از ابراز احساسات حاضرين  به خود مي باليد  با صداي بلند و پُر غرور گفت ؛  تشكر ، تشكر حوصله  ، حوصله هنوز اين يك قسمت دست آورد هاست . در قسمت ارزش پول  افغاني ، خدمت شما عرض شود كه اين پول با ارزش ما نتنها كه در لغمان ، كنر ، ننگرهار ، خوست و نيمروز و خلاصه در سرتا سر كشور قابل ارزش جلش و دوران منظم قرار دارد  ،  حتا در سفر هاي اخير وقتي در فرصت هاي  فراغت  به رستورانت  يا سينما و يا حمام سونا ميرفتم  يكسره همين پول افغاني  ره مي پرداختم كه ارزشش از پول مروج همان كشور ها خيلي بالا است  ميفهميد چرا چون من  در داخل كشور سخت متوجه استم كه خدا ناخواسته كدام روز هفت كوه سياه در ميان  كه در كدام گوشه ي وطنم پول  همسايه هاي ما جاي پول ماره نگيرد . حاضرين  با نعره هاي آفرين و صد آفرين چك ، چك  هاي بلند بي نظم .......... امباق اولي  باز در اوج فخر و غرور گفت. تشكر ، تشكر درك تان قابل ستايش است باز هم گوش كنيد لطفن  در ايجاد اداره سالم و با اعتماد و غير مسلكي  كوشش به خرچ داديم كه هميشه در پست هاي مهم به  ارجمنديان و دلبندان  روزگويان و زور مندان  را بگمارم كه از بك طرف دهن  زور مندان و زور گويان گران قدر بسته باشه  و از طرف ديگر سيستم هم لطمه نبيند . باز حاضرين چك ، چك و فرياد هاي بلند خانه آباددددددددد. امباق اولي ، باز هم تشكر ، تشكر خير ببينيد . گوش كنيد ، مه در اول  كار گفتم كه امنيت ره در سر تا سر وطن ما به توكل خدا تامين ميكنم كه  بيني كسي خون نشه ، اينه امروز خود تان شاهد استيد كه شكر بدون راه بندان  بدون تشويش  بدون  اشتراك نيروهاي خارجي جلسه ما داير و ادامه دارد . باز حاضرين زنده باد زنده باد و چك ، چك . در اين قسمت امباق اولي با ابراز تشكري از همه حاضرين خواست كه در دور بعدي برايش راي بدهند و متباقي صحبت ها در مجلس بعدي  باز گپ ميزنيم خدا نگهدار تان  .حاضرين چك چك چك چك . 

امباق دومي  ، مثل مودل مود و فيشن  روي ستيژ آمد خطاب به حاضرين گفت ؛ سلام حاضرين  نيمه خواب و نيمه بيدار ، مه ميخواهم كل صحبت كمپايني و امباقي خود ره  در چند جمله ي  كوتاه اما با مزه  خلاصه كنم  و آن اينكه  مه از دست امباق اولي هيچ مجال نداشتيم كه سنگي ره سر سنگ بانم ، خودش هم بيكاره است و در همين چند سال مره هم بيكاره ساخت . باز هم خانه خودم آباد كه حداقل به خود رسيدگي  ميكنم وگر نه همراي هميتو امباق خدا ميداند كه شكلم چقدر چملك و بد فوكس ميشد در همين حال يكباره احساساتي شد و شروع كرد كه امباقم  بيكاره ست ، امباقم نا كارآمدست  ، امباقم  در قصه مردم نيست ، امباقم مايه فساد است ، امباقم فرصت ها ي  لازم را از دست داد و حتا امباقم در آريش و سينگارم هم مداخله دارد . حاضرين  با خٌرو پوف و اشپلاق و فرياد هاي خوبش ، بيشك ات است  . امباق دومي ؛ تشكر تشكر  خانه پدر تان آباد . امباق دومي زمانيكه ميخواست به صحبت هايش ادامه دهد ، يكتن از بين حاضرين صدا كرد ؛ او بيادر تو يكسره قصه  بيكاره گي امباق  ته به ما گفتي  پيش ما  ، شما هردو ي تان  امباقهاي يك خانه استيد ،  بگو او بيادر كه د دور بعدي چي كماله به خرچ ميتي كه  هميتو شيك و با دوام باني ؟  امباق دومي در اوج فخر و احساسات  از حاضرين وقت خواست تا در اين باره فكر كند و در مجلس بعدي باز در مورد صحبت كند  .  باز خُر و پوف  اشپلاق و چك چك  ....................

٤/٨/٢٠١٩